واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته
بسمالله الرحمنالرحيم
هفته جاري با دو مناسبت مذهبي همراه بود، نخست سالروز شهادت يازدهمين خورشيد آسمان ولايت وامامت، حضرت امام حسن عسكري عليهالسلام در هشتم ربيعالاول كه در مدت كوتاه امامت عليرغم آنكه سالها در حبس و تبعيد بسر ميبردند، با مجاهدت بينظير، تعاليم عاليه قرآني و احكام الهي را ترويج كرده و از طريق نايبان خاص و وكلاي مورد اعتماد، از فرهنگ تشييع پاسداري نمودند. ايشان همچنين زمينه لازم براي آغاز دوران امامت امام زمان(عج) را در تاريكترين و ستمبارترين دوران خلفاي جور عباسي فراهم كردند.
قطعاً سالروز شهادت امام عسكري عليهالسلام حزن و اندوه سنگيني بر قلب مبارك آخرين ذخيره الهي و عدالتگستر جهاني، حضرت بقيهاللهالاعظم و محبان حضرتش فراهم آورد، اما آغاز امامت قلب عالم امكان حضرت مهديصاحبالزمان عليهالسلام، اندكي از آن كاست و چشمانداز آيندهاي روشن را به روي بشريت گشود.
دراين هفته و در دومين دهه از ماه بهمن، بوي آزادگي و انقلاب، مشام جهانها را عطرآگين كرد و ياد پرواز انقلاب در 12 بهمن 57، دلها را به ايام پرخاطره روزهاي پيروزي و بازگشت آن رهبر سفر كرده به ميهناسلامي برد كه با آمدنش، وحدت و يكدلي و عزت و اقتدار را ميان ملت ايران به ارمغان آورد. اين روزها، خاطرهها يادآور مشتهاي گره كرده و دستهاي بهم پيوستهايست كه از سر شور و شعور به سوي آمريكاي جهانخوار و رژيم مزدوري نشانه رفت كه لقب ژندارمي منطقه را يدك ميكشيد. ايام پررمز و راز دهه فجر انقلاب يادآور لحظههايي است كه همه مردم، دست در دست هم و با هدفي واحد همچون سيلي خروشان به خيابانها سرازير شده و تحت رهبري امام خميني، يكصدا شعار "استقلال - آزادي - جمهوري اسلامي" را فرياد كردند. ملت ايران سي و چهار سال پيش در چنين ايامي، سرانجام با آمدن آن يار سفر كرده به آغوش ميهن، در 10 روز معجزهآسا، تاريخ 2500 سال حكومت استبدادي را در هم پيچيد و دوره جديدي را در تاريخ گشود كه نه تنها جهانيان را به تحير واداشت بلكه الگويي شد براي مبارزه ملتهاي آزاده با سلطهگران و مستكبران كه امروز ثمرات آن در خاورميانه و شمال آفريقا مشاهده ميشود.
اين هفته جمهوري اسلامي ايران ميزبان صدها نفر از جوانان 73 كشور جهان از جمله مصر، تونس لبنان، يمن، بحرين و فلسطين بود كه در تهران و در نشست "جوانان و بيداري اسلامي" گردهم آمدند. اين جمع در ديدار با رهبر معظم انقلاب اسلامي ايران عمق محبت، علاقه و شور خود را به انقلاب اسلامي به نمايش گذاشتند. در اين ديدار حضرت آيتالله خامنهاي در سخناني جوانان كشورهاي اسلامي را حاملان بشارتهاي بزرگ براي آينده امت اسلامي خواندند و افزودند: "بيداري جوانان سرتاسر جهان اسلام، اميد به بيداري عمومي ملتهاي مسلمان را افزايش داده است."
رهبر انقلاب، تاريخ بشر را بر سر يك پيچ بزرگ تاريخي و در آستانه تحولي عظيم برشمرده و تأكيد كردند: "بشريت از همه مكاتب و ايدئولوژيهاي مادي اعم از ماركسيسم، ليبرال دمكراسي و ناسيوناليسم سكولار عبور كرده و در آغاز دوران جديدي است كه بزرگترين نشانه آن، توجه ملتها به خداي متعال، استمداد آنها از قدرت لايزال الهي و اتكاي ملتها به وحي است."
ايشان حضور هوشيارانه و استقامت ملتها در ميدان را زمينهساز تحقق بدون ترديد نصرتهاي الهي خواندند و افزودند: "در پرتو تحقق وعدههاي پروردگار، صهيونيستها، شيطان بزرگ آمريكا و قدرتهاي غربي امروز در مقابل بيداري اسلامي احساس ناتواني ميكنند و اين احساس ضعف و شكست هر روز بيشتر خواهد شد." حضرت آيتالله خامنهاي، تحولات كشورهاي اسلامي را "آغاز راه نجات و سعادت"، بر شمرده و افزودند: "مهم اين است كه پيروزيهاي بدست آمده را پايان راه ندانيم و با ادامه مجاهدت و تكيه بر عزم و اراده ملتها و اتكا و حسن ظن به خداي قادر متعال، مبارزه با زورگويان جهاني و عوامل آنها را ادامه دهيم."
ايشان با اشاره به پيشرفتهاي چشمگير علمي جمهوري اسلامي در عرصههاي هستهاي، زيست فناوري، پزشكي و عرصههاي ديگر افزودند: "جوانان مؤمن اين سرزمين، در اوج ناباوري دشمنان و به رغم همه كارشكنيهاي آنان، به پيشرفتهايي دست يافتهايد كه ميتواند براي جوانان همه ملتهاي اسلامي، درس آموز باشد."
رهبر انقلاب اسلامي، قرن حاضر را قرن اسلام و معنويت برشمردند و افزودند: "اسلام، عقلانيت و معنويت و عدالت راهمراه يكديگر به ملتها هديه ميدهد و تعاليم پروردگار بر اسلام عقلانيت و تفكر و تدبر، اسلام توكل بر خدا، اسلام جهاد و اسلام كار و اقدام، تأكيد مينمايد." حضرت آيتاللهخامنهاي با اشاره به تلاش استكبار براي جبران صدمات و ضربات ناشي از قيام ملتها در مصر و تونس و ليبي و ديگر كشورهاياسلامي افزودند: "دشمن، مشغول طراحي و توطئه است و ملتهاي اسلامي بخصوص جوانان امتاسلامي كه موتور بيداري اسلامي هستند بايد با هوشياري و مراقبت كامل و استفاده از تجربيات ديگران، اجازه ندهند شبكه استبداد جهاني، انقلابها را از آنها بربايد و راههاي حال و آينده را منحرف كند."
ايشان در ترسيم يك شاخص براي قضاوت درباره رويدادها و حوادث تاكيد كردند: "هر جا فعاليتي و طرحي وجود دارد كه به نفع اسرائيل و امريكاست، بايد هوشيار باشيم و آن را حركتي بيگانه و مخالف منافع ملتها بدانيم و هرجا حركتي اسلامي، ضد صهيونيستي، ضد استكباري، ضد استبدادي و ضد فساد هست، همه ملتهاي مسلمان در تاييد و تقويت آن، همراه و همدل خواهد بود." رهبر انقلاب به عنوان يك نمونه به تلاشهاي دستگاههاي رسانهاي جهان براي منزوي كردن مردم بحرين اشاره كردند و افزودند: "رسانههاي غربي و يا وابسته به غرب، ميخواهند با اختلافافكني و خطكشي، مسئله بحرين را شيعه و سني كنند اما هيچ فرقي ميان حركتهاي بيداري اسلامي دركشورهاي مختلف وجود ندارد."
اين هفته در موضوعات بين المللي، شاهد چند رويداد تازه بوديم كه تحولات مربوط به سوريه از لحاظ اهميت در صدر قرار داشت. اخبار مربوط به مصر، بحرين و مذاكره آمريكا با طالبان نيز از ديگر رخدادهاي خبري با اهميت هفته بودند.
در سوريه ناآراميها در اين كشور درحالي ادامه دارد كه در شوراي امنيت، پيش نويس قطعنامه جديدي كه مشتركاً توسط برخي كشورهاي اروپايي و عربي ارائه شده و در آن پيشنهاد كناره گيري بشار اسد از قدرت مطرح گرديده با مخالفت روسيه مواجه شده است. در نشست روز سهشنبه، اظهارات ضد سوري نماينده قطر و دبيركل اتحاديه عرب با پاسخ جامع نماينده سوريه مواجه شد و موجب مشاجرههاي لفظي ميان طرفين گشت. بررسي اين پيشنويس قرار است ادامه پيدا كند تا روز جمعه به راي گذاشته شود. نكته حائز اهميت درباره سوريه اين است كه تلاش بيوقفهاي از سوي برخي كشورهاي عرب و در رأس آنها، عربستان از چندي قبل در جريان است تا زمينه براي دخالت نظامي در سوريه فراهم شود. به عبارت ديگر نسخهاي مشابه آنچه در ليبي رخ داد براي سوريه تنظيم شده است كه بانيان اصلي آن كشورهاي غربي هستند ولي مأموريت موجه ساختن اين توطئه و آماده ساختن زمينه تحقق آن، به چند كشور عربي سپرده شده است.
گرچه در ظاهر اهداف تلاشهاي هماهنگ عربي - اروپايي، خارج ساختن سوريه از بحران عنوان شده است ولي اين تلاشها، در اصل و در عمل، براي تشديد بحران است تا از اين طريق، فروپاشي نظام سوريه كه از ديرباز از خواستههاي اصلي غرب و رژيم صهيونيستي بوده است، محقق شود. انگيزهاي كه برخي كشورهاي عربي از جمله عربستان، قطر و امارات براي حضور در اين صحنه سازي دارند اين است كه اولاً انتقام ديرينه خود را از حكومت سوريه، كه برخلاف منش آنها، مقاومت و عدم سازش با رژيم صهيونيستي را پيشه ساخته و موجبات سرشكستگي اين رژيمهاي سازش طلب و وابسته شده است، بگيرند و دوم اينكه، با اين خوش خدمتي و همسويي با غرب عليه سوريه، بقاي حكومتشان توسط غربيها تضمين شود و از سرايت انقلابهاي جاري به اين كشورها جلوگيري گردد. با اينحال، واقعيت اين است اين كشورهاي عربي با همدستي ناجوانمردانه با غربيها، حتي اگر بتوانند بحران داخلي در سوريه را تشديد كنند ولي قطعاً نخواهند توانست مانع پيشروي موج انقلاب ضد ديكتاتوري در منطقه به كشورهايشان باشند.
اين هفته، مصر بار ديگر شاهد تظاهرات ميليوني مردم اين كشور در سالگرد سرنگوني مبارك بود. انبوه تظاهر كنندگان در ميدان التحرير گرد آمدند و علاوه بر تاكيد بر وفاداري و تعهدشان نسبت به خون شهداي انقلاب، خواستار انتقال قدرت از شوراي نظامي حاكم به مجلس شدند. مجلس جديد كه اوايل ماه جاري گشايش يافت، پس از سرنگوني رژيم مبارك شكل گرفته است. در اين مجلس، اسلامگرايان اكثريت را در اختيار دارند. در اين ميان، شوراي نظامي حاكم همچنان به مقاومت در برابر خواستههاي مردم ادامه ميدهد و از تحويل قدرت به منتخبين مردم خودداري مينمايد. اين شورا كه اكثر اعضاي آن گماشته مبارك، رئيس رژيم سابق ميباشند تلاش دارند چارچوب رژيم گذشته را حفظ كرده و از تغيير بنيادي ساختار رژيم، از جمله تغيير در سياست خارجي آن و قطع رابطه با رژيم صهيونيستي، ممانعت ميكنند. اين درحالي است كه قرار است هفته آينده حكم دادگاه مبارك و ساير عناصر ارشد حكومت سابق اعلام شود. چگونگي صدور حكم براي مبارك و همدستانش ميتواند مسائل جديدي را در صحنه سياسي مصر مطرح سازد.
اين هفته، آمريكا با گروه افراطي طالبان در قطر بر سر ميز مذاكره نشست و با اين اقدام، اين گروه شورشي را به رسميت شناخت. مذاكره آمريكا با طالبان درحالي صورت ميگيرد كه تا پيش از اين، واشنگتن اين گروه را تروريست ميخواند و همين اتهام، از بهانههاي اصلي لشكركشي آمريكا به افغانستان بود. تعامل آشكار واشنگتن با طالبان نشان داد آمريكا هر كجا كه لازم باشد براي تامين منافع استعماريش حاضر است تمامي شعارهايش را زير پا بگذارد. از سوي ديگر مذاكره با طالبان، دهن كجي آشكار به حقوق و خواسته ملت افغانستان است كه در يك دهه گذشته متحمل اقدامات جنايتكارانه و سياستهاي ضد بشري اين گروه افراطي بودهاند.
اين هفته بحرين نيز شاهد رخدادهاي جديدي بود و مردم اين كشور عليرغم سياستهاي سركوب رژيم، بار ديگر به خيابان آمده و بر خواسته خود در تغيير نظام ظالمانه آل خليفه تاكيد كردند. رژيم بحرين مدت يكسال است كه اعتراضات مسالمت آميز و خواستههاي برحق مردم اين كشور را با مشت آهنين و سركوب پاسخ ميگويد و در اين راستا، حتي از دستگاه امنيتي رژيم رياض نيز براي قلع و قمع تظاهر كنندگان كمك گرفته است. استفاده از گازهاي سمي عليه اعتراض كنندگان، از شيوههاي تازه رژيم منامه در سركوب مردم است كه تاكنون منجر به كشته شدن شمار زيادي، از جمله چندين كودك شده است.
با اينحال، رژيم بحرين نيز بايد اين واقعيت را بپذيرد كه اينگونه سياستها ديگر در شرايط جديد حاكم بر جهان چاره ساز نيست و نميتواند تضميني براي بقاي طولاني مدت رژيم آل خليفه ايجاد كند و آنگونه كه از تحولات بحرين استنباط ميشود دور نيست كه جهان شاهد سقوط رژيم خودكامه اين كشور باشد.
پنجشنبه|ا|13|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]