محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831591544
از منظر اسلام
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: از منظر اسلام
خبرگزاري فارس: پيش از ظهور اسلام، زنان از نظر اقتصادي سهمي در جامعه و در ميان خاندان خود نداشتند و از حق ارث محروم بودند.در زمان جاهليت نه تنها به زنان ارث نميدادند؛ بلكه خود آنها را نيزمانندسايراموال متوفي به ارث مي بردند.
به گزارش گروه فضاي مجازي خبرگزاري فارس به نقل از خبرگزاري شبستان، سنت هاي ريشه دار اجتماعي، ديني و فرهنگي حاكم در جامعه ما، زنان را به حضور در جمع خانواده و حفظ اركان آن دعوت مي كند، اما هنجارها و تبليغات دنياي متجدد، آنان را با اصرار به حضور فعال در عرصه اشتغال در جامعه ميكشاند. اما آيا اسلام نظر مساعدي به اشتغال و حضور زنان در عرصه درآمدزايي دارد؟ در صورت به خطرافتادن خانواده يا حضور اجتماعي زنان، اسلام به حفظ كداميك اولويت مي د هد؟
زن؛ عضوي كليدي در جامعه
مشاركت و حضور زنان در عرصه فعاليتهاي اقتصادي اعم از توليدي يا خدماتي، عمري به قدمت زندگي اجتماعي انسان دارد. زنان به عنوان نيمي از جامعه نقش مؤثري در ايجاد تمدنهاي بشري داشتهاند؛ هر چند در برهههايي از تاريخ نقش آنها در كنار مردان كمرنگ، نامرئي و يا در قالب كارهاي خانگي بوده است، اما همواره اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه امري عادي تلقي ميشد. يكي از مهمترين و پذيرفتهترين نقشهاي زن نيز، نقشي است كه در خانواده ايفا ميكند. خانواده يكي از اركان مهم جامعه انساني است و زنان به عنوان همسر و مادر عضو كليدي آن به شمار ميروند.
امروز در فرهنگ غرب، نقش مادري و همسري زن در خانواده تحت الشعاع ديگر ارزشها قرار گرفته است و در برخي موارد يكي از موانع و مشكلات زنان در برابر اشتغال محسوب ميشود، اما در فرهنگ اسلامي با توجه به جايگاه زن در جامعه اسلامي و نگاه و جهانبيني خاص اسلام به انسان، اين سؤال مطرح ميشود كه آيا اسلام اشتغال و فعاليت اقتصادي را براي زنان جايز ميداند؟ در صورت جواز، آيا اين امر در برابر انجام وظايف مادري و تربيت نسل آينده و مديريت خانه ارجحيت دارد و ما مي توانيم الگوي اشتغال زنان در غرب را بپذيريم؟ در پاسخ بايد گفت؛ اسلام اصول مشخصي را براي شخصيت زن ترسيم نموده است كه بررسي حقوق زنان در ابعاد مختلف اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي بايد بر پايه اين اصول باشد.
اسلام و تساوي زن و مرد
از ديدگاه قرآن، زن و مرد در ارزشهاي انساني يكسان هستند، هر چند در يك نگرش غايت مدارانه، زن و مرد به تناسب خصوصيات و ويژگيهاي خاص خود در راستاي آن غايت تفسير ميشوند؛ ولي در اصول كلي اسلام تفاوتي ميان زن و مرد نيست.
1. تساوي در اصل آفرينش؛ در داستان آفرينش كه خداوند از جانشيني، سجده فرشتگان، دميدن روح، تعليم اسماء، وسوسه شيطان، دريافت كلمات الهي و توبه سخن گفته است، زن و مرد را يكسان دانسته و در آيات مربوطه از واژه هايي مثل «انسان» و «بشر» و «بني آدم» استفاده كرده است.(1)
2. غايتمندي حيات و آفرينش؛ خداوند هدف آفرينش آدميان را كه عبوديت،(2) امتحان الهي(3) و شناخت قدرت الهي(4) است، به صورت عام مطرح كرده است.
3. تساوي زنان و مردان در وصول به بالاترين مراتب كمال و معنويت؛ قرآنكريم ميفرمايد: (مَنْ عَمِلَ صالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أوْ أُنْثي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنّهُ حَياةً طَيِّبَةً )(5)؛ «هر مرد و زن مؤمني كه عمل شايسته انجام ميدهد، قطعاً او را با زندگي پاكيزه اي حيات ميدهيم» اين مطلب بيانگر تساوي زن و مرد در رسيدن به بالاترين مرتبه كمال و معنويت است.
4. تساوي در استعدادها و امكانات؛ خداوند استعدادهاي دروني مانند برخورداري از روح الهي،(6) تسويه و تعديل در خلقت،(7) داشتن فطرت الهي،(8) وجدان اخلاقي(9) و امانت(10) را به هر دو متعلق دانسته و در امكانات بيروني مانند وجود راهنما و پيامبر(11)و تنزيل كتاب(12) نيز به زن و مرد يكسان نگريسته است.
5. استقلال اقتصادي زنان و مردان؛ آيه شريفه: (لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا اكْتَسَبْنَ )(13) نشان از اهميت و ارزشمندي استقلال اقتصادي زن و مرد در آيين اسلام دارد. البته بايد توجه داشت كه اولويت و ارزشمندي حضور زنان در امور خانواده است و اشتغال به طور كلي در مرتبه دوم قرار ميگيرد كه پس از انجام مسئوليتهاي خانوادگي مطلوبيت مي يابد.
اسلام و جايگاه اقتصادي زن
قبل از ظهور اسلام، زنان به طور معمول از نظر اقتصادي سهمي در جامعه و در ميان خاندان خود نداشتند و از حق ارث محروم بودند. در زمان جاهليت نه تنها به زنان ارث نميدادند؛ بلكه با توجه به آيه (يا أيّهَا الّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهً )(14)؛ خود آنها را هم مانند ساير اموال متوفي به ارث ميبردند. اين سنت جاهلي حتي امروز نيز در قانون مدني برخي كشورهاي اروپايي مانند فرانسه كه قانون اساسي آن جزء كاملترين قوانين اروپايي است، ديده مي شود كه اداره كليه اموال زن اعم از اينكه قبل از پيمان زناشويي تحصيل شده يا پس از آن، به مرد محول گرديده است.(15) در مباني اسلامي اصل استقلال مالي زن و اختيار اداره و تصرف او در اموال خود از اصول مسلم فقه شيعه است كه دلايلي نيز برآن اقامه مي شود: از جمله الف) آيات قرآن (لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا اكْتَسَبْنَ )(16) (لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ اْلأقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ اْلأقْرَبُونَ )(17) شأن نزول آيات فوق مربوط به مسائل مالي زنان و مردان است. پس از نزول آيه ارث، زمزمههايي به وجود آمد و زنان آرزو ميكردند كه مثل مردان سهم بيشتري ميبردند. از اينرو خواست خود را نزد پيامبر(ص) بيان كردند و در همين زمان اين آيه نازل شد و خداوند ضمن نهي از چنين درخواستهايي، فرمود: «مردان و زنان هر كدام از كوشش و تلاش و موقعيت خود بهرهاي دارند. خواه موقعيت طبيعي باشد (مانند تفاوت دو جنس با يكديگر) يا تفاوت به خاطر تلاش و كوششهاي اختياري باشد».(18)
ب) قاعده تسليط
قاعده «الناس مسلطون علي اموالهم» كه به قاعده تسليط معروف گشته است، از قواعد پذيرفته شده نزد فقهاي شيعه است. كلمه «الناس» به معناي همه مردم، اعم از زن و مرد است؛ زيرا «ال» آن از نوع استغراقي است و افاده عموم ميكند. از اين قاعده چنين استفاده ميشود كه همه مردم اعم از زن و مرد نسبت به اموال خود، حق هر گونه تصرفي را دارند و در اين حال هيچ تمايزي ميان زن و مرد نيست.
علاوه بر اين قاعده، رواياتي نيز وجود دارد كه بر استقلال اقتصادي زنان دلالت ميكند؛ مانند «لايحِلُ مالُ امرءٍ مُسلمٍ إلا بِطيبٍ مِن نَفسِهِ(19)؛ تصرف در مال شخص مسلمان بدون رضايت او جايز نيست». اين روايت دلالت بر يك قاعده عام دارد و آن، اينكه در اموال هيچكس ـ اعم از مرد يا زن ـ نميتوان بدون رضايت او تصرف كرد؛ بنابراين تا وقتي كه تخصيصي وارد نشده است كه به شوهر اجازه تصرف در اموال زن را بدهد، طبق اين قاعده مرد حق هيچ گونه دخالتي در اموال زن را ندارد. همچنين اسلام با تشريع سهم الارث، مهر و نفقه و حق مطالبه اجرت در مقابل كارهاي خانگي، بر استقلال اقتصادي زن نيز تأكيد كرده و مردان را موظف به رسميت شناختن اين حقوق نموده است؛ حتي در روايات ادا نكردن حقوق زنان از جمله مهريه، نوعي دزدي به شمار مي رود.(20) در انواع مختلف حقوق، مالكيت و استقلال در تصرف اموال منقول و غير منقول ساير شئون تابعه آن از تجارت، عطيه و بخشش، رهن، قرض، صلح، شركت، مضاربه و سرمايه گذاري، حواله، كفالت، وقف، قوانين افلاس و محجوريت، اجاره، كشاورزي و مزارعه، باغداري، مساقات، ضمان، عاريه، وصيت و واگذاري اموال به اشخاص، شفعه، قراردادهاي بازرگاني و غير آن، جعاله و احياي اموات، براي زنان و مردان تبعيضي وجود ندارد و آنان در اين حقوق مساوي هستند.(21)
دلايل اجازه اشتغال زن
پس از اثبات استقلال اقتصادي زن در اسلام و بررسي ديدگاه اسلام در زمينه اشتغال زنان و حضور آنان در اجتماع كه بستر شكلگيري اشتغال آنها است، برخي از آيات و روايات مرتبط در اين زمينه را ذك رمي كنيم كه از آنها ميتوان به جواز فعاليتهاي اقتصادي زنان و شرايط و ويژگيهاي آن پيبرد.
الف) قرآنكريم و اشتغال زن
خداوند، در سوره قصص از دختران حضرت شعيب(ع) نام مي برد كه به كار چوپاني اشتغال داشته اند. آنها به علت كهولت سن پدر، جايگزين او در كار نگهداري از گوسفندان شده بودند كه براي سيراب كردن گوسفندان خود نيز هميشه تا پايان كار ديگر چوپانان صبر مي كردند و سپس به گوسفندان خود آب مي دادند: (قالَتا لا نَسْقي حَتّي يُصْدِرَ الرِّعاءُ )(22)؛ «گفتند ما آنها را آب نمي دهيم تا چوپانها همگي خارج شوند». دختران حضرت شعيب(ع) به دليل عفاف و تحجب خود تا پس از رفتن چوپانان مرد، از سيراب كردن گوسفندان خودداري مي كردند تا اينكه حضرت موسي(ع) گوسفندان آنها را سيراب نمود. آن دو اين داستان را براي پدرخود بازگو كردند و حضرت شعيب(ع) تصميم گرفت براي جبران خدمت موسي(ع) او را به خانه اش دعوت كند؛ به همين منظور يكي از دختران خود را به نزد موسي(ع) فرستاد: (فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَي اسْتِحْياءٍ )(23)؛ «پس يكي از آن دو به سراغ او آمد، در حالي كه در نهايت حيا گام بر ميداشت». خداوند در بيان اين آيات، به خوبي كيفيت حضور زنان در اجتماع و برخورد با مردان بيگانه را تشريح كرده است.در آيه ديگري نيز آمده است: فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما فَعَلْنَ في أنْفُسِهِنّ بِالْمَعْرُوفِ(24)؛ «باكي بر شما نيست، در آن اموري كه زنان در رابطه با خود و از روي معروف انجام ميدهند». اطلاق و عموم اين آيه، شامل اتخاذ شغل نيز ميشود؛ يعني اگر زنان بخواهند در بخشي از زندگي خود كه فارغ از انجام حقوق ديگران است، فعاليتهاي اقتصادي يا اجتماعي داشته باشند، مانعي ندارد؛ به شرطي كه طبق فرموده قرآن بر اساس معروف يعني اصول عقلاني و انساني و عرف جامعه باشد. براي مثال شغلي كه منافاتي با حيثيت خانوادگي و وظايف زندگي مشترك نداشته باشد.
ب) اشتغال زن در روايات
رواياتي كه در آنها به حضور زنان در اجتماع اشاره شده است،دو دسته هستند: اول رواياتي كه به شكل مستقيم از اشتغال و سرپرستي زنان نهي كردهاند و دسته دوم كه به طور مستقيم از حضور زنان در خارج منزل نهي نكرده اند؛ بلكه در آنها بيشتر به نحوه حضور توجه شده است. در اينجا به برخي از روايات اشاره ميكنيم. دسته اول رواياتي است كه به طور مستقيم در آن از اشتغال و سرپرستي زنان نهي شده است: «عن ابي عبدالله(ع) قال في رسالة اميرالمومنين(ع) إلي الحسن(ع): لاَتُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنَ الأمْرِ مَا يُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإنَّ ذَلِكَ أنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أرْخَي لِبَالِهَا وَ أدْوَمُ لِجَمَالِهَا فَإِنَّ المَرْأةَ ريحانَةٌٍ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرِمَانَةٍ(25)؛ به زن بيش از حد و توانش كار واگذار مكن و اين، براي حال او بهتر است و براي زندگي او مناسبتر است؛ زيرا زن ريحانه است و قهرمان نيست». اين روايت كه نهي ارشادي است، به وضع روحي و جسمي زنان اشاره دارد و بيانگر آن است كه آنها بايد وظايفي را بر عهده گيرند كه با وضعيت جسماني و عاطفيشان متناسب باشد و آسايش و آرامش آنها را برهم نزند. پس اگر امروزه با استفاده از دانش و تكنولوژي، بسياري از مشاغل سختي و مشقت گذشته را از دست دادهاند؛ به گونه اي كه حتي معلولان جسمي نيز به حدي از توان دست يافتهاند كه به مشاغل و فعاليتهاي گوناگون بپردازند، زنان نيز ميتوانند با تحصيل دانش، توان علمي و عملي خود را براي پرداختن به مشاغل گوناگون افزايش دهند؛ زيرا بسياري از حرفهها و مشاغل امروزي از مصاديق «ما يجاوز نفسه» نيستند و با لطافت جسمي و روحي زنان منافاتي ندارند. در دسته دوم روايات نيز به طور مستقيم منعي براي فعاليتهاي اجتماعي و اقتصادي زنان وجود ندارد؛ بلكه اين روايات بيشتر ناظر بر نحوه حضور زنان در جامعه است، براي مثال آنها را از اختلاط با مردان بيگانه باز مي دارد و به رعايت عفاف و پوشيدگي دعوت ميكند؛ مانند اين روايت كه ميفرمايد: «أمَا تَسْتَحْيُونَ وَ لاتَغَارُونَ نِسَاءُكُمْ يَخْرُجْنَ إلَي الأسْوَاقِ وَ يُزَاحِمْنَ العُلُوج»(28)
در زمينه روابط كلامي نيز كه زمينه اي براي برقراري روابط عاطفي عميق است، توصيه هايي به زنان شده است، مانند اينكه با لحن نازك و تحريكآميز سخن نگويند.(29) به طور كلي اين دسته از روايات، به رعايت حد و مرزها سفارش ميكنند؛ بنابراين اگر اشتغال زنان موجبي براي مفسده نباشد، با حفظ عفت و اخلاق عمومي جامعه بلامانع است.
ج) سيره پيامبر اكرم(ص)
تاريخ بيانگر آن است كه در زمان رسول خدا(ص) زنان زيادي به فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي مشغول بودند و نه تنها پيامبر(ص) آنها را منع نميكرد؛ بلكه در مواردي نيز آنها را راهنمايي مينمود. حضرت خديجه(س) كه از زنان بزرگوار و برگزيده است، خود تاجري ثروتمند بود كه تجارت مي كرد و پيامبر(ص) نيز براي مدتي از جانب ايشان به تجارت مشغول بود. در روايتي آمده است كه رسول خدا(ص) به زنان جوان اجازه ميداد تا در مراسم عيد فطر و قربان از منازل خود خارج شوند و براي تهيه روزي بساط بگسترانند.(30) «حولاء»، زني عطر فروش بود كه پيامبر(ص) او را موعظه ميكرد و ميفرمود: «هرگاه عطر ميفروشي، جنس سالم و با قيمت مناسب تحويل مردم بده و هرگز در جنس خود تقلب روا مدار؛ زيرا معامله سالم پاكتر است و سبب خير و بركت ميشود».(31) «سمراء»، دختر نهيك، هم از كساني بود كه متصدي امر به معروف و نهي از منكر در بازار بود و جزء محتسبين (مأموران انتظامي) به حساب مي آمد(32). همچنين در جنگهاي پيامبر(ص) هميشه عده اي از زنان حاضر بودند كه وظيفه آبرساني و پرستاري از زخمي ها را بر عهده داشتند؛ مانند «ليلي غفاري» كه بارها در ميدان هاي نبرد حضور يافت و از بيماران و مجروحان جنگي پرستاري و آنان را مداوا و معالجه كرد.(33) «ام عطيه» و «امسلمه» نيز در غزوات متعددي شركت داشتند و از مجروحان پرستاري مي كردند.(34).
پينوشت:
1. نساء (4) : 1؛ اعراف (7) : 27- 10.
2. ذاريات (51) : 56.
3. ملك (67) : 2.
4. طلاق (65) : 12.
5. نحل (16) : 97.
6. حجر (15) : 29 ـ 28.
7. انفطار (82) : 6 و 7.
8. روم (30) : 30.
9. شمس (91) : 7 و 8.
10. احزاب (33) : 72.
11. سبأ (34) : 28.
12. انعام (6) : 91 و 92.
13. نساء (4) : 32.
14. همان: 19.
15. بررسي فقهي حقوق خانواده، مصطفي محقق داماد، ص 317.
16. نساء (4) : 32.
17. همان: 7.
18. تفسير نمونه، ج 3، ص 364.
19. عوالي اللآلي، ج 1، ص 222.
20. بحارالانوار، ج 103، ص 349.
21. حقوق زن در اسلام و جهان، يحيي نوري، ص 64 .
22. قصص (28) : 23.
23. همان: 25.
24. بقره (2) : 234.
25. اصولكافي، ج 5، ص 510.
26. سنن نسايي، ج 8، ص 227.
27. مجله پيام زن، شماره 4، تير1371، ص17.
28. وسائل الشيعة، ج 20، ص 235، باب كراهة خروج النساء؛ اصولكافي، ج 5، ص 536.
29. احزاب (33) : 32.
30. التهذيب، ج 3، ص 287.
31. فروعكافي، ج 5، ص 151.
32. معجم الكبير طبراني، ج 24، ص 311.
33. رياحين الشريعة، ج 5، ص 595.
34. الميزان، ج 4، ص 69.
انتهاي پيام/
سه|ا|شنبه|ا|11|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]
-
گوناگون
پربازدیدترینها