تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836277914
اختصاصي فارس/«حماس» به روايت«شيخ احمد ياسين»(8):به زندان رفتن من طرفداران حماس را چند برابر كرد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اختصاصي فارس/«حماس» به روايت«شيخ احمد ياسين»(8):به زندان رفتن من طرفداران حماس را چند برابر كرد
خبرگزاري فارس: هنگامي كه به زندان افتادم ، حماس بين پنج تا ده هزار طرفدار داشت اما بعد از آزادي ، دهها هزار فلسطيني را ديدم كه از حماس طرفداري مي كنند و با فعاليت هاي آن همراه هستند
*احمد منصور:پيش از سال 1994، نشانه هاي موافقتنامه اسلو نمايان شده بود: شما چگونه موافقت نامه ي اسلو و كنفرانس ما دريد را دنبال مي كرديد و چه احساسي در مورد آن داشتيد؟
*احمد ياسين: به نظر من كنفرانس مادريد هيچ دستاوردي نداشت بلكه تنها يك كنفرانس تبليغاتي بود كه با هدف كنترل احساسات اعراب و فلسطينيان برگزار شد؛ به نظر من اسرائيل در آن برهه علاقه ي چنداني به حل و فصل مسائل نداشت و اين همان چيزي است كه آقاي شامير بعدها به آن اشاره كرد و گفت «هدف من اين بود كه گفتگوها ده سال يا بيشتر به طول بيانجامد» در آن برهه انتفاضه فلسطين به يك درد سر بزرگ براي اسرائيل تبديل شده و اعتبار آن را در صحنه ي بين الملل و رسانه ها مخدوش كرده بود بنابراين آمريكا قصد دا شت مشكل انتقاضه را از سر راه بر دارد. از اينجا بود كه تماسهاي سري آغاز و به معاهده ي يك جانبه ي «اسلو» منجر شد ؛ اعراب به اميد يك صلح فراگير ، عادلانه و دائم در كنفرانس مادريد شركت كرده بودند اما معاهده ي صلح تنها با برخي اعراب به امضاء رسيد و ساير كشورهاي عربي از روند صلح كنار گذاشته شدند و به اين ترتيب كشورهاي عربي در صدد بر آمدند تا به صورت جداگانه ، مشكلاتشان را با ا سرائيل حل كنند و اين همان چيزي بود كه اسرائيل مي خوا ست تا از اين رهگذر هر كدام از كشورهاي عربي را در مسير خاصي قرار داده و منافع خود را تا مين نمايد .
معاهده ي اسلو از نظر ما يك معاهده ي ظالمانه و نا درست بود كه آرزوها و اهداف مردم ما را محقق نمي كرد و باعث از ميان رفتن وحدت مردم فلسطين مي شد ؛ مردم فلسطين پيش از اين در رويارويي با دشمن در يك سنگر واحد بودند اما به موجب معاهده ي اسلو يك نوع همكاري امنيتي ميان اسرائيلي ها و تشكيلات خود گردان به وجود آمد تا از مبارزه ي گروه هاي مقاومت و به ويزه جنبش هاي اسلامي و در صدر آنها حماس عليه اسرائيل ممانعت به عمل آيد ، اين هماهنگي امنيتي اعمال مي شد اما تا پيش از موافقت آمريكا در برهه اخير به صورت علني در نيامده بود . همانطور كه خدمتتان عرض كردم اين هماهنگي امنيتي منجر به لو رفتن مسأ له گروگان گيري ونيز بسياري از گروه هاي انقلابي در "اُم تسليمه " شد ؛ چه بسا نمونه هاي ديگري از اين همكاري امنيتي رخ داده باشد و ما اطلاعي از آن نداشته باشيم ، به هر حال اين كارها از اساس مورد قبول ما نبود اما ما در برابر عمل انجام شده قرار گرفته بوديم ، درست است كه معاهده ي اسلو را نپذيرفتيم اما هنگامي كه تشكيلات خود گردان بر سر كار آمد متعرض آن نشديم و به مقابله با آن نپرداختيم زيرا نمي خواستيم جنگ داخلي در بگيرد از اين گذشته بسياري از برادران از تشكيلات خود گردان استقبال كرده، آنها را مورد مساعدت قرار داده وبه آنها غذا دادند زيرا تشكيلات خود گردان در آغاز ، وضعيت بدي دا شت و هنوز از هيچ نوع امكاناتي بر خوردار نبود ؛ آنها انتظار داشتند كه ما با آنها بجنگيم ولي ما از همان روز اول به دنبال برادر كشي نبوديم . تشكيلات خود گردان در آغاز در قبال خوش رفتاري ما رفتار خوبي داشت اما پس از آن كه مواضع سيا سي و رفتار هاي نادرستي در قبال مردم فلسطين در پيش گرفت ، مردم تظاهرات صد هزار نفري و پنجاه هزار نفري را به راه انداختند ؛ آنها هم در يك مسجد فلسطيني كشتاري را به راه انداختند كه طي آن سيزده فلسطيني به شهادت رسيدند ، هدف اين كشتار اختلاف افكني در ميان اپوزيسيون بود . خلاصه اين قضيه به پايان رسيد .
*احمد منصور: يعني به مسجد حمله كرده و تير اندازي نمودند ؟
احمد ياسين: آن ها سربازانشان را در نقطه اي دور و به موازات درب ورودي مسجد مستقر كردند و بعد از آغاز راهپيمايي به سمت مردم آتش گشودند ؛ ان ها شايع كردند كه نيرو هاي امنيتي هستند اما افرادي كه به روي مردم آتش گشودند در تشكيلات خود گردان كار نمي كردند ؛ خلاصه اين كار براي در هم شكستن اپوزيسيون صورت گرفت ... تشكيلات خود گردان بعد از اين حادثه ، كميته تحقيقي را تشكيل داد كه تا همين الان انتشار گزارشاتش در مورد حادثه مذكور ادامه دارد. به هر حال تشكيلات خود گردان به اين شرط سر كار آمده بود كه با جنبش هاي اصول گرا و تندروي ديني به نفع اسرائيل و حفاظت از امنيت آن ، مبارزه كند . متاسفانه آن ها نيز بر اساس دستورات و فشارهاي اسرائيل در اين مسير گام بر مي داشتند اما شرايط فلسطين اجازه ي اين كار را به آنها نمي داد زيرا جنبش اسلامي يك نقش مرد مي ، انساني ، اجتماعي ، آموزشي ، ورزشي و خدماتي را ايفا مي كرد و اگر اين خدمات از ميان مي رفت به اين معنا بود كه لااقل نيمي از مردم فلسطين كه از اين خدمات استفاده مي كردند ، از ميان مي رفتند ... چنين خدماتي از تشكيلات خود گردان ساخته نبود .
*احمد منصور: اما تشكيلات خود گردان هم اكنون مانع از فعاليت هاي شما مي شود و اقدام به تعطيلي مراكز وابسته به شما مي كند...
*احمد ياسين: ببينيد اين قبيل ممانعت ها تاثيري ندارد زيرا موسسات ا سلامي همچنان به كار ادامه مي دهند ؛ آنها فقط دفاتر ما را تعطيل مي كنند اما فعاليت هاي ما كما في السابق ادامه دارد . در حقيقت تشكيلات خود گردان با تعطيل كردن مراكز اسلامي در صدد دور زدن آمريكا و اسرائيل است اما جنبش هاي اسلامي همچنان به موجوديت و فعاليت هاي خود ادا مه مي دهند.
*احمد منصور: مهم ترين تاثيرات منفي معاهده ي «اسلو» بر مسأله فلسطين چه بود ؟
*احمد ياسين : به نظر من نخستين تاثير منفي آن ، از هم پاشيده شدن وحدت مردم فلسطين در رويارويي با ا سرائيل بود. در ثاني مردم فلسطين كه از طريق انتفاضه توان ارتش اسرائيل را تحليل برده بودند و هر روز سربازان اسرائيلي را به هلاكت مي رساندند ، تحت تاثير «اسلو» امكان رويارويي از آ نها سلب شد زيرا اسرائيلي ها ، يهوديان نوار غزه را به شهرك ها و دژهاي مستحكم منتقل كردند و همين امر سبب شد كه فلسطيني ها در مواجهه با آن ها در وضعيت ضعيفي قرار بگيرند چرا كه امكان مقابله با يهوديان ساكن در شهرك ها و دژهاي مستحكم وجود نداشت . همين امر موجب ضعف و نابودي انتفاضه شد. از ديگر نكات منفي معاهده ي «ا سلو» اين بود كه آرزو هاي فلسطينيان را محقق نمي كرد.به گونه اي كه تنها بخش بسيار اندكي از آن به اجرا گذاشته شد، بر همين اساس «اسلو» به يك معاهده ي مسخ شده و بي فايده تبديل شده است و هيچ فلسطيني اي باور ندارد كه از اين راه بتوان صلح را محقق كرد و كشور فلسطين را با مرز هاي مشخص، پايه گذاري نمود.
*احمد منصور: معاهده ي «اسلو» و تشكيلات خود گردان، خطر بسيار بزرگي براي حماس و به ويژه مبارزه ي مسلحانه ي آن به شمار مي روند .درست است ؟
*احمد ياسين: قطعا همين طور است. تبادل اطلاعات ميان تشكيلات خود گردان و اسرائيل و هماهنگي ميان آن دو ، جنبش حماس را تحت تاثير قرار داد و عرصه را بر گردان ها و گروه هاي مبارز تنگ كرد زيرا همزمان در معرض تهديد جبهه ي داخلي و خارجي قرار گرفتند. همانطور كه مي دانيد جنبش حماس در همه ابعاد حركت مي كند. در آغاز همه مردم پشتيبان ما بودند اما بعد از «ا سلو» ، دست كم نيمي از آن ها به طرفداري از تشكيلات خود گردان بر خاستند،به همين خاطر جنبش حماس از همه سو دچار مشكل شد. اما به فضل الهي حماس با صبر و بردباري به مقاومت و موجوديت خود ادامه خواهد داد.
*احمد منصور: اگر اجازه بدهيد بعدا به جزئيات اين موضوع بپردازيم ، اكنون مي خواهيم درباره ي آخرين روزهاي زندان با شما سخن بگوييم ؛ مقدمات آزادي شما از زندان چگونه فراهم شد و چطور اين خبر را در يافت كرديد ؟
*احمد ياسين: در آن روز با خبر شدم كه همسرم ، صبح دوباره به ديدن من خواهد آمد. وقتي شب فرا رسيد وكيل مدافعم به نزد من آمد و طوماري را كه تهيه كرده و به ا مضاي چهل عضو پارلمان اسرائيل رسانده بود به من نشان داد. به او گفتم : " اين موضوع را فراموش كن، امكان ندارد كه از طريق ميانجيگري يهوديان در صدد آزادي از زندان باشم "... ساعت 8:30 دقيقه شب به سلول ما آمدند و گفتند : طبقه بالا شيخ را مي خواهند. جوانان هم سلولي ام راضي نبودند و انتظار داشتند مسوؤلان زندان به سلول ما بيايند و با ما صحبت كنند به همين خاطر گفتند : "شيخ احمد ياسين بيمار است و نمي تواند بيايد " بعد از گذشت يك ربع دوباره آمدند و گفتند : " با شيخ كار داريم " هم سلولي هايم همان حرف قبلي را تكرار كردند . خلاصه فرستادگان مسوؤلان زندان رفتند و دوباره بعد از 15 دقيقه بازگشتند . اين بار من صحبت هاي آنها را نشنيدم اما متوجه شدم كه مرا مي خواهند .
*احمد منصور: يعني هم سلولي هايتان موضوع را به شما نگفتند؟
*احمد ياسين: خير! زيرا قصد داشتند مسوؤلان زندان را به سلول بياورند.به آنها گفتم " فرزندانم اينها چه مي خواهند ؟ " گفتند: " مي خواهند شما به طبقه بالا برويد ا ما ما دوست نداريم شما اين كار را انجام دهيد ،بنابراين پيش ما بمانيد " خلاصه سرانجام به هم سلولي هايم گفتم : " مي خواهم بروم و ببينم چكار دارند "... فرستادگان مسوؤلان زندان گفتند : " اجازه بدهيد شيخ همراه ما بيايد، چون اين مسئله به نفع ايشان است " .بنابراين به همراه آنها به طبقه بالا رفتم و دو افسر ارتشي و يك افسر پليس را ديدم كه روي صندلي نشسته اند. آنها به من گفتند " يك فرصت طلايي براي شما ايجاد شده " گفتم: " خير است ا نشاء الله " گفتند : " قرار است آزاد شويد " گفتم : "چه خوب ! " گفتند : " موافقيد ؟ " گفتم: " معلوم ا ست كه موافقم " گفتند: " ملك حسين با نتانياهو به توافق رسيده است كه شما به اردن برويد " گفتم : " خب! بعدش ؟ " گفتند: " بقيه اش به توافق شما و ملك حسين بستگي دارد " گفتم : " من با آزادي از زندان موافقم ا ما به اردن بروم كه با ملك حسين به چه توافقي برسم ؟! خير! از همين الان بايد به من تعهد بدهيد كه به عنوان ميهمان به اردن بروم و بعد از آن به خانه ام در غزه باز گردم "
*احمد منصور: چگونه از تلاش نا فرجام براي ترور خالد مشعل مطلع شديد ؟
*احمد ياسين: من هنوز از اين مسئله چيزي نمي دانستم و عاملان آن را نمي شناختم زيرا قضيه هنوز لو نرفته بود و نمي دانستيم مسئله تبادل ا سرا در ميان ا ست ... گفتند: " تعهد نامه را براي چه مي خواهيد ؟ " گفتم : " اگر تعهد نامه را امضاء نكنيد از اين زندان بيرون نخواهم رفت " گفتند : " ملك حسين چنين فرصتي را در اختيار شما قرار داده است " گفتم: " براي من فرقي نمي كند كه چه كسي اين فرصت را در اختيار من قرار داده است ، بايد تعهد نامه اي را نوشته و هر سه نفر شما آن را امضا كنيد "
*احمد منصور: يعني آنقدر درجه ي آنها بالا بود كه در صورت امضاي تعهد نامه ، مي توانستند آن را اجرا كنند؟
*احمد ياسين: لااقل يكي از آنها سر لشگر بود. خلاصه به آنها گفتم : "اين امكان ندارد " به همين خاطر آنها با مقامات بالا تماس گرفتند و به مدت 3 ساعت با آنها به گفتگو نشستند.
*احمد منصور : پس محور گفتگو هاي شما اين بود كه شما را به اردن بفرستند و بعد در آنجا به مذاكره در مورد شما بپردازند؟
*احمد ياسين: همين طور است. آن ها مي خواستند مرا در برابر عمل انجام شده قرار دهند اما من به آنها گفتم: " خير!... بايد تعهد نامه بنويسيد وگرنه من از اين زندان بيرون نمي روم . شما ده ها بار تلاش كرديد كه مرا از غزه خارج كنيد اما من نپذيرفتم ؛ شما فكر مي كنيد من احمقم ؟! حتي اگر جانم را بگيريد از زندان بيرون نخواهم رفت " افسران اسرائيلي به من گفتند : " نكند مي خواهيد ما را به چوبه ي دار بسپاريد ؟! به آنها گفتم : "اين هم زندگي من است اما شما مي خواهيد با زندگي من بازي كنيد " در نهايت به خواسته ي من تن در دادند و تعهدنامه را نوشتند اما متن تعهد نامه را به شكلي نوشته بودند كه بتوانند بعدأ روي آن مانور بدهند ؛ بنابراين به آنها گفتم : " من اين متن را قبول ندارم و بايد آن را عوض كنيد " . خلاصه اينكه چندين بار متن تعهد نامه را تغيير دادند تا رضايت مرا جلب كنند اما سر انجام گفتم: " بايد همان متني را بنويسيد كه من مي گويم ". آن ها نيز سرانجام همين كار را انجام دادند و بعد متن را امضا نمودند. اما من به همين امر بسنده نكردم و گفتم : "هم سلولي ها ي من كه براي همراهي و كمك به من به سلول آمده اند ، بايد همراه من آزاد شوند " گفتند: "بله ؟! " گفتم : "همين كه گفتم ، اگر آنها را آزاد نكنيد من هم از زندان بيرون نمي روم "
*احمد منصور: پس مي توان گفت كه هم سلولي هاي شما خوش شانس بوده اند كه در آن برهه ، داوطلب كمك به شما شده اند ؟
*احمد ياسين: بله! گفتند : " خب اين هم سلولي هاي شما چند نفرند و محكوميتشان چگونه ا ست؟ " گفتم : " دو نفرند كه اولي به دوازده سال زندان محكوم شده و تا كنون سه سال آن را سپري كرده است و دومي به هشت سال حبس محكوم شده و تا كنون پنج سال از آن را گذرانده ا ست ". گفتند " امكان ندارد "، گفتم " پس من هم از زندان بيرون نمي روم " خلاصه وقتي با سر سختي آنها مواجه شدم گفتم : " لااقل بايد يكي از آنها را آزاد كنيد "گفتند: " گفتند اشكالي ندارد، آن زنداني را كه به هشت سال زندان محكوم شده آزاد مي كنيم " گفتم : " پس ديگر حرفي باقي نمي ماند " پس از اين گفتگوي طولاني به سلول برگشتم ، برگه ها را برداشتم و همراه با يكي از هم سلولي هايم از زندان خارج شديم ...بعد سوار ماشين شده و به فرودگاه رفتيم و از آنجا با هواپيما عازم اردن شديم.وقتي به فرودگاه رسيديم ، ملك حسين به استقبال ما آمد ، سلام كرد وبه من تبريك گفت ...
*احمد منصور: اگر اشكالي نداشته باشد ، جزئيات بيشتري از چگونگي خروج از زندان و عزيمت به فرودگاه را براي ما بيان كنيد .
*احمد ياسين: وقتي به سلول برگشتم اسرائيلي ها گفتند: "آنقدر معطل كردي كه قرار به هم خورد " ظاهراً قرار گذاشته بودند كه من ساعت تقريباً دوازده يا يك درعَمان باشم ... مسوؤلان زندان آمدند وآن برادر هم سلولي ام را كه قرار نبود آزاد شود از سلول بيرون بردند. نمي دانم چرا ولي او را به يكي از بند هاي دور بردند ...بعد سراغ آن يكي آمدند و به او گفتند : "مي خواهيم تو را آزاد كرده و به بيت لحم بفرستيم و شيخ احمد ياسين هم مي خواهد به غزه برود " در حقيقت او را دست انداخته بودند و او هم چون جوان بود اين چيزها را متوجه نمي شد. اين جوان وقتي فهميد كه همراه من آزاد خواهد شد از خوشحالي ، مرا بوسيد. خلاصه وسايل ضروري را جمع كرديم و ساير چيزها را همان طور كه بود ، رها كرديم ؛ يك ويلچر خوب مخصوص دستشويي رفتن داشتم كه آن را در انبار گذاشته بودند و نتوانستند آن را بياورند بنابراين يكي از همين ويلچرهاي بي كيفيت را به جاي آن به من دادند. بعد به آنها گفتم : " خب! حالا تعهدنامه را بدهيد " گفتند : " وقتي به فرودگاه رسيديم آن را به شما مي دهيم " وقتي وارد فرودگاه شديم ، به سمت هواپيماي اردني رفته و سوار شديم . گفتم : " خب الآن تعهدنامه را بدهيد " گفتند : " مهم نيست، براي چه آن را مي خواهي ؟گفتم : " اگر تعهدنامه را نياوريد از اينجا تكان نمي خورم ". خلاصه تعهدنامه را آوردند اما امضا نشده بود ، در واقع آن را عوض كرده بودند . گفتم : " اين تعهدنامه را قبول نمي كنم ، بايد آن را امضا كنيد " فرمانده منطقه جنوبي آمد و آن را امضا كرد . گفتم " آن دو نفر ديگر هم بايد امضا كنند و گرنه از اينجا تكان نمي خورم " يكي از برادران اردني آمد و به من گفت : " ببينيد! همه چيز رو براه است زيرا شما با ضمانت ملك حسين آزاد مي شويد و هر چه بخواهيد برايتان فراهم مي شود " گفتم : " پس شناسنامه هايمان چه مي شود ؟ " گفت : " ما مي خواهيم برويم ، فراموشش كن "خلاصه شناسنامه ها را به ما ندادند اما وقتي من اصرار كردم ، آن برادر اردني گفت : "نترس ، مادامي كه ملك حسين ، ضامن شماست ، شناسنامه ها هم مي رسد " گفتم : " شما مطمئن هستيد ؟ " گفت : " بله " گفتم : " پس همين تعهدنامه كافي است " خلاصه همان شب با هواپيما به اردن رسيديم و همانطور كه خدمتتان عرض كردم ، ملك حسين در فرودگاه به استقبال من آمد. بعد از آن به شهرك بيمارستاني " الحسين " رفتيم و درآنجا بستري شدم . ملك حسين در بيمارستان هم دوباره به ملاقات من آمد. به طور كلي ، با عزت واحترام از زندان اسرائيلي ها آزاد شدم و همين آزادي ، نقش خود را در ... .
*احمد منصور : آيا از اعضاي دفتر حماس در اردن ، كسي همراه ملك حسين به استقبال شما آمده بود؟
*احمد حسين : بله! همه اعضا ي دفتر حماس در اردن آمده بودند .آن ها در همان لحظه نخست آمدند و احوالپرسي كردند .
*احمد منصور : يعني اين موضوع به اطلاع آنها و مقامات اردن رسانده شده بود ؟
*احمد ياسين : بله! رسانه ها فوراَ اين خبر را به اطلاع عموم رسانده بودند اما من و هم سلولي هايم خبر را نشنيده بوديم . وقتي من به طبقه بالاي زندان رفتم ، هم سلولي هايم منتظر بازگشت من براي صرف شام بودند زيرا هنگامي كه حوالي غروب آفتاب ، شام را آوردند به هم سلولي هايم گفتم : " شام را يكباره نخوريد ، آن را به سه قسمت تقسيم كنيد تا آخر شب هم مقداري ازآن را استفاده كنيم " خلاصه من در طبقه بالا بودم و اخبار را نشنيدم ، هم سلولي هايم نيز اتفاقا آن شب اخبار را گوش نكرده بودند. بنابراين نه من و نه هم سلولي هايم ، هيچكدام از موضوع با خبر نبوديم اما رسانه ها خبر آزادي من را با آب تاب پخش كرده بودند و همه مي دانستند كه شيخ احمد ياسين ، آزاد خواهد شد .
*احمد منصور : اين چندمين باري بود كه تلاشهايي براي آزادي شما از زندان ، انجام مي گرفت ؟
*احمد ياسين : فكر مي كنم دفعه پنجم يا ششم بود.
*احمد منصور : قبلا عرض كرديد كه چندين عمليات نظامي با هدف آزاد كردن شما انجام گرفت .
*احمد ياسين : قبلاَ در باره عمليات اول صحبت كرديم ، عمليات دوم هم كه مربوط به ربودن يك اتوبوس از سوي سه جوان اهل قدس بود و طي آن دو نفر از آنان شهيد شدند و آن سومي هم كه او را " شهيد زنده " ناميديم ؛ پس از آن هم دو - سه عمليات ديگر در همان مرحله برنامه ريزي و پيش از اجرا ، لو رفت .
*احمد منصور : اسرائيلي ها آن را كشف كردند؟
احمد ياسين : بله! البته از طريق مزدوران . آخرين تلاش براي آزادي من ، همين موضوع اردن و غزه بود ...
*احمد منصور : بعد از آن كه به اردن رسيديد ، آقاي عرفات چگونه از موضوع مطلع شد و تقريباَ كي به ملاقات شما آمد ؟
*احمد ياسين : در آن زمان ، ايشان در قاهره بودند كه خبر آزادي من را دريافت كردند و هنگامي كه به اردن آمدند ...
*احمد منصور : طبيعتاَ از شنيدن اين خبر غافلگير شدند ؟
*احمد ياسين : بله! ايشان نيمه شب از موضوع مطلع شدند ، بنابراين در طي سفري كه به اردن داشتند ، همراه ملك حسين به بيمارستان آمدند و از من عيادت كردند. چند دقيقه اي نشستند و از احوال مرا جويا شدند و بعد رفتند.
*احمد منصور : بعد از چند روز به غزه بازگشتيد ؟
*احمد ياسين : شش روز بعد از آزادي ، به غزه بازگشتم .
*احمد منصور : حدود هشت سال بود كه از غزه دور بوديد؟
*احمد ياسين : هشت سال ونيم !
*احمد منصور : بعد از بازگشت ، غزه را چگونه ديديد ؟
*احمد ياسين : در واقع ظاهر شهر با ساختمان هاي تازه تأسيس و بلند ، تغيير زيادي كرده بود اما از اين گذشته ، تصور نمي كردم مردم اينقدر پر شور باشند. وقتي به فرودگاه غزه رسيدم با ازدحام زياد استقبال كنندگان روبه رو شدم اما پليس اجازه نداد به من نزديك شوند و بلافاصله مرا سوار يك آمبولانس سريع السير كردند واز محل دور نمودند. وقتي از فرودگاه بيرون آمديم ، خيابان ها مملو از جمعيت مشتاق شده بود ؛ ورزشگاه يرموك كه مقصد بعدي ما بود ، همين وضعيت را داشت، به طوري كه جاي سوزن انداختن نبود. از من خواستند سخنراني كنم اما هنگامي كه اين منظره را ديدم ، گريه ام گرفت زيرا تصور نمي كردم كه مردم اينقدر با شور وهيجان نسبت به من ، ابراز عواطف كنند. من خودم را «هيچ» مي دانستم اما استقبال عظيمي از من به عمل آمده بود. وقتي به خانه برگشتم ، مردم دسته دسته به ديدن من مي آمدند ، طوري كه در خانه ديگر جايي براي نشستن نبود به همين خاطر براي پذيرايي از ميهمانان به ورزشگاه «مجمع اسلامي» رفتم و نزديك به يك ماه در آنجا پذيراي ميهماناني بودم كه از همه جا به ديدن من مي آمدند. غير از ورزشگاه ، جاي ديگري ظرفيت چنين تعدادي را نداشت . به حمدالله مردم در قالب كاروان هاي مختلف و سوار بر چهار پنج اتوبوس به استقبال من مي آمدند ...
*احمد منصور : شما در اين ايام چه احساسي داشتيد به ويژه آنكه در هنگام زنداني شدن ، چنين شور وهيجاني در مردم نسبت به شما وجود نداشت اما بعد از آزادي ، با چنين استقبالي روبه رو شديد؟
*احمد ياسين : هنگامي كه زنداني شدم مردم نمي دانستند كه چه نقش مهمي را در انتفاضه و قيام عليه اسرائيل ايفا كرده ام زيرا فعاليت هاي من ، مخفيانه و دور از انتظار مردم انجام مي شد اما بعد ار آنكه به زندان افتادم ، مردم به تدريج با ما و مبارزاتمان آشنا شده و برايشان جا افتاده بود كه همه آن عمليات ها به رهبري من انجام گرفته است . علاوه بر اين ، جنبش حماس به خاطر جهاد ، پايداري، كمك به فقرا و فعاليت هاي آموزشي از جايگاه و اعتبار زيادي در ميان عامه ي مردم بر خوردار بود و البته همه اينها از فضل خداست و اگر او نخواهد هيچ يك از فعاليت هاي ما مؤثر نخواهد افتاد .
*احمد منصور: بعد از آزادي از زندان ، فعاليت هاي اسلامي و وضعيت جنبش حماس را چگونه ديديد؟
*احمد ياسين: حماس در وضعيت دشواري به سر مي برد زيرا تشكيلات خود گردان در سال 1996 ضربه مهلكي را بر آن وارد آورد و حدود هزار نفر از رهبران و شخصيت هاي آن را بازداشت كرده بود. علاوه بر اين اعضاي حماس را به لحاظ امنيتي تحت تعقيب قرار داده و آنها را به خاطر فعاليت هايشان تهديد مي كرد . با اين اوصاف حماس در وضعيت بسيار بدي قرار داشت اما پس از آزادي من تا حدودي جان تازه اي گرفت و نفس راحتي كشيد.
*احمد منصور : منظور من ، ساختارحماس است به عبارت ديگر شما پس از آزادي ، با جنبش حماس به عنوان يك سازمان سياسي و نظامي روبرو شديد كه انتفاضه ، بعد بين المللي و آوازه جهاني گسترده اي را نصيب آن كرده بود ؛ شما بعد از هشت سال ونيم تحمل زندان ، چار چوب سازماني حماس را چگونه ديديد ؟
*احمد ياسين : چارچوب سازماني حماس و جهت گيريهاي آن تغييري نكرده بود اما بر طرفداران آن افزوده شده بود. هنگامي كه به زندان افتادم ، حماس بين پنج تا ده هزار طرفدار داشت اما بعد از آزادي ، دهها هزار فلسطيني را ديدم كه از حماس طرفداري مي كنند و با فعاليت هاي آن همراه هستند.به عبارت ديگر ، پايگاه مردمي حماس و فعاليت هاي آن به فضل الهي گسترده تر شده بود.
*احمد منصور : آيا بعد از آزادي ، فورا فعاليت هايتان را از سر گرفتيد ؟
احمد ياسين : تمام عمر من به فعاليت مي گذرد ، حتي در مواقعي كه در خانه هستم كار مي كنم و حتي يك ساعت ، وقت آزاد هم ندارم به عنوان مثال مردم ، فقرا ، والدين زنداني ها و زن هاي مطلقه ، نزد من مي آيند و شكايت هايشان را مطرح مي كنند ؛ خانه من به روي همه مردم از طبقات مختلف باز است ؛ بنابراين بيوه زنان ، فقرا و بيماران و همه و همه به نزدم مي آيند و درخواست هايشان را مطرح مي كنند ؛ همچنين هر كس كه با يك مسأله اسلامي دست به گريبان شده ، براي حل آن نزد من مي آيد و برخي نيز درخواست مي كنند كه از محل زندگي آنان بازديد نمايم . خلاصه ، كار و فعاليت همه وقت مرا به خود اختصاص داده است.
*احمد منصور : شما به عنوان شخصي كه مقطعي از زندگانيتان در زندان سپري شده است ، طبيعتاَ از اوضاع زندانيان فلسطيني در زندان هاي اسرائيل ، مطلع هستيد. گروه هاي مختلف فلسطيني موجود در زندان ، چگونه با هم تعامل مي كنند ؟
*احمد ياسين : همه زندانيان از يك قاعده پيروي مي كنند و آن چيزي جز همكاري ، تفاهم و گفت گو نيست . همه گروه هاي فلسطيني در زندان عليه دشمن صهيونيستي در يك سنگر واحد هستند و در صدد درگيري و مشاجره با يكديگر بر نمي آيند.
*احمد منصور : اما گفته مي شود كه درگيري هايي مثلا ميان فتح و حماس در زندان رخ مي دهد و گاه به مرحله شكنجه و كتك كاري هم مي رسد؟
*احمد ياسين: اين درگيري ها در گذشته ها رخ مي داد و مربوط به دوره اي مي شود كه غالب زندانيان از اعضاي فتح بودند . البته در ميان آنها افراد خوبي هم به چشم مي خورد كه بر اساس اصل برادري با ما رفتار مي كردند اما برخي از رهبران زنداني آنها ، رفتار بدي با ما داشتند . خلاصه بعدها ، تعداد بسيار زيادي از اعضاي فتح از زندان آزاد شدند و ما اكثريت زندان را در اختيار گرفتيم از اين زمان به بعد روابط خوبي ميان زندانيان برقرار شده است و اختلافات موجود اهميتي براي ما و ديگر گروه هاي زنداني ندارد بلكه تنها موضوع مهم ، ايستادگي در برابر گردنكشي و توطئه هاي اسرائيل است. به همين علت به شما عرض كردم كه اكنون زندان ها در آرامش به سر مي برند و همه زندانيان به يد واحده در برابر دشمن تبديل شده اند.
*احمد منصور: فرموديد كه هنگام آزادي از زندان ، تقريباً يك هزار نفر از اعضاي حماس در زندانهاي اسرائيل به سر مي بردند. درست است ؟
*احمد ياسين: خير! بسياري از آن ها آزاد شده بودند. من به شما عرض كردم كه اين ضربه آن ها ، حماس را در وضعيت بسيار بدي قرار داده بود اما هنگام آزادي من از زندان حدود صد و پنجاه نفر از اعضاي حماس در زندان بودند.
*احمد منصور: به هر حال، هنگامي كه حماس مستقيماً با اشغالگران اسرائيلي مبارزه مي كرد همان فشار و بازداشت هايي را تجربه نمود كه اكنون تشكيلات خود گردان ، آن را نسبت به حماس اعمال مي كند ، شما اين دو موضوع را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
*احمد ياسين: ببينيد! فشارهايي كه از طرف خودي ها به انسان وارد مي شود با فشارهاي دشمن متفاوت است. بعد از روي كار آمدن تشكيلات خود گردان ، مردم به دو دسته موافق و مخالف حماس تبديل شدند، اما پيش از آن ، همه آنها در مواجهه با دشمن از حماس حمايت مي كردند و اين حمايت ، انگيزه قوي تري را در اعضاي حماس ايجاد مي كرد اما اكنون بخشي از مردم مخالف ما بودند و اين تأثير بدي در روح وروان ما به جا مي گذاشت .به عنوان مثال اگر برادر يا پسر عمو كه نقطه اميد انسان هستند ، در برابر او جبهه بگيرند چه احساسي پيدا مي كند ؟
*احمد منصور: همانطور كه گفتيد پيش از اين همه مردم در مواجهه با اشغالگران اسرائيلي از شما حمايت مي كردند ا ما اكنون چنين حمايت گسترده اي ديگر وجود نداشت . آيا اين امر منجر به كاهش فعاليت هاي حماس شد ؟ اصولا شما در آينده چگونه با اين واقعيت برخورد مي كنيد ؟
*احمد ياسين : حماس بايد اين واقعيت جديد را بپذيرد و با صبر و بردباري با آن برخورد نمايد. اگر يادتان باشد من در همين مصاحبه عرض كردم كه راه جهاد همين است و هر كس در فكر مجاهدت است بايد صبور باشد و شكنجه و زندان را تحمل نمايد اما كسي كه به دنبال جهاد نيست به راحتي در خانه و كنار خانواده اش ، استراحت مي كند . راه جهاد، راه فداكاري هميشگي و تحمل زندان ، شكنجه و مرگ است . ما به اختيار و اراده خود واز روي آگاهي راهمان را انتخاب كرده ايم و هيچكس چنين چيزي را بر ما تحميل نكرده است.
*احمد منصور: حال كه تشكيلات خود گردان در صدد اجراي سياست هاي منطبق بر معاهدات به امضا رسيده مي باشد ، آيا پيش بيني مي كنيد كه در آينده ، يك نوع تفاهم ميان حماس و تشكيلات خود گردان ايجاد شود ؟
*احمد ياسين : چنين تفاهمي در هر زماني امكان پذير است ؛ ما بايد اشتراكات و خطوط كلي حماس و تشكيلات خود گردان را مورد شناسايي قرار دهيم و اختلافات موجود را بپذيريم تا كشمكشي ميان ما وآنها رخ ندهد. ما دشمن تشكيلات خود گردان نيستيم اما آنها چنان با سازمان هاي ما بر خورد مي كنند و ما را مورد بازداشت و شكنجه قرار مي دهند كه گويي ما ، هم سنگر دشمن صهيونيستي هستيم . ما به آنها مي گوييم كه ما هم سنگر شما عليه دشمن هستيم نه هم سنگر دشمن عليه شما بنابراين دست از برخورد با ما برداريد .
*احمد منصور : پيش از روي كار آمدن تشكيلات خود گردان ، حماس از حمايت گسترده اي در ميان مردم فلسطين بر خوردار بود اما پس از آغاز به كار تشكيلات خود گردان ، حماس روبه ضعف نهاد زيرا بسياري از جوانان به استخدام اين تشكيلات درآمده و حقوق خود را از آن دريافت مي نمايند به گونه اي كه مي توان گفت در هر خانه ، تعدادي طرفدار حماس وتعدادي طرفدار تشكيلات خود گردان هستند. حتي گفته مي شود كه هم اكنون 35 هزار نفر به استخدام دستگاه هاي امنيتي يازده گانه تشكيلات خود گردان ، درآمده اند . در واقع مي توان گفت كه از هر خانواده ، يك نفر در اين دستگاه ها كار مي كند ؛ آيا اين امر براي حماس ، خطرناك نيست ؟
*احمد ياسين : به اعتقاد من اين امر خطري را متوجه ما نمي كند زيرا انسان منفعت طلب به درد رويارويي نمي خورد به قول معروف " نه هر كه سر تراشد قلندري داند " ثانيا اين 35 هزار نفر همگي دشمن ما نيستند بلكه بسياري از آنها با جان و دل از ما حمايت مي كنند ؛ از اين گذشته دستگاه هاي امنيتي تشكيلات خود گردان ، دچار اختلافات و درگيري هاي داخلي شده اند همچنين بسياري از كارمندان اين دستگاه ها از وضعيت موجود ، ناراضي هستند چرا كه برخي از آنها به مراتب و حقوق هاي بالا رسيده اند و برخي ديگر از چنين مزايايي محروم شده اند ؛ به همين خاطر تعداد زياد كارمندان امنيتي خطري را متوجه ما نمي كند زيرا اين كارمندان ، سنخيتي با هم ندارند ، از درك اعتقادي يكساني برخوردار نيستند و تنها به دنبال منافع خود هستند و به همين خاطر ما ترسي از آنها نداريم .
*احمد منصور : صحبت هاي زيادي پيرامون گسترش فساد در مناطق تحت كنترل تشكيلات خود گردان ، مطرح مي شود ...
*احمد ياسين : درست است .
*احمد منصور : منظورم اين است كه اين امر به صورت آشكاري درآمده است به گونه اي كه كاخ هاي ميليوني در كنار كوخ هاي لم يتغير مردم فلسطين ، ساخته شده است . ارزيابي شما از اين وضعيت به عنوان شاهد زمان چيست؟
احمد ياسين : اين يك پديده زشت است كه همه مردم با آن مخالفند و از آن خشمگين هستند و در خلوت عليه آن سخن مي گويند، اما قدرت تغيير و مقاومت در برابر آن را ندارند و تنها مي توانند به نظاره آن بنشينند وخود خوري كنند كه چرا چنين اتفاقاتي مي افتد ؟!
اين امر اعتبار تشكيلات خود گردان را زير سؤال برده و كاهش حمايت مردم از آن را سبب شده است تا جايي كه تنها چند صد نفر از دانشجويان و جوانان كم سن و سال در جشن سالگرد تأسيس فتح در سال 1998 شركت كردند. استقبال ضعيف مردم از اين مراسم باعث شد كه دست اندر كاران آن طي تماسي با عرفات ، وي را از ناكامي مراسم و عدم حضور مردم درآن آگاه كرده و از او بخواهند كه از حضور در مراسم صرف نظر نمايد. اين امر نشان دهنده نفرت مردم از اقدامات و رفتارهاي تشكيلات خود گردان است .
*احمد منصور:به نظر شما اين امكان وجود دارد كه نارضايتي مردم منجر به يك انتفاضه داخلي عليه تشكيلات خود گردان شود؟
*احمد ياسين:بله! اين امكان وجود دارد زيرا اگر مردم دچار نااميدي شوند ، راه را بسته ببينند و نتوانند معيشت خود را تأمين كنند ، چاره اي جز مقاومت در برابر انسان هايي كه سد راهشان نخواهند داشت زيرا همه مردم در پي زندگي سعادتمند مثل همه همنوعان خود هستند و اگر ببينند عده اي در كاخ ها به خوش گذراني مشغول شده و ديگران به نان شبشان محتاجند ، بر شدت نارضايتي آنها افزوده خواهد شد ؛ من تشكيلات خود گردان را نصيحت كردم و به آنها گفتم :«من خير خواه شما هستم بنابراين مردم را تحت فشار قرار ندهيد كه با اين كار از شما گريزان مي شوند و حمايت آنها را ازدست مي دهيد ، عرصه را بر مردم كرانه باختري تنگ نكنيد زيرا آنها چشم اميدشان به شماست ، در غير اين صورت ، شما را تنها خواهند گذاشت ».
*احمد منصور : ممكن است بيشتر توضيح بدهيد ؟
*احمد ياسين : شما مي دانيد كه بحث هاي زيادي مطرح است كه يكي از آنها گزينه اردن مي باشد. مردم كرانه باختري ، گزينه اردن و زندگي تحت لواي دولت اردن را به مدت طولاني تجربه كرده اند و اگر از سوي اسرائيل و تشكيلات خود گردان در تنگنا قرار بگيرند به دولت اردن كه از همه به آنها نزديك تر ا ست متمايل مي شوند ؛ درست است كه اردن تمايلي به دخالت در اين امر ندارد اما چندان هم بدش نمي آيد كه دايره وسيعتري از خاك فلسطين را در اختيار داشته باشد. كرانه باختري جزئي از مسأله فلسطين ا ست و اگر مردم ساكن آن ، اردن را انتخاب كنند تشكيلات خودگردان نيز خود به خود از دور خارج مي شود ؛ تنگناهاي مادي و ماليات ها مردم را با مشكل مواجه كرده است اما به نظر مي رسد كه مسؤولان تشكيلات خود گردان ، قادر به درك اين مسأله نيستند - خداوندا تو شاهد باش كه ما آنها را نصيحت كرديم و وظيفه خود را انجام داديم- ما خواهان اين هستيم كه مسأله فلسطين به يك نتيجه مشخص برسد و از طرفداران وحدت با اردن و همه كشور هاي عربي هستيم اما حاضر نيستيم مسأله فلسطين به خاطر اين وحدت، نيست و نابود شود بلكه در مرحله اول بايد مسأله فلسطين را حل كرده و آنگاه به فكر وحدت جهان عرب باشيم.
*احمد منصور: هم اكنون بحث هاي زيادي مطرح مي شود كه چه كسي رياست تشكيلات خود گردان را بعد از ياسرعرفات بر عهده مي گيرد، به نظر شما چه كسي جانشين ياسرعرفات خواهد شد ؟
*احمد ياسين : در داخل فلسطين اسامي افرادي چون محمود عباس و احمد قريع (ابو علاء) رئيس مجلس قانونگذاري ، مطرح شده است البته نام برخي رؤساي دستگاه هاي امنيتي و همچنين آقاي «دحلان» نيز به عنوان گزينه هاي بعدي بر سر زبان هاست اما به نظر من ، دو مورد اخير با عقل جور در نمي آيد ... محمود عباس و احمد قريع كه در مركز تشكيلات خود گردان قرار دارند از شانس بيشتري براي تصدي رياست اين تشكيلات برخوردارند ؛ به نظر من جانشين عرفات ، فردي است كه نرمش بيشتري در برابر آمريكا واسرائيل از خود نشان دهد وبيش از سايرين فرمانبر اين دو كشور باشد ؛ به هر حال پر واضح است كه براي جانشيني عرفات ، روي محمود عباس حساب ويژه اي باز شده است زيرا وي هماهنگ كننده اسلو و گفتگو ها و معاهده هاي به امضا رسيده با اسرائيل محسوب مي شود و آمريكا و اسرائيل ترديدي ندارند كه وي از خط مشي آنها پيروي خواهد كرد.
*احمد منصور : البته رؤساي دستگاه هاي امنيتي نيز جزء گزينه هاي محتمل به شمار مي روند و چه بسا بهتر از سايرين بتوانند مردم فلسطين را تحت كنترل خود درآورند؟
*احمد ياسين : ببينيد ! رؤساي دستگاه هاي امنيتي ، محبوبيتي در ميان مردم ندارند ، جنبش فتح داراي يك نوع محبوبيت مردمي است و با وجود رهبران قديمي و مشهور ، عاقلانه نيست كه يك افسرامنيتي زير دست به يكباره رئيس تشكيلات خود گردان شود ؛ كادر رهبري فتح چنين چيزي را نخواهد پذيرفت به همين خاطر محال است مسؤولان امنيتي چنين مسئووليتي را عهده دار شوند ورهبران با سابقه فتح به دست فراموشي سپرده شوند .
*احمد منصور : تصور و ديدگاه شما نسبت به آينده تشكيلات خود گردان به عنوان مولود يك معاهده چيست ؟
امد ياسين : به نظر من اگر تشكيلات خود گردان بر مواضع كنوني خود در تعهد به بن بست اسلو پافشاري كند ، سرنوشتي جز نابودي در انتظار آن نخواهد بود اما اگر به سنگر جهاد و اتحاد با مردم فلسطين در رويارويي با اشغالگران اسرائيلي باز گردد ، حيات دوباره خواهد يافت .
*احمد منصور : در گفتگو هايم با شما متوجه شدم كه در بسياري از مسائل ، صاحب ديدگاه هاي تحليلي در مورد آينده هستيد ؛ فكر مي كنيد پيش بيني شما در مورد نابودي يا ادامه حيات تشكيلات خود گردان ، چند سال بعد محقق شود؟
*احمد ياسين : مي دانيد كه همه چيز در يد قدرت الهي است . اما نشانه هاي تحقق پيش بيني من از هم اكنون آشكار شده است زيرا به نظر مي رسد كه ياسر عرفات دچار نوعي خستگي و درماندگي روحي شده و آن ها وي را تمام شده مي پندارند اما به نظر من وي هنوز هم مقداري توانمندي دارد و مي تواند تا مدت ها به كار ادمه دهد ؛ به هر حال رهبران فتح قبل از فرارسيدن موعد مقرر ، نزاع بر سر قدرت را آغاز كرده اند و رسانه ها نيز به اين قضيه دامن مي زنند .
احمد منصور : در مورد نابودي تشكيلات خود گردان چه ؟
احمد ياسين : اگر تشكيلات خود گردان به بن بست كنوني ادامه دهد نابود خواهد شد زيرا نه منافع وآرمانهاي مردم فلسطين را محقق خواهد كرد و نه اجازه مي دهد ديگران اين كار را انجام دهند ؛ بنابراين مسير كنوني تشكيلات خود گردان به سمت نابودي پيش مي رود اما اگر اين تشكيلات در استراتژي خود براي مقابله با دشمن تجديد نظر كند مي تواند به حيات سياسي خود ادامه دهد زيرا مقاومت تنها راه مردم فلسطين براي اعاده حقوق از دست رفته است.
*احمد منصور : حال كه تشكيلات خود گردان ، حماس را اصلي ترين رقيب خود مي داند ، آيا به نظر شما استراتژي خاصي را براي نابودي حماس طراحي كرده است يا خير ؟
*احمد ياسين : به نظر من براي هيچ هموطني آسان نيست كه برادر هموطنش را نابود كند تا جايي كه برخي مواقع ، مأموران تشكيلات خود گردان به خانه اعضاي گردان هاي عزالدين قسام مي ريختند تا آنها را دستگير كنند اما بعد از بازرسي منزل ، چنين وانمود مي كردند كه اشخاص تحت تعقيب در منزل حضور ندارند به عبارت ديگر جديتي در مبارزه با حماس ديده نمي شود زيرا بسياري از طرفداران تشكيلات خود گردان در عمل دوستدار ما هستند و حتي برخي از آنها اطلاعات لازم را دراختيار ما قرار مي دهند بنابراين ، چنين نيست كه كليت تشكيلات خود گردان در صدد نابوي حماس باشد . واقعيت اين است كه نابودي حماس ، خواسته آمريكا واسرائيل است و تشكيلات خود گردان در دام آنها گرفتار شده زيرا در ميان طرفداران آن ، مزدوراني وجود دارند كه در پي ضربه زدن ، ايجاد درگيري واز ميان بردن اتحاد مردم بر آمده اند . من اميدوارم كه برادرانمان در تشكيلات خود گردان به خود بيايند و اجازه ضربه زدن به يك جنبش ريشه دار اسلامي را ندهند زيرا خود اين تشكيلات بيش از همه به كمك حماس براي مقابله با اسرائيل ، نيازمند است .
*احمد منصور : شما كه خود نخستين گروه نظامي حماس را تشكيل داديد طبيعتاَ استراتژي هاي بعدي حماس در زمينه نظامي را پي گيري كرده واز آن مطلعيد. آيا از تجربه هاي پيشين در اين زمينه استفاده شده و آيا نوعي غناي تجربه به وجود آمده يا خير ؟
*احمد ياسين : قطعاَ همينطور است. همانطور كه قبلاَ خدمتتان عرض كردم ما در آغاز به جمع آوري سلاح پرداختيم ولي استفاده اي از آن نكرديم ؛ در مرحله بعد با تعداد اندكي از مبارزان ، كار را آغاز نموديم كه البته عمليات هاي شجاعانه اي را انجام دادند ؛ بعد از دستگيري ما ، عمليات هاي شجاعانه تري با سلاح هاي بسيار اندك ترتيب داده شد به گونه اي كه برخي عمليات ها فقط با دو قبضه تفنگ انجام مي شد و مبارزان ما در تعقيب و گريز با اسرائيلي ها مدام از كرانه باختري به نوار غزه و از نوار غزه به كرانه باختري نقل مكان مي كردند ، با همين يكي دو قبضه تفنگ عمليات ها را انجام مي دادند و گاهي چند قبضه سلاح را از دشمن غنيمت مي گرفتند و يا به خريد اسلحه مي پرداختند ؛ كار تا جايي پيش رفت كه گروه هاي مختلف نظامي و مسلح شكل گرفت كه به جيپهاي حامل سربازان اسرائيلي حمله مي كردند وآنها را به قتل مي رساندند ، روي اجساد آنها مي ايستادند و عكس يادگاري مي گرفتند ؛ خلاصه اينكه ما مراحل دشواري را پشت سر گذارديم .
*احمد منصور : اما مبارزه مسلحانه بعد از روي كار آمدن تشكيلات خود گردان ، كاهش يافت .
*احمد ياسين : همينطور است زيرا ما درصدد رويارويي با تشكيلات خود گردان و برادركشي نبوديم ، بنابراين روند فعاليت هاي نظامي را كاهش داديم .
*احمد منصور : اما حجم گردان هاي عزالدين قسام تغيير پيدا نكرده است ...
*احمد ياسين : براي من حجم گسترده مهم نيست بلكه افراد حاضر در صحنه براي من مهم هستند واگر تعداد آنها به حد مطلوبي برسد ، حجم گسترده اهميتي ندارد زيرا اين حجم در هر حال قابل نو سازي ، تحول بخشي و گسترش است .
*احمد منصور : آبا گزينه مبارزه مسلحانه و گردان هاي عزالدين قسام ، گزينه اي استرتژيك و آينده محور است كه حماس هرگز دست از آن بر نمي دارد يا اينكه ممكن است شرايط آينده ، شما را به اتخاذ گزينه هاي ديگر وادار كند؟
*احمد ياسين : به هر حال تا اين لحظه موضع ما اين است كه گزينه حهاد و مقاومت ، گزينه اي استراتژيك و گريز ناپذير است اما اگر اسرائيل با آتش بس مورد نظر ما موافقت كند ، امكان برقراري آن وجود دارد .
*احمد منصور : اسرائيل در سال 1948م تأسيس شد و هم اكنون پنجاه سال از عمر آن مي گذرد ؛ به عنوان شخصي كه اين سال ها را تجربه كرده ، ديدگاه شما درباره آينده اسرائيل چيست ؟
*احمد ياسين : اسرائيل بر اساس ستم و غضب سرزمين هاي فلسطيني ، تأسيس شده است و هر رژيمي كه چنين باشد ، سرنوشتي جز نابودي نخواهد داشت .
*احمد منصور : اما اسرائيل از قدرت كافي براي بقا برخوردار است؟!
*احمد ياسين : قدرت براي هيچ كشوري دردنيا پايدار نمي ماند. شما يك انسان را در نظر بگيريد كه مراحل مختلف عمرش را از كودكي گرفته تا نوجواني ، جواني ، ميانسالي و پيري ، سپري مي كند ؛ عمر كشورها هم همينگونه است و دوران قدرت آنها به ضعف و نابودي خواهد انجاميد
*احمد منصور : اكنون اسرائيل در كداميك از مراحل حيات خود به سر مي برد ؟
*احمد ياسين : من مي گويم كه اسرائيل نابود شدني است و ان شاء الله در ربع نخست قرن آينده ديگر اسرائيلي وجود نخواهد داشت .
*احمد منصور : چرا مشخصاَ در اين زمان ؟
*احمد ياسين : زيرا من به قرآن ايمان دارم ؛ قرآن مي گويد كه نسل هاي بشري هر چهل سال يكبار دچار تغيير مي شوند ؛ در چهل سال نخست دچار مصيبت تأسيس اسرائيل شديم ، در چهل سال دوم ، انتفاضه ، مبارزه ، ونبرد مسلحانه آغاز شد و در چهل سال سوم ان شاءالله اسرائيل به پايان عمر خود مي رسد.
احمد منصور : يعني اين ارزيابي قرآن است ؟
احمد ياسين : بله! همينطور است . در قرآن آمده است كه خداوند بني اسرائيل را چهل سال در صحراي سينا سرگردان نمود چرا؟ براي اينكه آن نسل بيمار و درمانده را به يك نسل مبارز تبديل كند ؛ در مورد فلسطين هم وضعيت به همين شكل است يعني آن نسلي كه مصيبت تأسيس اسرائيل را تجربه كرد اكنون از ميان رفته و جاي خود را به نسل سنگ و نارنجك داده است وان شاءالله نسل آينده ، نسل آزادي خواهد بود .
احمد منصور : آقاي شيخ احمد ياسين ! آينده را چگونه مي بينيد ؟
احمد ياسين : به نظر من ، راه دشواري در پيش داريم و بايد فداكار و بردبار باشيم اما آينده ان شاءالله از آن ما خواهد بود و بي شك روز پيروزي ما فرا خواهد رسيد زيرا خداوند به هيچ عنوان ، خلف وعده نمي كند.
احمد منصور : اما مردم اكنون دچار نا اميدي شده اند نظر شما چيست ؟
احمد ياسين : اگر سكاندار كشتي نااميد نشود و مصرانه به مسير خود ادامه دهد ، نااميدي مسافران هيچ اهميتي ندارد زيرا مردم همان راهي را مي روند كه رهبرانشان بر آن پاي مي فشارند . همانگونه كه در قرآن آمده است ، يهوديان مدينه گمان مي كردند كه قلعه هايشان ، آنها را از قدرت پروردگار در امان نگه مي دارد و اصحاب پيامبر نيز تصور نمي كردند كه بتوانند يهوديان را از مدينه اخراج كنند اما به اراده پروردگار اين امر محقق شد ؛ وضعيت امروز مسلمانان و يهوديان به همين ترتيب است يعني مسلمانان با وجود توانايي در آزاد سازي فلسطين ، به قدرت وامكانات خود اطمينان ندارند و يهوديان نيز با دارا بودن بزرگترين زراد خانه نظامي در جهان ، تصور نمي كنند كه كسي بتواند آنان را شكست دهد ، آنها به قدرت خود مي بالند و ما نگران ضعف خويش هستيم اما ارده خداوند بر همه چيز مسلط مي شود ويك روز اين رژيم صهيونيستي به طرفي العيني از هم خواهد پاشيد چرا كه فساد در زمين ، پايدار نخواهد ماند ؛ تقدير الهي بر اين قرار گرفته كه يهوديان در زمين ، فساد به پا كرده وا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 291]
-
گوناگون
پربازدیدترینها