واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: توصيه وزير دفاع امريكا به اوباما؛ با دولت ايران مستقيم مذاكره كنيد
هنگامه شهيدي
«باراك حسين اوباما» پانزدهمين رئيس جمهور دموكرات ايالات متحده، روز اول دسامبر 2008 تيم امنيت ملي و سياست خارجي كابينه خود را معرفي كرد. در اين تيم، يك شخصيت دوحزبي مانند «رابرت ام گيتس» 65ساله به عنوان «وزير دفاع» در سمت خود ابقا شد. اوباما هنگام معرفي گيتس در مورد وي گفت؛ «در شرايطي كه ما در ميانه دو جنگ در دوره انتقال قرار داريم، از «رابرت گيتس» وزير فعلي دفاع خواستم به كارش ادامه دهد. خوشحال هستم كه او اين درخواست را پذيرفت. گيتس دو سال پيش پنتاگون را در شرايط سختي تحويل گرفت. وي پاسخگويي و مسووليت پذيري را به پنتاگون بازگرداند و اعتماد فرماندهان نظامي و مردان و زنان شجاع ارتش و خانواده هاي ايشان را به دست آورد. گيتس احترام كنگره را نيز كسب كرد. او به خوبي مي داند كه ما به يك استراتژي امنيت ملي پايدار كه از اجماع هر دو حزبي در داخل برخوردار باشد، نياز داريم. من به محض اينكه كارم را در كاخ سفيد آغاز كنم، به گيتس و فرماندهان ارتش ماموريت جديدي خواهم داد؛ پايان مسوولانه جنگ عراق از طريق انتقال موفقيت آميز كنترل عراق به عراقي ها. ما تضمين خواهيم كرد كه استراتژي براي پيروزي عليه القاعده و طالبان داشته باشيم. افغانستان جايي است كه جنگ عليه ترور آغاز شد و اين جنگ در همان نقطه بايد پايان يابد. ما به سرمايه گذاري براي تقويت ارتش ايالات متحده و غلبه بر تهديدات قرن بيست و يكم ادامه خواهيم داد.»
«رابرت ام گيتس» كيست
«رابرت مايكل گيتس» روز 25 سپتامبر 1943 در كانزاس متولد شد. گيتس مدرك كارشناسي خود در رشته تاريخ اروپا را در سال 1965 و كارشناسي ارشد را در سال 1966 از دانشگاه اينديانا و دانشنامه دكتراي روابط بين الملل با گرايش تخصصي تاريخ روسيه و اتحاد جماهير شوروي را در سال 1974 از دانشگاه جرج تاون واشنگتن دي سي دريافت كرد. او در سال 1966 به طور رسمي در سازمان اطلاعات مركزي امريكا (CIA) استخدام شد و طي سال هاي 1974 تا 1979 در شوراي امنيت ملي ايالات متحده و بين سال هاي 1982 تا 1991 در جايگاه معاون سيا خدمت كرده است. گيتس در سال 1978 براي اولين بار نامزد رياست سيا شد، اما به دليل نقشي كه در ماجراي «مك فارلين» داشت، داوطلبانه از اين جايگاه كناره گيري كرد؛ ولي در زمان رياست جمهوري بوش پدر، از سال 1991 به مدت دو سال به رياست سازمان سيا منصوب شد. او پس از ترك سازمان سيا، به عنوان رئيس دانشگاه تگزاس در شهر كالج استيشن كه يكي از دانشگاه هاي بزرگ و دولتي ايالت تگزاس محسوب مي شود، فعاليت مديريتي و علمي خود را ادامه داد.
گيتس در سال 2006 به عنوان چهره يي واقع گرا و فراحزبي از سوي كنگره امريكا به عضويت «گروه مطالعات عراق» معروف به «گروه بيكر- هميلتون» برگزيده شد. او در نوامبر 2006 پس از شكست جمهوريخواهان در انتخابات ميان دوره يي كنگره امريكا كه به استعفاي «دونالد رامسفلد» منجر شد رياست خود را بر پنتاگون به عنوان بيست و دومين وزير دفاع ايالات متحده آغاز كرد. «رابرت گيتس» در جولاي 2004 به اتفاق «زبيگنيو برژينسكي» مشاور امنيت ملي «جيمي كارتر» و جمعي از كارشناسان امور ايران، به سفارش «شوراي روابط خارجي» كه بانفوذترين مركز توليد فكر امريكا محسوب مي شود، گزارش مفصلي را درباره اوضاع ايران و چشم انداز تحولات آينده آن تحت عنوان «ايران؛ زمان براي رويكرد جديد» منتشر كرد. اين گزارش به ناتواني تلاش هاي گذشته امريكا در برقراري ارتباط و مذاكره با ايران در زمينه تحولاتي كه مي تواند براي سياست خارجي واشنگتن اولويت داشته باشد، اشاره و به دولت امريكا توصيه كرده تا در زمينه موضوعات منطقه يي كه در راستاي منافع مشترك دو كشور قرار دارد، وارد مذاكره مستقيم با ايران شود. از جمله زمينه هاي مشترك دو كشور، موضوعات عراق و افغانستان ذكر شده بود. «رابرت گيتس» بر اين باور است كه محيط امنيتي اطراف ايران در نتيجه حضور نيروهاي امريكايي در مرزهاي ايران موجب شده دولتمردان ايران به اين اعتقاد دست يابند كه براي منافع خود بهتر است با امريكا وارد مذاكره شوند.
گيتس و تحليلگران «شوراي روابط خارجي» از دولت امريكا خواسته بودند همانند بيانيه شانگهاي كه نيكسون با دولت چين به امضا رساند، پارامترهايي را تعيين كند كه بر اساس آن منافع مشترك دو كشور تعريف شود. در اين گزارش ضمن انتقاد از رويكرد مداخله گرانه واشنگتن در قبال ايران، ادعا شده بود؛ «بيانيه رسمي دولت امريكا در مورد تغيير رژيم در ايران و اقدامات پيشگيرانه در كنار تغييرات اخير در موازنه قوا در منطقه، فقط ارزش بازدارندگي سلاح هاي راهبردي را براي ايران افزايش مي دهد.» گيتس در آن زمان بر اين نظر بود كه مذاكره با ايران نبايد مشروط به حل مسائل هسته يي شود؛ بلكه بايد «تعامل گزينشي» را با تهران مورد توجه قرار دهد؛ اما طي اظهاراتي در ماه مه 2008 در مجلس سنا گفت؛«به نظر من كليد اصلي در اينجاست كه بايد فشار بر دولت ايران را ادامه داد؛ چه به لحاظ ديپلماسي، اقتصادي يا نظامي، بايد به آنها فهماند بايد با ايالات متحده گفت وگو كنند؛ چرا كه چيزي را كه به دنبال آن هستند بايد از ما بگيرند.» او در آخرين گزارش مكتوب خود به سناي امريكا كه در ژانويه 2009 ارسال شد، در مورد برنامه هسته يي ايران نوشت؛ «قدرت منطقه يي و هسته يي ايران كماكان چالشي بزرگ براي امريكاست؛ اما، براي كاستن از قدرت ايران در راستاي تهديد همسايگانش و كاشتن بذر بي ثباتي در سراسر خاورميانه راه هاي غيرنظامي وجود دارد. كاهش بهاي نفت ايران را از درآمدهاي هنگفت محروم كرده و كارايي تحريم هاي شوراي امنيت را افزايش داده است.»
دوم فوريه 2007 در هنگامه يي كه لابي حامي اسرائيل و تيم جنگ طلب «بوش- چني» بر طبل جنگ مي نواختند، گيتس مدعي شد؛ «واشنگتن به دنبال جنگ با ايران نيست و تنها مي كوشد از فعاليت هاي اين كشور در عراق جلوگيري كند. رئيس جمهوري، وزير امورخارجه و من به طور واضح گفته ايم برنامه يي براي جنگ با ايران نداريم و در تلاش هستيم كه آنها را وادار كنيم برنامه هسته يي غني سازي را متوقف كنند.» «رابرت گيتس» همچنين در تشريح عواقب هرگونه «برخورد نظامي» با ايران گفته بود؛ «حمله به ايران باعث خواهد شد نسل جديدي از جهادي ها را خلق كنيم؛ تا آنجا كه نوادگان ما نيز در همين امريكا خود را درگير جنگ با دشمن خواهند ديد.»
«رابرت گيتس» روز جمعه ششم بهمن ماه 1385، در گفت وگو با خبرنگاران در مورد حضور و نفوذ ايران در عراق مدعي شده بود؛ «فكر مي كنم با چالش هايي كه در عراق در رابطه با ايران داريم مي توان از طريق ديپلماتيك برخورد كرد.»
«رابرت گيتس» در نشست مورخ 23/1/1387 كميته نيروهاي مسلح مجلس سنا در راستاي تلاش براي ايجاد و گسترش شكاف ميان تهران و بغداد، در باره ادعاهاي مربوط به نقش ايران در عراق مدعي شده بود؛ «تحولات اخير در بصره ديدگاه عراقي ها و مالكي را بيش از پيش نسبت به مداخلات ايران به ويژه در جنوب و بصره آگاه كرد. تمام توجه دولت بوش و نيروهاي امريكا در عراق بر فعاليت هاي ايران در عراق است. عراقي ها روز به روز بيشتر به اين نكته پي مي برند كه نفوذ ايران در عراق مشكلات ناشي از شبه نظاميان مورد حمايتش را هم به همراه دارد. امريكا توافقنامه همكاري امنيتي بلندمدتي با عراق موسوم به «سïوفا» دارد كه هدف آن دادن اطمينان به دولت عراق است كه پس از انقضاي ماموريت نيروهاي ائتلاف بر مبناي قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد در پايان سال 2008 امنيت عراق از سوي امريكا تامين خواهد شد. ايران با حضور بلندمدت نيروهاي امريكا در منطقه مخالفت دارد.»
گيتس در 25 ارديبهشت 1387 طي سخناني در «American Academy of Diplomacy» با تاكيد بر تماس هاي غيررسمي با ايران و گشودن «ديپلماسي مسير دوم »، اعلام كرده بود؛ «بايد امكان آن را ايجاد كرد كه شمار بيشتري از شهروندان ايراني و امريكايي از كشورهاي يكديگر ديدن كنند. نظر شخصي من اين است كه بايد مسيرهايي خارج از چارچوب دولت را مورد توجه قرار دهيم و رفت و آمد شهروندان عادي را افزايش دهيم. چنين تماس هاي غيررسمي مي تواند در بلندمدت شرايط را براي ارتباط دو دولت فراهم آورد. بايد اهرم هاي بيشتري براي فشار به تهران به دست بياوريم و سپس با تهران به پاي ميز مذاكره بنشينيم. امريكا بايد به اين اعتقاد برسد كه ايران بايد احساس كند مي تواند نتيجه يي ملموس از گفت وگو به دست آورد. بنابراين مقامات امريكايي نبايد انتظار داشته باشند كه مي توانند فقط با فهرستي از خواسته هايشان به گفت وگو با ايران بروند. ما نياز داريم به دنبال راهي براي توسعه نفوذ همراه با احترام در ميان ايرانيان باشيم و سپس بنشينيم و با آنها گفت وگو كنيم.»
نگاه گيتس به آينده سياست خارجي امريكا
گيتس عقيده دارد با تقويت بخش ديپلماسي مي توان موجب كاهش هزينه هاي نظامي ايالات متحده شد. او در همين ارتباط در 27 نوامبر 2007 مدعي شده بود؛ «بايد روي ساير عناصر «قدرت ملي» متمركز شويم. تجربه من مي گويد بايد ظرفيت استفاده از «قدرت نرم» را تقويت و آن را با «قدرت سخت» بهتر ادغام كنيم... دولت امريكا بايد مهارت هاي خود را در «ديپلماسي عمومي» و امور عمومي ارتقا دهد تا بهتر بتواند استراتژي و ارزش هاي كشور را براي مخاطبان جهاني تشريح كند. ما در برقراري ارتباط با ديگر كشورهاي جهان و تشريح جامعه، فرهنگ، آزادي، دموكراسي، سياست ها و اهداف خود ضعيف هستيم.»
«رابرت گيتس» در مورد مبارزه با تروريسم بر اين باور است كه «آنچه از آن به عنوان جنگ عليه ترور ياد مي شود در واقع همان لشگركشي مداوم و جهاني به شمار مي آيد... اما با نگاهي عميق تر معلوم مي شود امريكا نمي تواند جاده پيروزي را با خشونت فتح كند... بايد با شكيبايي و سكوت موفقيت هاي پي درپي كسب كنيم تا بدين وسيله بتوانيم بر تحركات بنيادگرايانه غلبه كنيم.» او دو تجربه مهم دوران 42ساله خدمت خويش را «شناخت حد و مرزها» و «فروتني» مي داند و به دولت ايالات متحده توصيه مي كند همواره به محدوديت هاي خويش و ضرورت فروتني در مواجهه با موضوعات جهاني توجه كند.
يکشنبه|ا|20|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]