واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: خاطره يك مدرس همدانينماز شب در زندان ساواك
در پي چاپ سلسله گزارش ها و خاطرات دوران انقلاب از زبان فعالان سياسي و نقش آنها در پيشبرد اهداف مقدس جمهوري اسلامي، در اين شماره خبرنگار ما در همدان با جواد صديق كارشناس ارشد و مدرس معارف اسلامي متولد 1332 در لالجين همدان به گفت وگو نشسته است كه در زير مي خوانيد:
در سال 51 وارد دانشگاه تهران و با گروه مبارز آشنا شدم و با آنان همكاري كردم و تا سال 53 در اداره كردن كتابخانه هاي انجمن هاي اسلامي و توزيع نشريات و اعلاميه هاي مربوط به انقلاب اسلامي فعاليت داشتيم. در سال 53 به مدت دو ماه از 16 آذر تا سوم بهمن آن سال تظاهرات ضد رژيم، دانشجويان را به ميان مردم كشانديم و در روز عاشورا سوم بهمن 53 بعد از راهپيمايي دستگير و به كميته مشترك ساواك منتقل شدم و مدت دو ماه در آنجا تحت شكنجه قرار گرفتم و سپس به زندان قصر و بعد از 15ماه به زندان اوين منتقل شدم و مدت 9 ماه نيز در آنجا بودم. در اواخر سال 55 به علت فشار سازمان هاي بين المللي، عده اي از زندانيان آزاد شدند كه بنده نيز جزو آن افراد بودم در سال 56 به دانشگاه تهران بازگشتم و تا پيروزي انقلاب اسلامي در آنجا به تحصيل ادامه دادم. وي در ادامه از روزهاي اوج گيري دوران انقلاب هم خاطراتي دارد كه در اين مورد مي گويد: در زمان ورود حضرت امام با خانواده در بهشت زهراي تهران مستقر شديم تا از حضرت امام در محل سخنراني ايشان استقبال كنيم و در 21 بهمن ماه كه مردم در همدان از ورود تانك هاي ارتش كه از كرمانشاه براي سركوب انقلابيون به تهران عازم بودند، در ميان مردم انقلابي همدان حضور داشتم و در حمل و انتقال تجهيزات به غنيمت گرفته شده از ارتشيان به سوي منزل آيت الله شهيد مدني شركت داشتم.
صديق با اشاره به بيان خاطراتي از دوران زندان اينطور مي گويد: داشتن روحيه انقلابي در مبارزين يكي از بهترين خاطرات من در دوران مبارزه و زندان است. روز اولي كه دستگير شدم ساعت 10 صبح بود و تا 10 شب تحت شكنجه بودم. ساعت 10 شب كه به سلول منتقل شدم در آنجا يكي از مبارزين را با پاهاي خون آلود و باند پيچي شده مشاهده كردم و علت را جويا شدم، گفت: ناخن هاي پايم را كشيده اند، پرسيدم چند وقت است كه زنداني هستي گفت: 22 ماه است كه در اينجا به سر مي برم. نكته قابل توجه در مورد اين مبارز اين بود كه با وجود حال نامساعدش نماز شب طولاني را فراموش نمي كرد.
صديق در ادامه تاكيد مي كند: انقلاب ما در چندين محور عظمت خود را نشان داد، محور اول ايجاد استقلال سياسي براي مملكت بود كه قبل انقلاب كشور ما توسط آمريكا اداره مي شد و قوانين و امتيازات خاصي براي خود قائل بودند از جمله كاپيتولاسيون و حق توحش همچنين پست هاي حساس و كليدي ما در دست مهره هاي فراماسيوني بود كه با حركت مردم و پيروزي انقلاب همه اين مسائل حل شد و حكومت به دست انقلابيون افتاد و دست اجانب را از ايران بريد.
محور دوم احياي تفكر ديني بود. قبل از انقلاب ماترياليست ها و به خصوص ماركسيست ها به اين جمله ماركس كه «دين افيون ملت هاست» معتقد بودند و اين را به عنوان يك نظريه علمي در دانشگاه ها و مراكز علمي تبليغ مي كردند و كسي باور نداشت كه دين مي تواند انقلاب كند. وقتي كه انقلاب شد اين بافت هاي ماركسيستي رشته شد و مردم دنيا به حقيقت دين و چهره انقلابي آن پي بردند.
وي در ادامه افزود: محور سوم ايجاد روحيه انقلابي در ملت هاي ستمديده بود. ملت هاي تحت سلطه باور نمي كردند كه مي توانند انقلاب كنند و كشورهاي امپرياليستي آنچنان به توده هاي ضعيف فشار آورده بودند كه آنها هميشه ضعيف و در حال يأس و نااميدي بسر ببرند. اما انقلاب اين ديدگاه منفي را از بين برد و نشان داد كه توده هاي ضعيف نيز مي توانند انقلاب كنند و اگر با هم باشند پيروز خواهند شد و به وجود آمدن نيروهاي مبارز حزب الله لبنان و حماس در فلسطين از ثمرات اين انقلاب است.
محور چهارم از اثرات انقلاب، احياي دموكراسي بود. مردم ايران در تعيين سرنوشت خود دخالتي نداشتند و نمايندگان آنها در مجلس شوراي ملي از قبل انتخاب شده بودند و انتخابات صوري برگزار مي شد اما انقلاب اسلامي به مردم ايران هويت و شخصيت داد و هم اكنون مردم هستند كه سرنوشت خود و كشور را تعيين مي كنند.
همدان- خبرنگار كيهان
دوشنبه|ا|21|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]