واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: تحول در آموزش و پرورش فرمايشي نيست
آموزش > عمومي - عبدالله مسلمي*
آنچه امروز در آموزش و پرورش ميگذرد و آنچه در گزارشها و ملاقاتها جلوهگر ميشود، با هم تفاوت دارند!
دستاندركاران وزارت آموزش و پرورش با همه خوبيهايي كه دارند، فقط آنچه را كه خود دوست دارند و گمان ميكنند مردم نيز آن را ميپسندند به خانوادهها و مردم و حتي مسئولان گزارش ميدهند و از آنچه بايد مردم باخبر باشند و از آنچه وظيفه اصلي آنهاست، سخن نميگويند.من عاجزانه از وزير آموزش و پرورش خواهش ميكنم اگر پاسخ اين سؤالها و شبههها را نميتوانيد علني و رسانهاي بگوييد و اين اشكالها را وارد ميدانيد، حداقل آنها را به اطلاع رئيسجمهور يا نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و بالاتر از همه به استحضار مقام معظم رهبري برسانيد و اگر نه، اين سؤالها پاسخ دارند، براي اطمينان خاطر مردم و براي روشنساختن تعهد آينده وزارت آموزش و پرورش در فرايند اجراي سند تحول، بهاستحضار عموم برسانيد و از كليگفتن و عصبانيشدن و متهمكردن، بپرهيزيد.
رابطه متناظر منطقي با اسناد بالادستي
سند تحول بنيادي براي تدوين و تصويب، تقريبا دورهاي نزديك به 8سال را سپري كرده و اسناد مالي بهجامانده در وزارتخانه، شوراي عالي آموزش و پرورش و سازمان پژوهش و حتي برخي از دانشگاهها كه برخي از پروژههاي آن به صورت پروژه مشترك انجام شده، نشان ميدهد دو، سه ميليارد تومان براي آن هزينه شده است. بر فرض اينكه اين سند هيچ عيب و نقصي ندارد و همان گمشده نظام آموزش و پرورش براي تحول است، آيا گمان نميبريد كه براي اجراي آن نيز حداقل آمادگيها لازم است؟ آيا لازم نيست براي اجراي اين سند دستكم به الزامات تصريح شده در خود سند پايبند باشيد؟!فصل هفتم سند تحول، شوراي عالي آموزش و پرورش را مسئول نظارت ميداند و وزير آموزش و پرورش و وزارتخانه را مسئول اجراي سند بعد از فراهمآوردن مقدمات لازم ميشمارد. آيا شما مقدمات لازم را فراهم كردهايد؟!
به صراحت بگوييد آقاي معاون پژوهشي وزير! آيا مسئوليت تبعات منفي اجراي بدون آزمايش دورههاي تحصيلي را، وزير محترم، شوراي معاونان و جنابعالي به عنوان مسئول ستاد اجرايي بهعهده ميگيريد؟
در بيرون وزارتخانه شنيده ميشود كه معاون پژوهشي وزير گفته است اجراي ساختار آموزشي جديد، قضيه شرطيه متصله است! اگر همه امكانات فراهم شود، جواب خواهد داد. اجازه بدهيد بنده به عنوان يك معلم از شما بپرسم؛ همان معلمي كه وزير محترم او را قلب تپنده تحول ميداند و ميخواهد شأن و منزلت او را ارتقا ببخشد؛ اجازه بدهيد با كمال شرمندگي و پررويي بپرسم:
آيا سند نظام برنامهريزي درسي بهعنوان يكي از تكاليف سند تحول بنيادين كه مورد اشاره رهنامه است، تدوين و تصوب شده است؟ كدام مرجع آن را تصويب كرده يا كليات آن را تاييد كرده است؟
آيا راهنماي پيشبينيشده براي حوزههاي يادگيري در سند برنامه درسي ملي، كه ميدانيم هنوز نهايي نشده است، تدوين و تصويب شده است؟دورههاي تحصيلي به 3دوره 3-3-6 معروف شده است، آيا نقشه راه و اهداف و كليات برنامههاي اين سه دوره مصوب شده است؟چارچوب تدوين اهداف دورههاي تحصيلي چيست؟ نيازهاي دورههاي تحصيلي را كدام مرجع تأييد و تصويب كرده است؟
«دستيابي به حيات طيبه و شكوفايي فطرت» با كدام رويكرد در برنامههاي آموزشي و تربيتي پيگيري خواهد شد؟ نظريه حاكم روانشناختي و جامعهشناختي در تربيت معلم و توليد محتوا، كدام نظريه است؟ آن را كدام مرجع تأييد يا تصويب كرده است؟
به فرض پاسخ صحيح و مثبت شما به پرسشهاي پيشين كه البته ميدانم انصاف خواهيد داد و خواهيد گفت كه آنچه پرسيده شد، تصويب نشده است! به فرض پاسخ مثبت بفرماييد:
آيا فرايندهاي توليد محتوا را كه چندين سال است در سازمان پژوهش نهادينه شده است، قبول داريد؟آيا براساس اين فرايندها، محتواهاي توليد شده براي پايههاي در آستانه تغيير، صورت گرفته است؟
ابلاغ مصوبه شورايعالي آموزشوپرورش مبني بر اهداف و عناوين دروس پايه ششم، همين چند روز قبل انجام شده است(ديماه)، كارشناسان و مؤلفان چگونه ميخواهند براساس جدول زمانبندي اعلام شده در راهنماي عمل شماره يك، طي 2ماه كتابهاي جديد را تأليف كنند؟محتواي توليد شده در چه سطحي از كارشناسان اعتبارسنجي خواهد شد؟چگونه براي تدوين محتواي آموزشي يك پايه تحصيلي كه منقطع از قبل و بعد خود است، بدون محاسبه وارد عمل ميشويد؟
آموزش معلمان مربوط چگونه انجام خواهد شد؟ چه كساني براي تدريس پايههاي اول، دوم و ششم انتخاب خواهند شد؟ آنهايي كه اين دورهها را تدريس نكردهاند (حتي اين دورهها اجراي آزمايشي نميشود كه حداقل تجربيات معلمان مجري مورد آزمايشي مورد بحث و دقت قرار گيرد) چگونه خواهند توانست بدون نگراني از عهده مسئوليت خود برآيند؟شنيده شده است كه تصميم گرفتهايد در پايه اول راهنمايي، تكرار پايه و مردودي نداشته باشيد. آمار رسمي شما الان 4درصد تكرار پايه را گزارش ميدهد. چه معجزهاي ميخواهد در اين 3-2ماه اتفاق بيفتد كه در پايه اول راهنمايي مردودي نداشته باشيم؟ اگر اين اتفاق بهصورت طبيعي با رعايت نصابهاي آموزشي و تربيتي رخ خواهد داد، ديگر چه دليلي براي تغيير دوره داريد؟ مگر نه اين است كه يكي از دلايل شما افت تحصيلي پايه اول است؟ يا اينكه نه، اين معجزه از معجزههايي است كه بايد دانشآموز قبول شود تا پايه ششم جا بيفتد و پدر و مادرها هم بيخبر از همهجا، معترض نباشند.
فضاي آموزشي را چه خواهيد كرد؟ نقلوانتقال دانشآموزان از اين نوبت به آن نوبت، از اين شيفت به آن شيفت و از اين مدرسه به آن مدرسه، راه چاره خواهد بود؟ همان نوبت دوم كه به قول وزير محترم، درس خواندن در آن نوبت ظلم به دانشآموز بود، براي اين مهم مباح خواهد شد؟ همچنان كه امسال اختلاط دانشآموز دختر و پسر و بالابردن تراكم كلاسها به بيش از 40نفر در برخي از استانها، براي شيفت ثابت صبحكردن، مجاز و مباح شمرده شد!
از من نپرسيد كه اين اطلاعات را از كجا به دست آوردهام، اين اطلاعات در سالنها و راهروهاي ادارات كل استانها و وزارتخانه، بين كارشناسان گفته و شنيده ميشود! اما فقط يك جمله بيتالغزل و ترجيعبند همه اين گفتوگوهاست: «اگر در زمان آقاي دكتر حاجيبابايي اين اتفاق نيفتد، معلوم نيست تحول ايجاد شود!» شايد اين جمله بهرهاي از حقيقت را داشته باشد، ولي نميدانم آيا بازهم به اين سخن خود ايمان داريد كه تحول امر فرمايشي نيست؛ اگر تحول تبديل به يك گفتمان نشود و مطالبه همگاني نگردد ناتمام ميماند؟مبادا منويات رهبري عظيمالشأن از تحول در آموزشوپرورش، به تغيير ساختار آموزشي 3-3-6 خلاصه شود و آن نيز با عملكردي شتابآلود و نسنجيده متولد نشده، خفه گردد. امروز روز گفتن و تذكر دادن به همه مسئولان آموزشوپرورش است كه بشنوند فأين تذهبون... .
* كارشناس آموزش و پرورش
سه|ا|شنبه|ا|4|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]