تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836273984
كفران نعمت از ديدگاه قرآن و روايات
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: كفران نعمت از ديدگاه قرآن و روايات
خبرگزاري فارس:يكي از آثار مهم عدم شكر، زايل شدن آن نعمت است؛ البته نه به اين معنا كه آن نعمت، براي صاحبش معدوم شود؛ بلكه اگر نسبت به او از خاصيت هم بيفتد، مانند زايل شدن است و در اين هنگام، عذاب آن براي او سختتر است و اين تبديل نعمت به نقمت ميباشد؛ مانند كسي كه زخم معده دارد. وقتي چنين فردي سر سفره رنگين خود مينشيند و ميبيند كه ديگران از آن بهرهمند ميشوند و خودش محروم است، ديدن اين منظره براي او دردناك است.
اشاره
خداوند متعال، آفريدگار و پرورش دهنده همه موجودات و به ويژه انسان است كه از سر لطف و محبت بيانتهاي خود ميخواهد تا آنها را به كمالي در خور شأن و مرتبه وجوديشان برساند؛ بنابراين براي كسب كمالات، نعمتهايي را به آنان ارزاني داشته تا با به كار گيري صحيح آنها، راه رشد را پيموده و به او نزديك شوند و از آن سر چشمه خيرات و خوبيها بهرهمند گردند.
انسان نيز با درك اين حقيقت و با استفاده صحيح از نعمتهاي الهي و اطاعت از اوامر و نواهي او، ميتواند شاكر حقيقي خداوند گردد، اما بسياري از انسانها در اثر عوامل گوناگون، نعمتهاي الهي را كفران ميكنند و از آن در راه رسيدن به سعادت، بهره نميگيرند.
مفهوم و چيستي كفران نعمت
«كفر در لغت گاهي نقيض ايمان است و در مواردي نقيض شكر؛ كفران نعمت نيز يعني نعمت را شكر نكند».
راغب در معناي «كفر» مينويسد: «كفر در لغت، به معناي پوشاندن شيء است و كفران نعمت؛ يعني پوشاندن نعمت با ترك شكر كردن نسبت به آن. كفران در انكار نعمت، بيشتر استعمال دارد و كفر در انكار دين و كُفور در هر دو».
در مفهومشناسي نعمت، راغب اصفهاني آن را حالت خوب و حسن ميداند و صاحبِ كتاب قاموس قرآن، اصلِ آن را از نعمَ ـ فعل مدح ـ دانسته و مينويسد: «نعمت را به جهتِ خوب و دلچسب بودن، نعمت گفتهاند».
همچنين در معناي شكر آمده است: «شكر، تصور نعمت و اظهار آن است و متضادش، كفر است كه نسيان نعمت و پوشاندنِ آن است و شكر سه دسته است: شكر قلب كه همان تصور نعمت است و شكر زبان كه همان ثناي منعم است و شكر ساير جوارح كه آن، جزاي مقابله نعمت است به قدر استحقاقش».
مراتب كفران نعمت
از آنچه در مراتب شكر گفته شد، مراتب كفران نعمت نيز فهميده ميشود. شهيد دستغيب در اينباره ميگويد: «[كفران نعمت] سه مرتبه دارد:
1. جهل به نعمت كه سختتر و بدتر از ساير مراتب است و يا جهل به اصل نعمت است؛ يعني به واسطه نافهمي، نعمت را نميشناسد و آن را ناديده ميگيرد و بود و نبودش را برابر ميداند يا جهل به منعم است كه در اصل پروردگار خود را نشناخته يا او را به وصفِ منعمي ندانسته و نعمت را از او نميبيند؛ بلكه از جز او ميداند...؛
2. كفر به حسبِ حال، به اين بيان كه انسان عاقلي كه نعمت خدا به او ميرسد، بايد دلشاد و فرحناك شود كه مورد انعام و عنايت خداوند واقع شده و او را ياد فرموده و به فضل و ادامه لطف حضرتش اميدوار و دلگرم باشد، حال اگر بر عكس به پروردگارش بد گمان باشد و به فضلش اميدي نداشته باشد و به او دلخوش نبوده؛ بلكه از او جدا و بريده و مأيوس باشد، اين حال كفر به نعمتهاي خداوندي است؛
3. كفر به اعضا و جوارح؛ يعني كفر عملي به اينكه قلب قصد گناه كند و به زبان، شكايت و مذمّت نمايد؛ يعني در عوض ذكر نعمتها و شكر آن، به زبانش همه را ناديده گرفته و از نرسيدن به آرزوهاي موهوم خود شكايت كرده، از افعال الهي مذمّت نمايد و اعضاي خود را در آنچه مورد نهيِ خدا و موجب بُعد از رحمت است، به كار اندازد».
ابعاد كفران نعمت
كفران نعمت، علاوه بر ادا نكردن حق شكر نعمتهاي الهي، شكر نكردن احسان از منعمين ديگر ـ كه مخلوقات خداوند متعال هستند ـ را نيز شامل ميشود.
حضرت عليبن الحسين(ع) ميفرمايد: «يَقول اللهُ تَباركَ و تَعالي لِعَبْدٍ مِن عَبيدهِ يومَ القيامة أ شَكرْتَ فلاناً فَيَقولُ بَل شَكَرْتُك يا ربّ، فَيَقُولُ لم تَشْكُرني إذْ لم تَشْكُرْهُ، ثمّ قال: أشْكَرُكُم لله أشْكَرُكم للناس؛ خداوند تبارك و تعالي در روز قيامت، به بندهاي از بندگانش ميفرمايد: آيا از فلاني تشكر كردي؟ ميگويد: البته از تو شكرگزاري كردم، اي پروردگارم. پس خداوند ميفرمايد: وقتي از او سپاسگزاري نكردي، از من هم سپاسگزاري نكردهاي. سپس حضرت فرمودند: سپاسگزارترين شما براي خدا، سپاسگزارترين شما نسبت به مردم هستند».
يكي از مصاديق منعمين كه بر شكرگزاري آنها بسيار تأكيد شده است، والدين انسان هستند كه در مواردي سپاس از آنها پس از سپاس از خداوند آمده است: (أنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ).
امام رضا(ع) ميفرمايد: «إنّ الله عزّوجل امر... بالشُّكر له و للوالدين فَمَن لم يَشكُرْ والِدَيْه لم يَشْكُر اللهَ».
احاديث ديگري نيز در زمينه شكر مخلوقين وارد شده است كه عدم اداي آنها، كفران نعمت الهي است.
بنابراين، جزاي نيكي مخلوقين، احسان به آنهاست؛ همانگونه كه خداوند متعال در آية (هَلْ جَزاءُ اْلإِحْسانِ إِلاّ اْلإِحْسانُ) به آن اشاره كرده است؛ البته در صورت عدم قدرت بر مقابله به احسان، شكر زباني نبايد ترك شود.
عوامل كفران نعمت
تعداد بسياري از انسانها، كافر به نعمتهاي الهي هستند؛ همانگونه كه خداوند متعال ميفرمايد: (قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشّكُورُ) و اين نشانه آن است كه قيام به حق شكر، كار هر كسي نيست. از سويي شكر داراي مراتبي است و كساني كه برخي از مراتب آن را دارا نيستند، كافر به نعمت محسوب ميشوند. از سوي ديگر نيز چون معارف بندگان خدا متفاوت است، شكر آنها نيز مختلف است.
عوامل كفران نعمت عبارتند از:
1. جهل؛ يكي از زمينههاي كفران نعمت، جهل است. حضرت علي(ع) ميفرمايد: «ما كفَرَ الكافرُ حتي جهلَ؛ كافر، كفران نميورزد تا اينكه جاهل باشد».
2. نظر استقلالي به اسباب و تأثير آنها؛ امام خميني(ره) در كتاب چهل حديث مينويسد: «كسي كه نظر به اسباب دارد و تأثير موجودات را مستقل ميداند و نعم را به ولي نعمت و صاحب آن ارجاع نميكند، كفران به نعمت حق تعالي كرده، بتهايي تراشيده و هر يك را مؤثر ميداند. گاهي اعمال را به خود نسبت ميدهد؛ بلكه خود را متصرف در امور ميداند و گاهي طبايع عالم كون [جريان طبيعي عالم ماده] را مؤثرات بخواند و گاهي نعم را به ارباب ظاهريه صوريه [گردانندگان ظاهري امور] منسوب كند و حق را از تصرف عاري نمايد و يدالله را مغلول شمارد ـ غُلَّتْ أيديهم وَ لُعنوا بما قالو ـ ».
3. بيتوفيقي؛ حضرت علي(ع) ميفرمايد: «ليسَ مِنَ التوفيق كُفرانُ النّعم؛ كفران نعمتها از بيتوفيقي است».
4. غفلت؛ انسان غرق در نعمتهاي الهي است و اين مسئله ممكن است مورد غفلت واقع شود. در ادعيه معصومين(ع) تنبّه بر شكر و عدم غفلت از آن، درخواست شده است. در فرازي از مناجات شعبانيه ميخوانيم: «و أسْئَلك... أن تجعَلَنِي مِمَّن يُدِيمُ ذِكرَك... ولا يَغْفُلُ عَن شُكْرِكَ؛ و از تو ميخواهم... كه مرا از كساني قرار دهي كه مداومت بر ذكر تو دارند و از شكرگزاري تو غفلت نميورزند».
ناسپاسي، از پستي و بيشخصيتي نشأت ميگيرد؛ چنانكه امام حسن مجتبي(ع) ميفرمايد: «اللُّؤْمُ أنْ لاتشكُرَ النعمةَ؛ پستي آن است كه نعمت، شكر نشود».
كافر به نعمت در نزد خداوند و مخلوقات، مذموم و نكوهش شده است. امام علي(ع) ميفرمايد: «كافرُ النعمة مذمومٌ عِندَ الخالِقِ والخلائقِ».
اين افراد به عنوان بدترين مردم توصيف شدهاند. امام علي(ع) ميفرمايد: «شرّ النّاس مَن لايشكُر النعمة...؛ بدترين مردم كسانياند كه شكر نعمت را به جاي نميآورند». امام سجاد(ع) نيز ميفرمايد: «حمد براي خدايي است كه اگر بندگانش را از شناخت ستايشش، نسبت به منتهاي پياپي و ريزش نعمتهاي فراوانش بر آنها، منع ميكرد؛ ايشان در نعمتهايش تصرف كرده و او را ستايش نميكردند و در رزقش توسعه ميدادند و شكرش را نميكردند و اگر اين طور ميشدند، به حتم از مرز انسانيت خارج و به محدوده چهارپايان وارد شده و همان طور ميشدند كه خدا توصيف ميكند: "ايشان جز چهارپايان نيستند؛ بلكه گمراهترند"».
بنابراين، اگر انسان تفكر كرده و به سؤالات چيستي و هستي خود، جوابي عاقلانه دهد و جايگاه خود را دريابد، منعم خود و نعمتها را هم بشناسد و تأثير حقيقي در عالم كه منحصر به خداوند است، را درك كند؛ از اين گناه بزرگ دوري خواهد كرد.
آثار كفران نعمت
خداوند متعال غني مطلق است؛ بنابراين آثار شكر نعمت و نيز عواقب كفران آن به صاحبش بر ميگردد: (مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحًا فَِلأنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ)؛ «هر كه كفران ورزد، پس كفرش به ضرر خود اوست...».
عدم شكر منعم، علاوه بر آنكه نشانه پستي و بي شخصيتي است، آثاري را نيز به دنبال دارد كه برخي از اين آثار عبارتند از:
1. زوال نعمت؛ «يكي از آثار مهم عدم شكر، زايل شدن آن نعمت است؛ البته نه به اين معنا كه آن نعمت، براي صاحبش معدوم شود؛ بلكه اگر نسبت به او از خاصيت هم بيفتد، مانند زايل شدن است و در اين هنگام، عذاب آن براي او سختتر است و اين تبديل نعمت به نقمت ميباشد؛ مانند كسي كه زخم معده دارد. وقتي چنين فردي سر سفره رنگين خود مينشيند و ميبيند كه ديگران از آن بهرهمند ميشوند و خودش محروم است، ديدن اين منظره براي او دردناك است. از اين رو قرآنكريم چنين حالتي را كفر ناميده است: (وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنّ عَذابي لَشَديدٌ). امام علي(ع) نيز ميفرمايد: "زوالُ النِعَم بمنع حقوق الله منها و التّقصير في شكره؛ زايل شدن نعمتها به واسطه ندادن حقوق خداوند از آنها و تقصير در اداي شكر آنهاست"». همچنين ميفرمايد: «إذا أرادَ الله سبحانه إزالةَ نعمةٍ عن عبد كان اوّلُ ما يُغيرُ عنه عقلهُ و أشَدُّ شيء عليه فقده؛ هنگامي كه خداي سبحان اراده فرمايد نعمتي را از بندهاي بگيرد، نخستين چيزي كه از او دگرگون كند؛ عقل اوست و چيزي بر او سختتر از نيافتن عقل نيست».
2. انتقامهاي الهي؛ امام علي(ع) ميفرمايد: «كفرُ النعمة مَجْلَبَةٌ لحلولِ النقَم؛كفران نعمت، زمينه فرود آمدن انتقامهاي الهي است».
3. اقامت در جهنم؛ خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد: (أ لَمْ تَرَ إِلَي الّذينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّهِ كُفْرًا وَ أحَلُوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ * جَهَنّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ)؛ «آيا به كساني كه [شكر] نعمت خدا را به كفر تبديل كردند و قوم خود را به سراي هلاكت درآوردند، ننگريستي [در آن سراي هلاكت كه] جهنم است [و] در آن وارد ميشوند و چه بد قرارگاهي است».
اين آيه، به نعمت وجود پيامبر اكرم(ص) و اهلبيت(ع) اشاره دارد، اما همه نعمتهاي خدا را شامل ميشود.
4. تهديد الهي؛ خداوند متعال در قرآن كريم ميفرمايد: (وَ إِذا مَسَّ النّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنيبينَ إِلَيْهِ ثُمّ إِذا أذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَريقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ * لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ)؛ «و زماني كه به مردم سختي و زياني ميرسد، پروردگارشان را ميخوانند، در حاليكه به سوي او انابه ميكنند، سپس زماني كه رحمتي را از جانب او ميچشند، در اين هنگام، گروهي از ايشان به پروردگارشان شرك ميورزند. بگذار تا نعمتهايي را كه به آنان دادهايم، كفران كنند؛ پس از آنها بهره برند، به زودي نتيجه شوم اعمال خويش را خواهيد دانست». لام امر در «ليكفروا» و لحن كلام در «سوف تعلمون»، اشاره به تهديد الهي دارد.
5. شهادت نعمت بر ضرر صاحبش؛ اگر شخص از كفران نعمت خود توبه نكند، نعمت زايل شده عليه صاحبش گواهي ميدهد. همانگونه كه امام علي(ع) ميفرمايد: «أحسِنُوا صُحْبةَ النعَمِ قبلَ فِراقِها فإنَّها تزولُ و تشهَدُ علي صاحبِها بما عَمِلَ فيه؛ مصاحبت نعمتها را قبل از جدايياش نيكو شمريد؛ زيرا آنها زايل شده و بر ضرر صاحبش شهادت ميدهند».
6. فشار قبر؛ يكي از عذابهايي كه بر انسان وارد ميشود، مسئله فشار قبر است؛ همانطور كه امام صادق(ع) از پدرانش(ع) از رسول خدا(ص) نقل ميكند كه فرمود: «ضَغْطَةُ القبرِ للمؤمِنِ كَفّارَةٌ لِما كانَ مِنهُ مِن تضييع النّعم؛ فشار قبر براي مؤمن، كفاره نعمتهايي است كه ضايع كرده است».
7. عدم استجابت دعا و يا دير برآورده شدن آن؛ امام علي(ع) ميفرمايد: «لاتستبطئُ إجابةَ دعائك و قد سددتَ طريقَهُ بالذّنوب؛دير مشمار اجابت دعايت را، در حالي كه راه آن را با گناهان بستهاي». بديهي است كفران نعمت نيز كه يكي از گناهان كبيره است، عدم استجابت را در پي خواهد داشت.
8 . استدراج؛ سنت استدراج، يكي از سنتهاي الهي است كه در شرايط ويژهاي شامل حال كافران ميشود و عبارت است از رها كردن شخص به حال خودش و غوطهور شدن او در نعمتهاي ظاهري دنيا تا بر گناهان خود بيفزايد و پله پله سقوط كند تا عذابِ الهي را بچشد. امام حسين(ع) در اينباره ميفرمايد: «الإستدراجُ مِنَ اللهِ سبحانَه لِعَبدِه أن يُسْبِغَ عليه النعَمَ و يَسْلُبَه الشكرَ؛استدراج از جانب خداوند سبحان براي بندهاش، اين است كه نعمتهايي را داشته باشد و شكر آنها را ادا نكند».
اين مسئله به قدري مهم است كه به عنوان نشانهاي بر استدراج و عدم آن قرار ميگيرد؛ يعني اگر نعمتهاي ظاهري شخصي فزوني يابد و او شاكر نعمتهاست، فزوني نعمت به دليل شكرگذاري اوست و اگر با وجود كفران نعمتها، باز هم نعمتها زياد ميشوند، ممكن است سنت استدراج شامل حال او شده باشد.
علاوه بر آنچه ذكر شد، شخص كافر به نعمت، با اين گناه و به جا نياوردن فريضه شكرگزاري، از آثار بيشمار و ارزشمند آن نيز محروم ميشود؛ زيرا انسان كه در اثر شكرگذاري خداوند متعال، جان خود را با ذكر و ياد الهي پيوند ميدهد و در نتيجه پيوند با منبع اطمينان، طمأنينه و آرامش مييابد؛ به درجات بالاتر ايمان صعود كرده و به صحن و سراي محبت الهي بار مييابد و در صراط مستقيم ره ميپويد؛ از خير كثير كه حكمت الهي است، بهرهمند گشته و در زمرة (الّذينَ أنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ) قرار ميگيرد. همه آنچه گفته شد، علاوه بر تداوم اصل نعمت است و آثار زيباي شكر در زندگي خانوادگي، اجتماعي و اقتصادي نيز نمودار ميشود كه كافران به حق نعمت و احسان مخلوقين، از آن هم بينصيب خواهند بود.
صغري داوود آبادي فراهاني
منبع : ماهنامه نامه جامعه شماره 85
انتهاي متن/
دوشنبه|ا|26|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]
-
گوناگون
پربازدیدترینها