تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):در پاسخ به كسى كه عرض كرد: من در عمل ناتوانم و نماز و روزه كم به جا مى آورم اما ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838207595




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ برخي از روزنامه‌هاي صبح امروز كشور


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزيده سرمقاله‌ برخي از روزنامه‌هاي صبح امروز كشور
خبرگزاري فارس:برخي روزنامه‌هاي صبح امروز سرمقاله‌هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند.


* كيهان
روزنامه كيهان دريادداشت روز خود با عنوان "بازخواني انقلاب يمن در آستانه يك سالگي "به قلم سعدالله زارعي آورده است :طي يك ماه اخير، تحولات يمن وارد مرحله تازه اي شده است سه هفته پيش در روز 29 آذر، مردم يمن راهپيمايي بزرگ خود را از شهر تعز به سمت پايتخت شروع كردند مردم نام راهپيمايي 250 كيلومتري خود را «راهپيمايي نجات انقلاب» گذاشته و بر عزم خود براي واژگون كردن نظام سياسي يمن تاكيد كردند. هفته گذشته شهرهاي ديگر غرب يمن اين ابتكار را پي گيري كردند راهپيمايي حدود 300 كيلومتري مردم از شهر حديده- در منتهي اليه غرب يمن و در سواحل درياي سرخ- به سمت صنعا كه از روز چهارشنبه هفته قبل آغاز شد، پس از طي مسافت و عبور از استان هاي حجّه و عمران ديروز به صنعا رسيد. شعار محوري مردم اين است كه نظام سياسي و نه فقط علي عبدالله صالح بايد ساقط شود. در مورد تحولات اين كشور گفتني هايي وجود دارد:
1- علي عبدالله صالح كه بعد از مجروح شدن به عربستان گريخته بود، پس از شروع محاكمه حسني مبارك در مصر به يمن بازگشت. هدف عمده او، عربستان و آمريكا اين بود كه وضعيت مبارك- سقوط و سپس محاكمه- را يك استثنا معرفي كرده و رژيم هاي ديكتاتور وابسته را از نگراني درآورند. بر اين اساس عربستان سعودي وارد صحنه شد و طرحي را تحت عنوان «طرح مبادله خليج» ارائه كرد. برمبناي اين طرح صالح به همراه 400 نفر ديگر از عناصر اصلي حكومت او از تعقيب قضايي مصون خواهند بود و كسي حق تعقيب آنان را به عنوان مجرم ندارد، اموال آنان مورد بازپرسي و توقيف قرار نمي گيرد و به خانواده هاي آنان آسيب وارد نمي شود. طرح مبادله خليج بعد از مدتي كش و قوس به امضاي صالح و اعضاي شوراي همكاري خليج فارس و گروهي از قبيله حاشد از جمله شيخ صادق رئيس آن و علي محسن الاحمر پسرعموي صالح كه به صورت صوري به مخالفين پيوسته بودند، رسيد. بعد از آن علي عبدالله صالح در ظاهر از حكومت كناره گيري و كارها را به «منصور عبدربه» سپرد و در عين حال موقعيت مهم رهبر حزب المؤتمر- حزب حاكم- كه تصميم گيري هاي اصلي حكومتي را در اختيار دارد، براي خود حفظ كرد. با اين وصف كاملا واضح بود كه اين يعني تغيير بسيار اندك در كادر سياسي يمن.
2- وقتي طرح مبادله خليج به امضاي طرفين رسيد، شيخ صادق الاحمر به عنوان رئيس قبيله، ژنرال علي محسن الاحمر فرمانده سابق ارتش و بعضي از احزاب وفادار به رژيم لائيك صالح كه به ظاهر به تجمع كنندگان ميدان تغيير صنعا پيوسته بودند به اسم اين كه انقلاب به پيروزي رسيده است نيروهاي خود را از ميدان خارج كرده و از آن پس مشروعيت حضور در ميدان را زير سؤال بردند. بعد از اين كابينه عبدربه با حضور 34 وزير و معاون نخست وزير كه ادعا مي شد 17 كرسي آن به مخالفين تعلق گرفته است، شروع به كار كرد.در حالي كه اين 17 كرسي همان كرسي هاي تحت اختيار شيخ صادق، علي محسن و احزاب عضو كابينه صالح هستند. اين ترفند براي مدت كوتاهي كارگر افتاد از آن پس شيخ صادق در جايگاه رئيس قبيله هرگونه حضور خياباني را غيرقانوني دانسته و از ارتش خواست براي پايان بخشيدن به ناآرامي ها وارد عمل شود و درگيري هاي زيادي ميان ارتش و معارضان رخ داد.
3- با دودستگي پيش آمده در صنعا، مبارزان مركز تجمع را از صنعا به تعز منتقل كردند و از آن پس تعز پايتخت انقلاب شد و ارتش هم متعاقب آن به حملات هوايي و زميني به تعز شدت بخشيد. تا اين كه مردم غرب يمن تصميم گرفتند به حيات بقاياي رژيم صالح خاتمه دهند از اين رو راهپيمايي بزرگ 29 آذر طراحي شد اين راهپيمايي 6 روز به درازا كشيد وقتي مردم به دروازه صنعا رسيدند با حمله شديد ارتش مواجه گرديدند. ارتش در روز يكشنبه 4 دي ماه حدود 13 نفر از مردم را به شهادت رساند و حدود 100 نفر از آنان را زخمي كرد. اقدام ارتش از يك سو مورد حمايت رئيس قبيله حاشد و حزب حاكم مؤتمر- كنگره ملي- قرار گرفت و از سوي ديگر آمريكا و عربستان صراحتا از آن حمايت كردند. در اين ميان سفير آمريكا در يمن با صراحت گفت: «حكومت بعد از توافق خليج حق داشته آشوب طلبان را قلع و قمع كند، چرا كه اينك با نيروهايي متجاوز مواجه است!» مقامات سعودي نيز صراحتا از اقدام ارتش عليه مردم حمايت كردند اما از سوي ديگر اين مسئله اعتراضات شديد مردمي عليه عربستان و آمريكا را در پي داشت. در عين حال عليرغم آن كه اقدام ارتش در روز يكشنبه 4 دي ماه سبب متفرق شدن مردم شد اما كشتار مردم توسط ارتش، هواداران جديدي را به ميدان آورد. حضور نيروهاي معترض جديد تا حدي سبب عقب نشيني حكومت گرديد و رئيس قبيله حاشد بار ديگر اعلام كرد كه از خواسته معترضان حمايت مي كند!
4- با اصرار حكومت، بر نخست وزيري منصور عبدربه و مشخص شدن نقش صالح در امور، مردم در شهرهاي مختلف به صحنه آمدند، نيروهاي حوثي در استان هاي صعده، حجه و عمران كه دخالت چنداني در تحولات صنعا نداشتند از خواسته معترضان حمايت علني كردند و بار ديگر راهپيمايي مردم از غرب به سمت مركز راه افتاد. مردم شهر ساحلي حديده راهپيمايي بزرگ ديگر خود را از روز چهارشنبه 14 دي از سواحل درياي سرخ آغاز كردند و در مسير خود به استان ها و شهرهاي مختلف رسيدند و در نهايت ديروز بيش از 100هزار نفر پس از طي مسافت حدود 300 كيلومتر به دروازه صنعا رسيدند اين در حالي بود كه مزدوران حكومت- عناصر ارتش و حزب موتمر و عشيره الاحمر- در ورودي شهرهاي عمران و حجه با معترضان درگير شده و تعداد زيادي از آنان را مجروح كرده بودند. حضور بيش از 100 هزار نفر، آمريكا، عربستان و رژيم صالح را به وحشت انداخته و اين در حالي است كه آنان به تجربه دريافته اند كه كشتار مردم راه حل به حساب نمي آيد. در عين حال اين دو راهپيمايي بزرگ نشان داد كه «طرح مبادله خليج» به پايان راه رسيده است. تزلزل در خاندان الاحمر و دو دسته شدن ظاهري آنان نشان مي دهد كه توطئه غربي عربي به بن بست رسيده و آنان را ناچار به پذيرش حقيقت خواهد كرد.
5- حكومت صالح در فاصله جمعه كرامت- سه ماه پيش- تا اعلام استراتژي «نجات انقلاب» از سوي نيروهاي انقلاب توانست از شكاف موجود استفاده و تا حدودي طرح عربستان را عملياتي كند اما اينك دوره اين طرح به پايان رسيده است. نيروهاي الحوثي در جريان حركت اخير مردم- از حديده به سمت صنعا- كمك زيادي به نيروهاي انقلاب كردند، اين يك تحول مهم در انقلاب مردم يمن به حساب مي آيد.
6- تشكيل جبهه نجات انقلاب روح تازه اي به مردم داد و نيروهاي جديدي وارد ميدان كرد و توانست تا حدودي خلع رهبري را در اين كشور پر كند. اين نيروها كه ابتدا مايل نبودند با حكومت به درگيري امنيتي-نظامي برسند و سعي مي كردند از شعارهايي كه آمريكا و عربستان را نگران كند، پرهيز نمايند اما اينك احساس مي كنند كه عامل خارجي نقش اصلي را در تداوم رژيم صالح ايفا مي كنند. اين مسئله سبب به ميدان آمدن مردم عليه عربستان و آمريكا شد و به نظر مي آيد از اين پس تا حد زيادي عربستان تحت فشار قرار خواهد گرفت. اين موضوع در عين حال روحيه نيروهاي انقلاب را كه پس از امضاي توافق اتفاقيه خليج به پژمردگي گرائيده بود، بازسازي و حجت را نيز بر آنان تمام كرد.
از اين رو امروزه بار ديگر ميدان تغيير صنعا مملو از نيروهاي مردمي شده است.
7- نيروهاي انقلاب طي حدود 11 ماه اخير در مظلوميت مطلق بوده اند چرا كه با سركوب شديد حكومت از يك سو و حمايت جدي كشورهاي غربي و عربي از صالح از سوي ديگر مواجه شده اند. در حال حاضر هم نيروهاي متشكل- شامل ارتش، حزب موتمر و عشيره آل احمر- در كنار صالح قرار دارند و احزاب شناخته شده- شامل شش حزب- هم بطور غيررسمي در خدمت صالح قرار دارند در حاليكه نيروهاي انقلاب از هيچكدام از اين ابزارها برخوردار نيستند و مقاومت نزديك به يك سال آنان عليرغم نداشتن رهبري منسجم بسيار عجيب و قابل تحسين است. اين نيروها به مرور به سمت يك رهبري جمعي حركت كرده و اينك نشانه هايي از آن به چشم مي خورد.
8- نشانه هايي وجود دارد كه عربستان سعودي درصدد است يك نيروي چالش گر داخلي را عليه نيروهاي انقلاب وارد عمل كنند كما اينكه سعودي ها همين سياست را در ليبي، عراق و مصر هم به اجرا گذاشته اند. سعودي ها درصدد هستند يك نيروي خنثي كننده انقلاب را كه تركيبي از نيروهاي وهابي، نيروهاي قبيله اي وفادار به صالح و بخش هايي از ارتش- تحت فرمان محسن الاحمر- هستند را وارد ميدان نمايند. نشانه هايي از اين مسئله را ما در جريان دو راهپيمايي بزرگ- 29 آذر و 14 دي- مردم مشاهده كرديم. نيروهايي كه در ورودي هاي حجه، عمران و صنعا با سنگ به مردم حمله كرده و صدها نفر را زخمي كردند نشانه اي از اين برنامه است. ضمن آنكه براي استفاده از ظرفيت مدرسه وهابي «دارالحديث» در روستاي زيدي «دماج» تلاش هايي وجود دارد. در اين مدرسه 6000 طلبه وهابي از كشورهاي مختلف با پول عربستان به تحصيل مشغول هستند. خبرهاي مختلف بيانگر آن است كه به آنان آموزش هايي براي درگير شدن با مخالفان صالح داده شده است.
9- روند تحولات درعراق، ليبي، مصر، بحرين، تونس و يمن به ضرر غرب و كشورهايي نظير عربستان پيش مي رود. اظهارات اخير مالكي عليه آمريكا و پيروزي نيروهاي شريعت گرا در تونس و مصر اين را به خوبي نشان مي دهد. به موازات آن آمريكا، عربستان و... تلاش مي كنند تا با ايجاد درگيري ها و بمب گذاري ها روند تحولات و يا حداقل تصوير تحولات را مخدوش جلوه دهند.

* رسالت
روزنامه رسالت درسرمقاله خود با عنوان "‏طرحي نو بر بوم هويت رسالت"به قلم صالح اسكندري آورده است:امروز جشن 27 سالگي روزنامه رسالت است. روزنامه اي كه از ابتداي تاسيس با يك هويت مشخص متولد شد. قابله اين نوزاد، انقلاب اسلامي و صداي گريه آن پاسخ به برخي ضرورت ها و نيازهاي سياسي، اجتماعي، مذهبي و اقتصادي دهه 60 بود. جمعي از مجتهدين و فضلاي حوزه علميه قم به همراه عده اي از فعالان سياسي و افرادي كه احساس مي‌كردند جامعه نياز دارد در آن فضا صداي متفاوتي شنيده شود، هويت رسانه اي جديدي را تدارك ديدند و سرانجام در 19 دي 1364 در سالگرد قيام تاريخي مردم قم در 19 دي 1356 اولين شماره از اين روزنامه را منتشر كردند. هويت رسالت منبعث از الگوي مترقي ولايت‌فقيه، حوزه هاي علميه، دغدغه حل مسائل حكومتي و تقويت رابطه امام و امت است. هويت رسالت واگويي مطالبات امتي است كه امام خود را آيينه تمام نماي خود مي دانند. هويت رسالت روزنامه نگاري منطبق با استانداردهاي فقهي است. رسالت مي خواهد كارگاهي براي مطالعه فقه رسانه باشد.
هويت هاي پر رنگ در ژورناليسم طي يك و نيم قرن گذشته يكي از شاخصه هاي جامعه رسانه اي ايران بوده است. حضور انگلوفيل ها، روسوفيل ها، چپ ها، ليبرال ها و ... در دوران پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در عرصه مطبوعات و حضور رجال شاخص سياسي، مذهبي و روحاني، انتلكتوئل ها و تكنوكرات ها، غرب زده ها و خودباخته ها و ... پس از انقلاب باعث شده است همواره در فضاي رسانه اي كشور يك خط كشي و صف بندي مشخصي وجود داشته باشد. از كاغذ اخبار و وقايع اتفاقيه گرفته تا باختر امروز و كيهان در ملي شدن صنعت نفت تا به امروز كه صدها روزنامه و مجله در فضاي رسانه اي فعاليت
مي كنند اين هويت هاي رسانه اي همواره وجود داشته و پررنگ بوده است. البته نشريات زرد و بي شناسنامه همواره پرتي هاي اين
جبهه بندي هاي هويتي بوده و هستند كه در برخي اوقات به جاي آنكه هويت ساز باشند هويت سوز هستند.
هويت يك رسانه مانند رودخانه اي است كه در بستري از ثبات پارادوكس جريان را به همراه دارد. رودخانه زاينده رود هميشه از مسيل اصفهان مي گذرد و نمي توان يك روز چشم باز كرد و زاينده رود را در شيراز يا زاهدان ديد. در عين حال آب زاينده رود جريان دارد و راكد نيست. چرا كه اگر راكد بود ديگر نمي شد بدان اطلاق رودخانه كرد و مردابي بيش نبود. زاينده رود تا زماني زاينده رود است كه آب در آن جريان داشته باشد و پايه هاي سي و سه پل از بي آبي به خود نلرزند. هويت رسانه ها نيز در بستري از ثبات و تغيير جريان دارد. كيهان، كيهان است و رسالت، رسالت. كسي نمي تواند يك روز صبح مقابل كيوسك روزنامه فروشي تيتر يك روزنامه دوم خردادي و يا تكنوكرات را در رسالت ببيند. هيچ كس نمي تواند از روزنامه شرق انتظار داشته باشد به دليل اختلافات هويتي روزي مثل روزنامه ايران تيتر بزند. هر
رسانه اي با هويت خاص خودش زنده است. البته اين هويت فقط به ثبات خلاصه نمي شود. اين ثبات بايد با جريان نيز توام باشد.
البته امروزه در قرن بيست و يكم هويت رسانه ها در معرض چالش هاي جديدي قرار گرفته است. رسانه ها در ايران و به خصوص روزنامه نگاري همزمان با تحولات تكنولوژيك در جهان دستخوش تغييرات بسياري شده اند. برخي از اين تغييرات براي هويت هاي اصيل آسيب زاست و آنها را از مسير اصلي منحرف مي كند. به عنوان نمونه امروز ژورناليسم با بحران خبرنگاري شهروندي و شبكه هاي اجتماعي روبروست. خيل عظيمي از افراد با دسترسي به ابزارهاي و تكنيك هاي سهل الوصول در فضاي مجازي اقدام به انتشار خبر، فيلم، صوت و ... مي كنند در حالي كه داراي هيچ صلاحيت آكادميك و اهليت سياسي و اجتماعي نيستند. اين شهروند خبرنگاران به هيچ مجموعه اي تعهد ندارند و بعضا اخبار آنها با منافع ملي و امنيت ملي كشور در تعارض است.
اما همه اين آسيب ها و چالشها باعث نمي شود كه رسانه ها از جريان بايستند. امروزه روزنامه ها با حضور فعال در عرصه هاي مجازي، تكيه بر رويكردهاي مالتي مديا محور، طراحي نسخه هاي تلفن هاي همراه، تبلت ها و ... تمام سعي خود را بر اين مهم معطوف كرده اند تا مخاطبين خود را در دنيايي كه مشهور به عصر اطلاعات و ارتباطات است، حفظ كنند.
روزنامه رسالت نيز از اين قاعده مستثني نيست. رسالت از يك هويت غني برخوردار است. روزنامه رسالت در دوره اي متولد شد كه خبري از تنوع و تكثر رسانه ها نبود و رسالت صداي جديدي بود كه طي26 سال گذشته در هياهوي رسانه اي گم نشد.چه در تك صدايي دهه 60 و چه در عصرتكثر رسانه ها صداي رسالت ماند و نشان داد كه هررسانه اي جايگاه خودرا دارد بسته به اينكه كجاي معادلات رسانه اي و سياسي كشور بايستد. كمتر كسي است كه از هويت و جايگاه مشخص روزنامه رسالت در ساختار سياسي و رسانه اي كشور آگاه نباشد. رسالت در نزديك به سه دهه گذشته ثابت كرده است يك صداي جديد است و حرف هاي متمايزي براي گفتن دارد. هويت رسالت صدايي براي تبليغ فرهنگ جهاني اسلام كه در مقطعي اين رسالت و مسئوليت در حوزه اقتصاد، در دوره اي در حوزه سياست و امروز در حوزه جامعه، اخلاق و فرهنگ نمود يافته است.
اما اين هويت زماني ماندگار است كه با تغييرات ذائقه مخاطب و تحولات تكنولوژيك در اين عرصه همراه گردد. رسالت نمي تواند در گذشته نيز متوقف شود؟ آيا مي توان تغييرات جامعه را ناديده انگاشت؟ آيا مي توان به تحولات و تطورات ذائقه مخاطبين بي تفاوت بود؟ آيا روزنامه رسالت مخاطبين دهه60 خود را حفظ كرده است؟ آيا روزنامه رسالت با تاكيد بر سبك و سياق گذشته خود مي تواند در دهه چهارم و پنجم انقلاب با مخاطبيني كه بسياري از آنها حتي جنگ و بنيانگذار انقلاب را به ياد ندارند و ايشان را فقط از صفحه تلويزيون ديده اند، ارتباط برقرار كند؟
مسئولين روزنامه رسالت تحولات جدي را براي عبور از چالش هاي پيش رو در نظر گرفته اند. چندي پيش تحولات گرافيكي و محتوايي در روزنامه با حضور نيروهاي جوان كليد خورد كه مورد استقبال فعالان سياسي و رسانه اي و اساتيد دانشگاه هاي خبرنگاري و روزنامه نگاري در كشور قرار گرفت. همان‌طور كه مهندس سيد مرتضي نبوي نويد داده اند بزودي شاهد حضور چشمگير و فعال رسالت در عرصه مجازي هستيم و رسالت آنلاين بزودي خواهد آمد. روزنامه رسالت بزودي در عرصه هاي منطقه اي و بين المللي به زبان هاي انگليسي، عربي و تركي حضور در خوري را خواهد داشت. افق روشني پيش روي روزنامه رسالت وجود دارد و اين روزنامه با تكيه بر ژورناليست هاي جوان، وطني و اسلامگرا حركت اثر گذاري را در مقابله با جنگ نرم تمام عيار دشمن آغاز خواهد كرد. آينده رسالت در افق چشم انداز آن بسيار روشن است و در اين مسير از صميم قلب دست منتقدين و ياري دهندگان را مي فشارد تا بتوان طرحي نو بر بوم اصيل رسالت كشيد.

*آفرينش
روزنامه آفرينش درسرمقاله خود با عنوان "چشم به راه بهبود اينترنت!"به قلم حميدرضا عسگري آورده است :وضعيت نابسامان اينترنت در كشور در چند وقت اخير به حدي براي كاربران مشكل ايجاد كرد كه دليلي شد تا دراين وجيزه اشاره اي كلي به اوضاع و احوال اينترنت وكاربران در كشور داشته باشيم. طبق آخرين آمارها، جايگاه ايران به لحاظ متوسط سرعت دانلود اينترنت خانگي از ميان 168 كشور جهان در جايگاه 167 جهان قرار دارد. در اين رده بندي كشور آفريقايي مالي بعد از ايران در جايگاه 168 قرار گرفته است. در اين آمار كره جنوبي با سرعت دانلود بيش از 31 مگا بايت بر ثانيه ( 31 هزار كيلو بايت بر ثانيه )‌ در جايگاه نخست و كشور هاي ليتواني ، سوئد ، روماني و لتوني در جايگاه هاي دوم تا پنجم قرار دارند. متوسط سرعت دانلود اينترنت در ايران 480 كيلو بيت بر ثانيه است كه حتي از كشور افغانستان با سرعت 1440 كيلو بيت بر ثانيه هم پايين تر است. جاي تاسف است كه ايران به عنوان يك كشوري با جمعيت غالب جوان و دانشگاهي نمي تواند از مزاياي اينترنت پرسرعت استفاده كند. اينترنت و كاربران در ايران با مشكلات فراواني از برخوردهاي سليقه اي گرفته تا مشكلات فني مواجه مي باشند، كه به چند مورد اشاره مي كنيم. هرچند اميد برطرف شدن آنها را نداريم.
"پهناي باند" و "قيمت اينترنت" از اساسي ترين مشكلاتي كه دركشوربا آن روبه رو هستيم. مقامات مسول اظهارمي دارند كه پهناي باند براي ظرفيت كنوني كافي است ومشكلي وجود ندارد. از سوي ديگر شركت هاي ارائه كننده اينترنت پهناي باند را عامل افت سرعت و كندي اينترنت مي دانند. اما ضرركننده اصلي دراين ميان كاربران هستند.
1- كاربران درسراسر كشور اينترنت را از شركت هاي ارائه كننده و مخابرات گران مي خرند. مثلا كاربران درايران براي سرعت 128كيلوبيت بر ثانيه چيزي حدود 15هزار تومان مي‌پردازند كه معادل تقريبي 15دلار مي شد! (قبل از تورم قيمت دلار) در حالي كه قيمت اينترنت 4مگابيت بر ثانيه در همسايگي ايران چيزي حدود 25دلار در سال است. مقايسه بين سرعت و قيمت اينترنت در كره جنوبي و ايران نشان مي دهد كه سرعت اينترنت رايگان كره جنوبي حدود 500 برابر اينترنت پولي در ايران است. در حالي كه قيمت اينترنت 128 كيلو بيت در ثانيه اي ايران بين 10 تا 20 هزار تومان در ماه هزينه دارد قيمت اينترنت 224 مگابيت برثانيه اي كشورهاي چون مالزي تنها حدود 1500 تومان در ماه تعيين شده است. قيمت يك سرويس256 در ايران تقريبا 2 برابر امارات، 3 برابر مصر و 12 برابر تركيه است!
2- كاربران با پرداخت هزينه وصل براي تهيه سرعت مورد نياز به هيچ وجه از سرعت واقعي بهره مند نمي شوند. سرعت دانلود يك كاربر با اينترنت 128 كيلوبيت درخوشبينانه ترين حالت 60 كيلوبيت مي باشد!
3- به علت كافي نبودن پهناي باند اينترنت دركشور، شركت هاي ارائه كننده فضاي موجود را بين مشتركان فراوان به اشتراك مي گذارند. درحالي كه اين امر معناي ديگري غيراز "دزدي" و "حق الناس" تداعي نمي كند، اما فروشندگان هزينه سرعت واقعي را از تمام كاربران دريافت مي كنند.
4- پس از دريافت هزينه وصل اينترنت ديگر كاربر به حال خود رها مي شود و هيچ نهادي به طور رسمي پاسخگوي نيازها ومشكلات وي نمي باشد. البته تلفن هاي گوياي شركت هاي پشتيبان كننده هميشه دردسترس هستند، اما شما با هرمشكلي از افت سرعت گرفته تا قطعي اينترنت به آنها مراجعه كنيد يك پاسخ مي شنويد: "مشكل از ما نيست از جانب مخابرات است!" يا " درحال حاضر كمي افت سرعت داريم كه تا چند دقيقه ديگه برطرف ميشه!" درحالي كه اين مشكل تا روزها،هفته ها ،ماه ها برسرجاي خودباقيست.
5- به علت همين مواردي كه دربالا گفته شد، شركت هاي ارائه دهنده اينترنت براي كسب سود هرروز زيادتر مي شوند. اما هيچ نهادي وجود ندارد كه بركار آنها نظارت فني داشته باشد و براي كاربران مشخص كنند كه كيفيت كدام شركت نسبت به هزينه اي كه دريافت مي كند بهتر است(يك رده بندي كيفي وجود ندارد).
امروزه ميزان استفاده كاربران اينترنت يكي ازمعيارهاي توسعه يافتگي كشورها تلقي مي گردد. جاي تاسف است كه كشورما با ترسيم اهدافي همچون چشم انداز20 ساله، در فراهم كردن ابتدايي ترين نياز عصر ارتباطات يعني اينترنت در چنين وضعيتي به سر مي برد.

* مردم سالاري
روزنامه مردم سالاري درسرمقاله خود با عنوان "دولت و نهادهاي مدني "به قلم حميدرضا شكوهي آورده است:نهادهاي مدني، نهادهايي هستند كه زمينه لا زم براي نيل به توسعه همه جانبه دركشورها شامل توسعه سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را فراهم مي سازند. ويژگي اصلي نهادهاي مدني، غيردولتي بودن آنهاست; به طوري كه هيچگونه وابستگي تشكيلاتي و مالي به حاكميت و دولت ندارند. نهادهاي مدني را به طور معمول به دو دسته احزاب و انجمن هاي صنفي تقسيم مي كنند وهرچقدر اين نهادهاي غيردولتي توسعه يابند نشانه اي از رشد مردم سالا ري و افزايش نقش مردم در شئون مختلف جامعه است. در ايران نيز براساس اصل 26 قانون اساسي، فعاليت احزاب و انجمن هاي صنفي در چارچوب قانون، آزاد شناخته شده است. اما پرسش اينجاست كه دولتمردان تا چه حد زمينه را براي فعاليت آزادانه و مثمرثمر نهادهاي مدني يا غير دولتي شامل احزاب، مطبوعات، ان جي اوها و... فراهم ساخته اند؟ واقعيت آن است كه پس از پايان دوره اصلا حات، فضا براي فعاليت نهادهاي غيردولتي تنگ تر شده است. در دوره هشت ساله دولت اصلا حات گام هاي بلندي برداشته شد تا فضا براي فعاليت و اثرگذاري نهادهاي مدني باز شود.
حمايت هايي هم كه در آن دوره از نهادهاي مدني صورت مي گرفت با هدف پوياتر شدن و بارورتر شدن اين نهادها بود كه پيش از آن فضاي چنداني براي فعاليت پيدا نكرده بودند. اما در زمان دولت هاي نهم و دهم، نگاه متفاوتي به نهادهاي غيردولتي شكل گرفت كه اگرچه در ظاهر، فعاليت اين نهادها را مثبت ارزيابي مي كرد اما در عمل، موانع متعددي پيش روي اين نهادهاي غيردولتي ايجاد شده كه در برخي مواقع آنها را از تداوم مسير حركت خود بازداشته است. موضوع تلا ش براي انحلا ل خانه سينما را به عنوان يك نهاد صنفي بايد در همين چارچوب و در راستاي محدوديت هايي كه در گذشته براي ساير نهادهاي مدني ايجاد شده ارزيابي كرد. طي سال هاي اخير انجمن صنفي روزنامه نگاران هم تعطيل شد.كانون عالي شوراهاي اسلا مي كار هم چنين سرنوشتي يافت. دفتر تحكيم وحدت به عنوان يك نهاد دانشجويي منتقد، اگر چه منحل نشد، اما از درون به نهادي حامي تبديل شد تا اسمش بماند و ماهيتش عوض شود. كانون عالي كارفرمايي ايران هم با ايجاد نهادهاي موازي با ماهيتي متفاوت در عمل به حاشيه رفت. وضعيت احزاب و مطبوعات- البته اگر منتقد باشند- هم كه روشن است و... از اين دست نمونه ها بسيار است. تا زماني كه جايگاه نهادهاي مدني و غيردولتي به عنوان نهادهايي كه نيل به هدف توسعه و دموكراسي را تسهيل مي كنند به رسميت شناخته نشود، نمي توان اميدوار بود كه طرز نگاه دولت به اين نهادها هم تغيير كند. گويا عده اي تصور مي كنند هرچقدر تعداد و تنوع نهادهاي مدني شامل نهادهاي صنفي و احزاب و مطبوعات و... كمتر باشد، در آرامش بيشتري مي توان فعاليت كرد; غافل از آنكه اين آرامش، سكوتي با حاصل ضعف است و نه آرامشي در جهت افزايش قدرت. ‏

* جمهوري اسلامي
روزنامه جمهوري اسلامي درسرمقاله خود با عنوان "پيام مهم دادگاه فرعون " آورده است:همزمان با اعلام پيروزي اسلام گرايان در مرحله پاياني انتخابات مجلس مصر، واكنش‌ها درباره اعدام ديكتاتور اين كشور نيز بالا گرفته است. از دو روز پيش كه دادستاني مصر خواستار اعدام حسني مبارك شده، اين خبر واكنش‌هائي را در داخل مصر و در بعضي كشورها برانگيخته است.
دادستان قاهره در جمع دادستان‌هاي مصر گفته است: هر قاضي منصفي براي عاملان كشتار مردمي كه در تظاهرات مصر به قتل رسيده‌اند مجازات اعدام را در نظر خواهد گرفت. وي، علاوه بر حسني مبارك، خواستار اعدام حبيب العادلي وزير كشور مصر و چهار مقام ارشد سابق پليس مصر در زمان حكومت سرنگون شده حسني مبارك نيز شد. دادستان كل مصر نيز قبلاً با اين استدلال كه مبارك در جريان كشتارها بوده و هيچ اقدامي براي جلوگيري از آن انجام نداده و در قتل‌ها شريك است، او را مسئول اين كشتارها دانسته بود.
بعد از انتشار خبر مربوط به تقاضاي اعدام براي حسني مبارك، شيخ نصر فريدواصل، مفتي سابق مصر، اعدام حسني مبارك و پسرانش را مباح دانست و گفت: كشتار انقلابيون مصر كه در طول انقلاب مردمي توسط رژيم حاكم صورت گرفت، در حكم "محاربه" است و لذا مجازات عاملان آن اعدام مي‌باشد. وي گفت: حسني مبارك، نبايد مورد عفو قرار گيرد زيرا وي مسئول مستقيم كشتار مردم انقلابي و سركوبي جامعه بود. مفتي سابق مصر افزود: در چنين حالاتي عفو جايگاهي ندارد، زيرا قتل‌هاي انجام شده، عمدي بوده و عاملان، مرتكب كشتار وحشيانه شده‌اند.
مردم مصر نيز از خبر درخواست اعدام حسني مبارك و وزير كشور وي و مقامات ارشد پليس استقبال كرده و اين اقدام را اجراي عدالت دانستند. در اين ميان، خانواده‌هاي قربانيان انقلاب مصر بيش از ديگران از خبر تقاضاي اعدام براي حسني مبارك و مقامات دولت وي خوشحال شدند و از دستگاه قضائي كشورشان خواستند اين حكم را هرچه سريع‌تر صادر و آن را اجرا نمايد.
در مقابل، بعضي كشورهاي خارجي نسبت به درخواست اعدام براي حسني مبارك ابراز نگراني كرده و آن را غيرعادلانه دانستند. در ميان كشورهاي عربي، دولت عربستان و در ميان كشورهاي غيرعربي، روسيه از جمله دولت‌هائي بودند كه از ديكتاتور مصر حمايت كردند و مجازات اعدام را براي وي غيرعادلانه دانستند. چنين واكنشي از اين هر دو كشور و دولت‌هاي مشابه آنها كه با روش پليسي اداره مي‌شوند، امري طبيعي است. قطعاً تعداد ديگري از دولت‌ها و سران كشورهائي كه ديكتاتوري و استبداد بر آنها حاكم است نيز با اعدام حسني مبارك و همدستانش مخالفند. آنها ممكن است از ترس افكار عمومي، واكنش علني نشان ندهند، لكن اصولاً با مجازات افرادي از قبيل حسني مبارك مخالفند و كشتار را حق مردمي مي‌دانند كه براي اعتراض به صحنه مي‌آيند و خواستار آزادي و احقاق حقوق پايمال شده خود مي‌شوند.
نكته قابل تأمل در ماجراي محاكمه حسني مبارك و همدستان وي، كه اين روزها در قاهره در جريان است، اينست كه جنايتكاران هنگامي كه به پاي ميز محاكمه كشانده مي‌شوند همديگر را افشا مي‌كنند. وزير كشور رژيم حسني مبارك در بازجوئي‌ها گفته است حسني مبارك در جريان كليه اقدامات عليه مردم بوده، از كشتارها خبر داشته و با آن موافق بوده است. مقامات ارشد پليس مصر نيز در بازجوئي‌هاي خود در دادگاه حبيب العادلي، وزير كشور و رئيس شوراي امنيت مصر شهادت داده و گفته‌اند در سركوب و كشتار مردم، دستورات وي را اجرا كرده‌اند. جالب اينكه حسني مبارك ادعا مي‌كند از كشتارها بي‌خبر بوده و با آن موافقت نكرده است.
اين اعترافات مسلسل، بسيار عبرت آموز است. از يكطرف، ديكتاتور مصر مي‌گويد از كشتارها بي‌خبر بوده و با چنين كاري موافقت نكرده و از طرف ديگر، وزير كشور او كه رياست شوراي امنيت را برعهده داشت اعتراف مي‌كند كه حسني مبارك در جريان كليه اقدامات وي بوده و او بدون موافقت ديكتاتور هيچ اقدامي براي سركوب مردم نكرده است. در كنار اين اظهارات ضد و نقيض، مقامات ارشد پليس مصر كه در ميدان عمل حضور داشتند مي‌گويند وزير كشور به آنها دستور تيراندازي و كشتار مردم را داده وحتي خود حسني مبارك نيز با اين جنايات موافق بوده است. اينكه مقامات مختلف رژيم ساقط شده مصر، همديگر را افشا مي‌كنند، براي آن دسته از ديكتاتورها و همدستان آنها كه هنوز در برابر اراده ملت‌ها مقاومت مي‌كنند، پيام مهمي در بر دارد. هم اكنون در يمن شاهد جدا شدن نيروهاي نظامي از حاكميت و پيوستن آنها به مردم هستيم. در بحرين نيز همين اقدام در جريان است. قبلاً در تونس و ليبي نيز دقيقاً همين ماجرا اتفاق افتاد و در عربستان نيز با پيوستن بخش‌هائي از مردم به انقلابيون، همين روند درحال شكل گيري است.
اين رويدادها به ويژه آنچه در جريان محاكمه حسني مبارك و همدستان وي در رژيم سابق مصر روي داده، اين بيان قرآني بسيار تكان دهنده را تداعي مي‌كند كه در روز قيامت، در اثر آن واقعه هولناك، حتي زنان شيرده نيز كودكان شيرخواره خود را فراموش مي‌كنند و زنان حامله نيز آنچه در شكم دارند را به زمين مي‌اندازند... (سوره حج آيه 2). معناي اين واقعيت اينست كه در چنان هنگامه‌اي هر كس فقط در تلاش است خود را نجات دهد و نزديك‌ترين افراد خود را نيز ازياد مي‌برد، درست همان چيزي كه در دادگاه مصر اين روزها درحال رخ دادن است.
ماجراهاي فرعون هميشه عبرت آموز بود و امروز نيز پيام‌هاي زيادي با خود دارد. مهم اينست كه ديكتاتورها از آنچه بر سر فرعون‌ها مي‌آيد پند بگيرند، واقعه‌اي كه اگر رخ دهد، جهان از ظلم رها خواهد شد.

* شرق
روزنامه شرق درسرمقاله خود با عنوان "غيبت تاسف‌برانگيز"به قلم علي عباسپور تهراني* آورده است:وضعيت اقتصادي كشور از حساسيت بالايي برخوردار است. مطمئنا اقتصاد يكي از اركان پيشرفت كشور است و نكته مهم ثبات اقتصادي است. در سايه ثبات اقتصادي عاملان اقتصادي يا كساني‌كه فعال اين حوزه هستند مي‌توانند برنامه‌ريزي‌هاي كوتاه‌مدت، ميان‌مدت و بلندمدت داشته باشند و خود را با شتاب اقتصادي روز جهان تنظيم كنند. تصميم‌گيري براي صادرات و واردات چه در بخش خصوصي و چه در بخش دولتي در فضاي ثبات اقتصادي امكان‌پذير است، چرا كه در بي‌ثباتي اقتصادي برنامه‌ريزي امكان‌پذير نخواهد بود و آنچه لطمه خواهد ديد رشد اقتصاد ملي كشور و در نتيجه كاهش درآمد‌ها و نهايتا سوق دادن مردم به سمت فقر بيشتر است. اما وضع نابسامان ارز و قيمت سكه نشان‌دهنده بي‌ثباتي اقتصاد كشور است. بخشي از اين نابساماني‌ها و فشارهاي اقتصادي قطعا به دليل تحريم‌هايي است كه بر ما تحميل شده هرچند كه چون مردم تجربه دوران جنگ تحميلي را داشته‌اند، اين فشارها قابل درك و تحمل است. مردم ايران حركت اصيلي را تحت عنوان انقلاب اسلامي ايران و نظام مقدس جمهوري اسلامي آغاز كردند كه اساس آن بر همان پايه استقلال اقتصادي و ايستادن بر توانمندي‌هاي خود قرار دارد. در نتيجه طبيعي است كه استكبار جهاني شرق و غرب اين روند را نپسندند و بخواهند كه ايران به دوراني برگردد كه وابستگي سياسي، اقتصادي و نظامي داشت. از اين رو نيز هرگونه تحريمي را بر ما در اين 30 سال عمر پربركت انقلاب اسلامي تحميل كرده و تلاش كرده‌اند، ما را از حركت به سمت پيشرفت اقتصادي، علمي و اجتماعي بازدارند. مطمئنا اين تحريم‌ها براي اقتصاد ما و دسترسي به بازارهاي جهاني محدوديت‌هايي را ايجاد مي‌كند و طبعاتي را براي اقتصاد به همراه خواهد داشت. اما از آن سو نحوه مقابله با اين تحريم‌ها نيز براي فعالان اقتصادي قابل پيش‌بيني و برنامه‌ريزي است و در اين سال‌ها نيز نشان داده‌ايم كه اين تحريم‌ها را مي‌توانيم به راحتي خنثي كنيم و نهايتا از بين ببريم. در اوج جنگ‌تحميلي دشمنان اين سرزمين نفت‌كش‌هاي ما را مورد حمله قرار مي‌دادند و تلاش مي‌كردند از صادرات نفت ايران جلوگيري به عمل آورند. در آن سال‌ها چاه‌هاي نفتي بارها مورد حمله‌ عراقي‌ها كه از سوي قدرت‌هاي غرب و شرق پشتيباني مي‌شد، قرار گرفت اما همه اينها و تحريم‌ها نتوانستند موثر واقع شوند و برنامه‌ريزي‌هاي درست و اصولي و حضور و پايمردي مردم تحريم‌ها و توطئه‌ها را خنثي كرد. مردم به انقلاب و نظام جمهوري اسلامي پايبند هستند و سختي‌ها را تحمل مي‌كنند و نهايتا اين فشارها با برنامه‌هاي صحيحي خنثي خواهد شد. اما در كنار تحريم‌ها فقدان برنامه‌ريزي صحيح و عدم‌مديريت مناسب و تصميم‌گيري در عرصه اقتصادي كشور مهم‌تر است. به طور مثال در هر ماه سه‌هزار ميليارد تومان به عنوان يارانه‌ها به مردم پرداخت مي‌شود كه اين سبب مي‌شود نقدينگي افزايش پيدا كند و افزايش نقدينگي تورم را به دنبال خواهد داشت. زماني‌كه بي‌حساب و كتاب يارانه پرداخت مي‌شود و حجم زيادي پول‌هاي سرگردان ايجاد مي‌شود كه اين نقدينگي‌ها باعث تورم بالا مي‌شود و قيمت كالاها نيز به تبع آن افزايش پيدا مي‌كند خصوصا كه مردم بيشتر اين پول را در سكه و ارز و مسكن يا حتي بعضا خريد و فروش خودرو سرمايه‌گذاري مي‌كنند و نهايتا اين نقدينگي‌ها به بازار سياه هدايت مي‌شود.
زماني‌كه در جامعه نرخ تورم بيش از نرخ سود سرمايه‌گذاري در بانك‌هاست، مردم به طور طبيعي سرمايه‌هاي خود را در بانك‌ها نگهداري نمي‌كنند و به سمت بازارهاي كاذب مي‌روند و نوساناتي كه در بازار ارز و سكه ديده مي‌شود نيز ناشي از همين امر است. خصوصا كه بازار بورس ما نيز چندان قابل اطمينان نيست و مردم نمي‌توانند با اطمينان كامل در اين بازار سرمايه‌گذاري كنند. از اين رو در حال حاضر به دليل نابساماني‌هاي اقتصادي مردم به خريد و فروش ارز و سكه روي آورده‌اند، خصوصا تا زماني‌كه ما يارانه‌هاي صنعت و بخش كشاورزي را تامين نكنيم و عملا به اين بخش يارانه‌اي پرداخت نشود، كشاورزي ورشكست و كارخانه‌ها به سمت تعطيلي مي‌روند و عملا به جاي آنكه سرمايه براي فعالان اقتصادي در حوزه توليد و اشتغال مناسب به كار گرفته شود تا بتواند از توليد به سود اقتصادي برسند، مردم به سمت بازار سكه و ارز هجوم مي‌برند تا بتوانند به سود دست يابند. تمامي اينها سياست‌هاي نامناسبي است كه در پيش گرفته شده و روي آن نيز اصرار مي‌شود. هماهنگي لازم بين وزارت اقتصاد و دارايي با ساير بخش‌هاي اقتصادي چون صنعت و كشاورزي وجود ندارد و در نتيجه شاهد نابساماني اقتصادي هستيم. اين بخش فشار اقتصادي برخلاف بخش نخست قابل حذف و رفع است اما سوءمديريت مانع از حل آن شده و از آن رو مجلس قصد داشت در جلسه غيرعلني روز گذشته از مسوولان و مديران ارشد دولتي توضيح بخواهد كه چرا وضعيت اقتصاد نابسامان است اما متاسفانه آنان در مجلس حضور پيدا نكردند. البته بخشي از اين عدم حضور قابل قبول بود، چرا كه بعضي از مسوولان به همراه آقاي احمدي‌نژاد به سفر رفته‌اند اما ساير مديراني كه مي‌توانستند و بايد حضور پيدا مي‌كردند به خواست مجلس پاسخ ندادند. تمامي اينها نشان‌دهنده سوءمديريت در اقتصاد ماست كه امري خطرناك‌ محسوب مي‌شود. گويا مديران ارشد اقتصادي توان پاسخگويي درباره وضعيت اقتصادي كشور و بالا رفتن قيمت دلار و ساير ارز‌ها را ندارند. به هرحال مردم ما كاملا تحريم‌ها را برنامه‌ريزي غرب مي‌دانند و مردم آن را تحمل مي‌كنند اما وظيفه دولت است كه مقابل اين تحمل و صبر مردم درست عمل و اثبات كند كه توانمند‌تر از آن است كه بخواهد با اين تحريم‌ها از پاي در‌آيد. البته مجلس بيش از اين مي‌خواست در اين‌باره اقدامي جدي انجام دهد كه منجر به حضور نمايندگان در حوزه‌هاي انتخابيه شد و سپس نيز شوكي كه به بازار ارز وارد شد و از اين رو نيز در نخستين فرصت هيات رييسه هماهنگي‌هاي لازم را در اين خصوص انجام داد كه اگر آقاي احمدي‌نژاد يا مسوولان ارشد اقتصادي نمي‌توانند حاضر شوند حداقل سايرين خصوصا رييس بانك مركزي كه يكي از مسوولان مستقيم درخصوص پاسخگويي در ارتباط با نوسانات ارز و سكه است به مجلس بيايد كه قطعا با اين عدم حضور هيات رييسه پيگيري‌هاي لازم را انجام خواهد داد. مجلس در اين‌باره حساس و اميدوار است كه دولت هم با پاسخگويي، تدبيرهاي مناسب را درخصوص اين نابساماني اقتصادي انجام دهد و اتفاقات پيش‌آمده را كه ناشي از سوءمديريت‌هاست از بين ببرد.
*عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس

*تهران امروز
روزنامه تهران امروز در يادداشت خود با عنوان "تهران و 5+1 در جست‌وجوي نقشه راه "به قلم فرامرز قرا‌باغي آورده است:بالاخره پس از مدتها انتظار، نشست5+1 با مقامات ايراني و به‌ميزباني تركيه انجام خواهد گرفت.
مدت مديدي بود كه تهران و اتحاديه اروپا بر سر چگونگي آغاز مذاكرات اختلاف‌نظر داشتند. صرف‌نظر از اين‌كه در دور پيشين مذاكرات چه گذشته است، در دور تازه‌ دو طرف بايد با شكيبايي ماراتن نفسگير مذاكرات را تحمل كنند چراكه اساسا مسائل مورد اختلاف طي يك يا چند دور مذاكره قابل حل به نظر نمي‌رسند. در واقع دور تازه مذاكرات يك پروسه است كه دو طرف بايد گام به گام اين روند را پيش ببرند. به نظر مي‌رسد گروه 5+1 بايد دست از نگرش ايده‌آليستي خود بردارد و واقعگرايانه مسائل و موضوعات مورد مناقشه بپردازد. مسيري كه ايران در پيش گرفته مسيري بي‌بازگشت است و تاريخ آن به پيش از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌رسد، در آن دوره آلماني‌ها نيروگاه اتمي بوشهر را طراحي كرده و در حال ساخت آن بودند. كانادا هم مشاركت‌هايي در زمينه فعاليت‌هاي هسته‌اي صلح‌آميز در ايران داشت، پس كدام بخش از معادله تغيير كرده كه گروه 5+1 مي‌خواهد به هر طريق و روش، مانع هسته‌اي شدن ايران شود؟
قطعا پاسخ اين پرسش به نوع رويكرد رژيم سابق و نظام جمهوري اسلامي به غرب بازمي‌گردد. رژيم پيشين دربست در اختيار غربي‌ها بود و منافع آنان را در منطقه پشتيباني مي‌كرد اما نظام جمهوري اسلامي از اساس و بنيان، سلطه‌گريز است و خواهان سلطه بر كشور يا جامعه‌اي هم نيست چنان كه پس از سقوط رژيم صدام حسين، ايران روابط خوبي با عراق ايجاد كرد.گروه 5+1 بايد اطمينان داشته باشد كه ايران هرگز از توانمندي‌هاي خود براي ايجاد تهديد در منطقه بهره نخواهد برد و اين دقيقا همان مفهومي است كه ديپلمات‌هاي ارشد ايراني كوشيدند به طرف اروپايي خود تفهيم كنند.
اكنون كه دو طرف آماده دور تازه‌اي از مذاكره مي‌شوند، انتظار‌مي‌رود كه طرف اروپايي واقعيت‌هاي موجود در ايران را بپذيرد و دست از ناشكيبايي بردارد. اينك به نظر مي‌رسد كه زمان مناسبي براي دستيابي‌به تفاهم و توافق جديدي فرارسيده است و اگر اين فرصت از سوي طرف اروپايي از دست برود، معلوم نيست آينده چنين فرصتي را چه وقت در اختيار دو طرف خواهد گذشت.
به هر رو ايران با هدف بهره‌گيري از فن‌آوري‌هاي هسته‌اي صلح‌آميز درصدد است تا رشد و پيشرفت خود را تضمين كند و حتما مانع‌تراشي بر سر اين راه را هرگزبرنخواهد تافت. ‌

* حمايت
روزنامه حمايت دريادداشت خود با عنوان "ضرورت تقويت گفتمان عالمانه در حيطه زن و خانواده" ‏آورده است:اواخر هفتۀ گذشته، سومين نشست انديشه هاي راهبردي با موضوع زن و خانواده در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامي برگزار شد. در اين نشست 4 ساعته، 10 مقاله كه گويا از ميان 188 مقالۀ رسيده به دبيرخانۀ نشست مزبور انتخاب شده بود، ارايه شده و نقد و نظرهايي توسط اهل نظر حاضر در جلسه انجام پذيرفت. همچنين مقام معظم رهبري، ديدگاه هاي خود را در خصوص موضوع جلسه بيان داشتند. اين گونه جلسات ارايه بحث علمي با عنوان انديشه هاي راهبردي، از سال قبل در حضور عالي‌ترين مقام كشور آغاز شده كه حكايت از دغدغۀ رهبر معظم انقلاب براي تحرك بخشي به بحث و گفت وگوي نخبگان و كارشناسان در خصوص موضوعات كلان جامعه دارد. لابه لاي رويدادهاي مختلف سياسي -اجتماعي كه هر روزه بخش عمده اي از اخبار را به خود اختصاص مي‌دهند، ممكن است خيلي از مخاطبان، توجه مناسبي به نشست مزبور، معمول نداشته باشند. حال آنكه هم اصل اين گونه نشست‌ها و هم موضوع آن شايستۀ تأمل جدي مي‌باشد و اصولاً يكي از فلسفه هاي برگزاري اين گونه نشست‌ها همين است كه محافل فكري مختلف از جمله رسانه ها به بررسي ابعاد موضوع بپردازند و فرايند گفتمان سازي عالمانه به نحو منطقي و با شتاب مناسب انجام پذيرد. عجالتاً چند نكته به شرح زير تقديم مي‌شود؛ اميد است مفيد واقع شود. نكتۀ اول، اينكه در جهان امروز به مدد غلبۀ رسانه اي كه كشورهاي غربي از آن برخوردارند، تلاش وسيعي صورت مي‌گيرد تا نوع نگرش اين كشورها به زن در همه نقاط جهان، الگو واقع شود.اين راهبرد آن گونه پيگيري شده و مي‌شود كه در بسياري از جوامع، سنت‌هاي فرهنگي شايسته در مورد زن و رعايت حرمت و جايگاه انساني او به تدريج به حاشيه رفته يا به كلي مضمحل شده است و به جاي آن، تقليد از الگوهاي صادراتي غرب، ملاك درستي و خوب بودن قرار گرفته است. در اين الگوي صادراتي مغرب زمين به سراسر جهان، چند عنصر بارز و برجسته هستند: اول اينكه زن اگر عريان باشد يا عرياني را برگزيند، متمدن و با فرهنگ و برخوردار از آزادي و حقوق انساني محسوب مي شود ولي به عكس، اگر پوشش و ابزار نشدن را برگزيند، در معرض اتهامات مختلفي از قبيل عقب‌ماندگي فكري، پذيرش تحميل‌هاي سنتي و عقيدتي، عدم بهره‌مندي از جنبه هاي زيباشناختي و مواردي از اين قبيل قرار مي‌گيرد. در همين چارچوب، مرتباً تبليغ مي‌شود آن گونه كه شاهد هستيم، وقتي يك فعال سياسي يا يك هنرمند سينما از كشوري كه پوشش را با استدلال و منطق فرهنگي - اعتقادي متقن پذيرفته‌اند، قدم به كشورهاي غربي خصوصاً مدعيان آزادي و دموكراسي مي‌گذارند، اولين خواسته اي كه با آن مواجه مي‌شوند تا متمدن و با كلاس تلقي شوند، همين است كه پوشش خود را برداريد و فرهنگ عرياني مورد نظر آنها را برگزينيد. در تمام فيلم هاي سينمايي و حتي انيميشن‌هاي توليدي براي كودكان، اين راهبرد فرهنگي غرب را مي‌توان مشاهده كرد كه هر روزه به سراسر جهان صادر مي‌شود و امروزه متأسفانه بسياري از مناطق مشرق زمين و حتي كشورهاي اسلامي را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. بسيار مهم است كه مباني استدلالي غرب در پذيرش و ترويج عرياني يا عدم پوشش مناسب زن و لوازم بعدي آن را درست بشناسيم و عالمانه نقد كنيم و آنگاه روشنگري عمومي انجام دهيم. در اين زمينه، پرسش‌هاي فني متعددي قابل طرح است كه نبايد پرسش‌ها را حذف كرد يا نادرست مطرح كرد يا در صدد سانسور آنها برآمد؛ بلكه شجاعانه بايد پرسش‌هاي فني مزبور را با هدف تبيين دقيق مباني استدلالي غرب و نقد جدي و عالمانۀ آنها مطرح كرد. در اين زمينه تا توليد فكر از اين زاويه صورت نگيرد فعاليت‌هاي تبليغي و رسانه اي مختلف دنياي رودرروي غرب، مخاطبان را تحت تأثير جدي خود قرار نمي‌دهد و اصل را بر اين بايد گذاشت كه همچنان افكار بسياري از مردم جهان از جمله جوانان كشور خود ما ، تحت تأثير تبليغات جذابي به نام آزادي و كرامت انساني و امثالهم غرب قرار مي‌گيرند.نكته دوم، اينكه سواي بحث‌هاي نظري مربوط به حقوق خانواده و نوع نگرش‌هاي متفاوتي كه در انديشه اسلامي با انديشه ديگر مكاتب وجود دارد، بسيار مهم است كه تصويري كارآمد از خانواده، مبتني بر الگوي اسلامي ارايه كنيم. تأمين اين كارآمدي به ده‌ها متغيير از جمله وضعيت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، اداري و حتي سياسي جامعه مربوط مي‌شود. اگر آمارهاي جوانان ازدواج نكرده، روزبه روز بيشتر شود، ا گر آمارهاي طلاق توسعه يابد، اگر خانواده‌ها پويايي و نشاط لازم را نداشته باشند، اگر خشونت و بي احترامي در خانواده‌ها زياد ديده شود، هر يك حكايت از عدم كارآمدي وضعيت موجود نظام خانواده در كشوررا خواهند داشت كه بطور دقيق بايد صورت مسأله هاي مربوطه را مورد شناسايي قرار داد و براي رفع علل و عوامل موجود وضعيت منفي چاره انديشي كرد. اين چاره انديشي ها به حوزه هاي مختلفي كه فقط حقوقي نيستند، مربوط مي‌شوند. بنابراين، مهم است كه در كنار تعريف‌هايي كه از خود و مباني ارزشي خود مي‌كنيم، بطورمدام نگاهي جدي به وضع عملي و عيني اطرافمان نيز داشته باشيم. مبادا از ديگران انتقاد كنيم ولي وضع عملي خانواده در جامعۀ خود ما دچار آسيب‌هاي مختلف باشد. نقد و ارزيابي وضع موجود و همفكري براي يافتن چارۀ مناسب در هر مورد، ضرورتي است كه نبايد از آن غافل شد.نكتۀ سوم، اينكه گاه ديده مي‌شود برخي از فعالان حوزۀ زن و خانواده در مباحث خود، نقدهايي ر





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن