واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: آيا بهتر نيست به جاي «مرگ» به «زندگي» بينديشيم
انسيه افسيه زاده
تولد و مرگ دو سر خطي به نام زندگي هستند؛ يكي آغاز مي كند و ديگري پايان مي بخشد، تعيين طول اين خط از اراده انسان خارج است و با شروع حركت روي اين خط، گريزي از نزديك شدن به پايان آن نيست، اما جدي بودن موضوع مرگ دليلي بر آن نيست كه انسان در طول حياتش، جذابيت و زيبايي هاي زندگي را فراموش كند و ذهن خود را به جاي «بهتر زيستن» درگير «چگونه مردن» سازد.
با وجود اين، مدتي است مجموعه هاي تلويزيوني و حتي فيلم هاي سينمايي طنين حزن آلود مرگ را براي بينندگان به صدا درآورده اند و تا آنجا پيش رفته اند كه در بسياري از اين فيلم ها همواره شاهد صحنه هايي از تشييع جنازه، گورستان، گريه و فغان دلخراش زنان و خانه هاي مزين به پارچه هاي سياه هستيم و جالب اينجا است كه اين صحنه ها حتي گريبان فيلم هاي طنزآميز را نيز گرفته است. چنان كه با مجموعه تلويزيوني كه براي پخش در شادترين روزهاي سال يعني عيد نوروز تهيه شده بود، تماشاگران با تصاوير تهيه شده به داخل گور مي روند تا فشار و تنگي قبر را بر جسم خود حس كنند.
بديهي است همه افراد در طول زندگي خود به ناچار طعم تلخ مرگ عزيزان و بستگان را مي چشند و اين خاطرات غم انگيز را به نحوي در دفتر زندگي شان ثبت مي كنند. پس چه نيازي به يادآوري مكرر اين صحنه ها در زماني است كه روح و جان آدمي به دنبال آرامش و اميد مي گردد؟، در اين بين اگر كسي عطاي سريال هاي تلويزيوني را به لقاي آن ببخشد و سينما را انتخاب كند، در آن هم رد پايي از مرگ را خواهد ديد. حتي اگر فيلم انتخابي اش، به اصطلاح خنده دار هم باشد. البته با قبول اين واقعيت كه آثار سينمايي و تلويزيوني هر جامعه يي، به نحوي بازتابي از زندگي واقعي افراد آن جامعه است، نمي توان منكر اين شد كه آثار تلويزيوني و سينمايي كشورمان نيز به نحوي متاثر از اين هستند كه انديشه مرگ در جامعه، ذهن انسان ها را بيشتر از زندگي به خود مشغول كرده است. حتي در پس دوندگي هاي روزمره و طاقت فرسا و از دست دادن لحظه هاي آني زندگي، حس موهومي اين انديشه را تشديد مي كند و نمونه بارز آن، كنار گذاشتن اندوخته يي هر چند ناچيز براي روزهاي واپسين زندگي است. نسل امروز با تمامي تكاپوي خود مي دود، اما نه به صرف تكافوي امروز خود، بلكه براي فردايي كه قرار است نسل به جا مانده از او در آسايش و رفاه زندگي كند و دريغ از اينكه نسل دل مرده و بي انگيزه آتي ماترك خود را شمارش مي كند. با وجود اين، جا دارد در چنين شرايطي، رسانه هاي گروهي با استفاده از ذوق و ظرافت هنري شان، سياهي مرگ را كمتر در معرض ديد مخاطبان شان قرار دهند و با بازتاب زيبايي هاي زندگي در آثارشان به كاهش تنش هاي رواني افراد جامعه و به ويژه جوانان بپردازند. البته شايد اخذ مجوز براي تهيه و پخش اين قبيل آثار رايج با دردسر كمتري همراه باشد، ولي با توجه به تاثير ابعاد اجتماعي و فردي چنين آثاري كه مروج انديشه يأس و سرخوردگي در جامعه هستند، لازم است متوليان و دست اندركاران امور فرهنگي و هنري كشورمان به تدبير و تفكر بيشتري در اين زمينه بپردازند. امروزه قريب به اتفاق متخصصان و پژوهشگران علوم اجتماعي بر اين عقيده اند كه جوامع برخوردار از بيشترين افراد بانشاط و سرزنده، همواره از بيشترين سرعت، انرژي و استعدادهاي بالقوه در مسير حركت به سوي توسعه و پيشرفت بهره مندند و سهم متوليان فرهنگي و هنرمندان را در ايجاد چنين بستري بسيار پراهميت مي دانند. آنان بر اين باورند كه در هر جامعه يي همان طور كه پزشكان وظيفه نجات و درمان جسم انسان ها را بر عهده دارند، هنرمندان نيز به همان نسبت موظف به پالايش روحي انسان ها هستند. بالطبع چنين پالايشي با خيره شدن به نقطه پايان زندگي و شراره هاي آن تحقق نمي پذيرد، بلكه تحقق آن در گرو كشف رمز و راز زيبايي زندگي و بيان خلاقانه و هنرمندانه آن در آثار هنري اعم از تلويزيوني و سينمايي است. به ويژه در اين زمينه، آثاري كه از تلويزيون به نمايش گذاشته مي شوند، به دليل فراگيري اين رسانه
- كه رسانه ملي نيز ناميده مي شود - از اهميت و جايگاه قابل توجهي برخوردارند و هنرمنداني كه در عرصه آن به توليد آ ثار و عرضه افكار خود اقدام مي ورزند، نقش و مسووليت سنگين تري در ايجاد نشاط اجتماعي بر دوش دارند. بديهي است با ايفاي اين نقش، افراد جامعه نيز در برخورد با مسائل و مشكلات روزمره شان، نگاهي همراه با خوشبيني و اميد به زندگي خواهند داشت و بر اين باور خواهند بود كه با تابش خورشيد زندگي، بايد از زيبايي هاي انوار آن بهره بجويند و زندگي شان را گرمي ببخشند. در غير اين صورت، جز يأس و حرمان و بحران هاي روحي و اجتماعي حاصلي ايجاد نخواهد شد. پس بهتر است به جاي «مرگ» به «زندگي» بينديشيم.
دوشنبه|ا|5|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]