واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: آداب و رسوم نوروز از ديروز تا امروز
با تغيير نسل ها اعتقادات و بسياري از آداب و رسوم ها هم عوض مي شود، اما با وجود چنين تفاوت هايي مردم هر ساله با انجام آداب رسوم كه از قديم بوده و امروزه تغييراتي كرده است به پيشواز مي روند تا عيد و تازه بودن سال جديد را به خانه هايشان بياورند.
باشگاه جواني برنا/فاطمه قره داغي_دوباره به ايام عيد نوروز نزديك مي شويم و باز هم اين رسوم هر ساله مربوط به شب عيد است كه خودنمايي ميكند.
آيين و رسومي كه سالها است ميان اقوام مختلف ايراني با شكل و شمايل متفاوت تثبيت شده است.كارهايي از قبيل خانه تكاني، شستوشوي وسايل و لوازم خانه، رسيدگي و تعمير خانه و خريد لباس شب عيد كه از واجبترين مرسومات ايام عيد نوروز به حساب مي آيند.
خريد پوشاك كه البته ميان كوچكترها بيشتر رواج دارد، جزو جذابترين و پرهزينهترين برنامههايي است كه بايد براي شب عيد انجام شود.
عيد نوروز در گذشته اي نه چندان دور، تنها به روز آغاز فروردين محدود نمي شد و به پيشواز رفتن آن شامل جزئيات و ريزه كاري هايي بود كه اين عيد را از اعياد ديگر متمايز مي كرد و رسيدن آن براي همه از پير و جوان، شادي آور بود.
در آن زمان تقريبا تمام كارهاي مربوط به عيد، توسط اعضاي خانواده انجام مي شد كه در بيشتر مواقع، همه در يك خانه زندگي مي كردند و دست به دست هم داده به خياطي و خانه تكاني، خريد و پخت و پز مي پرداختند، باغچه را صفا داده و گلكاري مي كردند و خلاصه با آغاز سال نو، همه با احساس رضايت از نتيجه كوشش هاي خود، پذيراي مهمانان شده و خود به ديدار فاميل مي رفتند و روزهاي خوشي را در كنار يكديگر مي گذراندند.
اسفندماه كه مي آمد، خانه تكاني شروع مي شد. آن زمان همه با اسپند، سراغ فروردين مي رفتند.پشت تمام پنجره هاي خانه ها، سبزه بود و گل شمعداني كه همه نشانه آمدن بهار بود. سمنو فروش ها توي كوچه ها راه مي رفتند و داد مي زدند و مشتري ها را خبردار مي كردند، فرش ها همان جا وسط كوچه ها با تشت و لگن شسته مي شد.
مردم موسيقي هاي فلكلور نوروز را زمزمه مي كردند. همه جا لامپ هاي رنگي روشن مي شد و چشمك مي زد. جلوي هر مغازه اي هم يك ظرف سبزه مي گذاشتند. تمام اين تصويرهاي نوروزي را مي توانيد توي همان حال و هواي «طهران» قديم تصور كنيد.
از آغاز ماه اسفند كم كم انديشه عيد نوروز موجب شادي و نگراني فقرا مي شد و در اين ميان اوضاع كسبه بازار از همه بهتر بود و فصل رونق بازار فرا رسيده بود. اولين كار كه زمان و دقت بيشتري لازم داشت تهيه رخت و لباس نو بود. البسه كودكان معمولا از رنگهاي شاد و زنده تهيه مي شد كه معمولا توسط خانم هاي خانه دوخته مي شد و كفش و كلاه تنها مواردي بودند كه از بازار خريداري مي شدند. خانم و آقا هم(در خانواده هاي متوسط) معمولا به نو كردن چند تكه اصلي لباس خود كه شامل چادر گل منگولي و روسري ، مي پرداختند و در صورت امكان البسه ديگر را شسته و رفو مي كردند، يقه ها را آهار مي زدند و خلاصه براي سال نو، نو نوار مي شدند.
فرا رسيدن عيد نوروز براي كودكان از حال و هوايي استثنايي برخوردار بود و اكثر آنان تنها در همين زمان صاحب يك دست لباس نو مي شدند و شايد يكي دو اسكناس تانخورده عيدي مي گرفتند و براي آن هزارتا نقشه مي كشيدند. ناگفته نماند كه در بيشتر موارد اين اسكناس ها به جيب والدين مي رفت و خرج گوشه اي از اجاره خانه يا يك مورد ضروري ديگري مي شد كه آنرا به بعد موكول كرده بودند.
هر چند كه تهيه لباس نو در بعضي از خانواده هاي بي بضاعت انجام نمي شد ولي رسم خانه تكاني، فقير و غني نمي شناخت و براي انجام شدن آن، تمام وسايل خانه بايد بيرون ريخته شده و تمام خانه شسته، جارو و گردگيري و دوبار چيده مي شد.
در همين خانه تكاني ها، دو كار مهم انجام مي گرفت، يكي دل كندن از لوازم و اسباب كهنه و شكسته بود كه پس از يك يا چند سال كار كردن و تعمير شدن، ديگر نفسهاي آخر را كشيده و تنها به درد دور انداختن مي خورد و همچنين تغيير و تحول شكل چيدن اثاث منزل كه با بيرون ريختن و دوباره چيدن، شكل تازه اي به خانه داده و موجب تنوع مي شد. خانه تكاني در آن روزها وقت بسياري مي گرفت زيرا از تكاندن فرش و گليم و قالي شروع مي شد و با صيقل دادن لوازم فلزي، شسته مي شد تا سال بعد كه روز از نو، روزي از نو و كسي براي تميز كردن خانه كارگر نمي گرفت بلكه تمامي كارها را خودشان انجام مي دادند.
بعد از خانه تكاني با اشتياق خاصي انداختن سبزه عيد در ظرف هاي خاص شروع مي شد،به اين ترتيب كه خانم خانه به تعداد جمعيت خانواده مشت مشت گندم يا عدس يا هر دانه سبز كردني ديگر را برداشته و در ظرفي سفالي مي ريخت، اين كار بايد طوري با دقت انجام مي شد كه از دستشان دانه اي به زمين نيافتد و در ضمن با هر مشت دانه بايد براي سلامتي، خوشي، سعادت و گشايش بخت و مال آن شخص دعا مي كردند، هر روز آب مي دادند تا سبز شده و براي هفت سين آماده شود و بعد با گلهاي پارچه اي تزيين كرده و سر سفره مي گذاشتند..
اين صحبتهاي مادر بزرگم است كه معمولا هر ساله با نزديك شدن به عيد برايم مي گويد تا افكارم را نسبت به خريد لباس هاي قيمت بالا تغيير دهد؛ سالها پيش درست زماني كه مادربزرگها و پدربزرگ هايمان در آستانه فرار سيدن ايام عيد بودند خانوادهها نقش اصلي را براي تدارك ديدن وسايل مورد نياز ايفا مي كردند.
آداب و رسومات مختلفي كه مردم در زمان گذشته از آنها پيروي مي كردند با گذشت زمان هنوز هم اين آداب انجام مي شود،البته كمرنگ تر اجرا مي شود. هنوز هم مردم خانه تكاني و خريد هاي شب عيد را انجام مي دهند اما به نوعي با گذشته تفاوت هايي را دارد كه شور و اشتياق را به گونه اي ديگر مي توان در آن ها ديد.
امروز كارهاي خانه تكاني بيشتر به عهده مادر است چرا كه فرزندان بيشتر مشغول تحصيل و پدر هم سر كار است.رسم و رسومات تا به حدي عوض شده است. اعضاي خانواده گرم زندگي و مشكلاتي هستند تا بتوانند تا پايان عيد با دست و پا كردن حقوقي بتوانند خريدي در حد كلان داشته باشند.
خريد ها آن چناني و خانه تكاني ها مثل قديم نيست و رسم عيد ديدني ها و مهماني رفتن ها عوض شده است.با تجملياتي شده همه چيز آداب و رسوم هم تغيير كرده است.بچه ها وقتي بزرگ مي شوند دوست دارند خودشان براي خريد عيد به بازار بروند و ميهماني ها فقط از گران بودن و بهتر بودن سخن مي گويند.
اما با وجود چنين تفاوت هايي مردم هر ساله با انجام آداب رسوم كه از قديم بوده و امروزه تغييراتي كرده است به پيشواز مي روند تا عيد و تازه بودن سال جديد را به خانه هايشان بياورند.
با گسترش نسل ها اعتقادات و بسياري از آداب و رسوم ها هم عوض مي شود . اما باز هم مردم با اشتياق به سراغ عيد نوروز مي روند، اعضاي خانواده با فرا رسيدن عيد و شكر و سپاس از خداوند از اين كه يك بار ديگر در يكي از سال هاي نو توانسته اند در كنار هم باشند،خوشحال اند و قدر آن را مي دانند.
***
دوشنبه|ا|5|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]