تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835028866
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد سردار جهانگير داييحامد تيمهاي حفاظت همواره از نزديكترين افراد به مقامات مسئول محسوب ميشوند و از اين جهت ناگفتههاي آنان مورد توجه قرار مي گيرد و زواياي رسمي و غير رسمي زندگي يك مسئول بيشتر نمايان ميشود. سرتيم رئيس جمهور از سال 84 تا 86 به بيان بخشهايي از اين زوايا پرداخته است. سردار جهانگير داييحامد از سال 84 به مدت دو سال مسئوليت تيم حفاظت رئيس جمهور را بر عهده داشت. از آنجايي كه وي در مقاطع و لحظههاي مختلف در كنار محمود احمدي نژاد بوده، از لحاظ تاريخي ميتواند شاهد خوبي بر مشي و عملكرد شخصي و مديريتي رئيس جمهور در طول دو سال اول رياست جمهوري باشد. در اين مصاحبه تلاش كرديم كه زياد سوال نپرسيم، بلكه با طرح هر سوال، بيشتر شنونده خاطرات و ناگفته ها باشيم. آنچه مي خوانيد، مشروح گفتگوي فارس با سردار داييحامد است كه در سالگرد سوم تير (انتخاب محمود احمدي نژاد با رياست جمهوري) انجام شده است تا به عنوان شواهدي در تاريخ ملت ايران ثبت شود: از سوم تير سال 84 كه آقاي احمدينژاد رئيس جمهور شد، مهمترين مسئله اي كه تيم حفاظت ايشان با آن مواجه بودند، چه بوده است؟ - وضعيت كاري ما نسبت به دوران 20 سال قبل خيلي متفاوت بود. شخصيت ها و مسئولاني كه در ساليان گذشته با آنها كار مي كرديم، با ما در تعامل بودند و ديدگاه هاي حفاظتي را رعايت مي كردند. مي دانيد كه حفاظت براي انجام كار خود چارچوب ها و قواعدي دارد كه بايد رعايت شود. ديدگاه مردمي آقاي احمدي نژاد با اين مسايل متفاوت بود و ما بايد از متن مردم با مردم در تعامل صددرصد بوديم كه هماكنون هم اين تلاشها در تيم حفاظت رئيس جمهور جريان دارد. ما هم در آن دوسال تمام سوابق كاري خود را گذاشتيم تا در آن شرايط كه سخت ترين شرايط كاري ما بود، بهترين عملكرد را داشته باشيم. بايد حفاظت را در دل مردم انجام مي داديم؛ جايي كه از همه اقشار هستند و ممكن است افرادي در آنها نفوذ كرده باشند. مثلا در استاديوم همه جور افراد براي تماشا مي آيند ولي بعضي تماشاگرنماها مي آيند و جمع را به هم ميزنند. در دل مردم هم چنين افرادي هستند و آسيب هاي اينچنيني وجود دارد كه بايد در عين حال كه كار قوي انجام مي داديم، روانشناسي هم ميكرديم تا افرادي كه تهديد محسوب مي شدند، شناسايي شوند. رييس جمهور ميگفت من ميخواهم در دل مردم باشم و مرا از مردم جدا نكنيد. دراينجا كار ما سختترين حالت را به خود مي گرفت؛ هم ميخواستيم حفاظت را انجام دهيم و هم ايشان از مردم جدا نشوند. شرايط سختي بود كه با لطف خدا و همت بچه ها كار به پيش رفت. به دهها استان و شهر و روستا سفر كرديم كه سخت ترين دوران كار ما در زمان رياست جمهوريها بود. از آشيانه جمهوري اسلامي كه پروازهاي سران از آنجا انجام مي شود، مي گفتند كه در 11 ماه، تعداد "سورتي" ماموريتهاي يگاني ما در دوران آقاي احمدي نژاد بيشتر از 8 سال رياست جمهوري آقاي خاتمي و نيز 6 ماه آخر دولت آقاي هاشمي بود. 6 ماه آخر دولت آقاي هاشمي به لحاظ كارها و پروژه هايي كه براي افتتاح مي رفت، بسيار زياد بود. پس حساب كنيد كه 11 ماه كار در اين دولت با دو دوره 8 ساله مقايسه ميشود. هر برنامه و پروژه اي كه ما انجام مي دهيم، خود يك عمليات است. در عمليات هاي جبهه و جنگ هم مي ديدم كه چقدر كار مي برد. اما سختترين دوره مسووليت نيروهاي حفاظت رئيس جمهور در اين دوره است. كار ما حدود 11 - 12 شب تمام ميشد و تازه بعضي شبها به منزل آقاي احمدي نژاد در ميدان 72 (نارمك) مي رفتيم كه در آنجا انبوهي از جمعيت منتظرند كه ايشان بيايد و به مشكلات آنها رسيدگي شود. آنجا هم دو سه ساعت مي ايستادند و به تك تك اين مراجعه كنندگان رسيدگي مي كردند و نامه ها را مي گرفتند؛ تازه حدود 2 شب كار تمام مي شد و ايشان براي استراحت به منزل مي رفتند و شايد يكي دو ساعت بيشتر استراحت نمي كردند و صبح زود ساعت 5 يا 6 هم بيرون مي رفتيم. يعني ما در 24 ساعت شايد بالغ بر 20- 21 ساعت كار ميكرديم و 2- 3 ساعت استراحت مي كرديم. تازه ما يكي دو ساعت استراحت ميكرديم اما نيروهاي ديگر تازه پستشان شروع مي شود. اين نشان دهنده حجم كاري بالاي آقاي احمدي نژاد است. من چون تقريبا با همه آقايان كار كردم و در دوره آقاي هاشمي هم بودم مي توانم بگويم كه پركارترين روزها و سخت ترين كارهاي نيروهاي حفاظتي در دوره آقاي احمدي نژاد بوده و هست. هر روز كار ايشان را مي شود با يك هفته كار آقايان به لحاظ حجم كار مقايسه كرد. ما مانده ايم كه اين همه توان را از كجا مي آورد. خواب ندارد، غذا ندارد؛ بچه ها را از پا مي اندازد. من خودم يكي از پركارترين افراد مجموعه بودم ولي نسبت به ايشان مانده بودم كه چه كنم. چون ايشان توان مضاعفي داشته و دارد كه اين چيزي جز عنايت خدا نيست. ما در استان ها و شهرهاي مختلف، خوراك و غذاي ايشان را مي ديديم، چون به هر حال كنترل مواد غذايي مقام مسئول همواره بر عهده نيروهاي حفاظتي است. ايشان يك سوم يا يك چهارم غذايي كه برايشان مي آورند را مي خوردند. گوشت و مرغ و اين جور چيزها هم نميخورد؛ به چند جهت، يكي به علت اينكه قشر مستضعف نميتوانند از اين چيزها بخورند. آقاي احمدي نژاد هميشه بحث هاي اخلاقي را خيلي رعايت كرده اند.مثلا اينكه حتما با وضو باشند. يك وقتي در فشار كار ميديديم كه ايشان از خستگي خوابش مي برد. اما بلافاصله مقداري آب ميخواست و حتي در هلي كوپتر وضو ميگرفت. يا وقتي كه در سفر استاني به محل مراسم مي رسيم، جدا از اينكه سريع نماز را مي خواندند، اگر ميزبان بگويد ابتدا غذا صرف كنيد و بعد به ميان مردم برويد، اين كار را نميكرد و بلافاصله به ميان مردم ميرفت چون اعتقاد دارد مردمي كه اينجا ايستاده اند ناهار نخورده اند و درست نيست ما غذا بخوريم. حتي وقتي سخنراني هم تمام مي شود، غذا نمي خورد و مي گفت مردم هنوز به خانه نرسيده اند و در بالگرد غذا ميخورد. پزشكان به ما اشاره ميكردند كه آقاي احمدي نژاد بايد بحث غذا و استراحت را رعايت كند چون فشار كار، ايشان را از پا مي اندازد. ما سعي مي كرديم به صورت غير مستقيم اين نكته را رعايت كنيم. در دوران رياست جمهوري دكتر احمدي نژاد كار نيروهاي حفاظت ايشان در شرايط سختي طي مي شود. ايشان به خاطر ديد مردمي و براي خدمتگذاري سر از پا نمي شناسد؛ من با بسياري از مسئولان كار كردم ولي به اين شكل كسي را ذوب در كار و خدمت نديدم. من همان نكتهاي كه آقاي بهشتي اشاره ميكردند و مي گفتند ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت را در آقاي احمدينژاد ديدم. چيزي كه در شعار و عمل شهيد بهشتي ديدم، در آقاي احمدي نژاد هم عملا ديدم كه در خدمت سر از پا نميشناسد. آقاي رئيس جمهور نسبت به ديدگاههاي آرماني حضرت امام (ره) خيلي پايبند هستند. تمام نكات ريزي كه حضرت امام ميگفتند ايشان عملياتي ميكنند و چيزي را از قلم نمياندازد و سعي ميكند تمام آن ديدگاه ها و نظرات مقام معظم رهبري را جامه عمل بپوشانند. به دليل همين پايبندي، رهبري از ايشان حمايت ويژهاي كردند. برخي احزاب و گروه هاي سياسي وقتي اين پركاري را ميبينند ميخواهند آن را زير سوال ببرند چون اين پركاري، آنها را زير سوال ميبرد. بعضي ها دنبال اين بودند كه بگويند حكومت با دين قابل جمع نيست اما تجربه اين دولت نشان ميدهد اين تجربه توسط فردي دين محور و ولايتمدار موفق است. از جزئيات سفرهاي استاني برايمان بگوييد كه در حاشيه اين سفرها چه اتفاقاتي رخ ميداد؟ - دكتر احمدي نژاد در استفاده از بيتالمال خيلي مقيد هستند و به مجموعه دولت و وزرا هم در اين زمينه سخت ميگيرند. بعضي اوقات به خود ما هم در حيطه كاري سخت ميگرفتند تا هزينهاي به بيتالمال وارد نشود. ما هم مجبور بوديم كه با حداقل امكانات امنيت را تامين كنيم. زماني كه ايشان براي يك سفر استاني وارد يك فرودگاه ميشود بسياري براي استقبال مي آيند. ايشان نظر داشت كه اين استقبال انجام نشود. در زمان برگشت از فرودگاه، كساني كه براي استقبال آمده بودند هر كس اتومبيلي آورده و طول ستون ما زياد ميشد. ايشان اتومبيل را نگه ميداشت و اعتراض ميكرد كه چرا اينهمه ماشين آمده اند؛ و از ما ميخواستند كه طول ستون را كوتاه كنيم. حتي سعي بر اين بود كه از خودرو جمعي استفاده شود تا هيات همراه كمتر از وسايل متفرقه استفاده كنند و اين كار توسط نيروهاي حفاظتي، عملياتي شد. يعني دقت و صرفه جويي حتي در چنين موقعيتي هم در نظر گرفته مي شود. در برخي سفرها از حسينيهها و نمازخانهها استفاده ميكرديم. وقتي وارد يك استان مي شديد و آقاي احمدي نژاد در ماشين مستقر ميشدند، در اتومبيل چه فضايي حاكم بود. رئيس جمهور چه ميگفت؟ - گاهي در حين حركت ميگفتند بايستيد تا نامه مردم را بگيريم كه ما ميگفتيم ادامه حركت بدهيد، ما خودمان ميگيريم. چون به هر حال بحثهاي امنيتي مطرح ميشود. اما در اكثر اوقات ميايستند تا نامه را بگيرند و مشكل را رسيدگي ميكنند؛ ما هم بلافاصله تمهيدات امنيتي را در نظر ميگيريم. يك بار با اتومبيل در خيابان وليعصر در حال حركت بوديم كه يك راننده تاكسي ما را ديد و صدا زد: آقاي احمدينژاد! ؛ گفتند كه بايستيد ببينيم چه كار دارد. ما هم ايستاديم و دكتر پياده شده و با راننده تاكسي و مسافران صحبت كرد، بعد ادامه مسير داديم. از اين اتفاق ها زياد ميافتد. ايشان همواره سعي دارد كه شرايط عادي جامعه را در نظر بگيرد. هنوز پژوي قديمي را دارد كه هر وقت خراب بشود، به تعميرگاه مي برند. ترددهايشان اوايل كار بيشتر بود البته ما سعي ميكرديم با حفظ ديدگاه مردمي ايشان، كار خود را انجام دهيم اما به هر حال بحثهاي امنيتي را رعايت ميكرديم چون معمولا در همين فضاهاي عادي ضربهها وارد ميشود. در حد مقدور از ترمينال عادي و پروازهاي عادي استفاده ميكردند. آقاي احمدي نژاد هنوز هم غذايش را از خانه ميآورد. ما اگر حتي ميوهاي ميخريم، اگر از بودجه دولتي باشد، استفاده نميكند. اگر بگوييم ما خريديم، چون با هم حساب كتاب داريم قبول ميكند. آنقدر رعايت ميكند كه يك لقمه شبههناك هم وارد زندگياش نشود. آيا شده در موقعيت و اتومبيلي غير از آنچه كه شما پيشبيني كرده بوديد، استفاده كنند؟ - بله. اتفاق افتاده. البته حفاظت، همه ماشينهايي كه رئيس جمهور استفاده ميكند را چك ميكند. ايشان يكبار در محلي كه فكر كنم در كنار يك سد بود، در ماشين پليس نشستند تا از آمپليفاير استفاده كنند و با مردمي كه در اطرف محل جمع شده بودند، صحبت كنند. در هرجا اگر افرادي بيايند، حتي اگر تعداد اندكي باشند، ميايستد و احوال پرسي ميكند و با آنها صحبت ميكند. در طول سفرهاي استاني گاهي ما در طول مسيرهايي كه زميني مي رفتيم، روستاهايي بود كه مردم روستا تجمع ميكردند. توقف ميكرد و بالاي ماشين ميايستاد و با مردم صحبت ميكرد. اينها در مسايل حفاظتي خيلي نامتعارف است اما به جهت روحيه خاص ايشان شرايط ما هم سخت ميشود. البته سعي ما هم اين بوده كه به صورت غير مستقيم كارهايمان را انجام دهيم. خيليها فكر ميكنند كه فضايي عادي است و حفاظت ايشان رعايت نميشود اما اينطور نيست بلكه نيروهاي حفاظت به صورت غير محسوس كار خودشان را انجام ميدهند. در سفر به اصفهان، دكتر اشاره كرده بودند كه چرا مغازه هاي ميدان نقش جهان بسته است؟ گفتند حفاظت گفته است. ما گفتيم كه اصلا ما نگفتيم چون با توجه به ديدگاه هاي شما كه مي گوييد جايي را تعطيل نكنيد ما هم جايي را تعطيل نكرديم. ايشان گفتند بررسي كنيد چون ميگويند حفاظت گفته است. گفتيم چنين نيست ما كل ميدان را در اختيار گرفتيم و كل ميدان و مغازه ها را داده ايم چك كرده اند و مجموعه مغازه ها را هم قبل از ورود به ميدان گيت (دستگاه چك) گذاشتيم حالا مغازه ها به دليل فشار جمعيت و يا براي حضور در مراسم تعطيل كرده اند، ربطي به ما ندارد. ما حتي آقاي فرماندار را آورديم براي آقاي دكتر توضيح دادند كه چنين نبوده است. حجم كار ما زياد شده بود اما مغازه ها را چك كرده بوديم كه مردم هم دچار ضرر و زيان نشوند. يكي از ديدگاه هاي آقاي احمدي نژاد همين بحث مردمي بودن است كه به سرعت در قبال تضييع حقوق مردم جبهه مي گيرند و ناراحت ميشوند كه حق و حقوقي از مردم ضايع نشود. در مسير كه مردم در مقابل و اطراف ماشين ازدحام ميكردند، محافظ ها بايد مسير را باز كنند. اتفاقات خاصي دراين شرايط ايجاد نميشد؟ - سختترين شرايط ما در بدو ورود به استانها بود كه استقبالهاي مردمي در طول مسير از طرفي خيلي با شكوه است. كار به اندازه اي سخت بود كه وقتي بعد از عبور از استقبال مردمي وارد استاديوم ميشديم، اصطلاحا ميگفتيم كمر كار شكسته شد چون سختترين شرايط ما مسير فرودگاه تا استاديوم بود كه جمعيت هم مشتاق هستند و همه ميخواهند به نوعي با حرف يا نامه مشكلات خود را به گوش رييس جمهور برسانند. چون مردم آقاي احمدي نژاد را يك رييس جمهور مردمي و حامي مستضعفان ميدانند، ميخواهند كارشان را از طريق ايشان دنبال كنند. اينها دست به دست هم ميدهد و وضعيتي سخت را براي نيروهاي حفاظت به لحاظ جمعيت ايجاد ميكند كه كنترل و نظم دهي خيلي دشوار ميشود. در عين حال كه ما نيروهايمان را در طول مسير و كنار ماشين و محل هاي مورد نياز داريم، مراقب هستيم كه به وجهه مردمي رييس جمهور هم لطمهاي نخورد. در طول مسير مردم ميِآيند و استقبال ميكنند، نامههايشان را ميدهند و حتي مشكلاتشان را به رييس جمهور ميگويند. ايشان هم گوش مي كردند و به راننده ميگفتند آرامتر برو تا ببينم مردم چه ميگويند. اين كار ما را بسيار سخت ميكرد و ديوارهاي از مردم در جلوي ماشين ايجاد ميكرد. شايد بتوانم بگويم كه يك استقبال مردمي از رييس جمهور، به اندازه 5 روز انرژي نيروهاي حفاظت را مي گيرد؛ اما رئيس جمهور حتما ميخواهد با مردم صحبت كند و نامه هايشان را بگيرد. حتي گاهي ميگفت فلان فرد كه در مسير استقبال ديدم را بياوريد تا در استاديوم ببينم. مثلا ميگفت لباسش اين رنگي است يا سن و سالش اينقدر است. ما هم به ماشين بعدي ميگفتيم كه او را بياورد كه در آن شلوغي پيدا كردن يك فرد، كار سختي بود. وقتي به استاديوم ميرسيديم ميگفت فلاني كجاست؟ ما هم مجبور بوديم هرجور شده آن فرد را پيدا كنيم و بياوريم؛ از اين دست مسايل بسيار اتفاق افتاده است و ما هم با رعايت تمهيدات امنيتي اين كار را ميكرديم. در اين ميان از اقشار مختلف، زن، مرد، دختر، پسر، پير، جوان و جانباز داشتهايم. رئيس جمهور در طول مسير وقتي در بالگرد قرار ميگرفتند چه كاري ميكردند و چه حرفهايي ميزدند؟ - در طول مسير گاهي از خستگي خوابشان ميبرد اما معمولا نامهها را ميخواندند. گاهي از همان بالا كه در حال پرواز بوديم، اشاره ميكردند كه چرا مسيرها را از دور بسته ايد و مردم پياده ميآيند. در عين حال ما مي گفتيم اگر فضاي كنترلي را به جمعيت ندهيم اتفاقات ناگواري ممكن است رخ دهد. مثلا ممكن است يك ماشين منفجر شود و اگر در آن جمعيت چنين اتفاقي رخ دهد ما چه ميتوانيم انجام دهيم؟ يا اصلا اگر حوادث غير مترقبه رخ دهد، چطور خروج جمعيت امكان پذير است؟ به هر حال حفاظت ناچار است حاشيه امني را به مراسم بدهد. در عين حال ايشان از بالا كه نگاه ميكرد ميگفت راه را براي مردم باز كنيد و بگذاريد مردم بيايند. در اين ميان همه فشارها بر روي تيم حفاظت است. هم در زمان نشستن پرواز و هم بلند شدن به ما ايراد ميگرفتند. ايشان ميخواهد حتي با كوچكترين چيز هم مردم اذيت نشوند. عشق به مردم در همه كارهاي ايشان وجود دارد. وقتي به نيروهاي محافظ ميگويند راهها را باز كنيد ما مجبور ميشديم بگوييم كه با رعايت نكات امنيتي راه را سريعتر باز كنند. وقتي هليكوپتر از زمين بلند ميشود، در آنجا خاك بلند ميشود. براي همين هم آقاي احمدي نژاد به ما ايراد ميگرفتند كه سريع آب بپاشيد تا مردم اذيت نشوند. آقاي رئيس جمهور در بالگرد تا جايي كه ميتوانند نامههاي مردم را ميخوانند و رسيدگي ميكنند و مقدمات را براي سخنراني بعدي فراهم ميكنند. در طول مسير هم با توجه به اينكه استاندار و امام جمعه، همراه هستند، مشكلات آن شهرها را مطرح ميكنند و دكتر بررسي ميكند كه مشكلات چيست و پروژهها و موارد مهم را پيگيري ميكنند و حتي گاهي از آنها بازخواست ميكنند. جالب است بدانيد قبل از اينكه رئيس جمهور به يك استان برود، استاندارها از يكديگر وضعيت را جويا ميشوند. چون ميدانند كه دكتر با كسي شوخي ندارد و بسيار محكم و جدي مسايل را دنبال ميكند. بد نبود تعدادي از پروژههاي آقاي غرقي در سيستم جمع آوري نامه ها و ارتباطات مردمي را ببينيد. يك بار كه با دكتر رفتيم آنجا، ديدم كه چقدر زحمت ميكشند و قوي عمل ميكنند. يكي از مسايلي كه گاهي از آن احساس ناراحتي ميكنم اين است كه چرا گاهي دستورات رئيس جمهور بر روي نامه هاي مردمي انجام نميشود. بخشي برميگردد به صحبت اولم كه وقتي حكومت ديني به اين خوبي جلو ميآيد، برخي ميخواهند آن را زمين بزنند و عناد ميكنند. نميخواهم كسي را از دولت قبل زير سوال ببرم اما حتي افرادي كه رييس جمهور دستور مستقيم و موكد داده اما نامه بعد از چند وقت دور خورده و كاري در سطوح مياني انجام نشده است. ايشان راس را انتخاب كرده اما هنوز در بدنه و مديران مياني تغيير و تحولي نشده و پيكره و كارمندان دولت با دولتها عوض نميشوند و چون طيف افكار برخي بر اينها تاثيرگذار است باعث ميشود كه كار خيلي قوي پيش نرود. به نظر من كارها با ترمز جلو ميرود و به خاطر همين زمان ميبرد. اگر اين روحيهاي كه در راس است در بدنه هم بود ميشود به جرات قسم خورد مشكلات جامعه ما خيلي زود حل ميشد. نوع واكنش رييس جمهور هنگام مواجهه با برخي كارشكنيها، به چه صورت بود؟ - در چنين مواقعي رئيس جمهور سريع برافروخته ميشد و واكنش نشان ميداد، حتي محافظان مثلا ميگفتند الان كسي دور و بر دكتر نرود. از لحاظ روحي به هم ميريزد، اين جريانات خيلي دكتر احمدي نژاد را اذيت ميكند. يكي از روزهايي كه به ميدان 72 در نارمك ميرفتيم. روز تعطيلي بود و آقاي دكتر به منزلشان رفته بودند. ما منزل قبلي زياد ميرود البته نه منظم بلكه متغير. به خاطر اينكه دكتر آن فضا را از دست ندهد، ميروند. يك خانم مسن از شاهرود از خانه سالمندان آمده بود. كسي را نداشت خودش را به آنجا رسانده بود و ميگفت من ميخواهم رييس جمهور را ببينم اسمشان "مادر جواهر" بود. گفتم چه كار داريد و كارتان چيست؟ ميگفت ميخواهم خود رئيس جمهور را ببينم و با ايشان صحبت كنم، گفتم نميشود كه هر كسي تك تك بخواهد رييس جمهور را ببيند. ميدانيد چقدر زمان ميبرد؟ ايشان بايد كارهاي كلان را رسيدگي كنند. به هر حال اصرار ميكرد كه ميخواهد رييس جمهور را ببيند. گفتيم بايستيد شايد قسمت شد و بيرون آمدند و شما را ديدند. چون آنجا كه ميرويم معمولا ساعتي را بيرون ميآيند و به كارهاي مردم رسيدگي ميكنند. آمدند و گفتيم كه آقاي دكتر اين خانم از شاهرود آمده شما راببيند. گفت: چه كار دارد؟ گفتم: نميدانم ميخواهد خودتان را ببيند. بالاخره جلو آمد و دكتر را ديد. دكتر گفت: بفرماييد حاج خانم چه كار داريد؟ گفت: هيچي فقط ميخواهم ببينمتان. گفت خوب حالا ديديد. گفت نه ميخواهم جايي بنشينيم و با هم صحبت كنيم. ديديم مشكل دو تا شد. خلاصه دو تا صندلي پيدا كرديم و توي كوچه نشستند و شروع كردند به صحبت كردن. مشكلات خانه سالمندان را مطرح كرد. دكتر سفارش كردند كه به مشكلاتشان رسيدگي شود و برايشان بليط برگشت بگيرند. از كجا متوجه ميشوند كه دكتر به آن محل ميرود با توجه به اينكه ميگوييد زمانش متغير است؟ - مردم از صبح كه از خانه بيرون ميآيند، مراقب تغيير و تحولات كوچه هستند كه ببينند خبري هست يا نه. چون محله است به گوش همديگر هم ميرسانند. اصلا چون آنجا محله دكتر احمدي نژاد است، كساني كه مسيرشان آن طرف است هم متوجه خانه دكتر هستند تا ببينند چه زماني مي آيد يا مي رود. به همين دليل مطلع ميشوند. درباره ديدارهاي سرزده دكتر بفرماييد. چه مواردي بوده كه بدون برنامه قبلي آقاي احمدي نژاد به جايي رفته باشد؟ - ديدار از دانشگاه امام صادق(ع) از ديدارهاي سرزده بود. باران شديدي مي آمد و دكتر خيس شده بود. چتر گرفتيم كه بيشتر خيس نشود اما چون ديد بقيه خيس شدند، به لحاظ اخلاقي قبول نكرد كه چتر بگيريم. حتي چفيه داديم كه خشك كنند، قبول نكرد. به همراه رئيس جمهور، بعضي اوقات به صورت سرزده به ديدار خانواده شهدا ميرويم و بازديدهاي اعلام نشده داريم. ديدارهاي از قبل تعيين نشده مانند عيادت در بيمارستان و بازديد اقوام هم داريم. بازديد از وزارتخانه ها هم داشته ايم كه اصلا خبري از آن منتشر نشده است. ما در ديد و بازديدهاي عيد نوروز هم همراه ايشان رفتيم كه به خانه همسايهها هم ميروند. ما هم خيلي غير محسوس تمهديدات را در نظر ميگرفتيم. يكي دوبار هم بازديد سرزده از كهريزك داشتيم. عموما هم جاهايي كه وضعيت خاصي دارد و كمتر توجه به آنها ميشود را آقاي دكتر بيشتر توجه ميكند و خود را موظف ميداند سر بزند. بازديدي از بيمارستان كودكان و بازديد از اردوهاي ورزشي كه قرار است به مسابقات اعزام شوند از اين دست است. دكتر احمدي نژاد ورزش هم ميكند؟ - بله. اما ديگر كار آنقدر زياد است كه جاي ورزش را ميگيرد. البته خودش قبلا فوتبال بازي ميكرد. يكي دو تا از دوستانش در محله به ديدنش آمده بودند و ميگفتند ما با حاج محمود رفيق بوديم و با هم فوتبال بازي ميكرديم كه دريبلزني خوبي هم داشت. احساس رييس جمهور را نسبت به رهبري چطور ديديد؟ به خصوص تعدد ديدارها به چه صورت است و حالات ايشان قبل و بعد از ديدار به چه صورت بوده؟ - يكي دو جا در هنگام ديدار بوديم. يكي از صحنه هاي جالب، كه تلويزيون هم به تصوير كشيده بود زماني بود كه ايشان حكم تنفيذ را ميگرفت و حال و هواي خاصي داشت. از نكات جالب اين است كه وقتي آقاي احمدي نژاد به ديدار رهبري ميرود، با تمام فشارهايي كه هست، وقتي برميگردد روحيه بسيار خوبي دارد به طوري كه ما ميگوييم هر كاري داريم بايد همين الان بگوييم و نتيجه بگيريم. علاقهمندي ايشان به رهبري به گونهاي است كه وقتي در اولين ماموريتها به استان خراسان ميرفتيم در هواپيما با بچهها صحبت ميكردند و ميگفتند ما خوشحاليم كه بعد از مدتي توانسيتم يك خاكريز جلوي رهبري بزنيم تا هر چه تير و تركش است به ما بخورد؛ عشق و علاقه دكتر احمدي نژاد به رهبري بسيار زياد است. ما خودمان هم دو بار خدمت مقام معظم رهبري رسيديم از آقاي احمدي نژاد گله كرديم كه ايشان مسايل مربوط به حفاظت و امنيت را رعايت نميكند و از هيچ كس حرف شنوي نميكند غير از شما. در يكي از موارد، دكتر احمدي نژاد هم نبود. آقا پرسيدند چطور؟ گفتم من مسئوليت حفاظت ايشان را دارم اما ايشان در تعامل نيست و يك مقدار كار را براي ما سخت ميكند. گفتند خدا به شما صبر بدهد، كارتان سخت است، من به ايشان تذكر ميدهم كه رعايت كنند. كه آقا از طرف خودشان يكي دو بار تذكر دادند. يك بار ديگر هم نزد خود دكتر احمدي نژاد، غير مستقيم گله خود را با آقا مطرح كرديم كه آقاي احمدي نژاد همانجا چشم غرهاي به ما رفتند. در اوايل كار كار سخت بود، تا اينكه دكتر را مقداري در مسير كاريمان آورديم. ايشان آنقدر برخورد صريحي با ما براي يك ماشين اضافه كردن داشتند، كه مردمي كه دور و بر ايشان را مي گرفتند و نامه داشتند، وقتي دكتر مي رفت، ميگفتند ما اگر جاي شما بوديم ميرفتيم، اينطوري كه نميتوانيد كار كنيد. آقاي احمدي نژاد فردي مقيد و معتقد است. با تمام سختيهاي كه وجود دارد، نماز اول وقتشان ترك نميشود. مثلا گاهي كار دولت تا ساعت 2 و 3 نيمه شب ادامه پيدا ميكرد، اما ايشان تا نماز صبح بيدار ميماندند و كارها را انجام ميدادند كه نمازشان قضا نشود. و يا در فشارهاي كاري نماز اول وقت را فراموش نميكند. آقاي احمدينژاد در تقيد و تعهد و ولايتمداري زبانزد است. ممكن است چيزي در كلام گفته شود اما ما اين را به عينه ديديم و لمس كرديم. هر كس اين حالات را ببيند به عنوان مثال زبانزدش خواهد كرد. تمام سعي نيروهاي حفاظت بر اين بوده و هست كه تمام فشارهاي منفي كه به دكتر احمدي نژاد وارد ميشود را بگيرند تا ايشان با آرامش بيشتر و فكر باز بتوانند براي كشور و نظام كار كنند. به خاطر ملاحظات و ديدگاههايي كه آقاي دكتر دارد، اين دشواري وجود دارد وگرنه آقاي احمدي نژاد يك انسان باصفا، با مرام، بامحبت، با ايمان، معتقد و باتقوا است و كار كردن با ايشان افتخار است؛ سختي كار به خاطر ديدگاههاي ايشان و حجم كار بالاست. مواردي بوده كه خودتان يا نيروهايتان آسيب جسمي ببينند؟ - خود من كه در طول آن مدت ديسك كمر گرفتم. در برنامهها و ماموريتها هم پنج يا شش نفر از نيروها آسيب جدي ديدند و دو بار پا و دست شكست اما با طول درمانهاي يك ماهه توانستيم بچهها را دوباره وارد كار كنيم. مثلا در سفر گيلان، در محور رودبار به رشت، علي رغم اينكه دو ماشين پليس مسير را باز مي كردند، يك پرايد در اتوبان آمد و به پشت ماشين شماره سه اسكورت خورد. درآنجا اگر بچه ها ايثار نمي كردند پرايد و مسافرهايش از بين مي رفتند اما نيروهاي ما از خودگذشتگي نشان دادند و طوري عمل كردند كه ماشين چپ كرد و به جاي سرنشينان پرايد، نيروهاي ما آسيب ديدند. ما آسيب هاي زيادي در جريان كار داشتيم. از جمله فشارهاي جمعيت و كار؛ اما بچه هاي ما از نظر قدرت بدني و بدنسازي حرف اول را ميزنند و بعضا قهرمان كشوري داريم اما به هر حال آسيب مي بينند. برخي ها گاهي اينگونه القا مي كنند كه تيم حفاظت رييس جمهور آسيب پذير است. نظرتان چيست؟ واقعيت حادثه اي كه در سيستان و بلوچستان اتفاق افتاد و در آن شهيد حجت گرمابدري به دست اشرار به شهادت رسيد، چه بود؟ - در سيستان و بلوچستان يكي از نيروهاي ما يعني شهيد گرمابدري به شهادت رسيد و يكي از نيروها هم از ناحيه دست مجروح شد. اينها پيشرو بودند و در ستون اسكورت نبودند. نيروي انتظامي در جلسات تامين استان اعلام كرده بود كه تامين مسيرها برقرار شده است. ما وقتي وارد يك استان مي شويم منطقه را قرمز مي كنيم يعني همه جا در حيطه حفاظتي و مسايل امنيتي قرار مي گيرد و همه جا نيروهاي نظامي انتظامي و سپاه و اطلاعات بر اساس وظايف محوله عمل مي كنند. در سيستان و بلوچستان هم كارها انجام شده بود اما احتمال مي داديم كه از گوشه اي اشرار وارد شوند و شرارت كنند. البته آنها هم زياد بي گدار به آب نمي زنند، وقتي مي بينند منطقه قرمز مي شود وارد نمي شوند و وقتي كه اوضاع آرام شد، كار خود را دنبال مي كنند. اما زماني موقعيت هايي پيش مي آيد كه به آن "ترور كور" مي گويند. در اين مورد هم اشرار توري انداخته بودند تا ببينند چه گيرشان مي آيد. برايشان مهم نبود كه محافظ رييس جمهور است يا كس ديگر. اشرار در آن شب حمله اي كردند و شهيد گرمابدري هم با آنها درگير شد. در آن شرايط و در شب كمتر كسي ريسك مي كند كه با افراد مسلحي كه معلوم نيست چند نفرند درگير شود. اما اين جسارت و شهامت در نيروهاي ما بود و درگير شدند و وقتي اشرار اقدام به رگبار و تيراندازي كردند، حجت گرمابدري به شهادت رسيد و يكي ديگر از نيروها براي اينكه براي خود جانپناهي بگيرد، به دره اي سقوط كرد و از تيررس اشرار دور ماند و فقط مجروح شد. البته اين ماجرا مراحل ديگري هم دارد كه شايد بعد از دوره رياست جمهوري اين موضوع را خيلي بازتر بشود بيان كرد. نيروي انتظامي سالها دنبال پاكسازي و دستگيري اين اشرار بوده اند و اين جسارت نيروهاي ما را مي رساند كه چنين عملياتي را انجام دادند، ولي اينكه عنوان شود رييس جمهور و يا كاروان رييس جمهور مورد هدف قرار گرفت، درست نيست. تهديد عليه رييس جمهور مدام وجود دارد؛ يكي از طرف اسراييل و آمريكا است كه علنا اعلام مي كنند و ديگر اينكه تهديدات ديگري هم عليه ايشان بوده كه خنثي شده است؛ همينقدر كه رييس جمهور محبوبيت دارد همانقدر دشمن هم دارد كه به دنبال حذف ايشان هستند. فعلا كه با لطف خدا و شجاعت نيروهاي حفاظت، مشكلات پشت سر گذاشته شده است. گاهي حتي خطر و تهديد به گونهاي بود كه احساس مي كرديم بايد نزديكتر به رييس جمهور باشيم. ماندگارترين لحظه هايي كه با رييس جمهور براي شما رقم خورده چه لحظاتي بوده است؟ - نقطه نظرها و ديدگاه هاي ايشان براي ما از همه ماندگارتر است. مثلا اينكه در نماز جمعه در دل مردم مي روند و به مشكلات و شكايات مردم رسيدگي مي كنند كه هنوز هم همينطور است. ديگري ديدار خانواده شهدا بود كه همچنان ادامه دارد. و يكي شركت در هيات هاي مذهبي. حضور ايشان درهيات هاي مذهبي چگونه بود؟ چه حاشيه هايي داشت؟ -ايشان به خاطر مقيد بودنشان و به دليلي اعتقاد و ارادتشان به ائمه معصومين مي خواهند كه در هيات ها و دسته ها و مراسم هاي اينچنيني شركت كنند و حتي هيات هاي محلي هم دارند. حتي در بين راه عزيمت به هيات، ايشان خود را آماده مي كردند. براي هيات رزمندگان اسلام عنايت خاصي دارند و در مراسم حاج منصور، محمود كريمي، سعيد حداديان و برخي مداحان ديگر شركت ميكنند و مي خواهند به همه هيات ها سر بزنند. رويكرد رئيس جمهور نسبت به خبرنگاران را در مدت ماموريتتان چگونه ديديد؟ - دكتر احمدي نژاد خيلي نسبت به بچه هاي گروه خبري اعم از عكاس و فيلمبردار و خبرنگار عنايت خاصي دارد. همواره هم تاكيد داشته كه نيروهاي حفاظت با خبرنگاران تعامل كنند و كمك كار باشند. ديد ما هم اين بود كه اين قشر كه در حاشيه هستند و كار ميكنند و اطلاع رساني مي كنند بايد مورد توجه قرارگيرند و فكر مي كنم كه در اين دوره نسبت به دوره هاي قبل با توجه به صحبت هايي كه با بچه هاي قديمي هم داشتيم، وضعيت بهتر است و اين تعامل در بهترين شكل خود است. ما هم به بچه هاي حفاظت هميشه توصيه مي كرديم كه بچه هاي گروه خبري معتمد هستند و با آنها تعامل داشته باشيد و مي بينيم كه رابطه بسيار خوبي دارند. بعضي اوقات موقع مصاحبه طناب كشي مي كردند و به نوعي خط قرمز مي كشيدند اما آقاي احمدي نژاد ميگفت كه اين خط قرمزها را بشكنيد و الان اصلا اين مسايل نيست و سعي شد هر امكاني براي كار كردن بهتر دوستان خبرنگار فراهم باشد. هر چيزي كه براي شناسايي گروه خبري لازم بوده، تدبير شد، مانند كارت و كاور ؛ و سعي كرديم كار خبرنگاران خيلي سخت نشود و شرايط لازم را فراهم كنيم. دكتر هم تاكيد داشتند كه به خبرنگاران احترام گذاشته شود و در پايان مصاحبه ها ميديديم كه با بچه ها عكس ميگيرند و گپ مي زنند. در سفرهاي خارجي چه خبرهايي هست؟ خاطراتي از حاشيه هاي آن به ياد داريد؟ - رايس، وزير خارجه آمريكا وقتي به جايي مي رود، صدها نيرو با خودش براي حفاظت مي برد و يا بوش هزاران نيرو با خود مي برد. اما ما با كمترين امكانات و نيرو ماموريت را انجام مي دهيم و دكتر احمدي نژاد به همين مقدار هم ايراد مي گيرد. و همين باعث مي شود در ماموريت هاي خارجي نيروهاي حفاظتي كشورهاي ديگر از نيروهاي ما كار ياد بگيرند و نوع كار محافظان ايراني همه چيز را تحت الشاع قرار مي دهد. يكي از نيروهاي پيشرو ما كه در يكي از كشورها رفته بود درخواست كرده بودند كه بماند و براي نيروهاي آنها آموزش بدهد. اين دولت سعي مي كند حتي در سفرهاي خارجي و در هر شرايطي صرفه جويي كند. دكتر احمدي نژاد حتي در گروه هاي پروازي هم همين روال را اعمال كرده است. ما ميگفتيم بگذاريد اينها حداقل استراحت كنند اما ميديديم كه در يك روز به 2 كشور سفر مي كند. وقتي هم كه به يك كشور ميرسيديم، ميگفتند برنامه چه شد؟ مي گفتيم مثلا دو ساعت استراحت داريم، ميگفتند استراحت لازم نيست. حتي وقتي ما به كشور ميزبان مي رسيديم مثلا از لحاظ تغيير ساعت اينجا شب بود و آنجا روز؛ و سيستم جسمي و خواب به هم مي ريخت ولي در همان شرايط هم برنامه ها را به صورت فشرده مي گذاشتند و حتي سعي ميكردند كه براي برگشت برنامهريزي كنند كه قبل از ساعت 12 برسيم كه يك روز به برنامه سفر اضافه نشود و هزينه ارزي از بيت المال كم نشود. ما مي گفتيم اين سفري كه شما در يك روز و نيم رفتيد را قبلا شش روزه مي رفتند. در سفر سال 85 به سازمان ملل هم شما همراه آقاي رئيس جمهور بوديد. آنجا چه ديديد؟ به خصوص نوع نگرش افراد در آنجا نسبت به رييس جمهور، گروه همراه و صحبت هاي رييس جمهوري چگونه بود؟ - در سازمان ملل اتفاقات زيادي رخ داد. مخصوصا در اولين حضورشان. اولا تهديداتي از سوي منافقين، سلطنت طلب ها و معاندين و يا حتي گروه هايي كه در آمريكا ممكن بود از سوي صهيونيست ها تحريك شوند، پيش بيني مي شد. وقتي وارد مجموعه سازمان ملل مي شديم همه نگاهها به سمت آقاي احمدي نژاد بود در حالي كه براي سايرين چنين نبود. در ملاقاتي كه دكتر احمدي نژاد در حاشيه اجلاس سازمان ملل با آقاي پوتين داشت، وقتي كه آقاي دكتر بيرون آمد، فضاي بيرون سالن از عكاسان و خبرنگاران بسته شده بود. به طوري كه پليسي كه با ما در داخل سازمان ملل همراهي مي كرد، شروع به داد و بيداد كرد كه مسير را باز كنيد. دكتر به آن پليس گفت: آرام باش چيزي نيست! در سازمان ملل نشان داده شد كه رييس جمهور ايران از روساي جمهور ديگر كشورها يك سر و گردن بالاتر بود. تمام توجهات به سمت ايران بود؛ در رفت و آمدها و ملاقات هاي جانبي هم همه به دنبال ايران بودند و حضور هيات ايراني در سازمان ملل، بسيار پرشكوه و با جلوه خاصي بود كه تمام توجهات جهاني را به خود جلب مي كرد. از سفر رئيس جمهور به قم چه خاطره اي داريد؟ - در يكي از برنامه هايي كه در قم بود و به زيارت حضرت معصومه رفتيم، ازدحام و اشتياق مردم به گونه اي بود كه نيروهاي ما خيلي خسته شدند. اين مردم طالب هستند و اميد دارند كه مشكلاتشان به دست رييس جمهور حل شود. چون حرفشان را از زبان ايشان شنيدند. يا وقتي وارد حوزه علميه شديم كم مانده بود با طلبه ها جنگ تن به تن شود؛ آنقدر عشق و علاقه آنها زياد بود كه خودشان داربست زده بودند. آن داربست ها جواب نداد و اجباراً آقاي دكتر را بغل كرديم و آورديم بالا! يكي از كارهاي سنگين استاني ما در حوزه علميه بود. ممكن است بگويند رويكرد دكتر احمدي نژاد نسبت به روحانيت چگونه است. بايد ميديدند كه عشق و علاقه دكتر به روحانيت چگونه است. ديدارهايي كه به صورت سرزده به قم مي روند و ديدگاههاي علما و مراجع را ميگيرند و استفاده مي كنند. ديدارهايي در بيمارستان هم از مراجع داشتيم. پركاري دكتر احمدي نژاد خيلي خاص است و به سرعت كارها را سامان مي دهد. گاه مجبور بود يك جلسه را براي رسيدن به ملاقات با رييس جمهور كشور ديگري رها كند و زمان از رييس جمهور عقب مي ماند نه ايشان از زمان و كارها. كار آنقدر زياد است كه رييس جمهور مي گويد 24 ساعت كم است زماني كسي به ايشان مي گفت ما شما را كي ببينيم مي گفت، ساعت 25 يعني بايد براي ملاقات ها يك ساعت به 24 ساعت اضافه شود. زمان براي كارها كم است و كارها خيلي فشرده است اما ايشان با اشتياق كار مي كنند و حتي در روزهاي تعطيل برنامه ميگذارند درحالي كه كمتر مي بينيم كسي از تعطيلاتش بگذرد. در ماه مبارك رمضان آنقدر برنامه ها و ملاقاتهاي ايشان و جلسات زياد بود كه ما مي گفتيم بايد اين ماه دو برابر شود تا ايشان به كارهايشان برسند و بتوانند در مراسم افطاري شركت كنند. ما حتي از حق خود گذشتيم چون مرسوم بود كه رييس جمهور يك افطاري را با نيروهاي حفاظت داشته باشد كه ديگر فرصت برگزاري آن وجود نداشت و ميگفتيم حداقل يك افطاري را با خانواده بگذراند كه حتي به آن هم نمي رسيد. آقاي احمدي نژاد بسيار آدم پركار و پرتلاشي است و در خدمت سر از پا نميشناسد. ما با بسياري از آقايان كار كرديم. از سال 59- 60 وارد شديم و در همان زمانها با فعاليت حزب جمهوري و لزوم مقابله با ترورها وارد اين مرحله از كار شديم. تا الان با بسياري از آقايان از مسئولان و شخصيت هاي تزار اول كار كرديم ولي به اين شكل نبودند، حتي اگر هم بودند بسيار نادر بودند. مواردي كه گفتيم جزيي از كل است. هيچ چيزي نمي تواند مانع عشق آقاي احمدي نژاد به خدمت شود. * مقام معظم رهبري به دكتر احمدي نژاد تكليف كرده بود كه شرعا و عرفا رعايت كنند و شب ساعت 9 به خانه بروند اما اين محقق نشد و دكتر هر شب ساعت 11- 12 به خانه مي روند اما باز هم چاره اي نيست، كار آنقدر زياد است كه ناخواسته ادامه مي يابد. ايشان هم هر چه جلو مي رود بسياري مشكلات عقب افتاده را رسيدگي مي كند و شايد هنوز به جاده اصلي نرسيده است. ما كه در كنار ايشان بوديم سعي مي كرديم با تمام سختي ها ديدگاههاي ايشان را محترم بشماريم و عمل كنيم و سعي مي كرديم از ورود ايشان به بطن مردم جلوگيري نكنيم حتي كمك هم بكنيم. دقتنظر رئيس جمهور چقدر است؟ خصوصا در مورد تكاليف قانوني آقاي احمدي نژاد حتي در خيابان اجازه نمي دادند از خط ويژه برويم يا اينكه آژير بكشيم يا چراغ را عوض كنيم چون ميخواهند حق مردم ضايع نشود. حتي در مورد خانه ايشان كه در نارمك بود، ما در نهايت ديديم كه در بحث هاي امنيتي همسايه ها اذيت مي شوند و كنترل سخت است به همين خاطر مجبور شديم مكاني در پاستور بگيريم. اما ساختماني كه قرار بود رئيس جمهور و خانواده اش در آن مستقر شوند، 30- 40 سال از عمرش مي گذشت و كارهايي از جمله كار بنايي مقدماتي براي خرابي هاي خانه داشت. كارگران درحال كار براي مرمت خانه بودند كه دكتر احمدي نژاد آمد و داد و بيداد كرد كه چه كسي گفته اينجا تعمير شود. هركسي گفته بايد خودش پولش را بدهد. حتي يك بار به اردوي تيم ملي رفته بوديم . به ما گفتند آمار بدهيد تا به بچه هاي حفاظت لباس ورزشي بدهيم. خود آقاي علي آبادي گفت كه آمار بدهيد ما گفتم حالا باشد بعدا. وقتي خودش به آقاي دكتر گفت كه مي خواهيم به اين بچه ها يك دست لباس ورزشي بدهيم، دكتر داد و بيداد كرد كه نبايد اين كار را بكنيد. بدهيد به مناطق محروم. از اين دست مسايل زياد است اما نمي توانيم بگوييم. فقط در اين حد كه نشان دهيم ديد ايشان اين است و مردم هم به خاطر همين ايشان را انتخاب كردند. ايشان هم سعي مي كند تحقق پيدا كند. ايشان به كوچكترين هزينه ها از دولت نسبت به خود و مجموعه اي كه با ايشان همكاري مي كنند بسيار حساس است و رعايت مي كند. مثلا ما درخواست مي كرديم يك سري وسايل براي كار ما بخرند اما ايشان مي گفتند بايد صرفه جويي شود. عليرغم محدوديتهايي كه براي رسانه اي شدن نيروهاي حفاظتي وجود دارد، علت اينكه موافقت كرديد با ما مصاحبه كنيد چه بود؟ - بر اساس تكليف، بر خود فرض دانستم كه بعضي موارد را بگويم. علي رغم اينكه براي ما سخت است كه مسايل را بيان كنيم اما وقتي كسي با اين ويژگيها به لحاظ تعهد و ولايت مداري و تدين و شيفتگي خدمت هست، اگر كسي نكته اي را بداند و نگويد مديون است. ما در اين جريان بايد دين خود را تا حدي ادا كنيم. هرچند كه دست ما بسته است و بسياري چيزها را نمي توانيم بگوييم اما فكر كنم بعد از دوران رياست جمهوري شايد دستمان باز شود و بتوانيم بسياري ناگفته ها را بگوييم. در هر زمينه اي بخواهيم وارد شويم گفتني ها زياد است. حرفها در بخش هاي مختلف زياد است كه ناديده گرفتن آن ايشان را در معرض ظلم قرار مي دهد اما ايشان با صبوري جلو مي آيد. ناگفته ها زياد است اما شرايط براي باز كردن اين موضوع مناسب نيست. ولي به هر حال بايد گفته شود كه چقدر دكتر مظلوم واقع مي شود و يا اينكه بعضي اوقات شعار مي دهند "صل علي محمد بوي رجايي آمد" و يا اينكه مظلوميت دكتر احمدي نژاد را با مظلوميت شهيد بهشتي قياس مي كنند، درست است. * گفتگو از حامد طالبي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 524]
صفحات پیشنهادی
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد سردار جهانگير داييحامد تيمهاي حفاظت همواره از نزديكترين افراد به مقامات مسئول محسوب ميشوند و از اين جهت ناگفتههاي آنان مورد توجه ...
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد سردار جهانگير داييحامد تيمهاي حفاظت همواره از نزديكترين افراد به مقامات مسئول محسوب ميشوند و از اين جهت ناگفتههاي آنان مورد توجه ...
پوتين: فقط به خاطر احمدي نژاد!
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد - اضافه به علاقمنديها 23 ژوئن 2008 – پزشكان به ما اشاره ميكردند كه آقاي احمدي نژاد بايد بحث غذا و استراحت را رعايت ... ايشان به ...
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد - اضافه به علاقمنديها 23 ژوئن 2008 – پزشكان به ما اشاره ميكردند كه آقاي احمدي نژاد بايد بحث غذا و استراحت را رعايت ... ايشان به ...
5 محافظ احمدينژاد مجروح شدند
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد. ... شايد يكي دو ساعت بيشتر استراحت نمي كردند و صبح زود ساعت 5 يا 6 هم بيرون مي رفتيم.
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد. ... شايد يكي دو ساعت بيشتر استراحت نمي كردند و صبح زود ساعت 5 يا 6 هم بيرون مي رفتيم.
وزیر کشور: فوتبال احمدینژاد خیلی بهتر از من است
وزیر کشور: فوتبال احمدینژاد خیلی بهتر از من است-صادق محصولی افزود: پس از دوره دانشجويي و اوايل دهه 70 که در ... ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86.
وزیر کشور: فوتبال احمدینژاد خیلی بهتر از من است-صادق محصولی افزود: پس از دوره دانشجويي و اوايل دهه 70 که در ... ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86.
پايان بازديد 9 ساعته احمدينژاد از رسانه ملي
صفحات پیشنهادی ... 11 شناگر اهل انزلي به اردوي تيم ملي دعوت شدند ... ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد. ... ديدارهاي از قبل تعيين ...
صفحات پیشنهادی ... 11 شناگر اهل انزلي به اردوي تيم ملي دعوت شدند ... ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد. ... ديدارهاي از قبل تعيين ...
احمدي نژاد: وارد حواشي نميشويم
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86 ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86. ... ايشان به خاطر ديد مردمي و براي خدمتگذاري سر از پا نمي شناسد؛ ...
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86 ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86. ... ايشان به خاطر ديد مردمي و براي خدمتگذاري سر از پا نمي شناسد؛ ...
بوش: با پوتین رابطه خوبی دارم
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86 ديدگاه مردمي آقاي احمدي نژاد با اين مسايل متفاوت بود و ما بايد از متن مردم با مردم در تعامل ..... گفتم من مسئوليت ...
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86 ديدگاه مردمي آقاي احمدي نژاد با اين مسايل متفاوت بود و ما بايد از متن مردم با مردم در تعامل ..... گفتم من مسئوليت ...
حضور سرزده رئيس جمهوري در دانشگاه امام صادق
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد ديدار از دانشگاه امام صادق(ع) از ديدارهاي سرزده بود. باران شديدي مي آمد و دكتر خيس شده بود. ..... طرح محيط يار امروز با حضور رييس ...
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد ديدار از دانشگاه امام صادق(ع) از ديدارهاي سرزده بود. باران شديدي مي آمد و دكتر خيس شده بود. ..... طرح محيط يار امروز با حضور رييس ...
انتخاب وزیر زن از سوی احمدینژاد عادی نیست
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از آنجايي كه وي در مقاطع و لحظههاي مختلف در كنار محمود احمدي نژاد بوده، از ... فارس با سردار داييحامد است كه در سالگرد سوم تير (انتخاب ...
ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از آنجايي كه وي در مقاطع و لحظههاي مختلف در كنار محمود احمدي نژاد بوده، از ... فارس با سردار داييحامد است كه در سالگرد سوم تير (انتخاب ...
شوخي يک مسافر، سبب تغيير مسير هواپيما شد
بخوانيد و بکوچيد! گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز · ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86 · ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86. . گوناگون ...
بخوانيد و بکوچيد! گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز · ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86 · ناگفتههاي سرتيم حفاظت احمدينژاد از سال 84 تا 86. . گوناگون ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها