واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: 20 رمضان: فتح مكه معظمه به دست پیامبر(ص)
سال هشتم هجری قمری: فتح مكه معظمه به دست پیامبر(ص)با این كه آغاز بعثت پیامبراكرم(ص) و نزول وحی بر آن حضرت، در مكه واقع شده بود و پیامبر(ص) به مدت سیزده سال به صورت نهان و آشكار اهالی این شهر و طوایف و قبایل اطراف آن را به دین مبین اسلام فراخوانده بود، جز تعدادی اندك، پاسخ مثبتی به وی ندادند و در صدد تكذیب و حتی دشمنی او برآمدند و در این راه وی و خانواده و یارانش و سایر مسلمانان را در فشار و تنگنا قرار داده و آن ها را اذیت و آزار زیادی نمودند. به طوری كه عده ای از مسلمانان به حبشه و خود پیامبر(ص) به همراه سایر مسلمانان به مدینه هجرت كردند و در این شهر مقدس، نظام نوپای اسلامی را بنا نهادند. از این پس دشمنی های مكیان، به ویژه قریش نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان مدینه فزونی یافت و جنگ های زیاردی از سوی آنان بر پیامبر(ص) و مسلمانان تحمیل گردید. سرانجام پیامبر(ص) به امر پروردگار منان تصمیم به فتح كانون اصلی مشركان و كافران قریش، یعنی مكه معظمه گرفت. نقل شده كه در این روز امیرمؤمنان(ع) بر دوش پیامبراسلام(ص) ایستاد و بالای كعبه رفت و بت ها را به زمین انداخت و در هم شكست و به رعایت ادب، خود را از میزاب كعبه به پایین انداختآن حضرت در دوم ماه مبارك رمضان، در رأس یك سپاه بزرگ ده هزار نفری از مسلمانان ] اعم از مهاجر، انصار و قبایل و طوایف اطراف مدینه [ به سوی مكه حركت كرد.(1) یكی از مسلمانان مهاجر، به نام "خاطب بن ابی بلتعه" پیش از حركت سپاه اسلام، خبر حركت آنان را به واسطه زنی بد سابقه و نوازنده به نام "ساره" برای قریش ارسال كرد، ولی پیامبر(ص) از جاسوسی آن دو با خبر گردید و حضرت علی(ع)، زبیر و مقداد را مأموریت داد كه به هر صورت ممكن، آن زن جاسوس را بیابند و وی را دستگیر كنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مكه، در مكانی به نام "روضه خاخ" و به قولی در "خلیقه" یافته و وی را دستگیر كرده و به نزد پیامبر(ص) آوردند.(2) پیامبر(ص)، مراقبت و مواظبت زیادی به عمل آورد كه قریش از حركت سپاه اسلام آگاه نگردد، بدین جهت تا رسیدن به "مرّالظّهران" كه در چند كیلومتری مكه است، اهالی مكه و جاسوسان و نفوذی های آنان هیچ خبری از حركت جهادی سپاه اسلام نداشتند.(3) عباس بن عبدالمطلب، عموی رسول خدا(ص) كه در مكه می زیست و پیش از آن مسلمان شده بود، ولی رابطه حسنه ای با مكیان داشت، در همان زمان از مكه خارج شد و به سوی مدینه هجرت می كرد، كه با پیامبر(ص) و سپاه اسلام در سرزمین "جحفه" روبرو گردید. وی پس از آن كه چندی در كنار رسول خدا(ص) بود، به دستور آن حضرت، به سوی مكه رفت و در میان راه با برخی از سران قریش مانند ابوسفیان، حكیم بن حزام و بدیل بن ورقاء برخورد كرد و خبر هجوم سپاه اسلام را به آنان گوش زد كرد و ابوسفیان را به همراه خود در نزد پیامبر(ص) آورد و او را وادار به پذیرش اسلام نمود.(4) پیامبر اسلام(ص) هم از تاكتیك های نظامی خویش و هم از وجود ابوسفیان برای فتح مكه بهره جست و وی را پیشاپیش به میان مكیان فرستاد، تا با فراخوانی آنان به تسلیم شدن و هیچ گونه حركت نظامی انجام ندادن، زمینه فتح این شهر مقدس را بدون جنگ و خون ریزی فراهم كند. پیامبر(ص)، مراقبت و مواظبت زیادی به عمل آورد كه قریش از حركت سپاه اسلام آگاه نگردد، بدین جهت تا رسیدن به "مرّالظّهران" كه در چند كیلومتری مكه است، اهالی مكه و جاسوسان و نفوذی های آنان هیچ خبری از حركت جهادی سپاه اسلام نداشتندگرچه عده از سركشان و طاغیان مكه با دسته ای از مسلمانان روبرو شده و به درگیری و نبرد پرداختند، ولی با دادن دوازده یا سیزده تن كشته، متواری شدند و در نتیجه این شهر مقدس در روز بیستم ماه مبارك رمضان، سال هشتم قمری به دست پیامبر(ص) و سپاهیان مسلمان فتح گردید و بت ها از خانه خدا به بیرون ریخته شد و داخل كعبه با آب زمزم شستشو داده شد و بدین گونه مقدس ترین مكان مذهبی و دینی مسلمانان از لوث بت ها، تصاویر و مجسمه ها پاكسازی شد و برای همیشه، محل مقدس و عبادت مسلمانان قرار گرفت.(5) نقل شده كه در این روز امیرمؤمنان(ع) بر دوش پیامبراسلام(ص) ایستاد و بالای كعبه رفت و بت ها را به زمین انداخت و در هم شكست و به رعایت ادب، خود را از میزاب كعبه به پایین انداخت.(6) برخی از مورخان و سیره نگاران، تاریخ فتح مكه را در روز سیزدهم رمضان ذكر كرده اند،(7) ولی اكثر علمای شیعه و اهل سنت، روز بیستم رمضان را روز فتح مكه می دانند.(8) پی نوشت ها:1- تاریخ ابن خلدون (ترجمه عبدالمحمد آیتی)، ج1، ص 432 2- فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (جعفر سبحانی)، ص 431؛ الارشاد (شیخ مفید)، ص 50؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص 432؛ المغازی (واقدی)، ج2،ص 797 3- فرازهایی از تاریخ اسلام، ص 431؛ المغازی، ج2، ص 814 4- تاریخ ابن خلدون، ج1، ص 433؛ فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ص 431 5- تاریخ ابن خلدون، ج1، ص 434؛ فرازهایی از تاریخ اسلام، ص 435 6- وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 43 7- البدایه و النهایه (ابن كثیر)، ج4، ص 326 8- تاریخ الطبری، ج2، ص 343؛ البدایه و النهایه، ج4، ص 326؛ تاریخ ابن خلدون، ج1، ص 434؛ وقایع الایام، ص 42؛ مسارالشیعه (شیخ مفید)، ص 9- رمضان در تاریخ (لطف الله صافی گلپایگانی)، ص 220؛ المغازی، ج2، ص 780
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 891]