محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828039674
جزييات تازه از ديدار هاشمي و آيةالله سيستاني
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: جزييات تازه از ديدار هاشمي و آيةالله سيستاني
روزنامه خراسان نوشت:
حجت الاسلام والمسلمين «مسيح مهاجري»، مدير مسئول روزنامه «جمهوري اسلامي» در تعطيلات نوروزي سال جاري، در سفري ۸ روزه عازم كشور عراق ميشود. وي در اين سفر زيارتي سه شب در كربلا، سه شب در نجف، يك شب در كاظمين و روز آخر نيز در سامرا حضور داشته و به زيارت عتبات عاليات مشرف شده است، او همچنين در اين سفر ديدار و گفت وگويي نيز با آيت ا... سيستاني از مراجع عاليقدر شيعه داشته است. وي بخشي از خاطرات سفر خود را به همراه تحليلهايي از اوضاع عراق با قلمي بسيار شيوا و خواندني تحت عنوان« آيت ا... سيستاني و عراق جديد» از بيستم آذر ماه در صفحه ۳ روزنامه جمهوري اسلامي به نگارش درآورده كه تاكنون ۲۰ قسمت آن به چاپ رسيده است. مهاجري ۵ قسمت از اين سفرنامه را به ديدار با آيت ا... سيستاني اختصاص داده است كه در ادامه آن را ميخوانيد:
بسيار مشتاق بودم در اين سفر با آيت ا... سيستاني ديدار و گفت وگويي داشته باشم. ظهر روز شنبه، اولين روز اقامت در نجف، با دفتر آيت ا... تماس تلفني گرفتم و ضمن اعلام حضور در نجف، درخواست ملاقات كردم. حدود ساعت ۵ بعدازظهر در حالي كه به همراه اهل خانه بعد از زيارت خانه حضرت علي عليه السلام به طرف مسجد كوفه در حركت بوديم، تلفني خبر دادند كه فردا يكشنبه ساعت 11. 30 به ديدار آيت ا... سيستاني بروم...
نگاهم به آيت ا... سيستاني دگرگون شد
ديدار با آيت ا... سيستاني، با اين كه براي من تازگي نداشت ولي هميشه شوق برانگيز بود. در ارديبهشت ۱۳۸۴ براي اولين بار در نجف به ديدار آيت ا... رفتم و در يك جلسه خصوصي مطالبي را با ايشان در ميان گذاشتم. همان وقت در يادداشت هايم تعبير «باهوش» را در توصيف اين مرجع تقليد به كار برده بودم. ديدار دوم كه در اسفند ۱۳۸۷ صورت گرفت اين نگاه را تقويت كرد. ولي ديدار فروردين ۱۳۹۰ ويژگيهايي داشت كه در ارزيابي من نسبت به ايشان دگرگوني بنيادين ايجاد كرد.
گزارشي از ديدارهاي سالهاي قبل
ساعت 11. 30پيش از ظهر روز هفتم فروردين، سومين روز اقامت در نجف به منزل آيت ا... سيستاني در شارع الرسول (ص) رفتم...
من خودم، براي اين ديدار برنامه داشتم و مطالبي را براي مطرح كردن با آيت ا... سيستاني آماده كرده بودم. هرچند سخنان آيت ا... و مطالبي كه ايشان در اين ديدار گفتند، مجال مطرح كردن آن چه در ذهن داشتم را به من نداد، ولي آن چه در اين ديدار شنيدم صفحه جديدي از واقعيتهاي وجودي آيت ا... سيستاني را برايم مجسم كرد كه با دانستههاي گذشته ام بسيار متفاوت بود. پديد آمدن آن«دگرگوني بنيادين» كه اشاره كردم نتيجه همين مطالب است.
خوب است قبل از آن كه وارد جزئيات اين ديدار شوم، آن چه را كه از دو ديدار قبلي ارديبهشت ۱۳۸۴ و اسفند ۱۳۸۷ يادداشت كرده ام از نظر شما بگذرانم تا اين تفاوت كاملا قابل لمس باشد. بخشي از يادداشت مربوط به ديدار سال ۱۳۸۴ چنين است:
توصيهها را آقاي خميني قبلا گفتهاند
«در منزل آيت ا... سيستاني، كه كوچك است اما دو اتاق انتظار و ملاقات بزرگ دارد، به گرمي از من با چاي عربي و يك ليوان آب خنك پذيرايي كردند و مرا فورا به اتاق ملاقات بردند. آيت ا... سيستاني را كه ديديم به ياد فيلمهايي افتادم كه مدتي است تلويزيونها به هنگام خواندن خبرهاي ايشان نشان ميدهند. همان اتاق و همان ديوار آبي رنگ و همان فرشهاي ساده، خود آيت ا... هم با همان حالت آرام ولي منهاي كتاب و عينك.
سرحال و باهوش به نظر رسيد. بعد از احوال پرسي، پرسيدم از لندن كه برگشتيد، بعد از آن عمل، عارضهاي پيش نيامده؟
با كمي تامل گفتند: نه الحمدا...
گفتم: اگر درباره ايران سوالي يا توصيهاي داريد بفرماييد تا جواب بدهم و من هم درباره عراق سوالهايي دارم كه مطرح ميكنم.
گفتند: از همه چيز ايران خبر دارم. توصيهها را هم آقاي خميني گفتهاند. من از همان اول مطالب ايشان را از راديو گوش ميكردم. بعد از ايشان هم همه چيز را گفتهاند. من هم چيزي بيش از آن چه گفتهاند ندارم كه بگويم. رسيدگي به محرومان تهران، قم، سبزوار، سيستان و جاهاي ديگر. البته اين را هم همه گفتهاند، انشاءا... عمل هم بكنند.
تاريخ را هر كس به ميل خودش مينويسد
از تاريخ صحبت كردم. آيت ا... سيستاني علاقه نشان دادند و گفتند: من هم به تاريخ علاقه دارم. تحليل شما از اوضاع چيست؟ گفتم: در ايران درباره كارهايي كه در عراق انجام شده دو نظر هست. يكي اين كه همين كارها يعني شركت در انتخابات و تشكيل دولت با روش كنوني درست است. چون درس گرفتن از تجربه وقايع بعد از فروپاشي عثماني و اشغال عراق توسط انگليس و مسائل ۸۰ سال قبل است.
پرسيدند: استدلالشان چيست؟
گفتم: ميگويند بايد چيزي به دست آورد و چيزي از دست نداد و اگر شيعيان وارد حكومت نشوند هيچ وقت چيزي گيرشان نخواهد آمد.
پرسيدند: نظر دوم چيست؟
گفتم: اين است كه اين كار، نتيجه نخواهد داد، چون عراق تحت اشغال است و آمريكا نميگذارد چيزي نصيب شيعه شود كما اين كه تا الان جلوي تشكيل دولت را گرفته.
پرسيدند: نظر خود شما چيست؟ گفتم: در حال مطالعه هستم، ولي عدهاي معتقدند اين براي شيعه يك لكه سياه است چون در تاريخ اين طور ثبت خواهد شد كه شيعه در عراق با آمريكاي اشغالگر سازش كرده است...
گفتند: البته تاريخ را هر كسي به ميل خودش مينويسد و اعتقادات افراد در تدوين تاريخ بي اثر نيست. من خودم به تاريخ علاقه دارم و خوشحالم با شما صحبت ميكنم كه اهل كار تاريخي هستيد. در عراق، علما در برابر انگليسها مقاومت كردند، ميرزا محمد تقي و ديگران جهاد كردند ولي شكست خوردند. براي مقاومت بايد زمينه مساعد باشد. در لحظه خداحافظي، مقداري به همديگر دعا كرديم و پرسيدم به حرم مشرف ميشويد؟ گفتند از خارج كه آمدم يك سر به حرم رفتم و ديگر تا الان از خانه خارج نشده ام... »
بعد از ديدار، به اين دو جمله كه: «در عراق، علما در برابر انگليسها مقاومت كردند، ميرزا محمد تقي و ديگران جهاد كردند ولي شكست خوردند. براي مقاومت بايد زمينه مساعد باشد» زياد فكر كردم و بعد از كنجكاويها و پرس و جوهايي كه در نجف از افراد مطلع داشتم به اين نتيجه رسيدم كه منظور آيت ا... سيستاني اين است كه فعلا مشغول آماده سازي نيرو هستند و در اين مرحله نبايد وارد مقابله شد. اين، نكتهاي بود كه در همان ديدار به ذهنم رسيد و آن را از ايشان هم پرسيدم و ايشان بدون آن كه با صراحت چيزي بگويند آن را تاييد كردند. آن روز با خود گفتم اگر اين طرح، جواب بدهد، نشانه آينده نگري آيت ا... است و حالا عراق جديد اين آينده نگري را تاييد ميكند.
بعد از سفر لندن به زيارت نرفتم
دومين ديدار با آيت ا... سيستاني در اسفند سال ۱۳۸۷ و به همراه آيت ا... هاشمي رفسنجاني صورت گرفت. در اين ديدار، هرچند من خودم طرف صحبت با آيت ا... سيستاني نبودم ولي مطالب مهمي در گفت وگوي دو آيت ا... مطرح شد كه آنها را يادداشت كردم... اظهارات آيت ا... سيستاني در اين ديدار نشان داد ايشان بر بسياري از مسايل ايران تسلط كامل دارند و داراي ارزيابي و تحليل روشن و واقع بينانهاي از اوضاع هستند. اين واقعيت را با مروري بر آن چه در اين ديدار گذشت بهتر ميتوان به دست آورد:
«نيم ساعت بعد از رسيدن به هتل، نوبت تشرف به حرم مولاي متقيان حضرت علي عليه السلام ميرسد و بعد از زيارت، ديدار با آيت ا... سيستاني. آقاي هاشمي رفسنجاني چند دقيقهاي ديرتر از ما به خانه آقاي سيستاني آمدند و قبل از آمدن ايشان، ما احوال پرسي هايمان را با آقاي سيستاني كرده بوديم. پيرمرد ۷۶ ساله سرزنده و باهوشي كه در يك خانه قديمي در كوچهاي باريك در شارع الرسول كه روبه روي باب القبله حرم مطهر علوي است ساكن است و ۵ سال است به دليل مسائل امنيتي از اين خانه حتي براي زيارت هم بيرون نيامده. سال ۸۴ كه در يك سفر زيارتي در همين خانه و همين اتاق توفيق ديدار ايشان را يافته بودم درباره تشرف به حرم پرسيدم ايشان گفتند: از وقتي كه از سفر لندن كه براي معالجه رفته بودم برگشتم تا به حال به زيارت نرفته ام و از همين جا به حضرت سلام ميدهم.
از روز اول سفر تا امروز، اين اولين ديداري است كه بدون دوربين و خبرنگار و ضبط برگزار ميشود. قرار شده خبرنگارها و دوربين دارها بيرون خانه در كوچه منتظر بمانند تا زماني كه آقاي هاشمي رفسنجاني از ديدار برمي گردند از ايشان درباره گفت وگوهاي انجام شده سوال كنند. اين رويهاي است كه در مورد همه ديدارهاي آيت ا... سيستاني اعمال ميشود و استثنا هم ندارد. به همين جهت است كه تلويزيونها فقط يك فيلم چند لحظهاي از ايشان در حالي كه كتابي در دست دارد پخش ميكنند و يك فيلم چند لحظهاي ديگر كه در همين خانه در حال مذاكره با مراجع نجف هستند. اين فيلمها را هم لابد عوامل خودي خيلي غافلگيرانه گرفتهاند...
تشكر آيت ا... هاشمي از آيت ا... سيستاني درباره عملكرد ايشان در عراق
آقاي هاشمي رفسنجاني كه وارد شد آقاي سيستاني ايشان را در بغل گرفت و دو آيت ا... همديگر را بوسيدند و بعد از احوال پرسي مختصر، صحبتها شروع شد. شروع كننده هم مهمان بود كه گفت: شما در قضاياي عراق خيلي خوب عمل كرده ايد و من آمده ام از شما تشكر كنم و اميدوارم با قدرت و نفوذي كه داريد ائتلاف شيعه را تقويت كنيد.
آيت ا... سيستاني، به رسم همه علما كه خودشان را هيچ كاره ميدانند و به قول معروف شكسته نفسي ميكنند در جواب گفتند: همه كارهاي عراق دست شماست، شما بايد ائتلاف را حفظ كنيد، من كه كارهاي نيستم و اين جا چيزي دست من نيست، اختياردار من نيستم. آقاي هاشمي رفسنجاني گفتند: بله، شما قانونا اختياري نداريد ولي نفوذتان زياد است و ميتوانيد كارهاي فوق قانون انجام بدهيد و مردم عراق و مسئولان هم از شما اطاعت ميكنند.
اگر در ايران متحد باشيد همه مشكلات حل خواهد شد
پيدا بود كه آيت ا... قصد ندارند به اين بحث تن بدهند و ميخواهند موضوع را عوض كنند. لذا در جواب گفتند: شما اگر خودتان در ايران متحد باشيد همه مشكلات حل خواهد شد.
آقاي هاشمي رفسنجاني گفتند: ما اختلاف نداريم. من و رهبري با هم خيلي خوب هستيم و هيچ مشكلي نداريم. البته گاهي اختلاف نظرهايي پيش ميآيد ولي هر جا نتوانيم حل كنيم من كوتاه ميآيم و از ايشان تبعيت ميكنم.
آيت ا... سيستاني گفتند: بله، خبر دارم كه شما گفته ايد نظر ايشان برايتان حجت است و تبعيت ميكنيد ولي مصاحبه آقاي زيباكلام با شما را كه خواندم ديدم شما با هم اختلاف زيادي داريد. اين كتاب براي من مهم بود و من آن را دوبار خواندم.
آقاي هاشمي رفسنجاني گفتند: اينها مهم نيست، چون مباحث فكري است. آن چه مهم است اين است كه در عمل ما متحد عمل ميكنيم و به نظر رهبري عمل ميشود.
آيت ا... سيستاني از توضيحات آيت ا... هاشمي قانع نشدند
اين بحث هر چه ادامه پيدا كرد، آيت ا... قانع نشدند و حدود نيم ساعت به همين مطالب گذشت تا اين كه آقاي افشار، مسئول تشريفات از همه حضار خواست دو آيت ا... را تنها بگذارند تا صحبتها را به طور خصوصي ادامه دهند. آقاي هاشمي رفسنجاني از آيت ا... سيستاني پرسيدند چرا به ايران نميآييد؟ سالهاي زيادي است كه شما را در ايران نديده ايم. من از شما دعوت ميكنم به ايران تشريف بياوريد، مردم به شما علاقمند هستند و دوست دارند شما را زيارت كنند. آيت ا... سيستاني گفتند: من اين جا كه هستم به دلايل امنيتي حتي تا حرم نميروم، بيش از اين كه معلوم است خطر بيشتر است.
ما براي زيارت و نمازظهر به حرم رفتيم و بعد در مهمان سراي حضرت منتظر مانديم تا آقاي رفسنجاني بيايند ولي غذا سرد شد و ايشان نيامدند. معلوم شد گفت وگوي خصوصي گل كرده و تا ساعت يك طول كشيده و بعد هم تا جواب سوالهاي خبرنگاران را بدهند و نمازظهر و عصر را بخوانند و به مهماني برسند، ساعت ۲ بعدازظهر شد.
بعدازظهر، در فرصتي كه پيش آمد از آقاي هاشمي پرسيدم در جلسه خصوصي تان با آيت ا... سيستاني چه مطالبي مطرح شد؟ ايشان گفتند آقاي سيستاني از تندرويها ناراحت بودند و ميگفتند فقط روش اعتدالي است كه ميتواند اقتدار نظام جمهوري اسلامي را در داخل و خارج حفظ كند و كارهاي افراطي، شيعيان را در عراق و ساير نقاط جهان دچار مشكل ميكند. از اين كه حرمتها حفظ نميشود گلايه داشتند و زير سوال بردن خدمات دولتهاي گذشته را كار خطرناكي ميدانستند كه موجب زير سوال رفتن نظام جمهوري اسلامي و انقلاب ميشود...
از مطالبي كه آقاي هاشمي رفسنجاني گفتند معلوم شد؛ در جلسه خصوصي نكات مهمي مطرح شده كه اطلاع عدهاي از همراهان از آنها لازم است. به ايشان پيشنهاد كردم براي اين جمع جلسهاي بگذارند و مطالب را بگويند. ايشان پذيرفتند و اين جلسه را روز آخر در اتاق خودشان گذاشتند و همين مطالب را به اضافه مطالب ديگري كه آنها هم مهم بودند گفتند... »
ادامه گزارش ديدار سال 90
بدون اين كه در اتاق عمومي معطل شويم، به ديدار آيت ا... سيستاني رفتيم، در همان اتاق معهود كه ديدارهاي قبلي نيز در آن برگزار شده بود. كم ترين تغييري در اين خانه قديمي و خشت و گلي داده نشده، مثل خانه همه مراجع ديگر نجف.
اين، يكي از ويژگيهاي نجف است كه وقتي به خانه مراجع ميروي، احساس ميكني از هر نظر با چنين محيطي آشنايي داري. قديمي، يك طبقه، بدون تشريفات، درست مثل خانه مرحوم آيت ا... بروجردي و امام خميني(ره) در قم. حالا اين معيارها را در ايران كم تر ميتوان يافت، مخصوصا اين آخري را كه از چند خيابان آن طرف تر با خط زيبا و علامت فلش در خدمت هستند تا مبادا راه گم كنيد. در تهران، به تناسب پيشرفته تر بودن، تابلوهاي دفاتر نمايندگي بعضي از حضرات با تابلو نئون جلوه گري ميكند و احتمال راه گم كردن را به حدود صفر تقليل ميدهد. خدا رحمت كند اديسون را كه اگر برق را اختراع نكرده بود معلوم نبود تكليف اين تابلوها چه ميشد!
وارد اتاق كه شديم، مثل هميشه شيخ انصاري را كنار آيت ا... سيستاني ديدم و صحنههاي ديدارهاي قبلي برايم تداعي شد. اين بار با شيخ هم احوال پرسي گرمي كردم چون احساس كردم بايد خيلي مورد قبول و اعتماد آيت ا... باشد كه هميشه در كنار ايشان قرار دارد و پيداست كه بالاتر از اطرافيان معمولي است كه در بيوت مراجع مشغول رتق و فتق است. شيخ را هيچ وقت مشغول هيچ كاري نميبيني، كار او فقط در كنار آيت ا... بودن است و لابد مشورت دادن و تبادل نظر. ويژگي ديگري كه اينجا توجه را جلب ميكند اين است كه آيت ا... سيستاني به كسي اجازه دست بوسي نميدهند. بعضي از همراهان كه غير روحاني بودند، وقتي با آيت ا... مصافحه كردند به قصد بوسيدن دست ايشان خم شدند ولي موفق نشدند و علاوه بر ممانعت عملي با عكس العمل شفاهي آيت ا... سيستاني هم مواجه شدند. جملهاي كه درباره نوع برخورد آيت ا... در اين زمينه در دفترچه يادداشتم نوشته ام اين است: به هيچ كس اجازه بوسيدن دست شان را ندادند و گفتند مصافحه كافي است و نيازي به بوسيدن دست نيست، اين چه كاري است؟...
در چنين فضايي، من با توجه به اطلاعاتي كه از علاقه مندي آيت ا... سيستاني به مطالعه كتابهايي كه در ايران منتشر ميشوند داشتم، كتابهايي از آثار خودم را كه با خودم برده بودم به ايشان هديه كردم و درباره هر كدام از آنها توضيحات مختصري دادم...
آيت ا... از من به خاطر كتابها تشكر كردند و وارد صحبتهاي اصلي شدند.
اشاره آيت ا... سيستاني به ويژه نامه نوروزي روزنامه خراسان
برخلاف انتظار من كه با برنامه ريزي ذهني قبلي، خود را آماده مطرح ساختن چند مطلب كرده بودم، آيت ا... سيستاني شروع به صحبت كردند و بيشتر وقت جلسه به سخنان و پرسشهاي ايشان و جوابهايي كه لازم بود بدهم گذشت. ايشان با توجه به اين كه من از دست اندركاران مطبوعات هستم، گفتند: روزنامه خراسان، ويژه نامهاي به مناسبت نوروز منتشر كرده كه براي من آمده و آن را خوانده ام. مطالبي درباره بعضي افراد دولتي دارد كه نميدانم درست است يا نه. شما بايد بتوانيد بگوييد كه اين مطالب چقدر صحت دارد.
چگونه 10 روز بعد از انتشار ويژه نامه در مشهد آن را مطالعه كردند
اين سوال براي من بسيار جالب و مهم بود. نه فقط از اين نظر كه يك مرجع تقليد درباره چنين مسئلهاي كنجكاوي ميكند، بلكه بيشتر از اين نظر كه مرجعي در كشور ديگري زندگي ميكند و با آن همه مراجعات و مشكلات عراق و بحرين و يمن و بسياري از نقاط ديگر در شرايط حساس قيامهاي مردمي كشورهاي عربي مواجه است و در خود نجف و حوزه علميه هم آن قدر مراجعات زياد است كه فرصتي براي ايشان باقي نميماند و در عين حال با اين سرعت يك ويژه نامه كه در مشهد، يعني دورترين نقطه ايران نسبت به عراق و نجف، منتشر شده را به دست آورده و خوانده و در صدد بررسي صحت و سقم مطالب آن است.
اين سوال با توجه به اين كه ديدار ما با آيت ا... سيستاني در روز هفتم فروردين، يعني فقط ۱۰ روز بعد از انتشار ويژه نامه مورد اشاره ايشان صورت گرفت، نشان دهنده فوق العاده به روز بودن اين مرجع تقليد مقيم نجف بود.
قبلا شنيده بودم كه آيت ا... سيستاني همواره در جريان اخبار و وقايع ايران قرار دارند و كتابهايي كه در ايران منتشر ميشوند را ميخوانند و در ديداري كه به همراه آيت ا... هاشمي رفسنجاني در اسفند سال ۱۳۸۷ با ايشان داشتم خودم شنيدم كه خطاب به آقاي هاشمي گفتند مصاحبه شما را با آقاي زيباكلام دوبار خوانده ام، افراد ديگري هم مطالبي از ايشان نقل كرده بودند كه نشان ميداد اين مرجع تقليد اولا بسيار كتاب ميخوانند و ثانيا از حوادث به ويژه تازههاي نشر عقب نيستند. اما اين كه سرعت عمل آن قدر زياد باشد كه قبل از آن كه خود ايرانيها فرصت مطالعه ويژه نامههاي نوروزي را پيدا كنند، ايشان آنها را خوانده باشند و در صدد برآيند از صحت و سقم گزارشهاي آنها مطلع شوند، برايم بسيار تازگي داشت.
يك استثنا
علاوه بر اين، نكته قابل توجه ديگر اين است كه آن چه از حوزه علميه نجف ميدانيم تا حدودي فاصله داشتن علماي اين حوزه از مسائل روز به ويژه از كتابها و نشريات غيرحوزوي است. با توجه به اين واقعيتها بايد پذيرفت كه آيت ا... سيستاني در ميان علما و مراجع نجف يك استثنا هستند. البته در ايران هم در عين حال كه مراجع آگاه به زمان و همراه با مسائل روز داريم، اما گمان من اين است كه آيت ا... سيستاني حتي در ميان مراجع ايران هم يكي از استثناها هستند و از نظر به روز بودن بايد ايشان را فوق العاده دانست. اكنون من در برابر سوال چنين مرجعي قرار دارم و طبعا بايد به ايشان جوابي دهم كه دقيق باشد. روشن بود كه ايشان به جواب اين سوال اكتفا نميكنند و به كنجكاوي ادامه خواهند داد. همين طور هم شد و پاسخي كه به سوال ايشان دادم، موجب سوالات بعدي شد و سوال و جواب ادامه پيدا كرد.
در جواب سوال اصلي آيت ا... گفتم: درست است. البته منظورم اين بود كه آن چه درباره مسائل فكري و اعتقادي نقل شده درست نقل شده، اما درباره گزارشهاي اقتصادي نظري ندارم.
جواب خيلي كوتاه و قاطع بود. به همين دليل ايشان سوال بعدي را مطرح كردند. اما از آن جا كه شما خواننده گرامي ممكن است از آن چه در ويژه نامه نوروزي روزنامه خراسان در اين زمينه به چاپ رسيده است اطلاع نداشته باشيد، لازم است ابتدا به مطالب اشارهاي داشته باشم و سپس به ادامه سوال و جوابها بپردازم.
«اسفنديار دولت»
روزنامه خراسان، به مناسبت نوروز ۱۳۹۰ ويژه نامهاي در ۲۴۰ صفحه منتشر كرد كه به رسم ويژه نامههاي آخر سال مطبوعات، مطالب متنوعي را در بر داشت. بخشي از اين ويژه نامه به موضوع گفتارها و رفتارهاي آقاي اسفنديار رحيم مشايي رئيس دفتر رئيس جمهور اختصاص يافت كه ۱۴صفحه از آن (صفحات ۱۷۵ تا ۱۸۹) را تشكيل ميداد و شامل چهار قسمت بود؛ اظهارنظرهاي پر سروصدا و مسئله دار آقاي مشايي، عكس العملهاي عناصر اصولگرا در برابر اين اظهارات، ماجراي ورود مشكوك خودروهاي لوكس با رانتهاي دولتي و نامه نگاريهاي آقاي مشايي و كسي كه دولتيها او را مفسد اقتصادي اعلام كرده بودند. در بخش اول، اين نكات از آقاي مشايي عينا نقل شده بود: «بشر براي اثبات حجيت و سنديت نسبت به ادعاي امام عصر(عج) از او دانش طلب خواهد كرد. دانش ۲۷ واحد است، ۲ واحد تا زمان اوست».
«حضرت عيسي كجا مدير بود، از اين جا به آن جا فرار ميكرد».
«خليج فارس داراي قدمت ۳۰ ميليون ساله است و نام خليج فارس و درياي پارس از ۳۰ ميليون سال پيش به موازات شكل گيري تمدنهاي انساني در منطقه موجوديت يافته است».
«خدا محور وحدت انسانها نيست».
«دوره اسلام گرايي به پايان رسيده است، معنايش اين نيست كه اسلام گرايي وجود ندارد يا رو به نضج نيست، نه، اسلام هست اما دوره اش به پايان رسيده است».
«آذربايجان غربي، ايلام و كرمانشاه متعلق به كردستان است و اين قوم از برترين قومهاي ايراني است».
«ملائكه مرتب در عرصه كشور در حال پرواز هستند». (صفحه ۱۷۸ ويژه نامه)
حضور مشايي در افتتاحيه نمايشگاه گردشگري كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي و انتشار فيلمي از اين مراسم در ۷دي ماه ۸۵ كه زنان را در حال رقص نشان ميدهد، اظهارات مشايي مبني بر دوستي با مردم اسرائيل در ۲۹تير ۸۷، كمكهاي مالي به بازيگران سينما و رويدادهايي از اين قبيل نيز به عنوان رفتارها و گفتارهاي تنش زا در اين بخش از ويژه نامه آمده بود. (صفحه ۱۷۶ ويژه نامه) واكنشهاي عدهاي از عناصر سرشناس اصولگرا نيز در ادامه همين مبحث در ويژه نامه منعكس شده بود. (صفحه ۱۸۶ ويژه نامه)
در بخش ديگري تحت عنوان «ماجراي ورود مشكوك خودروهاي لوكس با رانتهاي دولتي» گزارشي از خريد ۱۱۰ دستگاه بنز تشريفات (۶۰ دستگاه براي رياست جمهوري و ۵۰ دستگاه براي وزارت امور خارجه) با تصويب دولتي كه رئيس آن قبلا گفته بود استفاده از خودروهاي تشريفات ممنوع است، به چاپ رسيده بود. (صفحه ۱۸۷ ويژه نامه)
و سرانجام در بخش چهارم، مطلبي تحت عنوان «نامه نگاريهاي رئيس دفتر رئيس جمهور و كسي كه دولتيها او را مفسد اقتصادي اعلام كرده بودند» منتشر شده بود كه همراه با اسناد و مدارك درباره رابطه تنگاتنگ يك تاجر اماراتي با دفتر رئيس جمهور مطالب جديدي را گزارش ميدهد.
بر اساس اين گزارش، همان كسي كه رئيس جمهور در سال ۸۵ در يك سخنراني عمومي به وي هشدار ميدهد كه از بدهكاران بزرگ يك بانك خصوصي است و اگر تا ۱۵ روز تكليف خود را با اين بدهي مشخص نكند او را به ملت معرفي خواهد كرد، حالا در سال ۸۹ به امضاي رئيس دفتر رئيس جمهور توصيههايي براي دريافت وامهاي كلان دريافت ميكند و رئيس دفتر رئيس جمهور در نامه تاكيد ميكند كه اين نامه «حسب دستور رئيس جمهور» ارسال ميشود. (صفحه ۱۸۸ و ۱۸۹ ويژه نامه)
ويژه نامه «نوروز ۹۰» اين مطالب را تحت عنوان «اسفنديار دولت» به چاپ رسانده و همراه با مباحث تحليلي و بيان سوابق اطرافيان رئيس جمهور و موشكافي درباره اين نكته كه «مشايي، گزينه انحرافي است يا ضربه گير» و يادآوري حمايتهاي رئيس جمهور احمدي نژاد از مشايي، نسبت به پيامدهاي اين ماجرا هشدار داده بود.
اين مطالب را آيت ا... سيستاني در اين ويژه نامه خوانده بودند و سوال اصلي ايشان، معطوف به همين موضوع بود.
انتقاد آيت ا... از حمايت شدن برخي افراد دولتي
از سوال بعدي آيت ا... سيستاني معلوم شد ايشان علاوه بر آن چه در ويژه نامه «نوروز ۹۰» خواندهاند اطلاعات ديگري هم درباره اظهارات آقاي مشايي و همفكران او دارند. وقتي به سوال اول آيت ا... كه پرسيدند آيا مطالب ويژه نامه درست است؟ جواب مثبت دادم، ايشان گفتند: پس چرا اينها حمايت ميشوند؟ اينها از كوروش تعريف ميكنند و درباره حمورابي چيزهايي ميگويند كه در مقابل اسلام است. من خودم درباره اين مطالب تحليل دارم، تحليل شما چيست؟
در جواب گفتم: تعريف از كوروش و اين قبيل حرفها براي اين است كه ميخواهند جاذبهاي براي كساني كه اين افكار را ميپسندند ايجاد كنند و آراي آنها را هم به دست بياورند.
گفتند: اين، همان تحليلي است كه من هم دارم ولي چه طور با انقلاب و قشر ديني قابل جمع است و چرا از اينها حمايت ميشود؟
با توجه به حساسيتي كه ايشان در اين زمينه نشان دادند، وقتي اين سوال را تكرار كردند، گفتم: قشر ديني از اين حرفها ناراحت است و رهبري هم اين قبيل افكار را با صراحت مردود دانسته و موضع گيري كردهاند.
آيت ا... سيستاني هم اين نكته را بيش از اين ادامه ندادند و باز هم به سراغ قشر ديني رفتند و گفتند: علي ايحال براي من قابل جمع نيست كه چه طور ميشود اين هر دو (طرفداران كوروش و حمورابي و قشر ديني) را با هم داشته باشند؟ من درباره حمورابي اول و دوم مطالعه كرده ام، از تاريخ اطلاع دارم و تحليل دارم. اين افكار با آن چه اينها در ظاهر نشان ميدهند منطبق نيست، چه طور ميشود اينها را با هم جمع كرد؟
توضيحاتي درباره حمورابي
حمورابي، پادشاه بابل در قرن سوم قبل از ميلاد (۲۱۲۳ - ۲۰۸۱ق. م) بود كه ابتدا سرزمين كوچكي در حدفاصل ميان فلوجه تا ديوانيه كنوني را در اختيار داشت ولي بعد از جنگهاي زياد توانست كليه سرزمينهاي بين النهرين را تحت سلطه خود در آورد.
حمورابي از نظر ديني بنابر آنچه از سنگ نوشتههاي باقيمانده از دوران او فهميده ميشود، معتقد به چند خدايي بود. وي براي اداره كشور پهناور خود كه ملتها و مذاهب گوناگون را در بر ميگرفت مجموعه قوانيني تدوين كرد تا علاوه بر متحد كردن اقوام و پيروان مذاهب، به سلطنت خود و بازماندگانش نيز مشروعيت ببخشد. حمورابي در اين قانون «مردوگ» خداي خيالي بابليها را كه تا آن زمان يك خداي درجه سوم بود، در راس خدايان ديگر قرار داد و مدعي شد اين مقامي است كه «آنو» و «انليل» (خدايان ديگر) به مردوگ تفويض كردهاند. به فرمان حمورابي، كاهنان سرتاسر قلمرو حكمراني او، اين جا به جايي خدايان را تاييد كردند و قصه آفرينش را دگرباره نوشتند تا نقش اصلي را «مردوگ» يعني همان كه حمورابي او را در راس خدايان قرار داده بود بسپارند. براي راضي نگه داشتن كاهنان بابلي و خشنود ساختن آنان، حمورابي به ساختن معابدي براي خدايان خيالي فرمان داد. در خود بابل، به دستور وي براي مردوگ و همسرش، كه طبق خواسته حمورابي دو خداي ملي محسوب ميشوند، ضريحي بزرگ ساختند و در كنار آن ضريح، انباري با گنجايش زياد بنا كردند تا در آن انبار براي اين دو خداي ساختگي و كاهنان آنها گندم ذخيره شود. اين اقدامات، امتيازاتي بودند كه حمورابي با زيركي خاص خود به كاهنان داد تا آنان از وي حمايت كنند و در كليه امور از فرامين شاه اطاعت كنند و مردم را نيز به انقياد فرا بخوانند.
از اشارات آيت ا... درباره كورش و حمورابي و اين كه اين گونه اعتقادات با آنچه مطلوب قشر ديني است اصولا سازگاري وجود ندارد، احساس كردم ايشان به شدت نگران آينده هستند. در جواب گفتم: زمان زيادي از دوره اين دولت باقي نمانده و در پايان چهار سال دوم، كنار خواهند رفت.
البته آنها هم درصدد هستند كاري كنند كه بمانند و يكي از افراد خودشان را به رياست جمهوري برسانند. اين رقابت يك امر طبيعي است ولي اين تفكر اجازه نخواهد يافت حاكم شود و افراد ديگري خواهند آمد.
آيت ا... سيستاني گفتند: كس ديگري ندارند. من هرچه فكر ميكنم، ميبينم كسي نيست كه جاي اينها بگذارند. به همين دليل نميدانم چطور ميشود اين مسائل را تحليل كرد. گفتم: در ميان اصولگرايان افرادي هستند كه بعضي از آنها از هم اكنون مطرح شدهاند.
گفتند: من كسي را سراغ ندارم.
از اين همه پيگيري آيت ا... و كنجكاوي ايشان، معلوم بود آن نگراني كه در ايشان احساس ميكردم، واقعيت دارد و حتي بيش از آن اندازه كه من فكر ميكردم نگران هستند. به همين دليل، تا حدودي وارد جزئيات شدم و نكاتي را براي ايشان توضيح دادم كه به نظر ميرسيد برايشان جالب بود به طوري كه بعد از شنيدن اين نكات گفتند: اين تحليل شما مهم است ولي من در اين زمينه چيزي نميدانم.
گفت وگو وقتي به اينجا رسيد، احساس كردم آيت ا... جواب سوال خود را گرفتهاند ولي نميخواهند وانمود كنند كه قانع شدهاند. اين هم از هوشمندي ايشان است كه از طرف مقابل، اطلاعات موردنظر را ميگيرند ولي طوري برخورد ميكنند كه گويي چيز جديدي به دست نياوردهاند.
كمي بعد از بازگشت ما به ايران، حوادثي رخ داد كه همگي مويد همان نكاتي بود كه در توضيحاتم به آيت ا... سيستاني گفتم. بعد از اين حوادث با ايشان ديداري نداشتم تا نظر و تحليل كنوني شان را بپرسم، ولي مطمئن هستم با پيگيريهايي كه دارند قطعا افق روشني از فضاي موجود در ذهن دارند و قاعدتا به صحت آن چه به ايشان عرض كردم ايمان پيدا كردهاند.
در تمام مدتي كه مشغول صحبت با آيت ا... سيستاني بودم، يك محافظ جوان با قيافهاي همچون ميرغضب به من نگاه ميكرد و با چشم و سر و دست و دهان و هر طور كه ميتوانست به من ميفهماند كه بايد صحبت را كوتاه كنم و بروم! ولي من گاهي به او نگاه نميكردم و گاهي وانمود ميكردم متوجه مقصود او نشده ام و به صحبت ادامه ميدادم. جالب اين كه خود آيت ا... سيستاني هم با علاقه مندي به گفت وگو ادامه ميدادند، ولي بالاخره بعد از مدتي آيت ا... با دست به دعا برداشتن، تلاش كردند به من بفهمانند كه ناچار هستيم به بحث خاتمه دهيم و چون ديدند من به صحبت ادامه ميدهم، با ظرافت و لطافتي بزرگ منشانه گفتند: هم شما نميتوانيد بيشتر از اين وقت بگذاريد و هم من نميتوانم جماعتي را كه منتظر هستند بيشتر معطل كنم.
با اين حال من تسليم نشدم و گفتم اصل هدفم از اين ديدار اين بود كه گزارشي از اوضاع فرهنگي ايران به شما بدهم ولي با موضوعي كه شما مطرح كرديد، آن چه من در نظر داشتم بگويم ناگفته ماند. اين را گفتم و بدون آن كه منتظر اجازه ايشان بمانم، شروع كردم به گفتن مطالبي كه از قبل در ذهنم آماده كرده بودم...
خرافات؛ شما خودتان اين وضع را به وجودآورديد
گزارش فرهنگي من به آيت ا... سيستاني، آن طور كه در ذهن خودم آماده كرده بودم، چند محور داشت، ولي با توجه به فرصت كمي كه داشتم ناچار بودم گزينشي عمل كنم و لذا فقط يكي از محورها را مطرح كردم كه معتقد بودم اولويت دارد.
به آيت ا... عرض كردم: ايران، گرفتار خرافات است و انحراف عقيده و سستي اعتقادات به دليل ميدان دار شدن افراد كم سواد و سودجو بيداد ميكند...
آيت ا... سيستاني، مهلت ندادند من همه مطالبم را در اين زمينه بگويم و با روحيهاي آماده و البته مشتاق و مسلط نسبت به اين مقوله، شروع كردند به اظهارنظر و گفتند: شما خودتان اين وضع را به وجود آورده ايد. هي گفتيد آقاي بهاء الديني اين طور است و آن طور است. هي كرامات گفتيد. من خودم در قم بودم و اين چيزها را ميدانم و اين جا هم كه هستم كتابهاي زيادي ميخوانم و اين حرفهاي كرامات را كه ميزنند و مينويسند ميخوانم و معتقدم شما خودتان، كشور را به روزي انداخته ايد كه اين گرفتاريها پيش آمده و جمكران را آن طور بزرگ كرده ايد و منبريها آن حرفها را ميزنند. من منبرها را هم گوش ميكنم. گفتم: و مداح ها
گفتند: آنها را هم همين كارهاي شما اين طور كرده است.
گفتم:ما خودمان در مقابل آن دسته از منبريها و مداحهايي كه مطالب سست و نادرست و خرافاتي را به خورد مردم ميدهند قرار داريم و عليه آنها مقالات و مطالب زيادي نوشته ايم و انتظار ما از شما اين است كه شما هم موضع گيري كنيد و به ما در اين زمينه كمك كنيد، چون موضع گيري شما خيلي اثر دارد.
ايران سر مهندس دارد و من بناي دخالت در ايران را ندارم
گفتند: اينها را ميدانم و از قول من هم چيزهايي عليه اينها گفته ايد و منتشر شده است، ولي من بناي دخالت در ايران را ندارم. ايران مهندسي شده است و سر مهندس هم دارد و من نبايد دخالت كنم.
گفتم: منظورم اين نيست كه در مسائل حكومتي دخالت كنيد، ولي در امور اعتقادي اظهارنظر شما موثر است. اعتقادات مردم در خطر است و براي حفظ دين و اعتقادات، ورود شما به اين مسائل لازم است. گفتند: شما كه گفتيد «سياست ما عين ديانت ما و ديانت ما عين سياست ماست» چطور ميتوانيد اينها را از همديگر جدا كنيد؟...
گفتم: من به وظيفه شرعي خودم عمل كرده ام كه گفتن اين مطالب و درخواست اظهارنظر از شما بود، حالا شما ميدانيد و تكليف شرعي خودتان.
اين جمله را كه گفتم، آيت ا... سيستاني سكوت كردند و به نظرم رسيد اين مطلب براي ايشان قابل تامل بود.
رفتاري كه با دختر آقاي هاشمي كردند بسيار بد بود
با اين كه هنوز مطالب زيادي براي گفتن داشتم، احساس كردم، بيش از اين سهم ندارم و بايد خداحافظي كنم. من و همراهان از جا بلند شديم و آيت ا... سيستاني هم بلند شدند و شيخ انصاري هم از جا برخاست، اما حيفم آمد به صحبت ادامه ندهم و در همان حال از آيت ا... پرسيدم: براي آقاي هاشمي رفسنجاني پيغامي نداريد؟
گفتند: نه، البته رفتاري كه با دخترشان كردند بسيار بد بود و آن نسبتهايي كه دادند حد دارد.
منظور آيت ا... سيستاني، برخوردي بود كه در اواخر سال قبل در صحن حرم حضرت عبدالعظيم الحسني (شهر ري) با يكي از دختران آيت ا... هاشمي رفسنجاني شد و با اهانت و الفاظ ركيك و نسبتهاي زشت او را وادار به ترك مراسمي كردند كه به مناسبت درگذشت يكي از بستگان نزديك خانواده هاشمي رفسنجاني در آن مكان برگزار شده بود خبر اين برخورد، در رسانهها منتشر شد و فيلم آن كه توسط تلفن همراه برداشته شده بود، نيز دست به دست چرخيد و حتي از تلويزيونهاي ماهوارهاي پخش شد و بسياري از مردم در داخل و خارج آن را ديدند.
آيت ا... سيستاني، جملات مربوط به دختر آيت ا... هاشمي رفسنجاني را با تاسف به زبان آوردند به طوري كه ناراحتي كاملا در چهره ايشان آشكار بود.
گفتم: آقاي هاشمي رفسنجاني به من گفتند سلامشان را خدمت شما ابلاغ كنم.
گفتند: سلام مرا به ايشان برسانيد و بگوييد من به امور ايشان توجه دارم. البته آقاي هاشمي كه گفته ميخواهم كتاب و خاطرات بنويسم. هرچند صحبت سرپايي هم دقايقي طول كشيد ولي هنگامي كه بيت آيت ا... سيستاني را ترك ميكردم احساسم اين بود كه هنوز بخشي از آن چه ميخواستم با ايشان در ميان بگذارم، ناگفته مانده است. آيا فرصت ديگري براي ادامه صحبت با اين مرجع روشن و ضد خرافات و سرزنده، نصيب خواهد شد؟
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]
-
گوناگون
پربازدیدترینها