واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: داوود حيدرى نقاش و خوشنويس:انقلاب روح تازه اى در هنر دميد
داوود حيدري بر اين باور است كه هشمپاي انقلاب اسلامي و متأثر از آن، هنر هاي تجسمي كشورمان، دچار دگرگوني عميقي در ساختار و محتوا شد.
انقلاب در كالبد هنر روحي تازه دميد و دفاع مقدس، ميداني براي ساخت و ارائه «هنر مفهومي» را فراهم كرد.
حيدري اگرچه در زمينه هنرهاي تجسمي خاصه نقاشي فعال است اما به طور جدي در عرصه هايي چون موسيقي حضور دارد.
با اين هنرمند در كوران جشنواره هنرهاي تجسمي فجر درباره وضعيت هنرهاي تجسمي گفت وگويي كرده ايم.
¤ هنرهاي تجسمي در پيش از پيروزي انقلاب اسلامي چه تصويري داشت؟
- براي گفتن از وضعيت هنرهاي تجسمي در گذشته (قبل از انقلاب) به زمان زيادي نياز است تا بتوان به تمامي جوانب و زواياي آن پرداخت. اما به طور مختصر مي توانم بگويم؛ در حيطأ هنري، استفاده از مضامين و طرحهايي حكمفرما بود كه بيشتر در نقش معرفي هنر غربي عمل مي كرد تا هنر شرقي و بالاخص هنر اصيل ايراني! نظري به بولتن ها و برخي مجلات هنري آن زمان گوياي اين واقعيت است كه عموما هنرمنداني به جشنواره ها و بي ينال هايي پرطمطراق راه پيدا مي كردند كه جدا از مسئله «رابطه» نگاهشان به ساحت هنر غرب بود و بيشتر كميت در نظر بود نه كيفيت مفهومي! ناگفته نماند كه تعدادي انگشت شمار بودند هنرمنداني كه سعي بر اثبات و ارائه هنر شرقي و اساسا هنر ايراني داشتند، اما هيچ گاه آثارشان ديده نمي شد و تنها محل ارائه و نمايش چنين آثاري ديوار نگارخانه هائي بود كه تعدادشان از چهار يا پنج عنوان تجاوز نمي كرد.
¤ با پيروزي انقلاب اسلامي، در عرصه هنرهاي تجسمي چه روي داد؟
- تغيير ناگهاني و چشمگير هنر در همأ زمينه ها بعد از انقلاب بر هيچ كس پوشيده نيست. به نظر من، دگرگوني «هنر» از ابتداي انقلاب شكل گرفت و ريشه اين دگرگوني با شعارنويسي روي ديوارها و نقاشي هايي كه روي پلاكاردهاي بزرگ در راهپيمائي ها به كار گرفته مي شد رشد كرد.
انقلاب در كالبد هنر روحي تازه دميد و هنرمنداني كه منزوي بودند جان تازه اي گرفتند. جنگ و هشت سال دفاع مقدس ميداني شد براي ساخت و ارائه هنر مفهومي. ديوار شهرها به خصوص شهرهاي جنگ زده گوياي اين اتفاق مبارك اند. هنرمنداني كه خود را متعهد مي دانستند و فرزندان همين آب و خاك بودند به كمك اراده و ايمان دست به كار شدند و آنجا بود كه نقاشيهاي خياباني شكل گرفت.
جبهه و جنگ نيز باعث بروز استعدادهايي شد كه امروزه مي درخشند. بايد نكته اي را بگويم!
آنهايي كه با تاريخ و تاريخ هنر آشنا هستند مي دانند دوران فرمانروايي ايلخانان مغول در ايران يكي از شگفت انگيز ترين و پرتحرك ترين مقاطع كشور ما به حساب مي آيد. چرا كه در طول حكومت ايلخاني پيوسته تلاش متقابل و خستگي ناپذيري از طرف حكومت و مردم ديده مي شود. تلاش حكومت براي محكم كردن پايه هاي قدرت و قبولاندن آن به ايراني ها از يك سو، و تلاش مردم براي تجديد حيات ملي و فرهنگي خود كه با قلم به جنگ شمشير مي رفتند و درصدد بازآفريني نقش هاي گذشته خود بودند از طرف ديگر.
از اين رو ايرانيان سعي كردند در بطن حكومت رسوخ كنند و چون ادارأ ملك از مغولان ساخته نبود خيلي زود عنصر ايراني موفق شد كه در گردانندگي امور شركت كند. آن گاه بود كه قدرت در برابر قدرت و فرهنگ در برابر فرهنگ قرار گرفت و از طرف ديگر سلاح هايي اثرگذار و برنده مثل دين و ايمان به كار گرفته شد و سرانجام به پيروزي فرهنگ و ايمان انجاميد-در اين ميان هنر هم مثل ديگر مظاهر جامعه دگرگون شد. مظاهر هنري گذشته كه ريشه در كفر داشت نابود شد و هنر معماري به جلوه درآمد. در نگارگري نگاره هاي انساني به نقش هاي گل و گياه و پرنده نمودار طبيعت شد و بتكده ها-نگارخانه ها و كليساها-تبديل به مساجد شد و هنرهاي تزئيني خاص خود را به خدمت گرفت. در اين تغيير، هنر نقاشي-كاشيكاري-خوشنويسي و گچ بري به اوج شكوفايي رسيد.
البته نبايد از نظر دور داشت كه پس از انقلاب نگارخانه ها-نمايشگاهها و فرهنگسراها بسيار فعال شدند و اين اتفاق زمينه اي شد براي بروز استعدادهاي بيشتر و آثاري ارزشمند و ظهور هنرمندان شاخص.
¤ پس از انقلاب، شاهديم كه برخي جشنواره هاي خارجي، نسبت به آن گونه آثار ايراني، اعتناي جدي مي كنند كه نه تنها از ارزش هنري برخوردار نيستند بلكه در زمينه محتوا نيز داراي مغايرت با فرهنگ ايراني و اسلامي اند. آيا شما هم به نگاه عنادآميز برخي جشنواره هاي خارجي باور داريد؟
- در زمانه اي كه بعضي دولت ها مي كوشند تا در عرصه هاي مختلف اجتماعي فرهنگي-هنري و حتي ورزشي براي ما مانع ايجاد كنند و از هر كاهي كوهي براي تحقير و جريحه دار كردن غرور ملي و هويت تاريخي ما بسازند و وقيحانه هرگونه سند ملي و آثار فرهنگي تاريخي و حتي بزرگان و نام آوران سده هاي گذشته ايراني را به نام خود، كشور خود و فرهنگ خود مصادره مي كنند تعجب برانگيز نخواهد بود كه در جشنواره هاي رنگارنگ و پر زرق و برق كه در شرق و غرب هر روزه شاهد برگزاري آن ها هستيم آثاري را كه پيرو مكتب «پوچي» هستند به عنوان هنر پويا و نوگرا معرفي مي كنند. اما هنرمند مسلمان با آثاري كه ريشه در فرهنگ و اصالت هاي ارزشي و ايماني جامعه اش دارد ديده نمي شود.
جاي ترديد نيست كه معاندان، دنياي هنر را نيز با معيارهاي سياسي خود مي سنجند. در گوشه اي از جهان نقاشي كودكانأ يك نقاش تازه كار از چهرأ يك رئيس جمهور تيتر اول مجلات و روزنامه ها مي شود.
اما اثر يك نقاش يا عكاس مسلمان كه درد بچه هاي غزه را با تمامي معيارهاي استاندارد هنري به تصوير كشيده است غريب مي ماند.
¤ و حرف پاياني؟
- خلق را چون آب دان صاف و زلال
اندرو پيدا جمال ذوالجلال
شد مبدل آب اين جو چند بار
عكس ماه و عكس اختر برقرار
دوشنبه|ا|12|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 509]