تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وجود یک عالم برای ابلیس سخت تر از هزار عابد است زیرا عابد در فکر خود است و عالم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831530453




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اصول مديريت بحران


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اصول مديريت بحران
خبرگزاري فارس: انجمن بين المللي مديران بحران در سال 2007 ميلادي اقدام به انتشار سندي با عنوان "اصول مديريت بحران " نمود كه به نظر مي رسد آشنايي با اين اصول و ملاحظه آنها توسط كليه كساني كه در حوزه مديريت بحران فعاليت مي نمايند لازم و ضروري باشد.


مديريت بحران به عنوان يك رشته دانشگاهي و حرفه اي در همه كشورها و در ايران در حال شكل گرفتن است. با شكل گرفتن اين رشته از يك طرف تمايز آن با ساير رشته هاي علمي و عملي مشخص تر خواهد شد و از طرف ديگر كليه كساني كه علاقمند به تحصيل و كار در اين رشته هستند را ملزم مي سازد تا به فراگيري و كاربست اصول، مباني، مهارتها، فنون و روشهاي مديريت بحران اقدام نمايند.
يكي از مسايلي كه از ابتدا مورد توجه و علاقه نظريه پردازان و كارشناسان مديريت بحران قرار گرفت تدوين اصول پايه اي اين حرفه و رشته بوده است. طي سالهاي گذشته تلاشهاي پراكنده متعددي در اين زمينه صورت پذيرفت كه زمينه هاي لازم براي تدوين سند كاملي در اين رابطه را فراهم ساختند. انجمن بين المللي مديران بحران با بهره گيري از اين تلاشها و با استفاده از تجربيات و نظرات مديران بحران در عرصه هاي مختلف در سال 2007 ميلادي اقدام به انتشار سندي با عنوان "اصول مديريت بحران " نمود كه به نظر مي رسد آشنايي با اين اصول و ملاحظه آنها توسط كليه كساني كه در حوزه مديريت بحران فعاليت مي نمايند لازم و ضروري باشد. در اين مقاله اين اصول بر اساس اين سند به اختصار ارايه و توضيح داده مي شوند.

مهمترين اصول مديريت بحران از نظر انجمن
بين المللي مديران بحران عبارتند از:
1- جامع بودن

معناي جامع بودن در مديريت بحران آن است كه " مديران بحران همه مخاطرات، همه فازها، همه اثرات و همه كساني را كه به نحوي به بحران مرتبط مي شوند را ملاجظه و مورد توجه قرار مي دهد. از اين نظر بر خلاف تفكر سنتي مديريت جامع بحران عبارت است از آمادگي براي و انجام كليه وظابف و اقدامات مورد نياز براي پيشگيري، آمادگي، واكنش و بازتواني در مقابل بحران هاي ايجاد شده توسط عوامل طبيعي، تكنولوژيكي و انسان ساز مي باشد. بنابر اين مديريت جامع بحران در برگيرنده كليه مخاطرات، كليه فازها و مراحل، كليه اثرات و كليه گروههاي درگير مي باشد.
منظور از ملاحظه كليه مخاطرات آن است كه همه مخاطرات موجود در قلمرو برنامه ريزي بايد در ارزيابي خطرات مورد توجه قرار گرفته و بر اساس احتمال وقوع و ميزان اثرات احتمالي آنها اولويت بندي شوند. اين اصل هر گز به معناي يكسان ديدن همه مخاطرات در تخصيص منابع و برنامه ريزي نمي باشد. شباهتهايي در نحوه واكنش در مقابل مخاطرات مختلف وجود دارند كه مي توان از آنها بهره گرفت. اقدامات خاص هر مخاطره را مي توان در برنامه هاي مخصوص هر مخاطره مورد توجه قرار داد.
منظور از كليه فازها آن است كه مديريت بحران مدرن بر خلاف گذشته كه تمركزش فقط بر روي فاز واكنش و تا حدودي آمادگي بود كليه چهار فاز بحران شامل پيشگيري، آمادگي ، واكنش و بازتواني را در نظر مي گيرد. پيشگيري شامل كليه اقداماتي مي شود كه براي جلوگيري از وقوع بحران و يا كاهش اثرات آن در صورت وقوع انجام مي شوند. در تئوري به عنوان اولين فاز در مديريت جامع بحران مورد توجه قرار مي گيرد ولي در عمل جزيي از ديگر فازهاي مديريت بحران نيز مي باشد. به عبارت ديگر پيشگيري يك وظيفه دايمي و هميشگي است. آمادگي بر روي تهيه برنامه ها و توسعه ظرفيتها براي مقابله و واكنش موثر در برابر بحرانها متمركز مي شود. مقابله در حقيقت شامل واكنشهايي مي شود كه بلافاصله پس از وقوع بحرانها صورت مي پذيرند. بازتواني هم شامل اقداماتي مي شود كه فراتر از دوره وضعيت بحراني بوده و به احياء زيرساختهاي آسيب ديده و بازسازي مي پردازد. هر كدام از اين فازها و مراحل نيازمند برنامه ريزي دقيق و جزيي است. برخي از اين فازها با هم داراي هم پوشي بوده و نمي توان مرز بندي زماني دقيقي از آنها ارايه نمود. مديريت بحران موفق مديريتي است كه بتواند فعاليتهاي انجام شده در اين فازها را هماهنگ نمايد.
منظور از ملاحظه كليه اثرات آن است كه بحرانها از نظر اثرات داراي طيف وسيعي بوده و شامل اثرات بر زيرساختها، خدمات اجتماعي، و اقتصاد مي شوند. دقيقا به همان صورت كه كليه مخاطرات بايد مورد توجه قرار گيرند كليه اثرات بحرانها نيز بايد در مديريت بحران مورد توجه تجزيه و تحليل و بررسي قرار گيرند.
منظور از ملاحظه كليه گروههاي درگير آن است كه مديريت بحران موثر مديريتي است كه رابطه كاري و فعاليتي نزديكي در بين كليه سطوح دولت، بخش خصوصي، و مردم برقرار نمايد. اين مساله ارتباط زيادي با اصل هماهنگي دارد كه بعدا به آن اشاره خواهد شد.

2- آينده نگر و پيشرو بودن
"مديران بحران بحرانهاي آتي را پيش بيني كرده و اقدامات پيشگيرانه و آمادگي لازم را براي ايجاد جوامع مقاوم و پايدار در برابر بحرانها بكار مي گيرند ".
تحقيقات و داده هاي ارائه شده توسط دانشمندان علوم طبيعي و اجتماعي نشان مي دهند كه بحرانها در حال افزايش، بزرگتر، پوياتر و پيچيده تر مي شوند. تعداد وقايعي كه منجر به اعلام وضعيت بحراني توسط دولتها در سطوح مختلف شده اند در حال افزايش مي باشند. ميزان خسارات ناشي از بحرانها نيز به صورت تصاعدي در حال افزايش است. در مكان يابي شهرها و ساخت ساختمانها و زير ساختها مخاطرات بالقوه در نظر گرفته نشده اند. سوء مديريت و قصور در تهيه و اجراي كدهاي ساختماني بحرانهاي بيشتري را بوجود مي آورند. از طرف ديگر روز به روز بر تعداد بحرانهاي انسان ساز نيز افزوده مي شود.
مديريت بحران بايد توجه بيشتري به فعاليتهاي پيشگيري و كاهش اثرات بنمايد. بطور سنتي مديران بحران بيشتر متوجه اقدامات مربوط به تهيه برنامه هاي واكنش و هماهنگي اقدامات حين بحران بودند. با توجه به حجم در حال افزايش بحرانها مديران بحران بايد در انديشه هاي خود بيشتر از گذشته دورنگر و استراتژيك باشند. نقش مديران بحران ديگر فقط نوعي نقش تكنيكي نبوده بلكه نقشي مديريتي و مشاوره اي بوده كه بر برنامه هاي مختلف در زمينه مخاطرات و فازهاي مديريت بحران نظارت دارد.
مديران بحران بايد نحوه ارزيابي مخاطرات و كاهش آسيب پذيري، جلب حمايت و پشتيباني سياست مداران، نحوه تهيه و تصويب قوانين و مقررات و نحوه اجراي آنها براي كاهش آسيب پذيري را بدانند. تلاشهاي مشترك بين كارشناسان و سازمانهاي مختلف بخش عمومي، خصوصي و غير دولتي براي تقويت پيشگيري و آمادگي شديدا مورد نياز مي باشند. اقداماتي مانند برنامه ريزي كاربري زمين، مديريت محيط زيست، اجراي كدهاي ساختماني، برنامه ريزي، آموزش و تمرينات همه مورد نياز بوده و بايد با تاكيد بر كاهش آسيب پذيري و ظرفيت سازي بكار گرفته شوند. مديريت بحران پيشرو و فعال بوده و منفعلانه عمل نمي كند.

3- مبتني بر خطر بودن
"مديران بحران اصول مديريت خطر (شناسايي مخاطرات، تحليل خطر، و تحليل اثرات) را در تعيين اولويتها و تخصيص منابع بكار مي گيرند ". مديران بحران مسئول استفاده كارا و موثر از منابع در دسترس براي مديريت خطر مي باشند. اين بدان معنا است كه تعيين سياستها و اولويت بندي برنامه ها بايد بر مبناي ميزان خطر اندازه گيري شده براي اقراد، اموال و محيط زيست باشد.
مديريت كاراي خطر موارد زير را در بر مي گيرد: 1) شناسايي مخاطرات طبيعي و انساني كه مي توانند پيامدهاي ناگوار زياد بر مردم و سازمانها داشته باشند. 2) تحليل ميزان آسيب پذيري مردم و سازمانه در برابر مخاطرات. 3) تحليل اثرات براي تعيين اثرات بالقوه اي كه مخاطرات مي توانند بر مردم، سازمانها و ديگر پديده ها داشته باشند.

4- يكپارچه بودن
مديران بحران به دنبال يكپارچگي و وحدت بين فعاليتهاي كليه سطوح دولت و مردم مي باشند. وحدت تلاشها بستگي به يكپارچگي افقي و عمودي دارد. اين بدان معنا است كه برنامه هاي مديريت بحران در سطح محلي بايد با ساير فعاليتهاي دولت محلي يكپارچه شوند. همچنين كليه برنامه هاي مديريت بحران بخشهاي مختلف دولت بايد با هم يكپارچه شوند. به همين ترتيب لازم است برنامه هاي مديريت بحران بخش خصوصي نيز با برنامه هاي دولت در اين زمينه يكپارچه شوند. هم بخش خصوصي براي واكنش نشان دان به بحرانها نياز به پشتيباني و كمك دولتها دارند و هم بخش خصوصي مي تواند كمك بزرگي از طريق منابعي كه در اختيار دارند در مديريت بحرانها ايفا نمايد. از طرف ديگر به دليل اينكه بخش قابل توجهي از زير ساختهاي كليدي در اغلب كشورها در مالكيت بخش خصوصي است اين يكپارچگي از اهميت بيشتري برخوردار است و عدم توجه به آنها در برنامه هاي مديريت بحران مي توان پيامدهاي جبران ناپذيري ببار آورد. علاوه بر اين برنامه هاي مديريت بحران در سطوح محلي بايد با برنامه هاي سطوح بالاتر دولت نيز يكپارچه و تلفيق شوند. در صورتي كه اين كار صورت نگرفته باشد هنگام وقوع بحرانها دريافت كمكها از سطوح بالاتر دولت با تاخير مواجه خواهد شد. بالاخره اينكه مديريت بحران بايد در فعاليتها و تصميمات روزانه همه مردم، سازمانها و دولتها يكپارچه و ادغام شوند و اين مساله فقط مريوط به دوره وقوع بحران نمي شود. اگر چه حفاظت از جان و مال مردم از وظايف مهم دولتها است ولي اين كار بدون همكاري و مشاركت همه رشنه ها و بخشهاي جامعه بخصوص بخش خصوصي و رسانه هاي جمعي عملي نخواهد بود.

5- مشاركتي بودن
مديران بحران به دنبال ايجاد و حفظ روابط گسترده و صميمي بين افراد، سازمانها بوده و مشوق اعتماد چند جانبه، همكاري گروهي، رسيدن به توافق جمعي در تصميمات و تسهيل كننده ارتباطات مي باشد. بايد توجه داشته باشيم كه تفاوت اساسي بين واژه هاي "مشاركت " و "هماهنگ " وجود دارد. هماهنگي فرايندي است كه به منظور اطمينان از شناسايي و اجراي وظايف، نقشها و مسئوليتها بكار گرفته مي شود. در مقابل مشاركت و همكاري بايد از زاويه انگيزه و اشتياق و در حقيقت فرهنگ سازماني و اجتماعي مورد توجه قرار گيرد كه متوجه ميزان اتحاد و روحيه همكاري در اجتماع مي باشد.
وجود اين روحيه مشاركت و همكاري و تعهد جدي نسبت به آن باعث مي شود كه انجام ساير نقش ها و وظايف ممكن و موثر شوند. در شرايط بحراني و در مواردي كه عدم اطمينان بسيار بالا است وجود روحيه مشاركت و همكاري و اعتماد متقابل بين افراد و سازمانها براي اتحاد و اجراي تصميات جمعي بسيار مهم است. ايجاد اعتماد متقابل در محيطي كه سازمانها و افراد متعدد درگير هستند فرايند پيچيده اي است و شايد يكي از سخت ترين كارها در ايجاد سيستم مديريت يكپارچه مديريت بحران باشد.
براي اينكه اين مشاركت و همكاري بوجود آيد مديران بحران بايد اولا تلاش نمايند تا كليه بازيگران صحنه بحران را شناسايي كرده و آنها را در فرايند برنامه ريزي و آمادگي وارد نمايند. دوما اينكه مديران بحران بايد بكوشند تا آنجا كه مي توانند روابط انساني و نزديك بين نيروهاي درگير در شرايط بحراني قبل از وقوع بحرانها بوحود آورند تا اين افراد حتي الامكان بيشتر و بيشتر يكديگر را بشناسند. بالاخره اينكه دخالت دادن كليه مشاركت كنندگان بايد همراه با روحيه گوش فرا دادن به مشاركت كنندگان و ملاحظه ديدگاهها و نظرات آنها در فرايند برنامه ريزي و آمادگي باشد.

6- هماهنگ بودن
مديران بحران فعاليتهاي كليه نيروهاي درگير در مديريت بحران را براي تحقق هدف مشترك هماهنگ مي نمايند. مديران بحران به ندرت قادر خواهند بود كه فعاليتهاي همه سازمانها و ادرات درگير در برنامه هاي مديريت بحران را مديريت كنند. در اغلب موارد كساني كه مسئوليت اصلي در اين سازمانها و ادارات را بر عهده دارند يا داراي رتبه بالاتري از مديران بحران هستند و يا بطور مستقل عمل مي كنند. هر سازماني با قوانين و مقررات، قدرت و اختيارات، فرهنگ و ماموريتهاي عملياتي خودش وارد فرايند برنامه ريزي مي شود. هدف اصل هماهنگي اين است كه مدير بحران بتواند سازمانهاي مختلف با اهداف و وطايف متفاوت را براي تحقق اين هدف مشترك دور هم بياورند. دستيابي به اين اصل توسط مدير بحران مستلزم آن است كه مدير بحران داراي تفكر استراتژيك بوده و داراي نوعي نگاه جامع و كل نگر بوده و حايگاه هر كدام از سازمانهاي درگير را درست تشخيص دهد. در اين نگاه استراتژيك مدير بحران ابتدا شرايط لازم براي تعيين اهداف مشترك و مورد توافق همگان را فراهم مي نمايد و سپس تلاشهاي لازم براي متقاعد كردن سازمانهاي درگير به انجام وظايفشان در راستاي تحقق اهداف را بكار مي گيرد.

7- انعطاف پذيري
مديران بحران ار روشهاي نو و خلاقانه براي حل مشكلات استفاده مي نمايند. با توجه به تنوع وظايف و مسئوليتها، سازمانهاي مديريت بحران معمولا يكي از منعطف ترين سازمانها هستند. قوانين و مقررات، سياستها و رويه هاي عملياتي كه از انعطاف پذيري چنداني برخوردار نيستند در سازمان مديريت بحران از كارايي چنداني برخوردار نيستند. برعكس مديران بحران تشويق مي شوند تا همواره راه حل هاي خلاقانه و جديد را در حل مسايل بكار گيرند. در ارزيابي مخاطرات و آسيب پذيري و روشهاي پيشگيري از آنها مديران بحران بايد بتوانند از بين روشهاي موجود روشهايي را كه كاراتر و اجرايي تر هستند انتخاب و بكار گيرند. در مرحله آمادگي و در تدوين برنامه مقابله با بحران نيز اين اصل بايد مورد توجه قرار گيرد. بر خلاف خيلي از برنامه هاي ديگر كه كاملا جزيي و انعطاف ناپذيرند اين برنامه با نگاه انعطاف پذيري تهيه مي شود. در مرحله واكنش به بحران نيز مديران بحران بايد از انعطاف پذيري لازم براي پيشنهاد و بكار گيري روشهاي جديد و كنار گذاشتن روشهاي سنتي و مقابله سريع با بحران برخوردار باشند.

8- حرفه اي بودن
مديران بحران ارزش زيادي براي روشهاي مبتني بر علم و دانش بر مبناي آموزش، تربيت، تجربه، اخلاق، دانش عمومي و بهبود دايمي آن قايل هستند. حرفه اي بودن به عنوان يك اصل در مديريت بحران به معناي آن است كه مديران بحران بايد هم داراي ويژگي هاي فردي لازم شغل مديريت بحران بوده و هم تعهد لازم حرفه اي را داشته باشند. اين حرفه هم مانند بسياري از رشته هاي ديگر داراي مشخصات ويژه اي است كه بايد توسط مديران بحران حرفه اي مورد توجه قرار گيرند.
رعايت اخلاق حرفه اي از جمله اين خصوصيات است. اگرچه اين اصول اخلاق حرفه اي هنوز در همه جا تدوين نشده اند ولي اصول اخلاق حرفه اي تدوين شده توسط انجمن بين المللي مديران بحران مي توانند مبناي خوبي براي شروع باشند.
پيوستن و عضويت در مجامع علمي و حرفه اي مديريت بحران از خصوصيات ديگر مديران بحران حرفه اي است. ايجاد اين انجمن هاي حرفه اي در سطوح منطقه اي و ملي از يك طرف و عضويت در آنها و انجمن هاي بين المللي موجود بايد مورد توجه مديران بحران قرار گيرد.
ايجاد شعبه ايراني انجمن بين المللي مديران بحران كه از مهمترين انجمن هاي حرفه اي موجود است مي تواند يكي از اقدامات موثر در اين زمينه باشد. مديران بحران حرفه اي همچنين بايد با داشتن گواهينامه حرفه اي نشان دهند كه قابليتهاي لازم براي حضور در اين حرفه را دارا هستند و از حداقل هاي لازم حرفه اي برخوردار هستند. دارا بودن مدارك دانشگاهي بخصوص در زمينه مديريت بحران مي رود كه نقش مهمي در داشتن اين شرايط ايفا نمايند. بالاخره اينكه مديران بحران بايد دانش پايه اي لازم در زمينه تاريخچه بحرانها، علوم اجتماعي و كاربرد آنها در مديريت بحران و همچنين قوانين و استانداردهاي موجود در مديريت بحران داشته باشند.
اگرچه ايران از سابقه طولاني در مديريت بحران برخوردار است ولي حرفه و رشته مديريت بحران در ايران نيز همانند ديگر كشورها رشته و حرفه جديدي است و از اين رو آشنايي با اصول اين رشته و توجه به آن در ابتداي كار مي تواند از اهميت زيادي برخوردار باشد. هر چه يك رشته و حرفه اصولي تر شكل گرفته و اجرا شود موفق تر بوده ومي تواند خدمات بيشتري را به اجتماع ارائه داده و رضايت خاطر بيشتري را نيز براي كساني كه در اين حرفه فعاليت مي كنند نيز به بار آورد. اصولي كه در اينجا اشاره شدند حاصل سالها تجربه و دانش جهاني در اين زمينه است و اگر به خوبي در آنها دقت نماييم خواهيم ديد كه هر كجا بحرانها درست مديريت نشده اند يك يا تعدادي از اين اصول پايه اي ناديده گرفته شده اند.
كليه كساني كه به هر نوع خود را مدير بحران تلقي مي نمايند بايد اين اصول را به دقت درك كرده و سر لوحه حرفه خود قرار دهند. اگرچه اين اصول بسيار بديهي و مسلم به نظر مي رسند ولي تجربه بخرانهاي گذشته نشان مي دهند كه اين اصول مسلم وبديهي مورد فراموشي قرار مي گيرند.
....................................................................................................................................
منبع: نشريه نگاره
انتهاي پيام/

دوشنبه|ا|12|ا|اسفند|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن