امريكا بايد ايران را به عنوان يك شريك برابر بپذيرد

واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: امريكا بايد ايران را به عنوان يك شريك برابر بپذيرد
سيد صادق خرازي-درك وضعيت موجود و بررسي چالش ها و فرصت هايي كه امروز با آنان مواجه هستيم، بدون نگاه به گذشته امكان پذير نيست.سه دهه از قطع روابط سياسي ميان ايران و امريكا مي گذرد.طي اين مدت روابط دو كشور طيف وسيعي از تحولات، از همكاري تا رويارويي را پشت سر گذاشته است. به نظر نمي رسد ادامه وضع موجود، تامين كننده منافع و امنيت ملي هر دو طرف باشد.تعارضات و پيچيدگي هاي در روابط دو كشور، درك واقعيت ها را مشكل ساخته است.وجود تعارض در رفتار دو كشورطبيعي است چراكه بازيگران سياسي دائما با پشتوانه ايدئولوژيك با تغيير شرائط و توازن قدرت ميان عوامل تاثيرگذار،صحنه بازي را تغيير مي دهند. اما موارد همكاري ميان دو كشور نشان مي دهد كه براي دو طرف منافع ملي بر هر چيز ديگر اولويت دارد.رفتار دو كشور در عين پيچيدگي ها توان تغيير پذيري را دارند.اگر دو طرف به طور موثر وارد تعاملات با يكديگر شوند، مي توانند بر فشار يكديگر تاثير بگذارند.سئوال اين است كه چرا تجارب و فرضيات فوق صورت نپذيرفته اند؟چه عناصري مانع درك دقيق و منطقي دو طرف شده است؟استراتژي نئوكان ها در قبال ايران و منطقه ديوار اعتماد سازي را فرو ريخت. اكنون فرصت مغتنم براي پرزيدنت باراك اوباما پديد آمده است تا هم سياست آمريكا در قبال ايران تغيير كند و هم ادبيات و زبان گفت و گو آزار دهنده نباشد.تمايل به همكاري در دو طرف به وضوح ديده مي شود.امنيت در عراق و حمايت از دولت اين كشور، سركوب جريان راديكال و تروريزم در افغانستان، حساسيت روي كانون هاي پرورش تروريزم در منطقه به ويژه پاكستان و برخي از كشورهاي عرب منطقه، مبارزه با توليد و توزيع مواد مخدر، سركوب تروريزم مي تواند عناصر همكاري دو طرف را شكل دهند.ولي اينك در ايران آمادگي همكاري بدون ما به ازا» وجود ندارد. به دليل تجارب گذشته در عراق و افغانستان اين است و بدون داشتن يك بسته dargain granbسرخوردگي به وضوح ديده مي شود. نياز دو كشور به يك دستيابي به توافق مشكل خواهد شد. همه باور دارند كه اعتبار امريكا در نتيجه حوادث رخ داده شده در افغانستان-عراق و حمايت از توتاليتاريزم زير سئوال رفته است.امريكا براي اعاده اعتبار جهاني خود چاره اي جز نشان دادن جهت گيري هاي مثبت جديد ندارد.اگر امريكا بتواند سياست جديدي فارغ از فشارهاي مالي لابي هاي عربي-اسرائيلي در قبال ايران اتخاذ كند اين فرصت وجود دارد كه همه مسائل را روي ميز گذاشته و با منطق و مذاكره حل نمايد.در ايران سياست خارجي بر خلاف سياست داخلي، متمركز است. طبق قانون اساسي بالاترين شخصيت تصميم گير و تصميم ساز رهبري عالي ايران است كه داراي نفوذ و قدرت بالايي است و توان حل و فصل منطقي و عادلانه همه مسائل را دارد.نقش منطقه ايران، نقوذ گسترده ايران در دنياي اسلام قابل كتمان نيست. در اين شرائط بهتر است دو طرف مشكلات خود را حل و فصل نمايند. ايران امروز آمادگي همكاري و كمك به خط اعتدال را دارد. مذاكره مستقيم امكان حل و فصل مسائل را بوجود خواهد آورد. بايست از مسائل حاشيه اي گذشت و به اصل مساله پرداخت. امنيت انرژي منطقه، امنيت وروند آرامش در عراق، امنيت در افغانستان و سركوب الفاعده و طالبان و روش هاي مبارزه با تروريزم در منطقه، در سايه همكاري دو كشور عملي خواهد شد.آمريكا زماني مي تواند در برابر فرسايش نيروهاي خود در منطقه موثر باشد كه واقعيت ها و بازيگران صحنه سياسي خاورميانه را بهتر بشناسد; نه اينكه بصورت سنتي بر روي فشارها و لابي ها، منافع خود را پايه گذاري كند، تثبيت جايگاه امريكا در تقابل با ايران نيست بلكه در همكاري با ايران جست و جو مي شود.ضرورت مكانيزم امنيتي چند جانبه با حضور كشورهاي ذينفع در منطقه از اهميت ويژه برخوردار است.مواضع اوباما و پيام هاي آشكار و پنهان وي از يكسال قبل از موفقيت در امريكا تا هفته جاري نتوانسته است براي طرف ايراني تعيين كننده باشد. آنچه در هفته گذشته در اجلاس امنيتي مونيخ توسط جو بايدن مطرح شد تا حدي بازتاب منفي در ايران داشت. تاكيد مجدد واژه ها(سياست چماق و هويج) باعث دلخوري ايران گشت و مايوس كننده بود. يارگيري در سطح بين المللي عليه ايران همزمان با مذاكره، تاكيد بر سياست هاي دولت بوش با ادبيات جديد تلقي مي شود.-ايراني ها به دنبال اقدام عملي براي نشان دادن حسن نيت آمريكائيها هستند كه كارگشا باشد.-ايراني ها اينكه آمريكا نه تنها بر اساس مفاد قرار داد الجزاير در امور داخلي ايران فعاليت نمي كند، بلكه قرارfooting equalاساس رابطه اش با ايران حل و فصل مسالمت آميز اختلافات بر اساس اصل برابري گيرد را مثبت تلقي خواهند كرد.-عذرخواهي كه توسط مادلين آلبرايت وزير خارجه دولت دوم كلينتون صورت گرفت، مي تواند موثر باشد.آمريكا و ايران بايست در يك نكته در رابطه با سياست برد-برد به درك مشترك با هم برسند.نه اينكه بخود به دليل نگاه ايدئولوژيك از سياست برد و باخت نام ببرند!بكارگيري واژه هاي آزار دهنده كه مغاير با هويت ملي ايرانيان ومحدود كننده و تهديد كننده باشد ديوار بي اعتمادي را بلند تر مي نمايد. ايران و امريكا مي توانند در آينده نه چندان دور به اولويت اول و همكار منطقه اي مبدل شوند البته اگر لابي هاي مستقر در واشنگتن، اعراب، روسيه، اروپا و اسرائيل روي خود را برگردانند و فشار مزاحمت گونه اي را در پيش نگيرندآمريكائيها بايست بسيار مراقب انتخاب نماينده ويژه خود در امور ايران باشند. آنها بايست وارد مذاكره))با ايران شوند.نه اينكه به دنبال گفت و گوباشند.شكل دادن به رويكرد منعطف تر با سياست هاي جديد واقع بينانه مي تواند توجه رهبري ايران را به خود جلب نمايد. تجربه گذشته تغيير لحن براي ايرانيان كافي نيست بلكه آنها به دنبال سياست جديد آمريكا هستند كه بتوانند پس از سي سال افكار عمومي و حتي دل و قلب آنها را توجيه كند. ايران باور دارد كه قدرت بزرگ منطقه است. و داراي موقعيت ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك مي باشد و هزينه هاي بسياري نيز براي اين قدرت بودن و قدرت ماندن كرده است.درك اين واقعيت ها مي تواند تاثير گذار باشد.

يکشنبه|ا|18|ا|اسفند|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ابتکار]

[مشاهده در: www.ebtekarnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]