واضح آرشیو وب فارسی:آپام:
زیبا شو: همیشه بین ما و فرزندانمان خط قرمزهایی وجود دارد که نباید از آنها عبور کنیم. اما این خط قرمزها چه هستند؟ فرزند خود را شبیه دیگران ندانید! فرزند شما کاملا با شما، با بقیه فرزندان شما و با همه انسانهای دیگر متفاوت است. هرگز او را کلیشه نکنید و رفتارتان با او باید مانند سایرین نباشد. وقتی نوزادی به دنیا میآید، به او مانند امانت نگاه کنید؛ امانتی از آسمان. این امانت چیست و چقدر میارزد؟ چه تواناییها و استعدادهایی دارد؟ حساسیتها و نقاط ضعف و قدرت او چیست؟ چه چیزهایی را باید یاد بگیرد و چه چیزهایی را باید به ما یاد بدهد؟ نقش او در دنیا و در زندگی ما چیست؟ قبل از هر مقایسهای حواستان باشد که هیچ کس مانند کس دیگر نیست. مقایسه انسانها با هم، مانند مقایسه کوه با دریا یا رودخانه با درخت است! در حالی که هر یک از این مظاهر طبیعت، خاصیت و نقش خود را دارند که قابل مقایسه با ویژگی و نقش دیگری نیست. به همان اندازه که مقایسه کوه با درخت خندهدار است، مقایسه فرزند ما با دیگران هم مضحک است. فرزند خود را یکتا بدانید. توهین نکنید بی احترامی و توهین به هر کسی خشم و کینه او را بر میانگیزد. بیاحترامی به نوجوان، ناراحتی درونی و واکنش بیرونی شدیدتری در پی خواهد داشت؛ چرا که نوجوان با توجه به سن و شرایط خاص خود قدرت حفظ آرامش و تحلیل و استدلال چندجانبه را ندارد و ممکن است با تداوم بیاحترامی او را از خود برانیم و فراری دهیم. وقتی میخواهید با کودک یا نوجوان خود گفتگو کنید، حرمت او را نگه دارید. برای احترام گذاشتن به بقیه نیازی نیست آنها بزرگسال باشند یا قد و هیکل بزرگسالانه داشته باشند. در درون هر کس روحی است که ارزشمند و قابل احترام است؛ چه کودک، چه نوجوان و چه بزرگسال. پس درخواست خود را از فرزندتان با احترام بگویید و شخصیت او را گرامی بدارید. هرگز عصبانیت خود را بر سر فرزندتان خالی نکنید یکی از عادات نامناسب بسیاری از والدین این است که خشم یا عصبانیت خود را بر سر اطرافیان بیسلاح و بیپناه خود، یعنی فرزندان خالی میکنند. در روانشناسی به این رفتار مکانیسم جا به جایی اطلاق میشود؛ به این معنا که وقتی نمیتوانیم خشم خود را به دلیل ترس یا هر علت دیگری بر سر کسی که ما را عصبانی کرده خالی کنیم، آن را بر سر کسی خالی میکنیم که زورمان به او میرسد! اما کودک ما نمیتواند این رفتار ما را درک و هضم کند و آن را به حساب بد بودن خود میگذارد و به مرور دچار کمبود اعتماد به نفس میشود. با فرزندان خود لجبازی نکنید بچهها از رفتار ما بیشتر یاد میگیرند تا از حرف زدنمان. اگر ما به چیزهایی که میگوییم عمل نکنیم، فرزندمان به ما اعتماد نمیکند و ما را الگوی کارهای بد خود قرار میدهد. بعضی پدر و مادرها از کودکی لجبازی را یاد گرفتهاند و متاسفانه نه تنها با همسالان خود که حتی با کودکان و نوجوانان خود لجبازی میکنند. کودکانِ آنها نیز ناخودآگاه لجبازی را میآموزند و آنرا رفتاری بهنجار تلقی میکنند. اگر میدانید که لجباز هستید، هر چه زودتر با کمک متخصص این رفتار خود را اصلاح کنید. محبت خود را از فرزندانتان دریغ نکنید فرزند ما در هر سنی که باشد، به محبت نیاز دارد. نوزاد، طفل، کودک یا نوجوان و دقیقتر اینکه همه انسانها در هر سنی که باشند به محبت نیاز دارند. کمبود محبت دلیل اصلی بسیاری از اختلالات روانی و حتی جسمیاست. یکی از دلایلی که فرزندان ما در سنین نوجوانی یا حتی جوانی جذب افرادی نامناسب میشوند، فقط همین کمبود محبتهاست. محبتی که مورد نیاز آنهاست در خانواده تامین نشده و در عوض ابراز محبتی کور یا حتی تصنعی از جانب فردی جدید میتواند آنها را به سهولت جذب کند! محبت در هر سنی باید متناسب با سن، جنس و موقعیت فرزند باشد. مسلما نحوه ابراز محبت به یک کودک سه ساله متفاوت از یک جوان ۱۸ ساله است. تشخیص چگونگی ابراز محبت مورد نیاز فرزندان و اعمال درست آن، میتواند به سلامت روان و رشد عاطفی آنها و حتی خود ما کمک کند. تجربههای جدید برای فرزندانتان ایجاد کنید اگر والدین بلد نباشند یا نخواهند میدانهای جدید و تجربههای جدید برای فرزندان خود ایجاد کنند، خود آنها اقدام به این کار خواهند کرد؛ منتها بدون سنجش همه جوانب و بدون اینکه بدانند صلاح آنها در چیست؟ مادر و پدرها باید برای فرزندان خود به تناسب سن آنها تجربههای جدید ایجاد کنند. تجربه ممکن است در حد کاشتن یک گیاه در گلدان، معاشرت با افراد جدید، سفر به مناطق جدید و چادر زدن، رفتن به کوه یا غارهای قدیمی و انواع مشابه باشد. میدانهای جدید، تجربههای جدید، به دنبال دارد و هم شما و هم فرزندانتان را پخته میکند. آرزوهای خود را به فرزندانتان تحمیل نکنید هر کس برای کاری آفریده شده و ماموریت و مسئولیتی در این دنیا دارد. هر کس دارای توانمندی و استعداد و علائق خاصی است. بزرگ ترین ظلم به فرزندان این است که بخواهیم آرزوهایی را که به آنها نرسیدهایم، به فرزندانمان تحمیل کنیم. همه شما با این جملات آشنایید: تو باید ریاضی بخوانی، تو باید پزشک شوی. تو به جای هنر باید بروی سراغ مهندس شدن. تو حتما باید تحصیل کنی. تو باید، باید، باید … این بایدها تمامی ندارد. مراقب باشید. تنها بایدِ درست برای آینده فرزندان این است که آنها باید استعداد و علاقه حقیقی خود را بشناسند و برای شکوفایی آنها و موفقیت خود تلاش کنند. آنها باید یاد بگیرند که از توانمندی های خود درست استفاده کنند و از لحظاتشان لذت ببرند.
بهمن ۲۱, ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آپام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 272]