تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835242439
فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه در گفت وگو با خبرآنلاین: جنگ ادامه دارد
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - با گذشت بیش از دو دهه از پایان دفاع مقدس ولی همچنان بحثها در این خصوص پایان نرسیده است. یاسرفاتحی، فرهاد عشوندی: انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و نامزدی یکی از مسئولان دوران جنگ بهانه ای شد تا برای یک بار دیگر و این بار بسیار جدی تر مسایل مربوط به اتمام جنگ مطرح شود. چهره ها و اشخاص مختلف که مستقیم و غیر مستقیم در دوران دفاع مقدس مسئولیت داشتند بر آن شدند تا یک سوی ماجرا را گرفته و سره های جنگ را از ناسره های آن مشخص کنند. اما سردار محمد جعفر اسدی جانشین بازرسی ستادکل نیروهای مسلح تمامی این بحث ها را عبث دانسته و در گفت و گو با خبرآنلاین می گوید: این قیل و قال ها روزی به پایان خواهد رسید و مشخص می شود که دلیل پایان جنگ چه بود. فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه هنوز جنگ ادامه دارد می گوید: امروز وظیفه افرادی که در رسانه های ما هستند و ریشه سالمی دارند از آن رزمندگان بیشتر است. چرا که وی معتقد است آنان که در مطبوعات ما قلم می زنند یا طرف خودمان هستند و یا طرف دشمن. این گفت و گو که در حاشیه مراسم اولین همایش پیشکسوتان جهاد و شهادت روحانیون رزمنده سپاه محمد رسول‌الله تهران انجام شد را از نظر می گذرانید: **** آیا ناگفته هایی راجع به پایان جنگ باقی مانده است؟همه این بحث ها و تحلیل هایی که الان با گذشت سه دهه از جنگ مطرح می شود در آن زمان هم مطرح می شد. بعد هزار و چهارصد سال از عاشورا، هنگامی که حضرت امام (ره) آمد فرمود هر چه که داریم از محرم و صفر است؛ آنچه که داریم از عاشورا و امام حسین(ع) است. امروز نیز ممکن است چند دهه در خصوص جنگ تحمیلی این قیل و قال ها مطرح شود. اما اصل قضیه این است که بعد از اینکه مردم مظلوم ایران انقلاب کردند تا دین و مملکت خود را حفظ کنند، جنگ بر ما تحمیل شد. همه کشورها و قدرت ها نیز از مقابل ما حمایت کردند. این جنگ هشت سال به درازا کشیده شد و در نهایت ما کاری کردیم کارستان که در جر و بحث ها و دعواهای کنونی نمی توان آن را مطرح کرد. هنگامی که این جر و دعواها خوابید همه خواهند گفت عجب!، این ها چه کسانی بودند که از اروند عبور گذشتند. به چه امید و با چه وسیله ای از این رود عبور کردند. در تمام دانشگاه های آن زمان تدریس می شد که اروند غیر قابل عبور است. بعد که بحث شد خواهند گفت این ها انسان های بسیار نابغه، عالی و از مملکت شان بسیار عالی دفاع کردند و همه مسایل آن طور که هست عرضه می شود. به حمدلله خدا منت گذاشت و از همان روزها اول یا ماه های دفاع مقدس عموم مطالب هم نوشته شده و هم ضبط شده است. یعنی هم اکنون صدای فرماندهان موجود است. منتها در این جر و دعواها نباید آن ها را رو کرد تا طی پایمال شود. یعنی جنگ مشکل مالی نداشت؟ آیا بودجه در اختیار جنگ قرار می گرفت یا خیر؟عرض کردم. این ها قیل و قال هایی است که مطرح می شود. پایان هر عملیاتی دو وجه داشت. یک وجه این بود که عملیات موفق بود که همه خود را در موفقیت آن تاثیرگذار دانسته و می گفتند که ما بودیم. مثلا من فرمانده گروهان بودم یا ... یا به عنوان نمونه اگر هواپیمایی سرنگون می شد، عموم پدافندهایی که بودند مدعی می شدند که با تیر آن ها این هواپیما سرنگون شد. همه می گفتند که ما بودیم. در حالی که ممکن بود تنها تیر یکی از این پدافند ها به این هواپیما خورده بود. اما وای به آن روزی که این عملیات موفق نمی شد. همه سعی داشتند دیگری را مقصر جلوه دهند. برخی می گفتند لجستیک تدارک نرسانده است یا اینکه مهمات نرسید یا ... بالاخره همه می خواستند بر گرده هم بیاندازند. من معتقدم که این قیل و قال ها روزی به پایان خواهد رسید و مشخص می شود که دلیل پایان جنگ چه بود. الان بحث کردن از این مسئله عبث است. اگر من الان دلیلی را بیان کنم فرد دیگری مقابل آن را خواهد گفت. در یک ساله اخیر با برخی خانواده شهدا برخوردهایی شد که منجر به چند پارگی آنان شد. برخورد با خانواده های کسانی که یادگار جنگ بودند تا جایی پیش رفت که آقای ضرغامی در مقطعی نامه ای اعلام کرد که باید حرمت شهدا حفظ شود. این اشتباه از کجا پیش آمد؟ آیا برخوردهایی که با آن ها شد درست بود؟باز هم به تاریخ ارجاع می دهم. خانواده یک شهید یعنی افراد بعد. خود آن کسی که در دفاع مقدس شرکت می کند نفر اول است. کسی که بغل دستی اش تیر خورده و شهید می شود با آن شهید در یک سنگر بوده و در حال انجام یک کار بود. آن شهید بهشت رفت و همرزم شهید مانده است. ما نمی دانیم که سرگذشت این فرد چه می شود. هنگامی که به تاریخ نگاه می کنیم می بینیم خیلی ها در التزام رکاب پیغمبر خدا زحمت ها کشیدند ولی یک دوره بعد از پیامبر تغییر پیدا کردند. حال سوال می شود مگر این فرد همان نیست، پس چرا عوض شد؟ خب، انسان است. انسان نیز همواره در حال آزمایش است. در آن مقطع نمره آورد و در این مقطع نمره نیاورد. این دانش آموز سال گذشته چون درس خوانده نمره اش خوب شد ولی امسال تجدید یا رد شده است. مگر چنین اتفاقی نمی افتد؟! جنگ هم یک مدرسه است. خیلی ها نمره نمی آورند. حال بگوییم مقصر اینکه این ها نمره نیاورده اند کیست؟ خب. یک معلم، دو کلاس، سه محیط، چهار مدرسه و ... می توانیم صد دلیل بیاوریم. اما مقصر اصلی خود این دانش آموز است. با تمامی این شرایط چرا بغل دستی اش قبول شده ولی این نمره نیاورده؟ الان شرایط ما ویژه است. دشمن در تمام کره زمین خانه ما را احاطه کرده است. اگر امروز کسی بگوید که آمریکایی ها در افغانستان برای افغانستان آمده اند می گویم که این فرد نادان است. اگر کسی امروز بگوید که آمریکایی ها در عراق برای عراق آمده اند می گویم این فرد نادان است. اگر کسی بگوید که آمریکایی ها در شمال برای کشورهای تازه استقلال یافته شوروی آمده اند می گویم که وی نادان است. این کشورها بهانه هستند. اصل این است که مانند دایره ای ما را احاطه کردند. نمی شود آمریکایی ها باشند ما هم باشیم؛ ما سر مرام خود و آن ها نیز سر مرام خود و در دنیا افتاقی نیافتد. در این وضعیت باید چکار کرد؟ الان آمریکا ما را مشغول خودمان کرده است. باید چکار کنیم؟به نصیحیت آقا امام حسین(ع) باز می گردم که به حسب ظاهر خطاب به جمع خاصی است ولی در حقیقت به کل عالم است. می فرماید اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید. این سفارش امام حسین به اهل جهان است. در این زمینه همچنین امام خمینی (ره) سفارشی کرده است. ایشان می فرماید اگر می خواهید به مملکت تان آسیبی نرسد پشتیبان ولایت فقیه باشید. نمی گویند اگر می خواهید به دین تان آسیب نرسد پشتیبان ولایت فقیه باشید. امام فرمود پشتیبان ولایت فقیه باش تا به مملکتت آسیب نرسد. اگر بتوانیم امروز همه رسانه ها و افرادی که از عقل و خرد بهره دارند به سمت ولایت فقیه سوق دهیم مسایل و مشکلات حل خواهند شد. در این مسئله نوعی افراط و تفریط وجود داشته است. اگر دقت کنیم می بینیم که خود حضرت آقا از عالمان بی بصریتی سخن می گوید که دچار سستی شده اند. در مقابل افرادی هستند که اقدامات خود را از رهنمودهای مقام معظم رهبری فراتر گذاشتند. این دو قطبی چقدر در اتفاقات یک سال گذشته نقش داشت؟اگر ما در فضای سالمی بودیم این مسایل به سرعت حل می شد. اما چه کنیم که ته برخی فتنه ها از کشور خارج شده و به قول امروزی ها از جای دیگری حمایت می شود. ته چشمه فسادی که اینجا می جوشد از جای دیگری مشروب می شود. ما نمی توانیم مانع آن شویم. امروز شما در کشوری هستید که بیش از صدها رسانه در آن قابل دریافت است که تنها به یک تلویزیون و دیش ماهواره نیاز دارد. آیا می توان جلوی مردم را گرفت؟! آیا توانستیم تا کنون این کار را انجام دهیم؟! این همه رسانه مختلف داریم که حتی پایگاه برخی از آن ها در این کشور و از دکه های روزنامه فروشی داخل کشورمان به فروش می رسند ولی خبر همان رسانه ها را می دهد. بنابراین با وجود این هجمه بزرگ باید به فکر یک اقدام اساسی بود. آیا می دانید که چه هنگام حضرت آقا از شبیخون فرهنگی سخن گفتند؟! ابتدا از تهاجم فرهنگی سخن گفتند و بعد شبیخون فرهنگی. برخی قبول نداشتند. خیلی ها در این مملکت مسئول بودند، در این مملکت رییس جمهور شدند ولی آن را قبول نداشتند. دنبال این بودند که فرهنگ را در تمدن ها بحث کنیم. مگر اینجا جای بحث است؟! اینجا جنگ است. جواب گلوله که حرف نیست. آن ها دارند گلوله می زنند. برخی فکر می کنند جنگ هشت سال بود و الان تمام شده است. در حالی که هر جنگی شش وجه دارد. یک وجه آن نظامی است و در جبهه های هشت سال دفاع مقدس دیدیم. این جنگ نیمه تعطیل شده است. همین الان که ما اینجا نشستیم یک سری جوان ها در کردستان، سیستان و بلوچستان و ... در حال به شهادت رسیدن هستند تا انقلاب حفظ شود. مابقی وجوه جنگ با شدت بالاتری در حال اجرا است. آیا جنگ اقتصادی، فرهنگی و روانی علیه ما تعطیل شده است؟! هیچ کدام تعطیل نشده و با شدت بالاتری ادامه دارد. ولی متاسفانه هیچ کس نمی گوید ما در حال جنگ هستیم چون همه فکر می کنند جنگ تنها جنگ نظامی است. سردار! شما به نیات دشمن اشاره کردید. یک بخش از این نیات اختلاف افکنی است. گاهی اوقات مخصوصا در یک سال اخیر شاهد اتهامات و شایعاتی علیه دو نهاد انقلابی ما یعنی بسیج و سپاه بودیم. به نظر شما این دو نهاد برای روشنگری باید چه اقداماتی انجام دهند؟در تاریخ اسلام بسیاری از موارد مشابه این را داشتیم. ولی متاسفانه چون خوب تاریخ نمی خوانیم و تسلط نداریم نمی توانیم این ها را تطبیق داده و راهکارها را پیدا کنیم. علما نقل می کنند که معاویه برای اینکه مردم را ریشه ای با آقا امیرالمومنین(ع) مشکل دار کند دستور داده بود پولی هزینه شود و گوسفندی به بچه های چند ساله بدهند و بعد از مدتی که بچه به این بره علاقه پیدا کرد شبانه گوسفند را ببرند و بگویند که این را علی(ع) برده است. معاویه قصد داشت کینه آقا امیر المومنین را از بچگی در دل افراد بکارد. آن ها تبلیغات را به حدی رساندند که بعد از شهادت آقا امیر المومنین در مسجد کوفه همه می پرسیدند که ایشان در مسجد کوفه چکار می کرد، مگر گفته نمی شد که ایشان تارک الصلاه بود. الان ما توقع داریم که با این بضاعت کم ما و فشار سنگین دشمن تمام مشکلات حل شود. دشمن دارد کار خود را می کند و ما باید کار خود را انجام دهیم. ما باید چه کار کنیم؟این جا رسالت و وظیفه رسانه های ما سنگین می شود. یک رزمنده دفاع مقدس مقابل ده نفر بود. یک رزمنده بی سلاح مقابل چند تانک قرار می گرفت. امروز وظیفه افرادی که در رسانه های ما هستند و ریشه سالمی دارند از آن رزمندگان بیشتر است. الان جنگ ادامه دارد. کسی که الان در رسانه ها قلم می زند یا این طرف قلم می زند یا آن طرف. یا تکلیف خود را روشن می کند و آن طرف می رود که جزو لشکریان دشمن می شود؛ در حالی که در مملکت ما قلم می زند. مانند روزنامه هایی که آن طرفی قلم می زنند. یک سری از رسانه ها نیز می گویند ما مدیون خون شهدا، خانواده شهدا، امام و انقلاب هستیم و این طرف قلم می زنند. آیا می توان این طرف یعنی اصولگرا بود و انتقاد داشت؟بله. اصلا ما برخی مسایل اسلام را نفهمیدیم. سفارش اسلام این است وقتی با شما دوستم عیبم را به من هدیه کنی. آیا تا کنون در جامعه ما عیب به عنوان هدیه به کسی داده شده یا کسی قبول کرده است که این هدیه است. آن را گرفته، ببوسد و از هدیه تشکر کند؟! پس معلوم می شود که مرام ما اسلامی نیست. در جامعه اسلامی آنچه امام(ره) گفته و آنچه که مقام معظم رهبری می خواهد این است که بیان عیب یک مسئول مانند دادن یک هدیه است. نه اینکه گفته شود شما اول تکلیف خود را روشن کرده و بگویید با ما هستید یا نه. پس هر کسی که اصول اسلامی را قبول داشته باشد حتما منتقد و انتقاد صحیح و اسلامی دارد. چون جامعه معصوم نیست. به فرض من مسئول هستم؛ اگر بگویم معصوم هستم غلط می کنم. غیرمعصوم هم اشتباه می کند. حال چه کسی در بیان اشتباه و نقاط ضعف اولی است؟! شما که رفیق، دوست و بردار من هستید نه دشمن. دشمن هم عیب را می گوید ولی وظیفه من است که تشخص دهم شما این انتقاد را به من هدیه می کنی و از روی برادری بیان می کنی ولی دشمن انتقاد را در تیرکمان گذاشته و من را هدف قرار داده است. هم اکنون نتوانستیم در جامعه این دو موضوع را خوب تفکیک کنیم. اگر بتوانیم خوب تفکیک کنیم اوضاع عوض می شود. یقین دارم که از همه بالاتر مقام معظم رهبری در بسیاری از جاها این انتقادات را بر می تابند و می فرمایند مشکلات را بیان کنیم. انتقادات از دو حال خارج نیست؛ یا انتقاد به جایی است که باید بررسی و نقاط ضعف را برطرف کرد و اگر به جا نیست باید پاسخ داده شود تا در اذهان شبهه آن باقی نماند. سردار! یک بخش تلاش دشمن مخصوصا در یک سال اخیر این بود که دیدگاه و نظر جامعه را نسبت به دو نهاد انقلابی ما که بسیج و سپاه است بد بین کند. به نظر شما این دو نهاد با چه اقدامی می توانند ارتباط با بدنه اجتماع را مستحکم تر کرده و شبهات به وجود آمده را پاسخ دهند؟بدون شک روال گذشته باز نمی گردد. چرا؟می گویند تاریخ حلزونی است. یعنی اگر الان قطر این حلزون سه میلی متر است هنگامی که دور زده و بر می گردد قطرش شش میلی متر و بزگ تر شده است. بنابراین ما نمی توانیم به دوران گذشته باز گردیم بلکه باید از آن دوره نیز بالاتر برویم. دیگر به آن دوره نمی رسیم. وسعت دید، فهم، شعور، دوستی، برادری، رفاقت و ... بیشتر از گذشته شده است. با یک برنامه ریزی صحیح و اصولی می توانیم از این دوره بگذریم. البته این امر دست تک تک افراد این جامعه است. اگر بنده به عنوان یک عضو کوچک سپاه خود را اصلاح کنم حرف دشمن در آنان که مرا می شناسند تاثیر نمی کند. اما اگر من خود را اصلاح نکنم و بر درصدی از حرف های دشمن را با اعمال خود صحه گذاشتم نود و چند درصد از کارهای دیگر من را نیز در بر می گیرد. بنابراین اگر ما خوب عمل کنیم حتما جامعه مانند یک آینه این را بر می تابد. جامعه این را خوب می فهمد که این بسیجی ها و پاسدارها جان خود را برای حفظ این مملکت گذاشتند. ممکن است الان در وضعیتی قرار گرفته و متوجه این امر نشوند ولی کمی که بگذرد متوجه آن خواهند شد. هنگامی هم که متوجه شد شرایط قوی تر از گذشته باز می گردد. مقام معظم رهبری در سخنرانی هایی که داشتند بارها بر جذب حداکثری تاکید داشتند. به نظر شما اقدام عملی برای اجرایی شدن این توصیه چیست؟هم اکنون از فرماندهی محترم سپاه گرفته تا پایین رده و بسیجی ها در سیستان و بلوچستان، کردستان و جاهای مختلفی که باید از کیان این مردم دفاع کنند، دفاع کرده و جان خود را از دست می دهند. کمتر هفته ای ما داریم که در شهرهای مختلف کشور تشییع جنازه شهدای بسیجی و سپاهی نداشته باشیم. آیا همین امر کافی است؟خیر. می خواهم بگویم که ما قادر به انعکاس مناسب همین مسئله نیز نیستیم. ابزار تبلیغات دست دشمن است. برخی کار نکرده را آنچنان تبلیغ می کنند که صد برابر نمایش داده میشود ولی ما قادر نیستیم کار کرده را منعکس کنیم. به عقیده من ابزار تبلیغاتی دست ما نیست. هم اکنون 20 سال از پایان دفاع مقدس می گذرد ولی هنوز یک فیلم در خور دفاع مقدس در کشور ندیدم. آیا ما کارگردان یا هنرپیشه خوب نداریم؟! حتما داریم. پس چرا این اتفاق افتاده است؟! پایه فکری برخی از کارگردانان این فیلم ها در لس آنجلس شکل گرفته است. این فرد نمی تواند برای دفاع مقدس فیلم بسازد. این فرد از روز اول که وارد سینما شد هالیوود را قله دیده است. هر کاری که این فرد بکند نمی تواند درست کار کند. چون ابهت هالیوود وی را گرفته است. امام می فرماید ما در جنگ ابهت هر دو ابرقدرت را شکستیم. قبل از جنگ کسی جرات نمی کرد که به این ابرقدرت ها حرفی بزند یا اصلا کسی فکرش را نمی کرد که کشوری در یک روز به یکی از این دو ابرقدرت پرخاش کند. شوروی کشتی اش در ساحل به گل نشسته بود و آن وضعیت را پیدا کرد. ما اعتقاد داریم که کشتی آمریکا در وسط اقیانوس منفجر می شود. یعنی مانند کشتی شوروی نیست که به گل نشست و به آرامی از بین رفت. در یک سال اخیر شاهد برخی اظهارنظرها علیه خانواده های معزز شهدا بودیم. مثلا یکی از مسئولان نظامی علیه خانواده شهید مطهری که دارای عملکرد کاملا شفافی هستند اظهاراتی داشت. به عقیده شما این دست اظهارنظرها چه تبعات منفی برای اظهارکنندگان میان خانواده شهدا دارد؟هرکسی مسئول افعال خودش است. به شخصه من این مسئله را برنتابیده و اصلا صحیح نمی دانم. برای روشن شدن مرام اسلامی یک مثال تاریخی می زنم. مقابل آقا امیرالمومنین یک جنگ ناحق ساختند. بعد کسی را سوار آن شتر کردند که حرم پیغمبر خدا بود. این جنگ تمام شد و کسانی که در رکاب آقا بودند رکاب این شتر را لعنت می کنند، اما آقا امیرالمومنین به یک تعداد از زنان سپاه خود لباس مردانه می پوشاند و در رکاب حرم پیغمبر خدا بدرقه اش می کند که وی را سالم به مقصد برساند. در حالی که جنگ را این فرد به راه انداخته ولی آقا امیرالمومنین اصول را رعایت می کند. امروز در جامعه ما مقام معظم رهبری رعایت می کند. ولی برخی مدعی هستند که شاگرد ایشان هستند و حرف ایشان را قبول ندارند. به شخصه نظر من این است که به خانواده معزز شهدا که همه- از صدر تا ذیل برای ما عزیز هستند- نباید به هیچ وجه بی احترامی شود ولو اینکه خودشان با دست خودشان به خود بی احترامی کنند که در این صورت دیگر ما مقصر نیستیم. اگر خانواده ای از شهدا گرایش سیاسی خاصی داشته باشد دلیلی برای بی احترامی است؟خیر. به احترام آن شهید نباید به این فرد بی احترامی کرد. ولی ما اکنون شاهد این اقدامات هستیم!شکی ندارم ولی اگر واکنش رهبری هم این بود برخی از این ها به خاطر خطاهایی که مرتکب شدند الان در زندان بودند. اما دست عنایت مقام معظم رهبری بالای سر این ها است. ایشان می فرماید که این خانواده فلان شهید است نباید این برخورد شود. حتی ممکن است برخی دستگاه ها افراد این خانواده را بگیرند ولی آقا هنگامی که باخبر می شوند سریع می فرمایند رها کنید. اخیر بحث هایی تحت عنوان مکتب ایران و ملی گرایی مطرح می شود. به عقیده شما ما باید پشت سر ولایت باشیم یا به فکر ملی گرایی؟یقینا باید پشت سر رهبری باشیم تا به فلاح و رستگاری برسیم. اگر جلوی رهبری یا پشت خط ایشان برویم به هیچ جا نخواهیم رسید. فاصله گرفتن از ولایت ما را به جهنم می برد. اینجا به حدیثی اشاره می کنم. روزی سلمان و ابوذر در مسیری با پیامبر(ص) می رفتند. میانه راه پیامبر(ص) قصد دارد به صورتی به ابوذر بگوید که چرا اینقدر به سلمان علاقمند است. ظاهرا در مسیر ماسه ای بود. پیامبر ایستاده و به ابوذر می گوید ما چند نفر هستیم. ابوذر می گوید سه نفر هستیم. پیامبر خطاب به مسیر می کند و می گوید ببینید که جای پای چند نفر روی ماسه ها مانده است. ابوذر تنها جای پای دو نفر را روی ماسه ها می بیند. پیامبر می فرماید که سلمان حتی در راه رفتن پای خود را جای پای من می گذارد. این یک موضوع ظریف است که پیامبر(ص) قصد دارد به جامعه اسلامی درس بدهد؛ که اگر رهبر جامعه تان را قبول دارید حتی در راه رفتن نیز پای خود را در جای پای رهبری بگذارید. یعنی در تمام امور این مسئله را رعایت کنید. اگر امروز جامعه آن طور که باید از رهبری اطاعت کند نه آمریکا و نه هیچ استکبار دیگر نمی تواند غلطی بکند. ارزیابی شما از طرح مباحثی مانند منشور کوروش یا مکتب ایرانی چیست؟ منشاء این بحث ها چیست؟من به عنوان یک ایرانی افتخار می کنم که مملکت کهن این چنینی دارم. کورش و داریوش و ... سند افتخار من است ولی نه از زاویه ای که این آقایون می گویند. سردار یک سوال در خصوص نهاد تحت امر شما یعنی بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح دارم. عمده تخلفات و شکایت هایی که از سوی مردم به شما می رسد در چه حوزه هایی است؟اگر به صورت کلان دسته بندی کنیم متاسفانه به طور عمده مادی است. یعنی مشکل زمین، خانه، دعواهای ملکی و... است. عموما دعواهای مادی است و متاسفانه دعوای معنوی نداریم. فکر می کردم که مسایل معنوی برای جامعه ما مهم تر است ولی متاسفانه در حوزه ما این طور نیست. آقا امیر المومنین می فرمایند دنیای ما دنیای برده فروشان است. برخی خود را فروخته و برده می شوند. برخی ها نیز قیمت خود را پرداخته و خود را آزاد می کنند. با کمال تاسف عمده این دعواها در همان شکل اول است. هم اکنون تهدید های بسیاری متوجه کشور ما است. اوباما با بی بی سی فارسی مصاحبه کرد و گفت این قدر به مردم ایران فشار می آوریم تا مقابل دولت و حکومت شان قرار گیرند. پیش بینی شما از آینده چیست؟آن ها خواسته های خود را بیان می کنند. می خواهند مردم را در فشار قرار داده تا مقابل انقلاب قرار گیرند. اما پیش بینی من از آینده این است که علی رغم تمامی اقدامات دشمن برای ناامیدی مردم معتقدم مردم بسیار نجیب، خوب و عزیزی داریم. حداقل با این عمر کم خود بیش از سی، چهل کشور را دیدم. تا حدی با فرهنگ ها آشنا هستم. مردمی بهتر از مردم خودمان سراغ ندارم. حتی جوان هایی که ظاهرشان چنگی به دل نمی زند انصافا شرف، عزت و احترام شان را خیلی بهتر از جوانان کشورهای دیگر می دانم. معتقدم که این گرد و خاک که بخشی از آن طبیعی است می خوابد و بعد از آن که خوابید همه به نفع اسلام تمام می شود. چون این وعده خدا است و وعده خدا حق است. در قرآن خدا می فرماید که ما مستضعفان را بر زمین وارث می کنیم. من می بینیم که بستر این کار فراهم می شود. فکر می کنید دشمن جسارت حمله به ایران را پیدا می کند؟این جا دو بحث است. یک بحث حرف دل من است که ای کاش حمله کنند. چون ما از هیچ طریق به قافله ای که ازش جا ماندیم نمی رسیم الا از این طریق. اما فرمایش مقام معظم رهبری در این خصوص بسیار رسا و همه فهم است. ایشان فرمود کوتاه آمدن مقابل دشمنی که قصد جان ما را کرده است حماقت است. دشمن هم جان ما را می خواهد و هم عز ما را. اگر با آن بجنگیم نهایتش شاید جان خود را از دست بدهیم ولی عزت مان را از دست نمی دهیم. این مردم اینقدر نجیب اند که اگر حمله شود جان خود را می دهند ولی عزت خود را نمی دهند. دشمن هم چون این را می فهمد تا کنون حمله نکرده است وگر نه شک نکنید که دشمن بارها تا لب حمله آمدند ولی برآورد کردند که اگر با این مردم موفق نخواهند شد به اهداف خود دست پیدا کنند و اگر هم موفق شوند تنها جان شان را می گیرند و عزت این مردم آنان را بیچاره خواهد کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]
-
گوناگون
پربازدیدترینها