تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816513256
يادآوري يك نامه مؤدبانه به امام براي هاشمي
واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: يادآوري يك نامه مؤدبانه به امام براي هاشمي
رجا- در روزهاي اخير سايت شخصي و رسمي آقاي اكبر هاشمي رفسنجاني مي كوشد تا با مشابهت سازي ميان اتفاقات سالهاي ابتدايي انقلاب و فتنه 88 و مشابهت سازي ابوالحسن بني صدر و محمود احمدي نژاد به توجيه اقدامات رئيس مجمع تشخيص در فتنه 88 بهويژه نامه بدون سلام و والسلام او بپردازد، بهطوري كه در آخرين مورد حتي مصاحبهاي از آقاي هاشمي منتشر كرده كه وي در آن، توضيحاتي را درباره نامههاي سال 58 و 59 به امام خميني و نامه سال 88 به رهبر معظم انقلاب مطرح كرده و اين نامهها را از يك جنس دانسته است.
رجانيوز، در حالي كه پيش از اين نامه سال 58 تعدادي از اعضاي حزب جمهوري اسلامي به امام راحل در مورد بنيصدر، منطق و ادبيات بهكار رفته در آن را با نامه سال 88 هاشمي مقايسه كرده بود، بهمنظور تبيين بهتر موضوع، نامهاي از شهيد آيتالله دكتر بهشتي به امام(ره) در 22 اسفند سال 59 (يك هفته پس از غائله 14 اسفند بنيصدر) را بازنشر ميدهد تا هم نمونهاي از ادب نامهنگاري به رهبري انقلاب را نشان دهد و هم اصالت خط و روش در برابر اشخاص را. نكته جالب اينكه، شهيد بهشتي اين نامه را در حالي كه ادب و منطق در آن موج ميزند، براي جلوگيري از هر گونه سوء استفاده تقديم امام خميني ميكند، نه اينكه اول نامهاش را به رسانهها بدهد، بعد خدمت امام(ره) ارائه كند:
استاد و رهبر بزرگوار
السلام عليكم و رحمت الله و بركاته
سنگيني وظيفه، فرزندتان را بر آن داشت كه اين نامه را به حضورتان بنويسد و حقايق را به عرضتان برساند.
دوگانگي موجود ميان مديران كشور بيش از آنكه جنبهي شخصي داشته باشد، به اختلاف دو بينش مربوط ميشود. يك بينش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادي كه در عين زنده بودن و پويا بودن، بايد سخت ملتزم به وحي و تعهد در برابر كتاب و سنتباشد، بينش ديگر در پي انديشهها و برداشتهاي بينابين، كه نه به كلي از وحي بريده است و نه آنچنان كه بايد و شايد در برابر آن متعهد و پايبند و گفتهها و نوشتهها و كردهها براين موضوع بينابين گواه.
بينش اول، در برابر بيگانگان و هجوم تبليغاتي و سياسي و اقتصادي به نظام، سخت به توكل بر خدا و اعتماد به نفس و تكيه بر توان اسلامي و پرهيز از گرفتار شدن در دام داوريها يا دلسوزيهاي بيگانگان معتقد و ملتزم. بينش ديگر، هرچند دلش همين را ميخواهد و زبانش همين را ميگويد و قلمش همين را مينويسد، اما چون همهي مختصات لازم براي پيمودن اين راه دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان.
بينش اول، به نظام و شيوهاي براي زندگي امت ما معتقد است كه در عين گشودن راه به سوي همه نوع پيشرفت و ترقي، مانع حل شدن مسلمانها در دستاوردهاي شرق يا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصيل و مستقل اسلام استوار دارد. بينش ديگر، با حفظ نام اسلام و بخشي از ارزشهاي آن، جامعه را به راهي ميكشاند كه خود به خود درها را به روي ارزشهاي بيگانه از اسلام و بلكه ضد اسلام ميگشايد.
بينش اول، روي شرايطي در گزينش مسؤولان تكيه ميكند كه جامعه را به سوي امامت متقين و گسترش اين امامت بر همهي سطوح راه ميبرد. بينش ديگر، بيشتر روي شرايطي تكيه ميكند كه خود به خود راه را براي نفوذ بيمبالاتها يا كم مبالاتها در همهي سطوح مديريت امت اسلامي و حاكم شدن آنها برسرنوشت انقلاب هموار ميسازد.
شايد براي شما شنيدن اين خبر تلخ و دشوار باشد كه بسياري از كساني كه در طول سالهاي اخير در راه حاكم شدن اسلام اصيل بر جامعهي ما كوشيده و رنجها بردهاند و در طول اين سالها به مقتضاي طبيعت و ماهيت نظام اداري رژيم شاهي، درهمهي سازمانهاي لشكري و كشوري همواره در اقليت بوده و زير فشار اكثريت غربگراي يا شرقگراي حاكم بر اين سازمانها به سر برده اند، هم اكنون در جمهوري اسلامي هم كه امام در رأس آن است و تني چند از فرزندان امام نيز بخشي از مسؤوليتها را برعهده دارند و مردم عزيز ما نيز در صحنه ها حضور دارند، دوباره تحت فشار همان اكثريت قرار گرفته اند، اين اقليت مؤمن كه اگر حمايتش كنند، ميرود كه اكثريت شود، امروز ذلت و خذلان مؤمنان را در جمهوري اسلامي با پوست و گوشت و استخوان لمس ميكنند كه با چماق ارتجاع ميكوبندشان و با كارشكنيهاي رنگارنگ، سد راه حركت اسلامي و اصلاحي آنها ميشوند، با استظهار به ستون پنجم دشمن كه در همهي اين سازمانها جا خوش كردهاند و با اطمينان به حمايت گروهي از مسؤولان امروز و ديروز.
اگر اين دو بينش در اداره امور جمهوري اسلامي ادامه يابد، نه كارهاي جاري مردم سر و سامان پيدا ميكند، نه مشكلات موجود ديني، فرهنگي، اخلاقيات اجتماعي و اقتصادي اين مردم رنجديده و محروم و ايثارگر با سرعت و قاطعيت كافي حل ميشود و نه ميتوان براي آينده طرحهاي اصيل اسلامي ريخت و به مرحله عمل درآورد... نظر ما اين است كه رشد كمي و كيفي دارندگان بينش اول (اسلام فقاهتي و خط اصيل امام) به لطف الهي امروز به آن درجه رسيده است كه نهادهاي لشكري و كشوري به وسيله صاحبان اين نوع بينش اداره شود و اداره جمهوري اسلامي بر پايه يك بينش استوار شود.
برادران گفتند كه نوارهاي مربوط به سخنان رئيس جمهور در اصفهان را خدمتتان دادهاند كه دانش آموزان و كارمندان را به مقاومت در برابر اقدامات دولت تشويق ميكند كه با نظرات شخصي رئيس جمهور منطبق نيست. نوارهاي مربوط به ارتباط مستقيم برخي از كارگردانان اعتصاب اخير شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه با دفتر رئيس جمهور و آقاي زنجاني دستيار رئيس جمهور نيز در اختيار مسئولان قضايي است.
با كمال تأسف، نواقص موجود در اين انجمنهاي اسلامي و برخي از اعضاي آنها و نفوذ عناصر ناخالص در اين انجمنها و نهادها را وسيلهاي براي سركوبي كل نهادها و خارج كردن آنها از صحنه قرار دادهاند تا همين چند قدم كوتاه نيز كه در راه حاكميت اسلام بر سازمانهاي لشكري و كشوري جلو رفتهايم، خنثي شود.
امروز در بيشتر دستگاههاي نظامي و انتظامي و مؤسسات و سازمانهاي ديگر، جريانهايي ميگذرد كه عناصر متديّن و دلسوخته را بسيار افسرده كرده و ميكند. اينها احساس ميكنند به جرم اينكه در راه حاكم شدن اسلام تلاش كرده و با مخالفان حاكميت اسلام بر ارتش و شهرباني و ژاندارمري و نهادهاي ديگر دولتي درگيري و ستيز داشتهاند، امروز در جمهوري اسلامي با حمايت رئيس جمهور وهمفكران ايشان در جبهه ملي و نهضت آزادي و با همدستي خلقيها همه جا سركوب ميشوند و ميروند كه به سرنوشت مؤمنان در جنگ اصحاب اخدود دچار گردند "و ما نقموا منهم الّا ان يومنوا بالله العزيز الحميد".
امام عزيز،
به خدا سوگند تحمل اين وضع براي اين فرزندتان بس دشوار است كه چهرهي افسردهي اينها را ببينم و نداي "يا للمسلمين" آنها را بشنوم و تنها پاسخ اين باشد كه صبر كنيد. من هم صبر ميكنم "و في العين قذي و في الحلق شجي".
اين روزها مكرّر با خود ميانديشم كهاي كاش زير بار اين مسئوليت سنگين كه با تأكيد بر عهدهام نهاديد نبودم، تا ميتوانستم به كمك آنها لااقل فريادي برآورم، زيرا فرياد از يك طلبه زيبنده است اما از يك مسئول انتظار اقدام ميرود، نه فرياد و اگر اقدام كنم با اين شائبه جگرسوز روبهرو ميشوم كه دفاع از مظلومان نيست، جنگ قدرت است ميان سران، از روي هواها.
با استفاده از حمايتهاي مكرّر شما اينك همه نهادها كوبيده ميشوند، مجلس، دولت، دستگاه قضايي و نهادهاي انقلاب و هر چند در كوبيدن اينها موفق نشدهاند، ولي نه خطرشان را ميتوان ناديده گرفت، نه ضررشان، كه همه را از خدمت گستردهتر به مردم محروم و ايثارگرمان باز ميدارند.
آقاي رئيس جمهور در كارنامهشان كه پريروز به صورت سرمقاله در روزنامهشان منتشر شده و رسماً دستگاه قضايي را به ايجاد يك بلواي جديد در جامعه تهديد ميكند كه اگر دستگاه قضايي بخواهد ايشان را با كساني كه در حوادث روز چهاردهم اسفند دانشگاه تهران زخمي و مصدوم شده و در دادسراي تهران از ايشان شكايت كردهاند، از نظر رسيدگي قضايي در دو كف مساوي بگذارد، از رياست جمهوري كناره گيري خواهد كرد، آيا ايشان خواهان آن نوع دستگاه قضايي هستند كه اگر كسي از رئيس جمهور شكايت كرد، با دو طرف شكايت يكسان رفتار نكند؟
لازم است به اطلاع حضرتعالي برسانم كه طبق سندي كه به مقامات قضايي داده شده و مربوط به دستور كار مراسم چهاردهم اسفند است صريحاً گفته شده است كه اگر درگيري پيش آيد، مأموران انتظامي موظفاند افرادي را كه دستگيري ميكنند به گارد رياست جمهوري تحويل بدهند.
ما در ديدار روز دوشنبه يازدهم اسفند در منزل آقاي موسوي اردبيلي آنقدر با محبت و گرمي با ايشان برخورد كرديم و در حل مشكل وزيران دارايي و بازرگاني جلو رفتيم كه اميد داشتيم بر تفاهمها افزوده شده است و هرگز باور نميكرديم كه آقاي بني صدر سه روز بعد از اين ديدار چنين رفتاري از خود نشان خواهند داد.
امام بزرگوار، به حكم وظيفه عمومي "النصيحه لائمة المسلمين"، عرض ميكنم:
1- در ماههاي اخير صداي پاي امريكاي توطئه گر و همدستان و همداستانان او گستردهتر از پيش شنيده ميشود.
2- دنباله زنجيروار توطئههاي غرب و شرق كه متأسفانه خود را پشت سر رئيس جمهور پنهان كردهاند بيش از پيش نمايان است.
3- پناه دادن رئيس جمهور به مخالفان حاكميت اسلام، عرصه كار را بر همه كساني كه شب و روز در اين راه تلاش كرده و ميكنند، روز به روز تنگتر ميكند.
4- در تلاشهاي اخير رئيس جمهور و همفكران او اين نكته به خوبي مشهود است كه براي حذف مسئله رهبري فقيه در آينده سخت ميكوشند. اينها در مورد شخص جنابعالي اين رهبري را طوعاً يا كرهاً پذيرفتهاند، ولي براي نفي تداوم آن سخت در تلاشاند. در سخنان اخير آقاي مهندس بازرگان در امجديه در برابر شعار درود بر منتظري اميد امت و امام، اين مطلب بخوبي مشهود است.
5- ما از همان آغاز در پي آن بوديم كه ميدان عمل سازنده چنان فراخ و گسترده باشد كه امثال آقاي بازرگان و آقاي بني صدر و آقاي يزدي در سطوح بالا فعاليت داشته باشند.
در آبان سال گذشته، پس از استعفاي دولت موقت پيام داديد كه قم بياييم تا مسئله فوري اداره كشور در خدمتتان بررسي شود، صحبت از تركيب جديد شوراي انقلاب بود، نظر حضرتعالي اين بود كه آقاي مهندس بازرگان ديگر در شوراي انقلاب نباشد. بر اساس همين اعتقاد به شركت خلاق هر چه بيشتر نيروها و نفي هر نوع تنگ نظري و انحصارطلبي پيشنهاد كرديم كه ايشان همچنان در شوراي انقلاب بمانند و سرانجام حضرتعالي هم موافقت كرديد و در همين مرحله بود كه مسئوليت دو وزارتخانه مهم، وزارت دارايي و وزارت امور خارجه به آقاي بني صدر داده شد. اينها و نظاير اينها دليل روشني است بر اينكه شركت فعال اين آقايان در اداره امور كشور، مطلوب ما بوده است و با آنها هيچ مسئله شخصي نداريم.
6- بنابراين اختلاف اين آقايان با ما بيش از هر چيز به مسائلي مربوط ميشود كه براي حضرتعالي و ما و همه نيروهاي اصيل اسلامي يكسان مطرح است. اين اختلاف به خصوص در مورد رعايت يا عدم رعايت كامل معيارهاي اسلامي در گزينش افراد براي كارها و در برخورد قاطع با جريانهاي انحرافي است. خود شما به ياد داريد كه اينها در مورد آقاي امير انتظام و آقاي فريد و تأكيد جنابعالي بر كنار گذاردن آنها چگونه عمل كردند.
7- براي حضرتعالي در مقام رهبري روشن است كه اگر اين دو بينش در اداره امور جمهوري اسلامي ادامه يابد، نه كارهاي جاري مردم سر و سامان پيدا ميكند، نه مشكلات موجود ديني و فرهنگي، اخلاقي، اجتماعي و اقتصادي اين مردم رنجديده و محروم و ايثارگر با سرعت و قاطعيت كافي حل ميشود، و نه ميتوان براي آينده طرحهاي اصيل اسلامي ريخت و به مرحله عمل آورد.
8- براي اينكه نقطه نظرهاي تفصيلي بينش اول در همه زمينههاي معنوي، اخلاقي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، دفاعي و سياسي با صراحت كامل روشن شود، ما اين نقطه نظرها را تنظيم و منتشر كرديم، تا براي امت و امام اصول برنامه پيشنهادي صاحبان بينش اول براي اداره امور جمهوري اسلامي بر پايه قانون اساسي روشن باشد.
9- نظر ما اين است كه رشد كمي و كيفي دارندگان بينش اول به لطف الهي به آن درجه رسيده است كه نهادهاي لشكري و كشوري به وسيله صاحبان اين نوع بينش اداره شوند و اداره جمهوري اسلامي بر پايه يك بينش استوار گردد.
10- با همه اين احوال، چندي است كه اين انديشه در اين فرزندتان و برخي برادران ديگر، قوت گرفت كه اگر اداره جمهوري اسلامي به وسيله صاحبان بينش دوم را در اين مقطع اصلح ميدانيد، ما به همان كارهاي طلبگي خويش بپردازيم و بيش از اين شاهد تلف شدن نيروها در جريان اين دوگانگي فرساينده نباشيم.
اين بود خلاصهاي از آنچه لازم دانستم با آن پدر بزرگوار و رهبر عزيز در ميان بگذارم تا مثل هميشه با تصميم پيامبرگونهتان راه را براي ما و همه مردم مشخص كنيد و دعايم اين است كه خدايا امام عزيزمان را در اين تصميم گيريهاي دشوار يار و رهنما باش.
با بهترين درود در پايان
فرزندتان. محمدحسيني بهشتي
پنجشنبه|ا|8|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان نیوز]
[مشاهده در: www.jahannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
-
گوناگون
پربازدیدترینها