واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يكصدمين شماره ماهنامه غربشناسي سياحت غرب منتشر شد
خبرگزاري فارس: مركز پژوهشهاي اسلامي سازمان صدا و سيما، يكصدمين شماره ماهنامه سياحت غرب با آثاري از پژوهشگران و صاحبنظران اروپايي و آمريكايي، منتشر كرد.
به گزارش فارس، ماهنامه سياحت غرب با محوريت معرفي كاركردها و تهديدهاي رسانههاي نوين، نقد و بررسي كاركردهاي رسانه در غرب، نقد امپرياليسم فرهنگي (همسانسازي فرهنگي) با هدف سلطه سياسي و اقتصادي، بررسي جنگ نرم غرب عليه هويتهاي ديني، ملي، فرهنگي ملل آزاده، انقلاب اسلامي و جنبشهاي اصيل در جهان و آسيب شناسي فرهنگ ديني در مكاتب غربي و نظامهاي مبتني بر اومانيسم، در مركز پژوهشهاي اسلامي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران منتشر ميشود.
عناوين و خلاصه مهمترين مقالات منتشر شده در يكصدمين شماره ماهنامه سياحت غرب بدين شرح ميباشد:
* افسانه استثناء بودن آمريكا
يكي از عوامل اصلي تعيين كننده سمت و سو و چگونگي سياستهاي خارجي آمريكا به ويژه در نيمه دوم قرن گذشته و دهه اول قرن حاضر، اين باور عميق مردم و دولتمردان آمريكايي است كه كشور و ملتي استثنايي هستند. رد پاي اين باور را در بيشتر سياستهاي مداخلههاي ديپلماتيك مختلف در امور ديگر كشورها ميتوان مشاهده كرد. به اعتقاد نويسنده اين مقاله كه با نگاهي نسبتاً معتدلتر اين موضوع را بررسي كرده است، رهبران اين كشور نيز در نهايت براي پيش بردن اهداف سياسي خود كه در بسياري موارد با اصول قانون اساسي يا منافع ملي اين كشور مغايرت دارند، به توهم استثنايي بودن آمريكا دامن ميزنند. ماهيت و شكل رويدادهاي چند دهه اخير و افول روزافزون جايگاه و اهميت آمريكا در عرصه جهاني، ضرورت بازنگري آمريكاييان را در اين تصورات خود چند برابر ميكند. همچنين ريشه ناكاميها و مصايبي را كه در اين كشور در نتيجه دنبال كردن سياست جنگ با تروريسم متحمل شده است، بايد در همين افسانه تافته جدا بافته دانستن آمريكاييان جستوجو كرد.
* آيا دموكراسي در حال افول است؟
برخلاف وعدههاي شيرين و جذابي كه دموكراسي به معناي فلسفي آن مطرح ميكند، دموكراسي كنوني چيزي جز يك حقه نيست و تنها ابزاري است در دست دولتمردان براي رسيدن به خواستهها و علايق حزبي و فردي خود. اين موضوع سبب شده است آنچه روزي به عنوان يك ارزش در ميان مردم شناخته ميشد، اكنون كمرنگ شود و رو به انحطاط بگذارد. مردم به عنوان يكي از اركان اصلي نظامهاي دموكراتيك غرب، روز به روز، بيشتر به دولتهاي خود بدگمان شده و بيش از پيش، اعتمادشان را نسبت به آنها از دست دادهاند.
* 18 نشانه فروپاشي آمريكا
تنها چيزي كه جامعه آمريكايي را از فروپاشيدن حفظ ميكند، وفور بينظير در چند دهه اخير بوده است. وقتي اين ناز و نعمت به پايان برسد، شخصيت واقعي مردم آمريكا بروز پيدا خواهد كرد. وقتي ثروت ما پايان پذيرد، ديري نميپايد كه شورش، هرج و مرج و آشوب خيابانهاي آمريكا را فراگيرد.
*به لطف بازي ويدئويي بلك واتر، بچههاي سيزده ساله، آدمكشي را ميآموزند.
شركت تأمين كننده سربازان مزدور بلك واتر كه در يك دهه اخير به ويژه در جريان رخدادهاي پس از گردباد كاترينا و نيز اشغال عراق، نام ننگيني براي خود كسب كرده است، اكنون قصد دارد با استفاده از همين نام لكهدار، در عرصه كسب و كارهاي مختلف ظاهر شود و پول درآورد. يكي از خطرناكترين و مشكوكترين عرصههاي تجاري كه اين شركت قصد ورود به آنها را دارد، تهيه يك بازي ويدئويي اكشن براي نوجوانان آمريكايي - و البته در قدم بعدي، نوجوانان سراسر دنيا - و قهرمانسازي از سربازان مزدور خود است كه جرايم و جناياتهاي مختلفي را به ويژه در عراق مرتكب شدهاند. خبر انتشار اين بازي در آيندهاي نزديك، حساسيت برخي از منتقدان آمريكايي را نسبت به روند انجام اين كار و هدف آن برانگيخته است.
* چگونه معترضان جنبش اشغال والاستريت، ميتوانند نخبگان شركتي را شكست دهند؟
به گواهي انبوه مقالههاي ترجمه شده در نشريه «سياحت غرب» در چند سال گذشته، سالهاست منتقدان وضع موجود در آمريكا، رؤياي شكلگيري حركتي شبيه اشغال والاستريت را در سر داشته يا راهحلهاي خود را براي شكلگيري آن مطرح كردهاند. حركت رو به رشد «وال استريت را اشغال كنيد» با گذشت اندك زماني از آغاز آن، چنان دامنه و شتابي به خود گرفته است كه با وجود سكوت رسانههاي جريان حاكم در آمريكا، آرامش سردمداران وضع موجود را در اين كشور بر هم زده است. برخلاف انتظارات و پيشبينيهاي مخالفان اين اقدام، «والاستريت را اشغال كنيد»، اندك اندك، شكل و شمايل جنبشي فراگير را به خود ميگيرد و توجه مردم ديگر كشورها را نيز به خود جلب ميكند. با توجه به متنوع بودن انديشهها و راهكارهاي افراد و گروههاي متحد شده در قالب اين حركت، به دشواري ميتوان پيشبيني كرد كه در صورت رسيدن آن به دستكم برخي از اهداف اعلام شده خود، چه سرنوشتي در انتظار كليت نظام حكومتي آمريكا خواهد بود. سازماندهندگان اصلي جنبش والاستريت كه آن را بديلي در برابر جنبش محافظهكارانه تيپارتي ميتوان دانست، افراد و گروههاي متمايل به انديشههاي چپ معتدل تا چپ راديكال هستند كه موفق شدهاند بر موج نارضايتيهاي عمومي از وضعيت نابسامان داخلي و سياستهاي خارجي دولت آمريكا سوار شدند.
* هلال بيثباتي اوباما: هربار، بيثبات كردن يك منطقه از جهان
منطقه بزرگي كه از يك سو از شمال آفريقا و از سوي ديگر، تا جنوب آسيا را در بر ميگيرد و دوران رياستجمهوري جرج بوش با عبارت «خاورميانه بزرگ» از آن ياد ميشد، نقطه محوري بيشتر مداخلات و ماجراجوييهاي نظامي دولت آمريكا در يك دهه اخير است. بر اساس وعدههاي انتخاباتي جذاب باراك اوباما، قرار بود اين منطقه كه در زبان مصطلح در چارچوب جنگ با تروريسم، «هلال بيثباتي» ناميده ميشد، به «هلال ثبات» تبديل شود و آمريكا با راهبردهايي به كلي متفاوت از جرج بوش و همكاران نومحافظهكار وي به سراغ آن برود. گذشت چند سال از رياست جمهوري اوباما نشان داد تنها چيزي كه در اين ميان تغيير كرده، استفاده نكردن از عبارات رايج در دوران بوش بوده و همان راهبردهاي پيشين با شدتي بيشتر از گذشته اجرا شده است. سياستهاي نظاميگرايانهاي كه نشان ميدهد استراتژيستهاي آمريكايي، خوابهايي بسيار دور و درازتر از آنچه ادعا ميكنند، براي «خاورميانه بزرگ» ديدهاند، حتي اگر ديگر از چنين اصطلاحهايي استفاده نكنند.
انتهاي پيام/س.ص
پنجشنبه|ا|8|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]