واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: سايه سنگين همسايه
[محمدحسين فروزان]
در روزگارى نه چندان دور، صبح ها با خروس خوان از خواب بيدار مى شديم، وسط حياط دست و صورت را با آب سرد حوض مى شستيم و با چند بار دويدن دور حياط خانه با آرامش و نشاط راهى مدرسه و محل كار مى شديم.
عصرها، با صداى قل قل سماور توى ايوان، خستگى يك روز كارى، به سرعت از تنت خارج مى شد.
سكوت و آرامش شب، بهترين زمان براى استراحت بود و باز سر صبح.//
اما امروز با خراب شدن خانه هاى كاهگلى، حياط ها و باغچه ها و رشد روزافزون آسمانخراش ها و آپارتمان ها، ديگر خبرى از آن سكوت و آرامش نيست. انسان ها در يك چهار ديوارى كوچك زندانى شده اند و به ياد دالان و هشتى و ايوان و باغچه حسرت مى خورند و در اين بين فرهنگى نيز به وجود آمده كه هنوز براى بسيارى تهى از معناست، «فرهنگ آپارتمان نشينى!»
حمدالله اكبرى، ۷۳ ساله و ساكن خيابان نواب با اشاره به خاطرات خوش گذشته و ياد خانه هاى وسيع و تودرتو مى گويد: «آن روزها همه افراد يك خانواده در يك خانه كنار يكديگر زندگى مى كردند. اين زندگى جمعى داراى محاسن بسيارى بود كه از آن جمله مى توان به احترام به بزرگترهاى فاميل و خانواده و پيوند و تحكيم بنيان خانواده اشاره كرد، اما با پيشرفت تكنولوژى امروز انسان ها در آپارتمان ها زندانى شده اند و هر روز از يكديگر فاصله بيشترى مى گيرند.
چند روز پيش كه در خانه يكى از همسايگان ميهمانى بود تا ساعات پايانى شب من نتوانستم از صداى وحشتناك موسيقى و رفت و آمدهاى پياپى آنها استراحت كنم و وقتى هم كه به آنها اعتراض كردم گفتند كه چهار ديوارى است و اختيارى! من نمى دانم پس اين فرهنگ آپارتمان نشينى كه از آن تعريف مى كنند يعنى چه. اگر دنياى امروز دنياى پيشرفت و تكنولوژى است بايد روابط بين انسان ها و فهم متقابل آنها هم رشد كند.»
شهروند ديگرى كه كنار وى ايستاده و خود را رضا جمشيدى و بازنشسته آموزش و پرورش معرفى مى كند مى گويد: «آن زمان، وسعت خانه ها بسيار بيشتر بود و صدا كمتر از خانه اى به خانه ديگر مى رفت، در عين حال فرهنگ ساده و سنتى مردم آن قدر بالا بود كه احترام به همسايه را واجب مى دانستند و موجب آزار ديگران نمى شدند، اما امروز كه بايد بيشتر رعايت حال همسايگان را بكنيم، حتى خانواده هايى هستند كه همسايه ديوار به ديوار خود را نمى شناسند. اين در حالى است كه به گفته امامان و معصومين(ع) تا ۴۰ خانه آن طرف تر جزو همسايگان انسان به حساب مى آيند و از قديم هم گفته اند كه «الجارثم الدار» يعنى اول همسايه مقدم است سپس خانه!»
محمد احمديان، كارمند و ساكن يكى از مجتمع هاى آپارتمانى در شهرك اكباتان تهران، با اعتقاد به اين كه فرهنگ آپارتمان نشينى بعد از دو دهه از زمان ازدياد مجتمع هاى مسكونى هنوز هم جاى خود را در ميان مردم باز نكرده است در مورد مشكلات زندگى جمعى مى گويد: «تهران چند سالى است كه ديگر بافت بومى و قديمى خود را از دست داده و با يك سيرصعودى بسيار سريع بافت عمودى پيدا كرده است. ديگر بايد حسرت دالان و هشتى و ايوان را بخوريم و به ندرت مى توان خانه اى را يافت كه با حياط بزرگ داراى باغچه و حوضى باشد كه افراد خانواده عصرها دور آن جمع شوند و چاى بخورند.
امروز حتى در يك قطعه زمين ۴۰ مترى هم يك آپارتمان چند طبقه مى سازند كه چندين خانوار را در خود جاى مى دهد و از آن جا كه هر خانواده اى خصوصيات اخلاقى خاص و فرهنگ ويژه خودش را دارد، به ناچار در يك مجتمع مسكونى شاهد اخلاق هاى مختلف هستيم كه اگر خانواده ها راهى براى هماهنگ كردن آن با يكديگر نيابند، در آينده اى نه چندان دور برخورد اين خانواده ها حتمى است. در واقع زندگى آپارتمان نشينى مصداق چهارديوارى اختيارى نيست!»
زندگى در قفس
دكتر عباد مقدم، كارشناس مسائل اجتماعى و استاد دانشگاه با اعتقاد به اين كه آپارتمان نشينى عاملى براى افسردگى، فشارهاى عصبى و بسيارى از ديگر مشكلات مردم است مى گويد: «هنگامى كه سنت معمارى ما كه مردم به آن تعلق خاطر داشتند، به خاطر ازدياد جمعيت و افزايش مهاجرت به شهرهاى بزرگ بويژه تهران، حذف شد و آپارتمان نشينى پديد آمد، باعث بروز بسيارى از مشكلات شد، روستاها و شهرهاى ما هم داراى بافت هاى سنتى و هماهنگ با فرهنگ بومى ما بودند، اما در گذر زمان به دليل گسيختگى فرهنگى و همچنين ازدياد جمعيت دچار تضاد شده ايم.» وى مى افزايد: «در گذشته ميان معمارى و طبيعت رابطه زيادى وجود داشت و انسان را در ارتباط با طبيعت نگه مى داشت. داشتن حوض و باغچه و بهارخواب نيز از خصوصيات معمارى ما بود كه باعث لطافت روح و طراوت جسم افراد مى شد، اما در آپارتمان هاى جديد با بافت جديد ديگر نشانى از معمارى گذشته نمى بينيم، بلكه فضايى سرد و بسته وجود دارد كه با مساحتى بسيار كم و فقط با دو پنجره كوچك با بيرون ارتباط برقرار مى كند و اين مسئله موجب دلمردگى، خستگى و ناراحتى هاى عصبى ساكنين مى شود.»
وى مسئله كودكان را يكى از مهم ترين مشكلات زندگى عمومى ذكر كرده و مى افزايد: «يكى از مسائل زجرآور براى ساكنين مجتمع هاى آپارتمانى سروصداى كودكان و شيطنت آنها است. در اين مورد به عقيده من نبايد تمام تقصيرها را به گردن كودك بيندازيم. كودكان در حقيقت مخزنى از انرژى هستند كه بايد به صورت صحيح اين انرژى تخليه شود.»
وى تصريح مى كند: «البته با تمام موارد ذكر شده تذكر اين مطلب هم واجب است كه براى زندگى در مجتمع هاى آپارتمانى بايد فرهنگ آپارتمان نشينى را آموخت و به كاربرد و در اين بين والدين بايد با آموزش صحيح به كودكان خود اين فرهنگ را بياموزند.»
حجت الاسلام اكبر جعفريان، مدرس حوزه و دانشگاه نيز با اشاره به اهميت همسايه دارى از نگاه اسلام مى گويد: يكى از مسائلى كه در دين اسلام به آن سفارش بسيار شده است مسئله همسايه و به اصطلاح همسايه دارى است و حال كه ما به ناچار وارد زندگى آپارتمانى شده ايم بايد حساسيت بيشترى نشان دهيم و شيوه هاى همسايه دارى در آپارتمان ها را هم بياموزيم.»
در احاديث بسيارى كه در اين مورد از قول ائمه اطهار(ع) نقل شده است مى توان به اهميت اين موضوع پى برد و همچنين از اين طريق مى توان به بهترين قواعد و قوانين يك زندگى اجتماعى دست يافت. در كتاب نهج الفصاحه از حضرت رسول اكرم(ص) نقل شده است كه ايشان فرمودند: دو كس را خداوند روز قيامت با نظر رحمت نمى نگرد، آن كه با خويش خود قطع رابطه كند و آن كه با همسايه اش با بدى رفتار كند.
همچنين مى فرمايند: اگر مى خواهيد كه خدا و پيغمبر شما را دوست بدارند پس با همسايگان خود به نيكى رفتار كنيد. حرمت همسايه بر همسايه چون حرمت خون اوست. و يا هر كس كه همسايه اش از شر او در امان نيست، مؤمن نيست.//
بنابراين با توجه به اين روايات مى توان به اهميت همسايه در اجتماع پى برد. در حقيقت اگر ما اين عزت و احترام را براى همسايه خود قائل شويم و او نيز همين موارد را براى ما به عنوان همسايه اش، به طور متقابل مراعات كند، مى توان به يك زندگى كاملاً مسالمت آميز دست يافت.
بدترين گرفتارى!
فكر كنيد شب چادر سياه خود را بر روى شهر پهن كرده است و شما خسته از جنگ روزانه سر به بالين گذاشته ايد تا بعد از چند ساعت استراحت و در حقيقت تقويت قوا خود را براى فردا آماده كنيد.
اما منزل همسايه طبقه بالايى مراسم حنابندان برگزار است. صداى ضبط، ديوارهاى خانه را به لرزه درآورده و رفت و آمدهاى مكرر آنها آسايش را از شما سلب كرده است، اما چاره اى نيست بايد تحمل كرد، سوخت و ساخت و دم نزد. هر چه باشد اين يك زندگى آپارتمانى است.
چند ساعت بعد هم كه ميهمانان مى خواهند خانه را ترك كنند، سروصدا دوباره شروع مى شود و عده اى تازه به ياد مى آورند كه بايد بر سر چه مسائلى صحبت كنند و بعد از تمام اين ها صبح كه خسته از خواب بيدار شدى بايد شاهد آثار به جا مانده از حمله ديشب باشى: كفش هاى پراكنده در راهرو، زباله هايى كه تا نيمه شب در خانه مانده و حالا جلوى ساختمان بو گرفته و آماج حمله گربه ها شده است، خط خطى روى ديوار ساختمان و.//
در اين جا فقط مى توان به ياد اين حديث از امام بزرگ شيعيان حضرت اميرالمؤمنين على(ع) افتاد كه مى فرمايند: «همسايه بد بزرگترين سختى و بالاترين گرفتارى است.» و در قانون كدام جامعه اى ايجاد گرفتارى براى ديگران نيك شمرده شده است !!
يکشنبه 6 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 336]