تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837037733
مهرعليزاده در گفتگو با مهر(1):مسئولان ورزش مصوبه هيئت دولت را ناديده گرفتند/ اساسنامه فيفا تحميل شد
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: مهرعليزاده در گفتگو با مهر(1):مسئولان ورزش مصوبه هيئت دولت را ناديده گرفتند/ اساسنامه فيفا تحميل شد
خبرگزاري مهر- گروه ورزشي: رئيس پيشين سازمان تربيت بدني با با بيان اينكه براي تدوين طرح 20 ساله ورزش ايران زمان و انرژي زيادي صرف شد تا به تصويب هيئت دولت برسد، از اينكه اين طرح به حال خود رها شده و اقدامي در جهت اجرايي شدن آن صورت نمي گيرد، انتقاد كرد.
به گزارش خبرنگار مهر، محسن مهرعليزاده پس از سالها دوري از ورزش با حضور در خبرگزاري مهر در مورد تدوين طرح جامع ورزش، قانع كردن هيئت دولت براي افزايش 40 برابري بودجه ورزش، ناكامي هاي اخير ورزش، تعليق فوتبال و چگونگي تحمليل اساسنامه اي بين المللي به كشورمان سخن گفت.
وي با تاكيد بر اينكه در زمان مديريتش بر سازمان تربيت بدني، ورزش همانند ساير مسائل براي حركت خود از يك عقلانيت، رشد و برنامه ريزي برخوردار شد كه خيلي زود متوقف شد و طرحي كه 46 هزار ساعت نفر روي آن كار شده بود و حدود 800 فرد از قشرهاي مختلف از جمله اساتيد دانشگاه، پيشكسوتان، ورزشكاران، مديران ورزشي در تدوين آن نقش داشتند و هيئت دولت هم آن را مصوب كرد، به راحتي كنار گذاشته شد.
همچنين وي از تعليق فوتبال و تحميل اساسنامه فوتبال كشور از سوي نهادي خارجي ابراز تاسف كرد و آن را ناشي از عدم آگاهي و يا اطلاع نداشتن كافي از فضاي ورزش و اقدامات غير منطقي دانست.
در زير بخش نخست مصاحبه گروه ورزشي خبرگزاري مهر با محسن مهرعليزاده در مورد تدوين طرح جامع ورزش، تعليق فوتبال و ناكامي تيم ملي در جام جهاني را مي خوانيد:
* خبرگزاري مهر- پس از سالها دوري از ورزش ، فضاي فعلي و وضعيت ورزش را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- محسن مهرعليزاده: برايم مشكل است در مورد ورزش صحبت كنم اما اگر بخواهم از ديدگاه يك فرد منصف صحبت كنم بايد بگويم در آن زمان ورزش همانند ساير مسائل براي حركت خود از يك عقلانيت، رشد و برنامه ريزي برخوردار شد كه خيلي زود متوقف شد.
* منظورتان از اين توقف، همان كنار گذاشته شدن طرح جامع ورزش است؟
- حكمي كه براي رياست سازمان ورزش دريافت كردم، حكمي معمولي نبود كه با تعارف در آن آمده باشد "باتوجه به توانمندي، سابقه و مسائل ديگر شما را به اين سمت منصوب كرديم" بلكه آقاي خاتمي تاكيد كرده بودند من طرح جامع را طراحي، تدوين و اجرايي كنم. طرح جامع يعني طرحي حداقل 20 ساله كه بايد براي تدوين آن 2 يا 2 سال و نيم وقت مي گذاشتم، زماني كه تنها به فكر كردن و كار كردن مختص مي شد و مجموعه ما را از امور اجرايي دور مي كرد. متاسفانه هيچ مديري امروز نمي آيد چنين كاري را انجام دهد زيرا مديران دوست دارند كاري انجام دهند كه سال بعد شكوفا شود يا با نتايج آن كارنامه اي را براي خود ايجاد كنند و خود را نشان دهد اما ما با جديت فراوان نظام جامع را طراحي كرديم و اين موضوع بيانگر آن بود كه دولت روي عقلانيت، طراحي و برنامه ريزي كار مي كند. بنده هم تنها در تبعيت از سياست هاي دولت در اين جهت كار كردم.
* چه اهدافي را در طرح جامع دنبال مي كرديد؟
- در اين نظام جامع، 20 سال آينده ورزش حتي با ريز هدفگذاري كه در المپيك هاي چند سال آينده چند مدال با چه رنگ هايي كسب خواهيم كرد، را تدوين طراحي كرده بوديم، البته نه با شعار بلكه روي محاسبات اين نتايج را پيش بيني مي كرديم. همچنين در بخش ورزش همگاني از چه درصدي از مشاركت مردمي به چه درصدي از آن خواهيم رسيد و تبعات آن روي سلامت و تندرستي جامعه از چه درصدي به چه درصدي دست پيدا مي كنيم. در رشد ورزش قهرماني هم افزايش درصدها كاملا مشخص بود. در رشد ورزش تعليم و تربيتي با محاسبات آن روز ما كه 20 ميليون نفر شامل 18 ميليون دانش آموز و 2 ميليون نفر در قالب اين طرح بودند، از كجا به كجا مي رسيم. ايجاد كلاس ورزش و چگونگي برگزاري و اداره آن با توجه به مسائل كوچك و بزرگ براي سنين مختلف از كودكان تا بزرگسالان و مقاطع مختلف تحصيلي از ابتدايي تا دكترا و نقش نهادهاي مختلف در اداره ورزش در تمام سطوح در برنامه ريزي ما وجود داشت، برنامه اي كه در نوع خود بي نظير بود.
* آيا در تدوين اين طرح، از برنامه هاي كشورهاي پيشرفته در ورزش هم استفاده شده بود؟
- در دنيا نظام هاي مختلف برنامه ريزي داريم، گرچه بعضي ها هستند كه به نظام هاي برنامه ريزي اعتقادي ندارند و با شنيدن آنها كهير مي زند، اما اين برنامه هاي جديد اخيرا براي طراحي نظام جامع در دنيا باب شده است. در دنيا كشورهاي مانند كانادا و استراليا هستند كه اين برنامه نظام جامع را دارند و حتي آمريكا و كشورهاي غربي كه برنامه هاي آن ها قديمي تر است. براساس برنامه ريزي استراتژيك برنامه ريزي كرده اند. ما هم بر اين سبك و سياق برنامه ريزي كرده ايم كه در آن برنامه وظيفه كامل و بصورت ريز مردم، دستگاه هاي دولتي و نهادهاي عمومي غير دولتي و خصوصي در قبال طبقه بندي هاي ورزش كه شامل ورزش تعليم و تربيتي، ورزش همگاني، ورزش قهرماني و ورزش حرفه اي بود، كاملا مشخص شده بود. همچنين مشخص شده بود، در هركدام اين بخش ها در چه وضعيتي هستيم و به كجا خواهيم رسيد.
* و مسئولان چگونه مي توانستند از اين برنامه ريزي ها استفاده كنند؟
- اين برنامه ها در قالب كتاب و كتابچه نبود بلكه در 14 مجلد و در 14 بخش مختلف كه 46 هزار ساعت نفر روي اين طرح كار شد و حدود 800 فرد از قشرهاي مختلف از جمله اساتيد دانشگاه، پيشكسوتان، ورزشكاران، مديران ورزشي و ... آن را مورد بررسي و تدوين قرار داده بودند كه در مجموع تدوين آن 2 سال و نيم طول كشيد. همچنين حدود 4 يا 5 جلسه از شورايعالي ورزش با حضور رئيس جمهور و وزراي مربوط تشكيل و مورد بررسي قرار گرفت، نشستي كه بعد از دوره آقاي خاتمي تا به امروز برگزار نشده است. ضمن اينكه 3 بار اين طرح در دولت مطرح و در نهايت تصويب شد كه بر اساس آن ساختار اداري ورزش هم مورد تغيير و تحول قرار گرفت و كلا عوض شد.
* به نظر مي رسد از طرح جامع ورزش تنها ساختار اداري آن اجرايي شده است؟
- خوشبختانه با وجود اينكه هيچ اعتقادي به ادامه آن كار در افراد جديد وجود نداشته و نيست، اما با توجه به اينكه يك ساختار عوض شده بود و دوم اينكه اين ايده ها وارد برنامه چهارم شد، ساختار اداري آن حفظ شد. در برنامه چهارم هم كه سال اول آن سال 84 بود، وارد اجرا و بودجه جاري شد و بودجه حدودا 23 ميليارد توماني عمراني سال ورود من به ورزش كه سال 80 بود، در سال 84 تبديل شد به 800 ميليارد تومان يعني حدود 40 برابر. قطعا امكان نداشت بدون برنامه ريزي و عدد و رقم منطقي هيئت دولت و سيستم برنامه ريزي دولت را براي اين افزايش بودجه مجاب كنيد.
* شما چگونه توانستيد هيئت دولت را براي اين افزايش بودجه قانع كنيد؟
- ما نظام جامعي را طراحي و اهداف آن را در برنامه چهارم قرار داديم. در برنامه چهارم هم به پنج برنامه يكساله تقسيم شد و حتي سيستم برنامه ريزي دولت تعجب مي كرد كه چگونه بايد افزايش سال به سال اين بودجه را بپذيرد، البته برنامه نظام جامع به ما نشان داد وقتي در دولت حرف منطقي بزنيم نتيجه مي گيريم.
در آن مقطع به هيئت دولت اعلام كرديم در دنيا فضاي ورزشي به ازاي هر نفر5/2 متر مربع است اما در كشور ما با فرض اتمام همه طرح هاي ورزشي در حال اجرا، اين فضا به نيم متر مربع مي رسد. ما مي خواهيم اين فضا را در عرض 20 سال كه عمر طرح نظام جامع است به 5/2 متر مربع برسانيم، يعني در پايان هر برنامه پنج ساله بايد نيم متر مربع بر فضاهاي ورزشي كشور اضافه شود.
هر برنامه پنج ساله وقتي به 5 تقسيم شود يعني سالي يك دهم متر مربع و وقتي آن را در 70 ميليون نفر ضرب مي كنيم، مجموع آن 7 ميليون متر مربع مي شود. با توجه به هزينه هاي ساخت و ساز در آن زمان، براي عملي شدن طرح هايي كه يك چهارم آن فضاي رو بسته و سه چهارم آن فضاي رو باز بود، نياز به هزار ميليارد تومان بود، اين موضوع ثابت كرد كه درخواست ما براي رقم 800 ميليارد تومان غير منطقي نبوده است. پس بار ديگر تاكيد مي كنم كه با برنامه حرف زديم و در نهايت پذيرفته شد.
* آيا در آن زمان تضميني را براي اجرايي شدن طرح نظام جامع در نظر گرفتيد؟
- در آن زمان كارهاي انجام داديم كه تضمين اجراي طرح جامع با خود آن باشد، از جمله آنها تعويض ساختار اداري، بودجه اي كه وارد ورزش شد و در نهايت ايجاد مركزي تحت عنوان توسعه و مديريت ورزش كشور. همچنين براي اينكه هيچ مديريتي نتواند به آن آسيب برساند، همزمان با تصويب طرح جامع كشور، مصوبه تاسيس اين مركز را در دولت تصويب كرديم، مركزي كه رئيس آن قائم مقام رئيس ورزش كشور بود و وظيفه اش نگهباني از طرح، به روز كردن آن و در نهايت تربيت مديراني كه بتواند نظام جامع را طراحي كنند، بود. واقعا فكر نمي كرديم آنچه در هيئت دولت تصويب شود، به راحتي به هم بريزد.
ما به اين دليل مدير اين مركز را بالاتر از معاونان ورزش همگاني، تعليم و تربيتي، قهرماني و حرفه اي قرارداديم كه همه بدانند علم، آگاهي، شعور و طراحي حاكم بر اجرا است. اگر اجرايي قرار است انجام شود بايد از علم تبعيت كند اما در نهايت علم ناديده گرفته شد و رئيس آن مركز از حد قائم مقام سازمان ورزش به يك مدير كل تنزل پيدا كرد.
از سوي ديگر برخوردهايي ناشي از عدم آگاهي و يا اطلاع نداشتن كافي از فضاي ورزش صورت گرفت كه باعث تعليق فدراسيون فوتبال شد.
* منظور شما اين است كه اطلاع نداشتن كافي مسئولان از فضاي ورزش زمينه ساز تعليق فوتبال ايران بود؟
- شما مي گوئيد تعليق فدراسيون فوتبال اما به نظر من اين موضوع خسارتي بسيار زننده تري داشت . آن اقدام باعث شد اساسنامه اي كه وظيفه تدوين آن برعهده سازمان تربيت بدني و تصويبش از اختيارات دولت بود، در فيفا در مورد آن تصميم گرفته شد و آن را به ما تحميل كردند و در نهايت همان در دولت تصويب شد. اين خيلي خيلي بد بود، خدا شاهد است من تنها از اين بعد ناراحت شدم. من عضو و شهروند نظام هستم و مي پرسم چرا بايد چنين تحميلي به ما شود؟
* اما اين همان اساسنامه اي است كه مي بايست در زمان مديريت شما اصلاح و به فيفا ارسال مي شد؟
- زمان مديريت خودم اساسنامه فدراسيون فوتبال اصلاح شد و خودم اصلاح شده آن را تحويل مجامع بين المللي دادم. يادم مي آيد در آن مقطع هم مسئولان فيفا ايراداتي به اساسنامه گرفتند اما آن موقع چون استدلال داشتيم به آنها گفتيم ما دولتي هستيم، از شرايط ورزش و فوتبال كشور اطلاع داريم و مي توانيم با اين روش آن را اداره كنيم. همچنين رابطه فدراسيون با دستگاه ورزش بايد اينگونه باشد، رابطه بخش مردمي با بخش دولتي بايد به اين شكل باشد و اجازه نمي دهيم شما از سوئيس براي ما تصميم بگيريد. رفتيم دفاع كرديم و به علت آنكه استدلال ما منطقي بود، پذيرفتند. اين دفعه اما به علت آنكه از همان اول قدم، قدم منطقي نبود و يك خلع و برخورد ناشي از احساسات بود، واقعا مسئولان امر پاسخي نداشتند و در نهايت اساسنامه و فكر آنها به ما تحميل شد، كه اين بسيار بد بود.
* يعني اعتقاد داريد بركناري دادكان ناشي از برخوردهاي احساسي بود؟
- ما در تاريخ فوتبال كشورمان سه بار به جام جهاني صعود كرده ايم، دوره نخست پيش از انقلاب بود و دوره دوم در جام جهاني فرانسه كه هر دو بار ما با موفقيت در مسابقات پلي آف جواز حضور در آن رقابت هاي معتبر بين المللي را كسب كرديم اما بار سوم ما بسيار مقتدرانه، پيش از پايان مسابقات مرحله مقدماتي و به عنوان تيم دوم آسيا به جام جهاني صعود كرديم. آن تيم ساخته شده بود تا به يك جايي برسد و موفقيت هاي بيشتري را براي فوتبال ايران به ارمغان آورد اما درست از همان روز، كمتر از 4 ماه باقيمانده تا جام جهاني، ابتدا رئيس فدراسيون فوتبال آنچنان مورد طعنه و هجمه قرار گرفت كه عمر مديريتش تمام شده و بايد بركنار شود، همچنين اين اصرار بوجود آمد كه مربي اي كه از رده هاي پائين با بازيكنان تيم كار كرده بود و تيم را به اين موفقيت بزرگ رسانده بود، بايد بركنار شود. تمام اين مسائل باعث شد روحيه از تيم گرفته شود. در تيمي كه رئيس فدراسيون و سرمربي اش هر لحظه در حمله و هجمه قرار داشته باشد، بي انضباطي هم بوجود مي آيد و چنين نتيجه اي هم بدست خواهد آمد.
* پس فكر مي كنيد نتيجه گيري ضعيف تيم ملي در جام جهاني ماحصل فشارهايي بود كه در آن مدت به مسئولان فدراسيون و تيم ملي وارد شد؟
- اين قضيه بسيار روشن بود كه با اين اتفاقات چنين نتايجي بدست مي آيد، اما به جاي آنكه اين نتايج را منطقي ارزيابي كنند، رئيس فدراسيون را عوض كردند كه نتيجه آن هم يك اتفاق غير منطقي تر به نام تحميل اساسنامه از سوي فيفا به ايران شد.
* نتايج كاروان ورزشي ايران در المپيك 2008 پكن را در قياس با المپيك هاي گذشته چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- مردم بهتر مي توانند در مورد عملكرد خوب يا بد نتيجه كاروان ايران در المپيك نظر بدهند. اما در اينجا در مورد نتايج گذشته كاروان ايران در المپيك صحبت كنم. انصافا پيش از من آقاي هاشمي طبا زحمات خيلي زيادي كشيد كه توانستيم در سيدني 3 مدال طلا و يك برنز كسب كنيم.
البته ما پس از انقلاب براي اولين مرتبه در المپيك آتن توانستيم 6 مدال كسب كنيم كه در اين بين با دو حق خوري بزرگ هم مواجه شديم. در يكي از مسابقات حق عليرضا حيدري خورده شد و آرش ميراسماعيلي هم كه به دليل همگروهي با نماينده رژيم اشغالگر قدس از ادامه مسابقات انصراف داد. اگر آن اتفاقات نمي افتاد شانس اين دو هم براي گرفتن مدال طلا كم نبود و يا حداقل مي توانستيم تعداد مدال هايمان را افزايش دهيم. البته 2 طلا، 2 نقره و 2 برنز كسب كرديم و توانستيم تعداد مدال هايمان نسبت به المپيك قبلي را افزايش دهيم.
* اما چرا در اين دوره سهم ما تنها دو مدال بود؟
- منهاي آقاي هادي ساعي كه ابتدا نمي خواست برود، بعد هم با آن همه مشكلات و پيروزي در مسابقه انتخابي با تكيه بر ضرب و زور و همت خودش راهي المپيك شد و چون بچه با خدايي است، خدا هم براي موفقيت به وي كمك كرد. به غير از طلاي ساعي ما تنها يك برنز كسب كرديم. به نظر من اين خيلي توان مي خواست كه 6 مدال المپيك را به يك مدال برنز تبديل كنند.
ادامه دارد....
دوشنبه 30 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 208]
-
گوناگون
پربازدیدترینها