واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: آسيب هاى پنهان آشفتگى هاآشفتگى تصاوير و تبليغات شهرى سلامتى روان جامعه را مى آزارد -2
اگر دستكش و يا چترمان را در يك هواي باراني گم كنيم ممكن است به فكر هزينه جايگزين آن نيفتيم اما به فكر سرما و آسيب و عوارض آن مي افتيم. از تاريكي مي خواهيم عبور كنيم توجه مي كنيم با چاله اي مواجه نشويم و ... صدها مثال ديگر.
اما خيلي از ما مردم به فرآيندهاي كارهايي كه ديگران انجام مي دهند و يا خود از سر غفلت ايجاد مي كنيم، عمدتاً خبر نداريم اگر خبر هم داريم اعتنا به پساوردهايش نمي كنيم.
اگرچه مديريت هاي موظف مسئول، گوشه چشمي به سلامت دارند در حالي كه پديده اي همچون كريه كردن و زشت سازي نماهاي شهر، از اتفاقاتي است كه ضربه هاي پنهان و بي صدا به روان همه مردم وارد مي كنند.
نارسايي هاي فرهنگي در هر زمينه مي توانند عوامل انتقال انواع آلايندگي هاي فكري، رواني، واماندگي، افسردگي، بي ارادگي و ... باشند.
يك فرد بي خبر فرضاً از آلودگي صوتي، صداي باندهاي ضبط خودرواش را تا فاصله ده ها متري، بلند مي كند غافل از آن كه خود نيز از آسيب هاي شنوايي و رواني آن مصون نمي ماند اما آلودگي صورتي حداقل صدا هم دارد ولي آلودگي هاي بصري، تاثير آني آن چنان ملموس ندارد اگرچه در ضمير، دچار ناراحتي روحي مي شويم ولي عكس العمل ظاهري كم و يا نامحسوس است.
ليكن بايد دانست - شايد هم مي دانيم- كه پديده هاي كريه و روان فرسا كه همه و همه روز در سطح شهر مي بينيم را تنها با يك اخم نارضايتي و چشم پوشي از سر سلامت خود باز نكنيم زيرا آثار متداوم اين آشفتگي هاي در و ديوار و نماي شهري باعث غلظت كسالت ها و اندوه ها مي شوند.
تاثيري كه به تندرستي مي زنند به نقل از يك مقام سازمان زيباسازي شهرداري تهران، همچون شنيدن خبر ناگوار از دست دادن يكي از بستگان است كه آدم به شدت دگرگون مي شود... خستگي ها و بي حوصلگي ها و عصباني شدن ها را تنها از اوضاع ناجور اقتصادي و ترافيك پيچيده شده در متن زندگي و ... و ... ندانيم. زشت بودن مناظر رو به روي ديدمان، آونگ ضربه هاي پنهاني است.
نبود آراستگي علمي در نماي بيروني
«بهمن امامي» پژوهشگر و مدرس علوم ارتباطات، معتقد است هر آنچه كه در منظر مردم قرار مي گيرد داراي مفاهيم ارتباط بصري هستند و پيام هاي تبليغاتي، و تصاوير چرك شده مخل آرامش روان اند كه در موقعيت هاي متفاوت كه در افق نگاه انسان قرار مي گيرند اثرگذارند.
وي از راهكارها مي گويد:«يك چاره و راهكار زيباسازي مناظر پوسته بيروني شهري هماهنگي يكپارچه و نظارت متمركز مناطق 22 گانه شهرداري در طراحي هاي بصري است.
نكته ديگر آن كه شهروندان معمولاً در اطلاع رساني، آموزش، خدمات و ... نيازهايي دارند كه بايد از طريق تبليغات استاندارد توسط سازمان هاي مختلف محقق شود.
وي در خصوص تنوع و فراواني سلايق در پروسه زيباشناختي پديده ها و لزوم ارائه طرح هاي بصري توام با پيام هاي علمي قابل درك مردم، توضيح بيشتر مي دهد:«شناخت زيبايي پديده هاي بصري براي افراد مختلف يكسان نيست بلكه به عده جمعيت ملت هاي جهان، درك هاي مختلفي از زيباشناسايي وجود دارد، به همين دليل مي توان زيباشناسي خاص در طراحي هاي فني يا در تصاوير- عكس- از جريانات روز مطرح كرد اما در اين مورد لازم است كه طرح هاي بصري و داده هاي علمي آن ها قابل درك براي مردم باشد.
با اجراي اين تعاريف بصري در تصاوير، پلاكادرها، پوسترها يا حتي اعلانات و خلاصه، در زيبايي نمايي ديوارها مي توان شهر را به زيور زيبا شناختي دلپذير آراسته كرد. به گونه اي كه در روحيه مردم شادي ايجاد كند نه اندوه و افسردگي به واسطه آشفته سازي مناظر بصري!»
وي بر اين باور است كه آراستگي موزون شهري بدون برنامه ريزي علمي و روان شناسانه توسط طراحان و متخصصان تبليغات، منجر به هرج و مرج در نظام تصويري شهر مي شود و پيام هايي كه به مخاطبان داده مي شوند در حقيقت، شهرنشينان را كسل و غمين مي كند زيرا هر پيام يا پديده منفي از اين رهگذر، روي روان و كاركرد روزانه و اجتماعي اثر مي گذارد.
در اين پروسه، كاربرد فيلترهاي حسي، عملي، فرهنگي، مفهوم پيامي- بصري و ارزيابي براي توازن بصري- رواني اعمال مي شود.
لذا مهندسي فرهنگي در ارتباط با زيباشناسي در شهرها- خاصه كلان شهرها و علي الخصوص تهران- از اهميت فراواني برخوردار است.
در چنين حالتي، پيام هاي بصري كه محتوي اطلاع رساني شامل بافت، ساخت و حركت هستند، مي توانند در مردم نيز انرژي مثبت ايجاد كنند.
مساعدت مردم بدون توان اجرايي
يك صحاف مي گويد دو روز هر هفته كه براي رسيدگي به امور شغلي خود به شهر مي آيد از آشفتگي نماهاي بسياري از بناها و ديوارهاي چرك، وضع روحي اش به هم ريخته مي شود.
«مشايخ» نيز همچون اكثر شهروندان مي گويد صبح كه از خواب برمي خيزد و عازم محل كارش مي شود دوست دارد هر آنچه در بدنه بيروني شهر مي بيند آرامش بخش و زيبا باشد ليكن آن گونه نيست:-«كثيفي ديوارها از آگهي هاي تبليغاتي و دست نوشته هايي با قلم رنگ سياه، قرمز و... كارهاي خدماتي و يا مناظر ساختمان هاي مخروبه و بالكن هاي انباشته شده از وسايل كهنه و خرده ريز اثاثيه رنگ و رو باخته را كه نگاه مي كنم حالم خراب مي شود.»
او تعريف مي كند: محل كارش يك بخش در خارج از شهر و يك قسمت هم در داخل شهر است. هفته اي دو روزي كه به شهر و محل كارش مي آيد از ديدن اوضاع بد تركيب ديوارها و نماهاي چرك و در هم ريختگي درون ايوان هاي مشرف به گذرگاه هاي عمومي، آرامش روحي اش به هم مي ريزد. ليكن وقتي به محل ديگر كار خود در اطراف شهر، مي رود، آسمان شفاف و زيبا و فضاي باز و گسترده، احساس آرامش خاطر مي كند.
از اين «صحاف» مي پرسم به نظرش چه كارهايي بايد صورت گيرند تا نماهاي شهرمان آرامش بخش شوند؟ پيشنهادي كه مي كند در عين حال كه تاكيد بر وظيفه شهرداري دارد، مساعدت مردم در نظم و زيباسازي را مطرح مي كند.- «شهرداري در وهله اول مسئوليت نظافت و ساماندهي طراوت بخشي شهري را دارد.
براساس توان اجرايي، براي خوش منظر كردن و نظم و نظافت نماهاي شهري از مساعدت مردم، خانواده ها و مغازه داران- در حد توان شان- كمك مالي بگيرد وليكن كار را اجرا كند. رنگ شعار نگيرد همانطور كه شهرداري ها باكاربران و بهره وران- صاحبان شركت ها، كارگاه ها و ...- كه برچسب تبليغاتي روي در منازل و ديوارها نصب مي كردند، برخورد و اقدام كردند و الان بسيار كم شده است، درباره نماهاي بصري شهري اقدام كنند.»
يك صدم تبليغ تنقلاتي هزينه ارتقا فرهنگي شود
«وثوق» شغل آزاد دارد اما موقعي كه مي بينم از روي بدنه يك پست برق، ته مانده كاغذ يك اطلاعيه را جدا مي كند، نزدش مي روم و مي پرسم: به نظر شما چرا برخي افراد، با چسباندن آگهي ها و دست نويسي ها، ديوارها را بدمنظر مي كنند؟ مي گويد :« چون فرهنگ شان بالا نرفته است، متوجه نيستند كه با چسباندن و يا با رنگ نويسي براي آگهي و تبليغات، منظر بصري عمومي را زشت و آزاردهنده مي كنند.
مسلماً هر كس در هر جا بوي خوش عطر استنشاق مي كند، لذت مي برد اما اگر جايي مزبله و آشغال باشد، احساس ناخوشايندي به انسان دست مي دهد مثل همين درو ديوارها و چشم اندازهاي گذرگاه ها كه بدمنظر هستند.
زيبايي هاي محيط در روحيات و شاد بودن همه مردم اثر مثبت و خوبي مي گذارد.
به همان نسبت هم زشتي ها در منظر نگاه، آدم را غمگين و ناراحت مي كنند.»
وي به عنوان راهكار مي گويد:«بايد روي فرهنگ و رفتارها كار اجرايي و تبليغي شود. حداقل آنقدر كه براي تنقلات رايج در تلويزيون و رسانه هاي ديگر تبليغات مي شود، يك صدم هم براي بالا رفتن فرهنگ زيبا نگهداشتن شهر و محيط مان تبليغ شود.»
لزوم هماهنگي متمركز در تصويرپردازي ها
«امامي» مدرس دانشگاه، در نگاهي كلي از اوضاع نماهاي كنوني شهر تهران به برنامه ريزي، هماهنگي و نظارت متمركز در اين موضوع، اشاره مي كند.
وي مي گويد:«بايد چه از نظر هماهنگي و برنامه ريزي شهري 22 منطقه شهرداري تهران در طراحي هاي بصري و چه از بعد نظارتي بر آن ها در كانوني متمركز، اقدام و كارسازي شوند تا بتوانند الگوي نماهاي بيروني ساختمان ها با هدف آسايش بصري شهروندان را محقق كنند.
نكته ديگر اين كه بايد بتوانند ارتباط درستي بين شهروندان ايجاد كنند. بپذيريم كه شهروندان در تمامي مناطق شهري نياز به آرامش بصري و نيز اطلاع رساني، آموزش، مصرف، توزيع يا خدمات متعادل ليكن كافي، دارند.
اين موارد از طريق تبليغات توسط سازمان هاي مختلف، لزوماً مي بايد انجام شوند.
در هر زمينه، به مردم اطلاعات دقيق داده و نيز تشويق به مشاركت هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي شوند حتي از نظر ورزشي هم مي توان وظايف ارتباطات بصري را جامه عمل پوشاند.»
آلودگي هاي بصري و روان خسته شهروندان
در مقدمه گفت و گو با «مهندس مهدي گلشني» معاون آموزشي و امور مناطق سازمان زيباسازي شهرداري تهران، فهرست وار، شمه اي از وضعيت چركيني ديوارها مضاف به وصله هاي رنگارنگ كوچك و بزرگ انواع تبليغات و اطلاعيه هاي چاپي و بعضاً هم با خطوط درشت سياه رنگ و ... كارهاي خدماتي، تبديل شدن بالكن ها- كه فلسفه شان جهت نشستن هنگام فراغت و تماشاي چشم اندازهاي گذرگاه و شهر، ساخته شده است- به انبار لوازم اسقاطي و مازاد و موارد ديگر، منظره زشت بناهاي فرسوده بلااستفاده كه برخي نيمه ويرانه شده اما بر تارك گذرگاه ها، ماندگارند و ... و ... تعريف مي كنم.
وي با اشاره و تاكيد بر اين كه مسئول- حفظ و پاكيزگي- نماهاي شهري خود مردم هستند مي گويد: وقتي كه يك ملك را خريداري مي كنيم، جداره- ديوار- آن را هم خريداري مي كنيم و وظيفه نظافت اش را نيز داريم به همين اندازه كه به زيبايي دم خانه مان اهميت مي دهيم.
اما نماي خانه كه جزوي از ملك است، كمتر مورد توجه قرار مي دهيم. در چنين وضعيتي در سطح شهر، عادت شده كه شهرداري مسئوليت نظافت جدارهاي شهري را داشته باشد در صورتي كه صاحبانش خود مردم هستند. از طرف ديگر، اين آلودگي صرفا بحث ديوارنويسي يا مثلاً يك ساختمان نماي - زيبا- نداشته باشد، نيست، بالكن هايي پر ازوسايل اسقاطي هستند كه به شهروند، آلودگي بصري تحميل مي شود. بايد بپذيريم كه آن نما- كلاً هر نما- فقط بحث مسقف براي مالك ندارد، بحثي است كه زيانش هم به من- نوعي- وارد مي شود.»
معاون آموزشي و امور مناطق سازمان زيباسازي شهرداري تهران، به يكايك عناصر اشاره مي كند: «آلودگي هاي بصري در معابر عمومي مورد مشاهده؛ بالكن ها، زوايد- نماها، تابلوهاي ناقص يا شكسته و عبور سيم هاي بي نظم و آشفته برق مصداق هاي آلودگي بصري هستند كه ما را از لحاظ رواني خسته مي كنند و قطعاً براي همه مردم پيش آمده است كه از اين وضعيت احساس خستگي شديد مي كنند كه علت كاملاً ناشي ازآلودگي- مذكور- است كه شهروندان را از نظر رواني شديد، دچار خستگي مي كنند.»
عادت و يا غفلت تاسف باري است كه خيلي از افراد حتي خشن بودن چشم اندازها و زشت كاري هاي غيرمسئولانه آلوده كردن ديوارهاي شهر را هيچ جدي نمي گيرند و راحت از اين پديده هاي نازيبا و زيان بار مي گذرند اما هرگونه و هر قدر بي توجهي نسبت به اين اوضاع روانسا باشيم، اصل صورت مساله مي ماند و آن آثار نهايي هولناك تنها همين مورد زشت سازي در و ديوار و نماهاي محيط زيست مان است.
شوك پنهان
گفته «مهندس گلشني» در اين باب را مي خوانيم: «براساس يك بررسي روان شناسي انجام شده، چنانچه فردي حين رانندگي با ماشين شخصي خود، فاصله خيابان انقلاب تا ميدان امام حسين را طي مي كند و حواسش نيز به نماهاي اطراف خيابان است آن قدر كه - آثار بصري- رواني- نماها، تابلوهاي شكسته، شعارنويسي ها و... و ... بر آن شخص تحميل مي شود، از نظر شدت رواني، معادل اتفاقي است كه فرد مذكور از دست دادن يكي از بستگانش لطمه روحي مي خورد. اما ما متوجه فرايندهاي رواني زشت كردن نماهاي محيط زيست مان نيستيم...»
يکشنبه 29 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]