تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837993241
شكار خوب، بد ، زشت
واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: شكار خوب، بد ، زشت
دوربين دوچشمي قديمي روسي بين آن 3 نفر دست به دست مي شد. همه آن ها روي يك نقطه متمركز شده بودند و حتي پلك هم نمي زدند. در نهايت هم يكي از آن ها اسلحه قديمي اش را بالا برد. چند ثانيه اي طول كشيد تا آماده شليك شود. بعد انگار كه تمام تجربه چندين ساله اش را بخواهد يك جا به كار گيرد، نشانه گيري كرد و دست به ماشه برد... غرش ناگهاني سلاح، آرامش را از حيات وحش گرفت.
هريك از پرندگان و جانوران به گوشه اي پناه بردند. اما گلوله شليك شده كار خودش را كرده بود. قوچ زيبا و باشكوهي كه پيچش شاخ آن نشانه گذر سال ها بر او بود، بر زمين افتاده بود و ديگر نفس نمي كشيد. گويي اين قوچ قرباني زيبايي، شكوه و هيبت خود شده بود....
اخلاق رنگ مي بازد
بايد اعتراف كنم هيچ گاه نتوانستم لذتي را كه ديگران در شكار بدان دست مي يابند، درك كنم. گرفتن جان موجوداتي زيبا و باشكوه، با هر دليل و توجيهي، هيچ وقت جذابيتي برايم نداشته است؛ حتي اگر آن را ورزش و تفريح بخوانند يا به هرس كردن درختان از شاخه هاي پير و فرتوت تشبيه كنند.
به هر حال اين واقعيتي است كه بايد آن را پذيرفت. انسان از ابتداي آفرينش خود در پي فراهم آوردن غذا و پوشاك و گاهي هم براي حفظ قلمرو زندگي خود مبادرت به شكار حيوانات كرده است و متوقف ساختن اين روند از ديد بسياري از مردم، غيرممكن يا حتي غيرمنطقي به نظر مي رسد.
پرداختن به شكار به منظور كسب منافع مادي و نيز پرورش روحيه جنگاوري و سلحشوري از ديرباز مورد تاكيد فراوان انديشمندان جوامع پيشين بوده است و بزرگان جوامع سعي مي كردند به جوانان شان شيوه هاي مخصوص شكار جانوران را بياموزند.
با اين حال در همان زمان ها نيز به طبيعت و حيات وحش آن به ديده احترام مي نگريستند و هيچ گاه از روش هاي غيراخلاقي براي شكاركردن بهره نمي جستند. با تمام اين اوصاف، در برهه هايي از تاريخ حيات انسان ها توجه به الزامات اخلاقي در عرصه هاي طبيعي و به ويژه شكار كردن تا حدودي رنگ باخته است.
به عنوان مثال، در قرن هفدهم ميلادي رنه دكارت، رياضيدان و فيلسوف فرانسوي، جانوران را بدون روح مي پنداشت و چون به باور او، انديشه و احساس بخشي از روح هستند، بنابراين نتيجه گرفت كه جانوران نمي توانند رنج و درد را حس كنند.
دكارت و پيروانش از اين كه مي ديدند اين روبات هاي مكانيكي قادرند به هنگام كشته شدن چنان توهمي در انسان ها بيافرينند كه گويي واقعا در حال جان كندن هستند، غرق در حيرت مي شدند! نظير چنين تفكراتي بود كه باعث شد زيست شناسان دكارت را به عنوان يكي از بزرگ ترين دشمنان جانداران معرفي كنند و جنبش هايي علمي براي گسترش حوزه اخلاق به جانداران شكل بگيرد و فيلسوفان و محيط زيست گرايان براي اصلاح باورهاي غلط جوامع تلاش كنند؛ باورهايي كه پيامدي جز هجوم بي ملاحظه انسان ها به عرصه هاي طبيعي به همراه نداشته است و تعديل اين گونه انديشه ها مي تواند به حفظ رابطه تعادلي بين انسان و ديگر موجودات كمك كند.
ايران بهشت شكارچيان!
تنوع اقليمي زيست محيطي در كشور باعث شده است ايران به عنوان يكي از جذاب ترين كشورها براي شكار شناخته شود.
گفته مي شود بيشتر از يكصد شكارگاه بزرگ در ايران وجود دارد كه برخي از آن ها از شهرت جهاني برخوردار است و همه ساله متقاضياني از ديگر ممالك صرفا به قصد شكار تروفه و در قالب گردشگري شكار به ايران مي آيند.
خراسان شمالي هم از اين قاعده مستثنا نيست و به دليل برخورداري از انواع گونه هاي پرندگان و پستانداران از گذشته مورد توجه علاقه مندان به شكار بوده است و حتي مناطقي از آن به عنوان شكارگاه سلطنتي يا قرق سركردگان ايلات و طوايف مورد حفاظت قرار مي گرفتند.
نخستين قوانين حفاظت از شكار و حيات وحش در سال 1335 خورشيدي و از سوي جمعي از علاقه مندان به اين حوزه كه در كانون شكار ايران گرد آمده بودند، پا گرفت كه به تعبير امروزي ها يك نوع سازمان مردم نهاد (NGO) محسوب مي شد.
در سال 1346 سازمان شكارباني و نظارت بر صيد كشور با مصوبه مجلس شوراي ملي تاسيس شد و شروع به فعاليت كرد. سازماني كه تنها 4 سال پس از آن و با گسترده تر شدن وظايف و اختيارات قانوني تبديل به سازمان حفاظت محيط زيست شد.
كارشناس مسئول محيط طبيعي اداره كل حفاظت محيط زيست خراسان شمالي نيز با تاييد اين مسئله كه سازمان حفاظت محيط زيست در واقع از دل كانون شكار و صيد بيرون آمده است، مي گويد: هدف ما صرفا نگهداري و حفاظت نيست بلكه بهره برداري منطقي را هم شامل ميشود.
بهروز جعفري ادامه مي دهد: به هر حال هميشه عده اي در جامعه هستند كه به شكار كردن علاقه مندند و در شريعت اسلام نيز شكار كردن طبق شرايط و قوانين خاصي مجاز است.
او در مورد چگونگي صدور پروانه شكار نيز اين چنين توضيح مي دهد: سازمان در مناطقي اقدام به صدور پروانه شكار مي كند كه جمعيت گونه هاي جانوري در آن به تعداد خاصي رسيده باشد؛ يعني پروانه هاي شكار بر طبق نتايج سرشماري هاي انجام شده صادر مي شود، آن هم تنها براي گونه هايي كه در معرض خطر انقراض نباشند يا جزو گونه هاي كمياب و نادر طبقه بندي نشده اند.
او ادامه مي دهد: براي شكار بزرگ معمولا در مجوزهاي صادر شده تاريخ تعيين مي شود، يعني در نيمه دوم سال اطلاع رساني مي شود كه تعداد محدودي پروانه شكار صادر مي شود؛ متقاضيان ثبت نام مي كنند و چون تعدادشان بسيار زياد است، در بين آن ها قرعه كشي صورت مي گيرد.
به گفته وي، در پروانه صادر شده هم تاريخ و مكان دقيق شكار مشخص مي شود تا شكارچيان مرتكب تخلف نشوند و چنان چه كسي در روزهاي تعيين شده در مجوزش موفق به شكار نشد، پروانه اش منقضي مي شود و نبايد در روزهاي ديگر اقدام به شكار كند. چون در غير اين صورت به دليل تخلف و رعايت نكردن قانون به دادگاه معرفي خواهد شد. او در مورد مجوز شكار پرندگان هم مي گويد: شكارچيان مجاز كه پروانه گرفته اند، مي توانند در ماه هايي كه از سوي سازمان حفاظت محيط زيست اعلام مي شود، در 2روز آخر هفته و برطبق ضوابط به شكار بروند و در هر بار نيز نمي توانند بيشتر از 4 قطعه پرنده را شكار كنند.
شكار با كشتار فرق مي كند!
مردم اسلحه را كه در دست ها مي بينند، فكر مي كنند ما جنايتكاريم و نسل تمام حيوانات را منقرض مي كنيم، در صورتي كه شكارچيان مجاز، به تيراندازي و شكار به عنوان يك ورزش نگاه مي كنند و خودشان حافظ طبيعت هستند.
مردم تفنگ ها را مي بينند ولي آن افراد بومي را كه شبانه و با استفاده از چوب، چماق و چراغ توري، سر وقت موجودات بي پناه مي روند و تعداد زيادي از آن ها را نابود مي كنند، نمي بينند. فكر مي كنند ما كه اسلحه داريم، هر چه قدر كه بتوانيم، شكار مي كنيم.... اين ها سخنان محمدحسن قزويني است؛ كسي كه به گفته خودش 30 سال است كه با شكار، طبيعت و كوهستان انس گرفته است. مي گويد: پدر، عموها و پدربزرگم همگي به شكار مي رفتند و اين علاقه در من هم ايجاد شد. در واقع شكار كردن ورزش و تفريحي است كه از تنوع زيادي برخوردار است و در خراسان شمالي هم به خاطر وجود طبيعت زيبا و مناطق بكر براي شكار، اين رشته طرفداران زيادي دارد.
با اين حال او از گسترش شكار غيرمجاز و بي رويه و تخريب محيط طبيعي نگران است. قزويني مي گويد: تا 40، 50 سال پيش پرندگان مثل دراج و بوقلمون وحشي در اطراف بجنورد وجود داشته است و پدران ما آن ها را شكار مي كردند ولي الان ديگر خبري از آن ها نيست.
وي سپس هشدار مي دهد كه در صورت ادامه اين روند تا چندي ديگر كبك و قرقاول هم منقرض مي شوند و بعد از آن ما بايد افسوس روزهاي گذشته را بخوريم و هنگامي كه به دامان طبيعت پناه مي بريم، ديگر هيچ آواز پرونده اي روح ما را نوازش نخواهد كرد.
اين شكارچي قديمي هم چنين شكار كردن در فصل هاي بهار و تابستان كه به دليل زادآوري حيوانات و پرندگان، غيرمجاز است، آلودگي محيط زيست و به خصوص پساب هاي آلوده و سموم شيميايي، كاهش ميزان بارندگي سالانه و نيز دسترسي بيشتر مردم و شكارچيان به مناطق بكر را كه در اثر ايجاد راه هاي مناسب در مناطق كوهستاني به وجود آمده است از جمله عواملي مي داند كه در كنار افزايش تعداد سلاح در بين مردم و ناآگاهي شكارچيان باعث كاهش تعداد وحوش در عرصه هاي طبيعي شده است.
قزويني هم چنين از روش هاي شكاري كه به تعبير خودش، ناجوانمردانه است و بعضي از افراد از آن ها استفاده مي كنند، انتقاد مي كند و اظهار مي دارد: شكار شبانه حيوانات و پرندگان در حال استراحت، تله گذاري بر سرچشمه ها، مسموم كردن آب بركه ها و شكار پرندگان در فصل جفتگيري با استفاده از ترفند پرنده هاي زنده اسير از اين گونه است. وي تاكيد مي كند: طبيعت به طور حتم از چنين كساني انتقام خود را خواهد گرفت.
وي مي گويد: سازمان اسلحه و مهمات ارتش از سال 78 اقدام به برگزاري دوره هاي آموزشي براي صاحبان اسلحه مجاز كرد و با اين كار تعداد حوادث روي داده در هنگام شكار بسيار كاهش پيدا كرد. سازمان حفاظت محيط زيست هم مي تواند مشابه چنين كاري را انجام دهد يعني براي شكارچيان كلاس هاي آموزشي اجباري بگذارد و در مورد قوانين و نحوه شكار صحيح و آگاه سازي آن ها در مورد گونه هاي درخطر انقراض اطلاع رساني كند.
او هم چنين راه اندازي باشگاه هاي تيراندازي را از جمله راهكارهايي مي داند كه باعث جلب علاقه مندان بي شمار اين رشته و در نتيجه كاهش تقاضا براي شكار مي شود و از سازمان حفاظت محيط زيست هم تقاضا مي كند كه از ظرفيت شكارچيان مجاز براي حفظ و حراست از حيات وحش در برابر شكارچيان غيرمجاز و تخريب كنندگان محيط طبيعي بهره بگيرد.
قزويني معتقد است: براي حفظ حيات وحش، لازم است فرهنگ و اخلاق صحيح شكار كردن در جامعه شكارچيان جا بيفتد، چون نه جمع آوري سلاح ها مقدور است و نه استخدام فراوان محيط بان ها.
وي هم چنين بر اين باور است كه تجاوز مكرر انسان ها به طبيعت و آلوده ساختن آن باعث نابودي نسل جانداران شده است ولي مردم همه اين مسائل را از چشم شكارچيان مي بينند.
شكارچيان به حداقل ها هم قانع هستند
يكي از فروشندگان سلاح و مهمات و ديگر ابزار مخصوص شكار معتقد است كم توجهي سازمان حفاظت محيط زيست نسبت به صدور به موقع مجوز شكار يا صيد به متقاضيان، زمينه ساز تخلف آنان مي شود. احمد ضرغامي مقدم مي گويد: هرچه شرايط صيد و شكار مجاز بيشتري از سوي سازمان فراهم شود، ما شاهد وقوع تخلفات كمتري خواهيم بود. چون بسياري از شكارچيان و دارندگان سلاح به حداقل ها قانع هستند و براي همان شكارهاي محدود برنامه ريزي مي كنند؛ حال اگر به هر دليلي اين فرصت از آن ها سلب شود، ناخواسته به سوي شكار غيرمجاز و انبوه روي مي آورند.
وي مي افزايد: اگر مسئولان سازمان حفاظت محيط زيست به خوبي تحقيق كنند، خواهيد ديد كه ميزان فروش و مصرف سلاح و مهمات در مواقعي كه شكار كردن از سوي سازمان غيرمجاز اعلام مي شود، بسيار بيشتر از هنگامي است كه در آن اقدام به صدور مجوز مي شود.
وي هم چنين اغلب دارندگان سلاح هاي شكاري مجاز را افرادي مي داند كه هميشه سعي در حفظ و حمايت از طبيعت دارند و آن را به عنوان مظهر پاكي و زيبايي و امانتي براي نسل هاي آينده مورد احترام قرار مي دهند.
ضرغامي كه به عنوان نماينده كانون شكار در استان نيز فعاليت مي كند؛ تداوم و پايداري حيات وحش را زماني ميسر مي داند كه روابط بين شكارچيان و سازمان حفاظت محيط زيست صميمي تر باشد. او در اين باره مي گويد: شكارچيان بايد خود را به عنوان حافظان طبيعت قلمداد كنند و سازمان حفاظت محيط زيست هم آن ها را جزو كادر حفاظتي و محيط باني خودش بداند، چون همكاري شكارچيان مجاز با سازمان باعث محدودتر شدن تخلفات شكارچيان غيرمجاز و توان اجرايي سازمان به مراتب بيشتر مي شود.وي هم چنين كانون شكار را يكي از بزرگ ترين نهادهاي مردمي مرتبط با طبيعت و دوستداران آن مي داند كه در جهت حفظ حيات وحش و توسعه پايدار گام برمي دارد.وي در ادامه به برگزاري يك دوره مسابقه تيراندازي به اهداف پروازي (تراپ) كه در ماه هاي گذشته در بجنورد برگزار شد، اشاره مي كند كه با استقبال خوبي هم از سوي علاقه مندان روبه رو شد و آنان را وادار به برنامه ريزي براي مسابقات بعدي كرده است.اما گويا داستان صدور و لغو پروانه هاي شكار منتقدان فراواني در سراسر كشور دارد. مهدي هروي سردبير نشريه شكار و ماهي گيري در اين زمينه مي گويد: هر سال همين برنامه را داريم. سازمان حفاظت محيط زيست ابتدا از شكارچيان پول مي گيرد ولي بعد از مدتي به خاطر احتمال شيوع آنفلوانزاي پرندگان يا هر دليل ديگري مجوزها را لغو مي كند.
او سپس به شدت گلايه مي كند كه با اين كارها، شكارچيان بيشتر تحريك مي شوند و به شكار بي رويه و غيرمجاز روي مي آورند.
اين كارشناس مسائل مرتبط با شكار و طبيعت مي افزايد: سال هاست كه مي نويسيم و انتقاد مي كنيم ولي گويا نظرات ديگران براي مسئولان حفاظت محيط زيست به هيچ وجه اهميتي ندارد. هروي سپس به وجود مزارع پرورش وحوش و پرندگان در كشورهاي ديگر اشاره مي كند؛ مزارعي كه بخش خصوصي و زيرنظر سازمانهاي دولتي اداره ميشوند و سپس بارهاسازي آنها در محيط و صدور مجوز شكار، هم درآمدزايي و هم به حفظ حيات وحش كمك شايان توجهي مي شود. مسئله اي كه در ايران هنوز مغفول مانده است. با اين وجود و برطبق شنيده ها، گويا به تازگي سازمان حفاظت محيط زيست كشور دستورالعمل خاصي در اين زمينه تهيه و آن را براي اجرا به ادارات كل استاني ابلاغ كرده است و حال بايد ديد كه آيا شرايط براي ورود بخش خصوصي به اين عرصه مهيا مي شود يا خير؟
گردشگري شكار تعطيل است!
امروزه گردشگري شكار از زيرمجموعه هاي اكوتوريسم به حساب مي آيد و بسياري از كشورها با برنامه ريزي منطقي و مبتني بر حفظ پايدار زيست بوم هاي سرزميني خود سعي در بهره مندي از مزاياي طبيعي جغرافيايي خود به منظور درآمدزايي بيشتر دارند.
كشور پهناور ايران نيز با دارا بودن اقليم هاي گوناگون و تنوع زيستي فراوان گياهي و جانوري از بيشترين قابليت ها در اين خصوص برخوردار است. اما آن گونه كه از ظاهر امر پيداست، مسئولان تاكنون نتوانسته اند از اين ظرفيت ها به خوبي استفاده كنند.
محمدعلي اينانلو، كسي كه تاكنون هزاران كيلومتر سفر به جاي جاي پهنه هاي سرزمين بزرگ ايران داشته است و بيش از 40 سال طبيعت گردي او باعث شده است كارشناسان از او با عنوان مرد طبيعت ايران نام ببرند در برابر اين پرسش من كه: وضعيت اكوتوريسم و به ويژه گردشگري شكار در كشور چگونه است، تنها به پاسخي يك كلمه اي قناعت مي كند: تعطيل!!
اينانلو هم چنين در پاسخ به اين سوال كه چگونه مي توان بين شكار و حفظ حيات وحش و محيط زيست، تعادل برقرار كرد، مي گويد: شكار يك بهره برداري معقولانه از حيات وحش و طبيعت است و پاسخ اين سوال در همين جمله كوتاه و به ظاهر ساده نهفته است، يعني چنان چه شكار كردن از روي اصول و ضوابط مشخص، در فصل و تاريخ خاص و با سياست هاي مشخص شده اي انجام شود، اين امر امكان پذير است.
اينانلو كه سردبيري بسياري از نشريات تخصصي حوزه شكار و طبيعت را در كارنامه خود دارد، شكارچي را كسي مي داند كه نه تنها ضديتي با طبيعت ندارد، بلكه به نوعي محافظ آن نيز هست و باعث پويايي جمعيت وحوش و پرندگان مي شود.وي ادامه مي دهد: شكارچيان متعهد درست همانند باغباني كه به هرس درختان مي پردازد و ميوه هاي آن ها را پيش از افتادن و پلاسيدن مي چيند، با شكار حيوانات پيري كه نقشي در تكثير يافتن جمعيت گله ندارند، راه را براي جوان شدن جمعيت حيات وحش و زادآوري آن ها باز مي كند.
او سپس گلايه مي كند كه چرا سازمان حفاظت محيط زيست هيچ گونه سياست مدون، منطقي و كارشناسي شده اي راجع به شكار ندارد و اصرار آن ها بر سياست ممانعت از صدور مجوزهاي شكار قانوني به بهانه افزايش تعداد جانوران و گونه هاي شكار را خلاف نظرات كارشناسان ميداند.او هم چنين شكارگاه هاي ايران را از حيث برخورداري از ظرفيت مناسب براي گسترش بحث گردشگري شكار در موقعيت خوبي ميداند كه به دليل مديريت و برنامه ريزي نامناسب تاكنون استفاده چنداني از آن نشده است.با تمام اين اوصاف، هنوز هم اندك گردشگران خارجي وجود دارند كه تنها به خاطر شكار كردن ويزاي ايران را تهيه مي كنند و مشتاقانه به كشور ما مي آيند. با اين حال، برخي از كارشناسان معتقدند حال كه چنين افرادي حاضرند براي اين كار هر چه قدر كه لازم باشد، هزينه كنند، ما نبايد سرمايه هاي طبيعي خود را با قيمت هاي بسيار پايين در اختيار آن ها قرار دهيم.
دكتر كهرم از كارشناسان و استادان برتر دانشگاه هاي تهران در اين مورد مي گويد: شايد سازمان حفاظت محيط زيست قيمت واقعي اين جانداران باشكوه را نمي داند. به عنوان مثال شوراي اقتصاد قيمت صدور مجوز شكار يك گرگ را براي شكارچيان خارجي 500 دلار و كل و بز را نيز در همين حدود تعيين كرده است.
اين در حالي است كه پاكستان براي شكار برخي از گونه هاي خاص قوچ خود در حدود 50 هزار دلار قيمت تعيين كرده است و نصف اين پول ها را هم صرف بهبود شرايط زيست محيطي همان مناطق به خصوص مي كند. ولي در ايران همين مبالغ اندك هم به صندوق دولت واريز مي شود و چيز زيادي عايد محيط زيست نمي شود.
دكتر كهرم در ادامه از اين وضعيت نابه سامان ابراز نگراني مي كند و مي گويد: الان در پايگاه هاي اينترنتي نيز تبليغ مي شود كه مي توان در ايران يك قرقاول را تنها به ازاي 50 دلار و يك پلنگ را با قيمتي در حدود هزار دلار شكار كرد و اين مسئله واقعا مايه تاسف است. البته او باز هم تاكيد مي كند كه شكار حيوانات پير و از كارافتاده كه البته خصوصيات ظاهري جذابي از نظر اندازه و ابعاد شاخ و اندام هاي بدن دارند و نزد شكارچيان به تروفه معروف است، در صورتي كه قيمت گذاري مناسبي برروي آن ها انجام شود، مي تواند منبع درآمدزاي خوبي براي سازمان حفاظت محيط زيست و حفاظت از ساير حيوانات حيات وحش باشد.
ترس، زيرپوست حيوانات حيات وحش
شايد بسياري از مردم بر اين باور باشند كه اين، تنها شكارچيان هستند كه باعث كاهش تعداد جانداران حيات وحش و انقراض آن ها مي شوند. هرچند كه در اين قضيه نمي توان و نبايد كه مسئله شكار بي رويه و خارج از ضوابط را ناديده گرفت، با اين وجود حفظ محيط طبيعي به دور از هر گونه تخريب يا آلودگي ها را نيز نبايد از نظر دور داشت.
دكتر افشين عليزاده جانورشناس و استاد دانشگاه هاي تهران، يكي از طرفداران اين نظريه است.وي در اين باره مي گويد: مهم ترين مسئله در اين قضيه حفظ زيستگاه هاست. چون اگر زيستگاه ها سالم باشند، جمعيت وحوش هم افزايش پيدا مي كند. ولي امروزه وضعيت زيستگاه هاي جانوري كشور به اندازه اي خراب شده است كه حيوانات حيات وحش ديگر هيچ گونه امنيتي را احساس نمي كنند.
دكتر عليزاده هم چنين معتقد است كه تعادل را خود طبيعت برقرار مي كند، البته به شرطي كه زيستگاه سالم و امن باشد و در اين صورت است كه جمعيت حيوانات مثل دهه هاي گذشته افزايش خواهد يافت. البته او هم تاكيد مي كند: كه بر كار شكارچيان هم بايد نظارت دقيق اعمال شود تا تخلفي از سوي آنان انجام نگيرد و صدور پروانه ها نيز بر طبق اصول مديريت پايدار حيات وحش انجام شود.
وي براين باور است كه در حال حاضر اكثر زيستگاه هاي حيات وحش ايران دچار بحران شده است. او مي گويد: در عرصه هاي طبيعي كشور در حال حاضر حتي اگر دام مازادي هم نباشد كه پوشش گياهي را از بين ببرد، باز هم عرصه بر جانداران آن قدر تنگ است و احساس ناامني در بين آن ها هست كه آن ها نمي توانند به سادگي و آزادانه به تكثير و ادامه حيات بپردازند.
به باور وي، چنان چه امنيت در طبيعت برقرار باشد و از شكار غيرقانوني هم خبري نباشد، جمعيت وحوش به تدريج به تعادل مي رسد؛ مسئله اي كه البته نيازمند نظارت هاي دقيقي خواهد بود.
چالش هايي كه هم چنان باقي است
امروز محيط زيست كشور با مخاطرات بسيار روبه روست، به ويژه در زمينه شكار حيات وحش، كه نه تعداد وحوش و پرندگان با اسلحه هاي واگذار شده به مردم تناسب دارد و نه زيستگاه هاي طبيعي از شرايط چندان مساعدي برخوردار است. سازمان حفاظت محيط زيست نيز با وجود همه تلاش ها هم چنان با چالش هاي بسياري روبه روست. تنها در خراسان شمالي و در كمتر از يك دهه گذشته 2 تن از محيطبانان اين سازمان توسط شكارچيان غيرمجاز كشته شده اند. به نظر مي رسد تا هنگامي كه فرهنگ سازي گسترده اي در جامعه صورت نگيرد و بين نهادهاي مردمي و اين سازمان مشاركت خوبي برقرار نشود، حراست و پاسداري از طبيعت در معرض خطر ما روز به روز مشكل تر مي شود...
جمعه 27 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4168]
-
گوناگون
پربازدیدترینها