واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حقیقت دعا و آثار آن (1)
در طى مباحث گذشته به دو نكته اشاره كردیم:نكته اول این كه احساس نیاز در انسان ، احساسى قهرى و فطرى است و تا آخرین لحظه عمر از بشر جدا نمى شود. و مكتب دعا حقیقتى است كه مى تواند خلاء این انگیزه فطرى را پر كند و جوابگوى تمام نیازهاى فطرى بشر باشد. نكته دوم در فطرت خداجوى انسان است . او چون قدرت هاى موهوم و نظام هاى اسباب و مسببات را به لحاظ تعارضات و تزاحمات حاكم بر آن ها محدود دیده است ، قهرا به قدرتى كه غیر محدود است روى آورده و قدرتى را طلب مى كند كه فوقیت قاهره او غالب و غیر قابل شكست باشد. در نتیجه ، بسیار دیده مى شود كه انسان آن گاه كه مى فهمد از هیچ یك سلسله علل عالم كارى ساخته نیست ، به طرف قدرت غیر مغلوب الهى جذب شده و با تمام وجود به او متوسل مى گردد. قرآن كریم نیز به این حالت انسان بارها اشاره نموده است :و اذا مسكم الضر فى البحر ضل من تدعون الا ایاه فلما نجیكم الى البر اعرضتم و كان الانسان كفورا(1) و زمانى كه در دریا به شما خوف و خطرى رسد، به جز خدا همه را فراموش مى كنید، ولى همین كه خدا شما را نجات داد باز از خدا روى برمى گردانید! كه انسان كافر پیشه و ناسپاس است «و اذا انعمنا على الانسان اعرض و نآیجانبه و اذا مسه الشر فذو دعاء عریض»(2): و چون به انسان نعمتى عنایت كنیم ، (از ما) روى برمى گرداند و دورى مى كند، و چون به شرى مبتلا شود، دعاهایى طولانى داردقدرت ضعیف خود را متكى به قدرتى بى پایان مىبیند و لذا هر سختىاى را در برابر چنین قدرتى سهل مى یابداثر اول دعا با توجه به نكات ذكر شده ، اولین اثر دعا پركردن آن خلاء فطرى است كه در وجود انسان نهاده شده است؛ راهى كه قهرا سبب مى شود پاى انسان به كژ راهه ها باز نشود و از انحرافاتى كه از هر جهت براى انسان مضر است جلوگیرى گردد؛ زیرا پناه بردن به قدرت هاى محدود (گذشته از ناتوانى هاى قهرى و تخلف هاى طبیعى ) موجب خضوع نا به جا و تملق و شكست هاى روحى و خرد شدن و هضم گردیدن در حریم هاى ناامن مى گردد. از همه مهم تر، سبب فراموشى خداى تعالى و غفلت از قدرت غیرمتناهى او و محروم شدن از بركات این ارتباط نیز خواهد شد.در واقع ، مكتب دعا، بار عام بر همه نیازمندان و گرفتاران و وعده اجابت از قدرتى غیر مغلوب و توانا است كه تنها حلال مشكلات عظیم انسان ها مى باشد. اثر دوم دعا دومین اثر دعا، ارتباط قدرت نامحدود الهى با توان ضعیف انسانى است كه منجر به دریافت عظمت و فضیلتى مى گردد كه سبب مى شود او در مقابل هیچ مشكلى توان خود را از دست نداده و همواره مقاوم باشد. لذا در این كریمه مى فرماید : الا بذكر الله تطمئن القلوب(3) ؛ یگانه آرام بخشى كه مى تواند بر تمام وجود آدمى مسلط و فراگیر باشد، فقط و فقط یاد خداست ؛ حضرت موسى علیه السلام فقط هارون را داشت، هیچ كس همراه ابراهیم علیه السلام نبود، و پیامبر ما فقط از پشتیبانى ابوطالب برخوردار بود؛ ولى عاقبت نهاد الهى بر همه چیز غالب آمدعجب آن است كه انسان در این حال ، هیچ قدرتى را در مقابل خود داراى دوام و مقاومت نمىداند، زیرا قدرت ضعیف خود را متكى به قدرتى بى پایان مىبیند و لذا هر سختىاى را در برابر چنین قدرتى سهل مى یابد. امام حسین علیه السلام در دعاى عرفه مى فرماید: «خدایا! تو بودى كه با یارى خودت مرا بر دشمنانم یاری نمودى و اگر یارى تو نبود من از شكست خوردگان بودم . اى كسى كه رفعت مقام و بلند مرتبگى را به خود اختصاص دادى ! دوستان تو، به عزت تو شكست ناپذیرند! اى كسى كه پادشاهان در مقابل تو یوغ مذلت بر گردن نهاده اند و از خشم و غضب او ترسان هستند!»براى تایید این نكته، اگر نظرى به تاریخ بیاندازیم به عظمت و مهم بودن این دقیقه بهتر واقف مىشویم؛ تاریخ تمامى انبیا علیهم السلام را كه بنگریم خواهیم دید كه آن بزرگواران همیشه در مقابل عظیم ترین قدرت هاى زمان خود ایستاده اند؛ یعنى هر پیامبرى كه آمده ، فرعونى در مقابل او قد علم كرده و شداد و نمرودى به نزاع با او برخاسته است . در مقابل ، انبیاى عظام حتى از كمترین نظام فیزیكى متناسب با زمان خود نیز بهره مند نبوده اند، ولى هرگز خود را نباخته اند و جالب این كه عاقبت هم پیروزى از آن مكتب انبیاء علیهم السلام بوده است. حضرت موسى علیه السلام فقط هارون را داشت، هیچ كس همراه ابراهیم علیه السلام نبود، و پیامبر ما فقط از پشتیبانى ابوطالب برخوردار بود؛ ولى عاقبت نهاد الهى بر همه چیز غالب آمد. (1) اسراء، 67(2) فصلت ، 51(3) رعد، 28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 461]