واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: يك عقبگرد 360 درجهيي در فضاي مجازي
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
فضاي مجازي و سپهر رسانهاي به عنوان توريستپذيرترين منطقه از شهروندان جهان واقعي، نظم طبيعي و قراردادي نظام شهروندي را بهم ريخته است. شهروندان در اين سپهر به صورتي غيرسيستماتيك و ناهمگون در ترددند. فاصلهها آنقدر به هم نزديك، اما بسيار دور از همديگرند. نوعي جبر رسانهاي است كه آنها را در اين مسافتهاي نزديك، اما دور حفظ ميكنند.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "ارتباطات اجتماعي" به نشاني http://azarbakhsh.blogfa.com در ادامه نوشته است: دموكراسي ديجيتالي به ظاهر، نوعي نظم آشفته را در ميان اين شهروندان حاكم كرده است. دموكراسياي كه از صداهاي متكثر دراين فضا نشات گرفته، ولي جبر رسانهاي و حكومت استبدادي اطلاعاتي بر آنها حكمراني ميكنند.
شهروندان نامريي اين فضا به قول ديويد رايزمن انگار در تونلهاي تاريك زير زميني چنان در انباشت انساني هستند كه همه دراين مسيرمرتب تنه به تنه همديگر در ترددند، ولي هيچكدام اين شهروندان ديگران را نميشناسد و به نوعي در اين نظام دموكراسي تنهاي تنها در سير وسفر است و انبوهي تنها را شكل ميدهد.
از طرفي هنوز شهروندان در مرحله گذر به مرحله گذارند. فرهنگ شهروندي هنوز به صورت درست در اين سرزمين انبوه تنها جا نيفتاده است. صداهايي متكثر از حلقومهاي ناشي زده سرزمين توريستهاي ناشي به وفور يافت ميشود. كسب و كارها گاه و بيگاه نميشناسد. به قول دانيل بل، كارگران صنعتي كه اينك كارگران اطلاعاتي شدهاند و بازاريهاي اطلاعاتي ديگر مجبور نيستند تا ٩ صبح و شام منتظر بمانند تا كركره مغازهشان را بالا و پايين كنند. سارقان و هكرها هم ديگر مجبور نيستند تا در خياباهاي خالي اين شهر با ويراژ منتظر سكوت حاكم بر فضاي مساعد طعمه خود باشند.
ديگر فرهنگي نيست كه بخواهي براساس آن هنجارهاي جامعه را محترم نگه داري. فرهنگ تو عين حقيقت رفتار توست. سن و سال و علم و تحصيل ملاك تاثير تو در اين صحنه نيست. اطلاعات تو ميزان شخصيت توست. حسابهاي سپرده تو در بانكها همين اطلاعات توست و به قول مانوئل كاستلز سرمايه تو همين فعاليتهاي اطلاعاتي توست. پاچيروي شاسي بلند تو سرعت تو در انتقال اين اطلاعات است.
يك عقب گرد ٣٦٠ درجهاي با مك لوهان. كهكشان شفاهي(از نمادها تا مرحله زباني و بياني) كهكشان گوتنبرگ، كهكشان اطلاعاتي، كهكشان سكوت و خموشي. ملتي ساكت و خاموش اما با فريادهايي بلند. همه صداها اينجا در اين شهر يافت ميشود، اما هيچ زباني به صدا درنميآيد و فقط چشمها ميبينند و گوشها ميشنوند، حتي صداهايي خاموش كه آدميزاد تا حال به گوش خود نديده و نشنيده است.
انتهاي پيام
دوشنبه 23 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]