محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840484825
شهيد «حميد گيمديل» نذر كرد تا شهيد شود
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: شهيد «حميد گيمديل» نذر كرد تا شهيد شود خبرگزاري فارس: همرزم شهيد گيمديل گفت: هر كسي به اندازه مقامي كه در درگاه الهي داشت از نحوه و زمان شهادت خود با خبر بود؛ حميد گيمديل طالب شهادت بود حتي براي شهادت، نذر كرد. غلامرضا كرامت در گفت‌وگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: شهيد حميد گيمديل از بچههاي دزفول، به طور مادرزادي از ناحيه پا دچار معلوليت بوده و مسئوليت جانشين تدارك گردان را به عهده داشت. وي اشاره كرد: حميد علاوه بر اينكه قاري قرآن بود، بسيار زيبا اذان مي‌گفت به طوري كه همه رزمندگان با صداي اذان او از خواب بيدار مي‌شدند. اين رزمنده گفت: او از نظر اخلاقي و حالات عبادي فرد بي‌نظيري بود و چون نمي‌توانست در عمليات‌هاي جنگي شركت كند در هنگام اعزام نيروها به منطقه، آنها را با قرآن كريم و گريه‌كنان بدرقه مي‌كرد. كرامت بيان كرد: قبل از عمليات والفجر 8 ، حال و هوايش به كلي تغيير پيدا كرده بود؛ با همه بچه‌ها شوخي مي‌كرد و سر به سر همه مي‌گذاشت؛ به او گفتم «حميد چه خبر شده است» گفت «اين دفعه نوبت من است و شهيد خواهم شد». وي اظهار داشت: چند روز بعد عمليات تمام شد، حميد را ديدم كه زنده است؛ به او گفتم «تو كه هنوز شهيد نشدي؟»، جواب داد «مادربزرگم به امامزاده سبز قبا رفته و 20 تومان نذر كرده كه من شهيد نشوم». اين رزمنده ادامه داد: به او گفتم «تو چه كار كردي؟» حميد گفت «من نيز پنجشنبه امامزاده رفتم و 40 تومان نذر كردم كه شهيد شوم و به آقا گفتم كه 20 تومان مادر بزرگم را خنثي كنيد». كرامت خاطر نشان كرد: همين اتفاق هم افتاد، در زمان برگشت از منطقه به همراه بچههاي گردان، هواپيماي عراقي اتوبوسشان را مورد هدف قرار داد و همه آنها به شهادت رسيدند. انتهاي پيام/ر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 216]
-
گوناگون
پربازدیدترینها