شكست اسرائيل در غزه، ديپلماسي غرب را دربرابر ايران تضعيف مي‌كند

واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شكست اسرائيل در غزه، ديپلماسي غرب را دربرابر ايران تضعيف مي‌كند
ماهنامه امريكايي آتلانتيك:

ماهنامه امريكايي آتلانتيك در نوشته اي كه در آن تلاش شده جنبش هاي مقاومت ضدصهيونيستي به ويژه حماس و حزب الله كاملاً وابسته به ايران نشان داده شوند، اذعان كرد: اكنون كه اسرائيل جنگي را آغاز كرده است، ما به پيروزي در آن نياز داريم تا مصالحه اي از نوع آتش بس، كه به حماس امكان مي دهد مجدداً خود را بازيابد. اگر چنين مسئله اي رخ دهد، اهرم ما در مقابل ايران ضعيف تر خواهد شد.

به گزارش رجانيوز، پايگاه اينترنتي آتلانتيك به كنترل نظامي مصر بر غزه از سال 1949 تا 1967 اشاره و ادعا شده است اكنون تهران بيش از رژيم حسني مبارك بر غزه كنترل دارد.

اين نشريه امريكايي از حمله اسرائيل به غزه به عنوان حمله به امپراتوري ايران و اولين تهاجم پس از حمله 2006 به حزب الله تحت حمايت ايران نام مي برد و با اذعان به شكست رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه مي افزايد: آن حمله به عللي شكست خورد اما به نظر مي رسد حمله اسرائيل به غزه برنامه ريزي شده تر و حرفه اي تر است اما يك مشكل اساسي وجود دارد: حماس نماينده تهاجم فوق مدرن امپراتوري ايران است.

درباه حماس بايد به اين نكته اشاره كرد كه اين گروه مجبور نيست حتماً در اين جنگ پيروز شود. حماس مي تواند شكست بخورد و در عين حال پيروز باشد زيرا هيچ گروه سياسي نمي تواند جاي آن را بگيرد. اگر جنبش فتح محمود عباس تلاش كند جاي حماس بنشيند،‌ تا هميشه به عنوان كار چاق كن اسرائيل شناخته خواهد شد و از ديد فلسطينيان كمترين مشروعيت را خواهد داشت. گرفتاري اسرائيل اين است كه با يك كشور در جنگ نيست بلكه با يك ايدئولوژي كه نمادي از ايران بزرگتر است، روبرو است.

در خصوص حماس در فلسطين، حزب الله در لبنان، ارتش مهدي در جنوب عراق يا اميدها و آرزوهاي ميليون ها عرب سني به ويژه در مصر كه از نظر رواني خود را به راديكال هاي شيعه نزديك تر حس مي كنند تا نظام هاي ديكتاتور سني كشور خود،‌ ايران قلمرو خود را بر پايه ايده هاي ضد غربي بنا نهاده است. پيام ضد يهودي ايران و تنفر آن از امريكا به خوبي در خطوط فرقه اي در جهان عرب سني مي نشيند؛ جهاني كه حاكمان خود را به عنوان افرادي غير فعال، بي تأثير و نفرت انگيز و همراه با امريكا و اسرائيل مي بيند. اعراب سني كه از حاكمان خود متنفر هستند، سرخورده از هر گونه تغييري به دست خود، به ايران رو كرده اند.

ايدئولوژيك كردن تنفر همچون مذهب، مي تواند ميليون ها عرب طبقه كارگر را كه در جهان اوايل قرن 21 از نظر رواني احساس سرخوردگي مي كنند، قدرت ببخشد. اسرائيل در رويارويي با ارتش هاي كشورهاي عربي توانسته است به عنوان نيرويي قدرتمند ظاهر شود. از آنجايي كه اعراب هرگز به كشورهاي سكولار خود باور ندارند، ارتش آنها نيز هرگز در چنين رويارويي هايي خوب ظاهر نشده است؛ بنابراين اسرائيل در جنگ با آنها چندان مشكلي ندارد. اما در سطح خارج از دولت و جنبش هايي نظير حماس و حزب الله كه اعراب بسيار به آرمان هاي انها اعتقاد دارند،‌ اسرائيل با چالش هاي واقعي روبرو است.

شما چطور در جنگي غيرمتعارف با ارتش هايي غيردولتي مي جنگيد كه از عقايدشان نيرو گرفته اند؟ شما در طول زمان آنها را به شدت تضعيف مي كنيد يا با خشونت آنها را سركوب مي كنيد. اسرائيل گزينه دوم را انتخاب كرد. اكنون ديپلماسي ما درباره ايران به موفقيت يا شكست اسرائيل در اين رويارويي بستگي دارد. ما پيش از مذاكره با ايران به دستيابي به يك اهرم نياز داريم و اين اهرم فقط با پيروزي رواني اسرائيل حاصل مي شود. پيروزي اي كه حماس را به شدت حتي از اتكا به سوري هاي طرفدار ايران بازدارد. اسرائيل در دفاع از تماميت ارضي خود عملاً جنگي را با ايران به راه انداخته است كه بوش و مشخصاً ديك چني معاون وي فقط مي توانند به آن بينديشند.

اكنون كه اسرائيل جنگي را آغاز كرده است، ما به پيروزي در آن نياز داريم تا مصالحه اي از نوع آتش بس، كه به حماس امكان مي دهد مجدداً خود را بازيابد. اگر چنين مسئله اي رخ دهد، اهرم ما در مقابل ايران ضعيف تر خواهد شد. اگر باراك اوباما رئيس جمهور منتخب امريكا باهوش باشد، امروز كاملاً از اسرائيل حمايت خواهد كرد.

نظرات كاربران:
شنبه 21 دي 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]

[مشاهده در: www.farsnews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 206]