محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827720858
ثبت ملي براي هنر ملي صورت نگرفته است
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ثبت ملي براي هنر ملي صورت نگرفته است
تئاتر- ندا انتظامي:
اينجا تئاترشهر است و اينجا خيمهاي است كه بهمدت 5 سال در دهه اول محرم برپا ميشود و ميزبان مردمي است كه به ديدن تعزيه در اين خيمه عادت كردهاند.
نسخههاي در نظر گرفته شده براي برگزاري تعزيه آيينهاي عاشورايي شامل «دو طفلان مسلم»، «وهب نصراني»، «غلام ترك»، «حضرت علياكبر(ع)»، «شهادت حر»، «شهادت حضرت عباس(ع)»، «شهادت امام حسين(ع)»، «بازار شام» و«خرابه شام» است و البته در ظهر عاشورا هم مجلس تعزيه برگزار ميشود. سيد عظيم موسوي، سرپرست بخش تعزيه همايش آيينهاي عاشورايي هنرمندان برجسته اين هنر را در تئاترشهر گرد آورده است تا لذت ناب تعزيه حرفهاي را به مردم بچشاند و اين هنر را زنده كند. اين هنرمند و پژوهشگر تئاتر سنتي ايران علاوه بر داشتن اين مسئوليت از طرف رئيس مركز هنرهاي نمايشي بهعنوان يكي از اعضاي كميته ثبت ملي تعزيه تعيين شده است. با او درباره اين هنر گفتوگو كرديم.
* بهنظر ميرسد كه مخاطب نقش پررنگتري نسبت به اطلاعرساني دربرگزاري اين مجالس دارد. استقبال از اين مجالس راضيكننده است؟
تعزيه خواني مخاطبان ثابت و خاص خودش را دارد. مثلا مخاطب ما ميداند كه هر دهه اينجا برنامه تعزيه برگزار ميشود، اگر هم برنامه نباشد مخاطب اعتراض ميكند. ضمن اينكه فضاي زيبايي كه ما اينجا همهساله ميبينيم مربوط به جواناني است كه از مخاطبان ثابت تعزيه هستند. تعزيه جذابيت خودش را دارد و استقبال خوبي هم از سوي مخاطب ميشود. اين استقبال نه تنها در اين 5 سال، بلكه به قدمت خود تعزيه است؛ بنابراين تعزيه جذابيت خاص خودش را دارد. نشانهها، نمادها و پارامترهايي كه در اين هنر وجود دارد، اين هنر را جهاني كرده است.
* برگزاري مجالس تعزيه امسال با سالهاي قبل چه تفاوتيهاي دارد؟
تعزيههايي كه در تئاترشهر اجرا ميشود، همان تعزيههاي سنتي ايراني است. ما ميخواهيم فضاي سنتي هنر شبيهخواني را احيا كنيم. تنها تفاوتي كه مجالس امسال دارد در نوع اجراست. بهعنوان مثال شبيهخواني كه پارسال اجرا شده است، امسال اجرا نميشود و افراد تعزيهخوان تغيير كردهاند.
ديگر تفاوتها در كوتاه شدن نسخههاي اصلي تعزيه است. زماني كه ديديم كوتاه كردن نسخه تعزيه خوب جواب داده است و مردم تا آخر تعزيه مينشينند، در تمام نسخهها اين كار را لحاظ كرديم. نسخههاي اصلي تعزيه 4 ساعت است ولي ما آن را تبديل به يك ساعتونيم كرديم و استقبال خوبي هم از آن شد.
سعي داريم كه از نظر كيفي كار را بالا ببريم اما گاهي اوقات اين اتفاق نميافتد. بهعنوان مثال تعزيهخواني كه سال گذشته با ما همكاري كرده است امسال در جاي ديگري قرارداد دارد و ما از يك تعزيهخوان حرفهاي محروم هستيم؛ در نتيجه مجبور ميشويم كه تعداد خوانندهها را زياد كنيم تا آن خلأ را پر كنيم. آنچه مسلم است اين مراسم و تعزيه مخاطب خودش را دارد و ما تا آنجايي كه ممكن است سنگ تمام ميگذاريم.
* كوتاه كردن نسخههاي اصلي تعزيه بنا به ضرورت زمان و نياز مخاطب صورت گرفته است اما اين كار ميتواند به اصل تعزيه صدمه بزند!
كوتاه شدن باعث لطمه خوردن به تعزيه نميشود. بهطور مثال در تعزيه «دو طفلان مسلم» خواندنچوپان 35 دقيقه طول ميكشد. اما من از تعزيه خوانها خواستم كه همان صحنه را در 10 دقيقه بخوانند.
* تعزيه خوانها ميپذيرند؟
تعزيه خوانهايي كه به تهران ميآيند ميپذيرند. اما در روستاها نميپذيرند. منظور احياي هنر تعزيه است. در سال اول اينجا تعزيهاي بهمدت 3 ساعت اجرا شد كه مردم نپذيرفتند. اين مدت طولاني از فرهنگ مردم تهران به دور است، اما مردم در شهرستانها تعزيهاي در اين مدت را ميپذيرنند.
* با توجه به اينكه تعزيهخوانها هر سال عوض ميشوند، گزينش آنها بر چه اساسي بوده است؟
نميخواهيم به يك سري از آدمها وابسته بشويم. ما يكسري مخاطب ثابت داريم كه هرساله ميآيند و كارهاي ما را ميبينند، به همين دليل نميخواهيم كه مخاطب، صداي تكراري بشنود و آدم تكراري ببيند. اما در مورد نحوه گزينش بايد بگويم كه در طول سال اجراي اين افراد را ميبينيم يا سيديهاي آنها را نگاه و انتخاب ميكنيم. معمولا هم با آنها جلسات تمرين داريم. در بين تعزيه خوانها از پيشكسوتان اين هنر هم استفاده كردهايم؛ مثل رضا كنگراني، صفاريان، داوود آقايي و... . در حقيقت امسال از پيشكسوتان در عرصه مخالفخواني دعوت كردهايم.
* چه دليلي پشت اين انتخاب بود؟
در واقع در تعزيه بهدليل ايجاد فضا، نقش اصلي برعهده مخالف خوان است و مخالفخوان هرچه قدرتر باشد، فضاي دراماتيك كار و مظلوميت كار بيشتر خودش را نشان ميدهد.
* از صحبتهاي شما ميشود اين طور استنباط كرد كه از گروههاي مشخص استفاده نكردهايد، بلكه خودتان يك گروه جديد تشكيل دادهايد. چرا از گروههاي مشخص استفاده نكرديد؟
گروههايي كه وجود دارند معمولا فقط يك نفرشان حرفهاي است و مابقي آماتور هستند. اما من از هر گروهي سرگروهها را آوردم. من هرسال همين كار ميكنم، يا وقتي به خارج از كشور براي اجراي تعزيه ميروم هم همين كار را ميكنم؛ يعني تمام كساني كه در كارشان شاخص هستند براي اجرا انتخاب ميشوند. از طرف ديگر مخاطب ميخواهد هم بازي خوب بينند و هم صداي خوب بشنود.
* با اينكه تنوع مجالس تعزيه زياد است اما در ايام محرم است كه تعزيه رونق ميگيرد. چرا برنامهاي براي ايام سال و اجراي تعزيه طراحي نميكنيد؟
بهعنوان كسي كه مسئول ثبت ملي تعزيه هستم اين پيشبيني را كردهام و بارها هم گفتهام كه ميراث فرهنگياي به نام تعزيه نياز به محلي براي اجرا دارد. بايد محلي باشد كه اگر توريستي به ايران آمد، بداند كه مثلا جمعهها در ساعت فلان تعزيه اجرا ميشود؛ چه تماشاگر باشد و چه نباشد. تعزيه ما اين قابليت را دارد كه براي ايام سال برنامه داشته باشد.52 تا جمعه داريم و ما ميتوانيم براي اين 52 هفته تعزيههاي متفاوت اجرا كنيم. در فضا و جو محرم كه قرار ميگيريم از اين حرفها زده ميشود اما با تمامشدن اين ايام همه چيز فراموش ميشود. ميخواهم بگويم كه دغدغه اين مسئله را نداريم.
* دغدغه اين كار در بين مسئولان نيست يا استقبال از طرف مردم صورت نميگيرد؟
استقبال در بين مردم فوقالعاده است اما دغدغه ايجاد اين فضا در بين مسئولان نيست. آنها فكر ميكنند كه تعزيه فقط در همين 10 مجلس خلاصه ميشود و بسياري از مسئولان نميدانند كه تعزيههاي متفاوت داريم. ما تعزيههاي مضحك، شاديآور نيز داريم. تعزيههايي داريم كه ربطي به صحراي كربلا ندارند؛ مثل تعزيه ذبح اسماعيل، يحيي زكريا و عيسي بن مريم.
در ايران براي اجراهاي تئاتر غربي كلي مكان ساخته شده است كه كار درست و بجايي هم هست اما براي هنر شرقي كه مربوط به هنر خودمان است يك تكيه نساختهايم. هر وقت كه اسم تكيه ميآيد همه فكر ميكنند كه مردم بايد همكاري كنند و مسئولان هيچ نقشي ندارند در حاليكه براي احياي اين امر بايد جايي ساخته بشود و نياز به حمايت مسئولان داريم.
* اين تلاش چقدر از سوي شما و اعضاي كميته ثبت ملي تعزيه صورت گرفته است؟
بارها به شهرداري رفتيم و حتي زمين را هم انتخاب كرديم. زميني كه ما انتخاب كرديم، تبديل به پاركينگ شد. دوباره قرار شد كه زمين پشت فرهنگسراي انقلاب را به ما بدهند كه زميني خالي بود و قرار شد كه ما چيزي مثل تكيه دولت بسازيم. با اينكه هنوز زمين آن خالي است اما خبري از ساخت محلي براي تكيه نيست. ميخواهم بگويم كه اين مسائل به اين راحتي حل نميشود چرا كه مسئولان ما فراموش كردهاند كه تعزيه مقولهاي فرهنگي است. حتي تالار وحدت براي يك مراسم هنري يك تا 5ميليون تومان اجاره ميگيرد، يعني همه چيز شده پول.
* بياييد ايدهآل فكر كنيم. اگر تكيهاي ساخته شود و اگر مجالس تعزيه برپا شود، فكر ميكنيد كه اين تكيه آنقدر درآمدزا خواهد بود كه به استقلال برسد؟
در مقوله فرهنگ نبايد به درآمد فكر كرد. تعزيه ميراث ماست. مگر وقتي سي و سه پل را تعمير ميكنيم ميگوييم كه ميخواهيم از آن پول دربياوريم؟
* اما سي و سه پل توريست جذب ميكند و توريست با خودش پول ميآورد.
درست است. اما وقتي كه يك چيزي نهادينه بشود، پول خودش را درميآورد. اگر 52هفته تعزيه در يك سالن اجرا بشود، طبيعتا پول خودش را در ميآورد.
* شايد يكي از دلايلي كه از تعزيه حمايت نميشود اين است كه تعزيه نياز به كمك دارد در حالي كه اگر تعزيه درآمدزا باشد حمايت هم ميشود.
تعزيه درآمدزاست به شرطي كه جاي ثابتي براي اجرا داشته باشد و مردم بدانند كه هميشه تعزيهاي براي اجرا هست. در همين مجالس تعزيه، هر شب پيشنهاد اجراي برنامه داريم؛ يعني افرادي هستند كه ميخواهند مجالس تعزيه برگزار كنند اما شناختي از اين هنر و افراد آن ندارند.
* يعني معتقديد كه از تعزيه استقبال ميشود اما براي مردم ناشناخته است؟
دقيقا. مردم تعزيهخوانها و مراكز وابسته به تعزيه را نميشناسند. هرچند كه مدت كوتاهي است كه انجمن تعزيهخوانها تاسيس شده است كه شايد براي آينده باشد.
* ثبت تعزيه در حال حاضر چه مراحلي را طي ميكند؟
ما تمام مدارك لازم براي ثبت تعزيه را جمع آوري كردهايم؛ يعني تحقيق و پژوهش تمام شده و بهزودي آن را تحويل رئيس مركز هنرهاي نمايشي ميدهيم كه بعد از مطالعه تحويل سازمان ميراث فرهنگي داده شود. ثبت ملي تعزيه وابسته به تصميم مسئولان است.
* سال گذشته براي ثبت جهاني در يونسكو هم مشكل داشتيد، امسال اين مشكل حل ميشود؟
ثبت جهاني ميگويد كه اول بايد ثبت ملي انجام شود. ما هنوز ثبت ملي نداريم.
* تعزيه يك هنر نمايشي بسيار قديمي است؛ چرا تا به حال ثبت ملي صورت نگرفته است؟
متولي اين كار مركز هنرهاي نمايشي است. مدتي است كه ما مشغول تهيه مداركي براي ثبت ملي هستيم. در روزنامه خواندم كه ميراث فرهنگي ميخواهد تعزيه را روز اربعين ثبت ملي كند. زماني كه از آنها خواستيم كه بودجهاي براي اين كار به ما بدهند گفتند كه ما بودجه نداريم. اما الان مقدار زيادي بودجه گذاشتهاند كه هر استاني را جدا ثبت كنند يعني تفكرات مالي بر تفكرات فرهنگي غلبه كرده است؛ در حاليكه نميدانند ما يك كاري را مجاني انجام دادهايم و كار مراحل پاياني اش را دارد طي ميكند.
* اين موازيكاري چه موانعي ايجاد ميكند؟
زماني كه كاري موازي ميشود حتما سنگ هم بر سر راه انداخته ميشود. اين اتفاقات باعث ميشود كه كار عقب بيفتد. ميراث فرهنگي مسئول ثبت است، مسئول تحقيق كه نيست. متولي اين كار مركز هنرهاي نمايشي است. مثل اين است كه مسئلهاي سينمايي را بخواهيم به ثبت برسانيم و مركز هنرهاي نمايشي بگويد كه من اين كار ميكنم. هر كجا يك واحد مسئول و يك متخصصي دارد. ما متخصصان را جمع كردهايم. متأسفانه موازيكاري آفتي است كه در كار ميافتد.
* در نهايت چه اتفاقي خواهد افتاد؟
زماني كه كار را تحويل بدهيم مشخص ميشود. ما خوشبينانه نگاه ميكنيم؛ يا استقبال ميكنند يا نميكنند. اميدواريم كه ماجرا به خوشي تمام شود.
* ممكن است اگر ثبت ملي صورت نگيرد، براي ثبت جهانياش هم دچار مشكل شويد؟
دليلي براي ثبتنشدن نيست. فرمي كه به ما براي پر كردن داده شده است حدود 40صفحه دارد كه ما به تمام سؤالات جواب دادهايم. مثلا خواسته شده است كه در 3خط مقدمهاي نوشته شود كه ما 15 خط مقدمه نوشتيم. از ما خواسته شد كه 15 ثانيه فيلم هر استاني را ارائه كنيم؛ ما از هر استان يك ساعت فيلم تهيه كرديم. يعني طوري محكمكاري كرديم كه مو لاي درزش نرود.
* ثبت ملي و جهاني چه تاثيري بر تعزيه خواهد داشت؟
وقتي هنري به ثبت برسد ملزوم ميشود كه بودجهاي داشته باشد و آن بودجه صرف همان كار شود. ضمن اينكه ثبت جهاني باعث ميشود كه خود يونسكو بودجهاي براي همان هنر در نظر بگيرد؛ در واقع متولي رسمي پيدا ميكند و مسئله ملي محسوب ميشود و از شكل صنفي خارج ميشود.
* بياييد ايدهآل به اين قضيه نگاه كنيم كه بدون هيچ دردسري تعزيه ثبت ملي شود؛ آيا مثل سال گذشته يونسكو ثبت را به تاخير نمياندازد؟
نه حتما ثبت ميكنند.
* حتي راحتتر از ميراث فرهنگي اين امر صورت ميگيرد؟
دقيقا. به خاطر اينكه آنها يك سري ساختارها براي ثبت نياز دارند. اين ساختارها در دل تعزيه هست؛ ساختارهايي مثل قدمت، مردمي بودن، زنده بودن، مخاطب شناسي، حفظ وجوه سنتي و... بنابراين دليلي براي رد شدن نيست. ضمن اينكه بزرگان تئاتر مثل پيتر بروك و گرورتفسكي بارها گفتهاند كه تعزيه يك هنر پيشرو است. نظر اين آدمها بيتاثير نيست. ضمن اينكه بارها در ايتاليا، كانادا، روسيه و لندن تعزيه اجرا شده است و فوقالعاده استقبال شده و تمام شبكههاي تلويزيوني هم پوشش خوبي از اين برنامه داشتهاند. اين موارد باعث ميشود كه تعزيه به ثبت برسد.
* يعني استقبال آنها از استقبال مردم ما بيشتر بوده است؟
بيشتر بوده است. چند سال پيش در يك دانشگاه خارج كشور تعزيه اجرا كردم. 212 نفر دانشجوي تئاتر از كار ديدن كردند اما در دانشگاه سوره تعزيه اجرا كرديم و 13 دانشجو به ديدن تعزيه آمدند. فقط فرق دانشجوي ما را كه ميخواهد محقق بار بيايد و ميخواهد دانشجوي پژوهشگر بار بيايد، با ديگر دانشجويان ببينيد.
* نميشود از دانشجو ايراد گرفت، آن هم زماني كه خود مسئولان به اين هنر توجه نميكنند.
ما تعزيه شناس، محقق تعزيه و پژوهشگر كم داريم. در عين حال آموزش تعزيه تئوري نيست؛ بايد وركشاپهايي براي آموزش تعزيه گذاشته شود و كار عملي نياز دارد.
اگر قرار است كه هنر سنتي ما و تئاتر شناخته شود در عرصه عمل بايد شناخته شود. هيچ دانشجويي بازيگر خوبي نميشود مگر روي صحنه. بهشخصه بعد از 29 سال تحقيق توانستم نمايش «خواستگاري» را بهعنوان يك تعزيه مضحك به روي صحنه ببرم؛ يعني پيشزمينه اين نمايش يك ماه نبوده بلكه 29سال طول كشيد تا بتوانم از تعزيه به شكل بهينه و در شكل شاديآورش استفاده كنم.
* از بودجهاي كه براي برگزاري بخش تعزيه همايشهاي آيينهاي عاشورايي اختصاص داده شده است راضي هستيد؟
اساسا بودجهاي كه ميدهند ناكافي است اما در مجموع راضي هستم. به آقاي پارسايي قولي داديم و يا علي گفتيم. حتي اگر بودجهاي كه به اين بخش داده ميشود كم باشد تا زماني كه ايشان بخواهند ما اين برنامه را با قدرت تمام اجرا ميكنيم.
حداقل مركز هنرهاي نمايشي از زمان مديريت ايشان اين درك را نسبت به تعزيه به دست آوردهاند كه چگونه از اين هنر حمايت بكنند. تا آنجايي كه از دستشان بر ميآيد براي بهتر برگزارشدن اين برنامه كم نگذاشتهاند.
واژههاي تعزيه
به قدمت هنر تعزيه ميتوان از تعزيه گفت. به قدمت اين هنر نمايشي اصطلاحات و واژه وجود دارد. در اين متن كوتاه نگاهي داريم به چند واژه اصلي و كليدي در تعزيه.
موالف خوان؛ اصطلاحي براي بازيگر تعزيه كه شبيه موافقان و خاندان پيامبر را در ميآورد. عمل اين شخص را موالف خواني ميگويند.
مخالف خوان؛ اصطلاحي براي تعزيه خواني كه شبيه مخالف خاندان و پيروان پيامبر(ص) را در ميآورد. به كار اين شبيه، مخالف خواني ميگويند.
مظلوم خوان؛ اصطلاحي براي شخصي كه در تعزيه شبيه يكي از خاندان امام حسين(ع) را بازي ميكند.
ابوالفضل خوان؛ نسخه خوان تعزيه كه نقش حضرت ابوالفضل(ع) را بازي ميكرد. به بازيگران اين نقش، عباس خوان هم گفته ميشد.
اسباب مجلس؛ وسيلههاي ضروري كه به هر شكل براي اجراي يك تعزيه به كار ميرفت يا در صحنه تعزيه گذاشته ميشد.
اشقيا؛ در تعزيه، بهطور اخص به دشمنان امام حسين(ع) و بهطور كلي به كساني گفته ميشد كه مخالف پيامبر يا امامان و خاندان آنها بودند.
اشقيا خوان؛ كساني كه شبيه اشقيا را درتعزيه، در ميآوردند و نسخه آنها در دست داشتند.
امام خوان؛ نسخه خوان تعزيه كه نقش امام حسين(ع) يا شبيه امامان ديگر را بازي ميكرد.
انبيا خوان؛ كسي كه در تعزيه نسخه انبيا را ميخواند.
بچه خوان؛ جوانان يا كودكان كم سالي كه نقش كودكان همراه امام حسين(ع) را در تعزيه بهعهده داشتند.
تختگاه؛ تختگاه صحنه بازي و اجراي تعزيه بود. اين محل بيشتر در محوطه باز مسجدها و تكيهها(حسينيهها) به شكل گرد يا چهارگوش ساخته ميشد. ارتفاع تختگاه حدود نيم ذرع بود. برگرد همين محل بود كه سواران تاخت ميزدند يا بازيگران بازي ميكردند. محوطه تختگاه محل نشستن تماشاگران بود.
تعزيه؛ مجموعهاي از نمايشهاي مذهبي كه مبتني بر مصيبتهايي است كه بر خاندان پيامبر اسلام وارد شده است.
تعزيه گردان؛ عنوان كسي كه تعزيه زير نظر او برگزار ميشود.
تعزيه گردان نسخههاي تعزيه را تنظيم و جامه و وظيفههاي هر شبيه را معين ميكند. تنظيم صحنه، توزيع نقشها و نسخهها با او است. دستگاههاي موسيقي را ميداند و گاهي نقشي را خودش بازي ميكند و سرانجام اين تعزيه گردان است كه هنگام اجراي تعزيه، با اشاره دست و عصا دستورهاي لازم را به شبيهخوانها و دسته موسيقي ميدهد. معينالبكا، ناظمالبكا و شبيهگردان عنوانهاي ديگر تعزيهگردان است.
تعزيه نامه؛ متن يك تعزيه كه تعزيهگردان تهيه يا جمعآوري ميكند و پيش از آغاز تعزيه به شبيه خوانها ميدهد.
حديث كردن؛ حديث كردن عبارت از خلاصه داستاني است كه تعزيه گردان پيش از آغاز تعزيه شرح ميدهد تا حاضران آماده تماشاي تعزيه بشوند و در پايان حديث هم براي حاضران طلب خير ميكند. حديث كردن جزء نسخه تعزيه نيست.
حر خوان؛ شبيه يا نسخهخوان تعزيه كه نقش موافقها و بهويژه حر را بازي ميكند.
زن خوان؛ اصطلاحي براي پسران جواني كه صداي زير دارند و در تعزيه، شبيه زنان را در ميآورند.
زينب خوان؛ اصطلاحي براي پسر جواني است كه صداي زير دارد و شبيه حضرت زينب(ع) را در تعزيه در ميآورد.
شبيه؛ اصطلاحي براي شخص بازيگر در تعزيه. اگر اين شخص در نقش ويژهاي تسلط داشته باشد به نام شبيه خوانده ميشود؛ مانند شبيه حر، شبيه شمر، شبيه ابوالفضل و... كه بهطور معمول به آنها حر خوان، شمر خوان، ابوالفضل خوان و ... ميگويند.
شبيه خوان؛ اصطلاحي براي تعزيه خوان يا بازيگر تعزيه.
شمر خوان؛ اصطلاحي براي بازيگران تعزيه كه نقش اشقيا و بهويژه شمر را بازي ميكنند.
شهادت خواني؛ صحنهاي از تعزيه است كه يك موالف خوان، پيش از رهسپار شدن به جنگ، با آگاهي از شهادت، وصيتهايش را ميكند و سفارشهايش را شرح ميدهد.
عباس خوان؛ اصطلاحي براي بازيگر تعزيه كه بين موالف خوانها، بهويژه نقش حضرت عباس(ع) را بازي ميكند. اصطلاح ديگري براي همين بازيگر ابوالفضل خوان است.
علي اكبر خوان؛ اصطلاحي براي بازيگر تعزيه كه نقش حضرت علي اكبر(ع) و يا جوانان همسال ايشان را بازي ميكند.
قاسم خوان؛ اصطلاحي براي شبيه خوان تعزيه كه شبيه حضرت قاسم فرزند امام حسن(ع) و يا جوانان همسالشان را در ميآورند.
مجلس؛ اصطلاحي براي رويداد كاملي كه در يك تعزيه ميگذرد.
مقتل نويس؛ اصطلاحي است كه براي نويسنده يا گوينده تعزيه نامه به كار ميرود. تعزيه نويس اصطلاح ديگري است به همين معني.
نسخه؛ يك اصطلاح براي دست نوشتهاي كه گفتههاي يك نقش در آن نوشته شده است. نسخه را شبيه يا نسخه خوان در اجراي يك نقش در دست ميگيرد و براي دريافتن نقش به آن مراجعه ميكند. دردست هريك از شبيهها يك نسخه است. شبيه بهطور معمول گفتههاي نقش را از روي نسخه ميخواند. به همين سبب به شبيه، نسخه خوان هم ميگويند. تعزيه نامه، اصطلاح ديگري براي نسخه است.
نعش؛ اصطلاحي براي كسي كه در تعزيه نقش بياهميت و بيسخني را برعهده دارد، يا براي مدت كوتاهي ظاهر ميشود و دوباره كنار ميرود. بنابراين نعش نسخهاي براي خواندن در دست ندارد.
واقعه؛ اصطلاحي براي ماجراي اصلي يك تعزيه. واقعه بهطور اخص شامل مصيبت و شهادت خاندان پيامبر ميشود.
يزيد خوان؛ اصطلاحي براي بازيگر تعزيه كه نقش اشقيا و بهويژه يزيد را بازي ميكند.
منبع: كتاب نمايش، خسرو شهرياري، انتشارات امير كبير، 1365
يکشنبه 15 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]
-
گوناگون
پربازدیدترینها