تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترين [مرتبه] ايمان آن است كه بدانى هركجا باشى خدا با تو است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821124012




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در حاشيه اظهارات عباس سليمي نمين درباره جاسبي و دانشگاه آزاد روزنامه نگاري به سبك فيلم سينمايي


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در حاشيه اظهارات عباس سليمي نمين درباره جاسبي و دانشگاه آزاد روزنامه نگاري به سبك فيلم سينمايي
علي رنجي پور

دعواي عباس سليمي نمين و دانشگاه آزاد ديگر موضوعي تكراري است. مدت ها است عادت كرده ايم صفحه 2 و 3 روزنامه ايران را با يادداشتي افشاگرانه از سليمي نمين با عنوان مفسده مديريتي دانشگاه آزاد ورق بزنيم و بخوانيم كه عبدالله جاسبي در راس يك مافيا يا مفسده مديريتي، مراحل تقويت جايگاه خويش را چگونه سپري مي كند و چطور با استفاده از ظرفيت ها و خلأهاي قانوني روز به روز بر ابعاد مافياي پيچيده دانشگاه آزاد اضافه مي كند. خيلي غريب نيست كه اين ور و آن ور بخوانيم سليمي نمين در فلان شهرستان و فلان دانشگاه در يك سخنراني چطور يك ماجراي عجيب و غريب زمين خواري مافياي جاسبي و دوستان را افشا كرده است و از قول يك روستايي مفلوك نقل كرده كه چگونه اين افراد زمين هاي او را از چنگش بيرون كشيده و به تصرف خويش درآورده اند... از سوي ديگر غريب نيست اين ور و آن ور بخوانيم و بشنويم كه مسوولان دانشگاه آزاد با اظهارنظرهاي كلي خود بدون آنكه به طور مستقيم درصدد پاسخگويي به اتهامات بربيايند از طريق مراجع قانوني، بي سر و صدا امور خود را رفع و رجوع مي كنند و چه بسا به هيزم آتش اين اتهامات عجيب و غريب مي افزايند.

اما آنچه سبب شد تا بنده به عنوان يك روزنامه نگار كه در حوزه هاي مختلف اجتماعي و به طور تخصصي در حوزه آموزش عالي و دانشگاه ها فعاليت مي كند، در مقام بيان نظرات خود در باب صحبت هايي كه درباره اين مافياي مخوف مطرح مي شود، بربيايم، گفت وگويي است كه يكي از همكاران ما هفته گذشته با اين منتقد برجسته و استاد تاريخ انجام داده و منتشر كرده بود. جناب سليمي نمين در آن گفت وگو به روال ساير گفت وگوهاي جسته و گريخته يي كه با روزنامه هاي اصلاح طلب داشته، خطاب به روزنامه نگاران گفته «مگر شما روزنامه نگار نيستيد؟ مگر شما ادعاي اصلاح طلبي نداريد؟ چرا غدرباره تخلفات جاسبيف سكوت كرديد؟ الان هيچ كدام از روزنامه ها نمي پرسند كه سليمي نمين تو چه مي گويي؟ اگر دروغ مي گويم مرا رسوا كنند يا حتي در اين زمينه تحقيقات كنند و مطالبي بنويسند.» البته اين طور نبوده كه تا به حال از آقاي سليمي نمين در اين باره سوالي پرسيده نشده باشد. خود بنده اواخر ارديبهشت ماه امسال در همين روزنامه گفت وگوي چالشي مفصلي كه بالغ بر شش هزار كلمه مي شد با ايشان انجام دادم و در آن به صراحت پرسيدم كه آقاي سليمي نمين چه مي گوييد و... آقاي سليمي نمين در همان مصاحبه درباره هزينه هايي كه ايشان در قبال مواجهه با مافياي مخوف جاسبي پرداخته است، گفت؛ «همين كه بنده مجبورم در دفاع از يك حق كار نويسندگي و ممر درآمد خودم را رها كنم و وارد يك وادي بشوم، نوعي هزينه است. شما بايد اين كار را در روزنامه تان بكنيد.» در همين مصاحبه اخير هم ايشان تلويحاً بررسي و افشاگري مفسده جاسبي را وظيفه مسلم ما روزنامه نگاران خواند و از ما خواست با همه توان خود وارد صحنه شويم. به همين جهت بنده بر آن شدم تا به عنوان كسي كه اطلاعاتي محدود در اين زمينه دارد و بارها آنها را در قالب گزارش و يادداشت منتشر كرده، دوباره با كنار هم چيدن شواهد عرصه را براي تحليل درست مخاطبان باز كنم. البته پيش از شروع بحث لازم است تاكيد كنم، قصدي بر اين نيست كه بگوييم خداي ناكرده جناب سليمي نمين دروغ مي گويد بلكه به رغم آنكه قوياً معتقد به دنباله سياسي اين مباحثم با فرض درست بودن تمامي مدعيات ايشان، تنها به طرح برخي سوالات منطقي درباره برخي از اظهارات ايشان مي پردازم.

---

آقاي سليمي نمين در صحبت هاي خود درباره مفسده مديريتي عبدالله جاسبي در دانشگاه آزاد به طرح مسائلي مي پردازد كه ناخودآگاه صحنه هاي فيلم هاي گانگستري توي ذهن شكل مي بندد. يك مافياي مخوف و قدرتمند و با نفوذ كه گلوگاه هاي حساس را در نهادهاي نظارتي و حكومتي در اختيار خود گرفته و هر كار كه دوست داشته باشد مي كند. مجلس، قوه قضاييه و حتي دولت زير سايه نفوذ جاسبي ناتوان از اقدامي عاجل براي جلوگيري از مفسده هاي كلان مي شوند. چهره هاي بانفوذ و قدرتمندي مثل اسدالله بادامچيان و شيخ قدرت الله عليخاني و حتي محسن قرائتي و چهره هاي محبوب و مورد اعتماد محمود احمدي نژاد مثل علي كردان و بسياري از وزرا و معاونان و روساي سازمان هاي دولتي هر يك به نوعي وامدار پدرخوانده اين مافياي پيچيده اند و راه هرگونه نظارت قانوني را بر مفسده آقايان مي بندند. در اين مافياي پيچيده شخصي به نام علي عباسپور تهراني فرد در قامت يكي از نمايندگان بانفوذ و رئيس كميسيون آموزش مجلس از طرح هرگونه شبهه در عملكرد جاسبي و دانشگاه آزاد جلوگيري مي كند و در مواقع لازم براي مقابله با نمايندگان منتقد مثل عليرضا زاكاني 230 تا 250 امضا در حمايت از جاسبي از نمايندگان جمع مي كند. تحقيق و تفحص از دانشگاه آزاد لوث مي شود و به تعبير خود آقاي سليمي نمين مجلس هفتم به عنوان اولين مجلسي كه وارد قضيه دانشگاه آزاد شد از سوي اين مافياي پيچيده «تودهني» محكمي مي خورد. «بنده اگر توانستم يك نماينده را آلوده كنم، پرهيزي براي آلوده كردن بقيه نيست. اگر من يك سال مدير باشم، يك نفر را مي توانم در دام بيندازم، اگر دو سال دو نفر و چند نفر. يك سلسله تزايدي مي شود. آقاي جاسبي 25 سال است كه مفسده مديريتي را در كشور دنبال مي كند... من مي خواهم مادام العمر در پست خود بمانم و در مورد تريلياردها تومان خصوصي رفتار كنم. چه كار بايد بكنم؟ طبيعي است كه مراكز نظارتي را خنثي كنم.... مجلس هفتم اولين مجلسي است كه آمده اما تودهني محكمي خورده است كه من به عنوان يك شهروند احساس شرم مي كنم كه يك نفر توانسته اين كار را كند... من تعجب مي كنم و تاسف مي خورم از اينكه شما حرف دانشگاه آزاد را تكرار مي كنيد. به جاي اينكه دلسوزي كنيد براي او كه نظارت كرده، براي او دل مي سوزانيد كه با مفسده مديريتي يك روزه براي كارشناس هيات تحقيق و تفحص پرونده مي سازد و حكم صادر مي كند.»

نمونه هاي ديگر اين گونه اظهارات ترسيم اين مافياي پيچيده را توي ذهن تسهيل مي كند. «مواردي را كه مي خواهم اثبات كنم سند و مدركش را خدمت تان مي دهم. اينكه مي گوييد مراكز مختلفي در قوه قضائيه وجود دارد بنده هم قبول دارم كه وجود دارد اما نمي توانم امروز بگويم كه چه كسي وامدار آقاي جاسبي است. دقت كنيد من شناخت دقيق دارم، بعضي ها را مي دانم كه دقيقاً وامدارند. بعضي ها را نمي دانم، بعد در عمل با آنها مواجه مي شوم كه احتمالاً بايد چيزي پشت صحنه وجود داشته باشد. ببينيد كاري كه آقاي جاسبي مي كند طوري است كه اصلاً در پيشاني هيچ كس مهر نمي خورد. اين مكانيسم به صورت پنهان عمل مي كند. يك موقع شما مي توانيد بفهميد اين آدم داراي وابستگي به فلان مساله هست يا نيست؟ اما كاري كه آقاي جاسبي مي كند يك شيوه متفاوت است. شما بايد برويد يكي دو سال پشت دري معطل بمانيد و تازه بفهميد كه اين فرد يك وابستگي هايي دارد و يك جوري وامدار شده است.» «بلايي بر سر قاضي اين پرونده غفروش سوالات كنكور دانشگاه آزادف و بازپرس اين پرونده آوردند كه خودش بحث مفصلي دارد... در اينجا و در بعضي پرونده ها به جاي كسي كه زمينش را غصب كرده، خودش را متهم كردند و به اين جرم ايشان محكوم شده است.» «در بعضي گلوگاه هاي قوه قضائيه احتمال دارد افرادي وامدار جاسبي شده باشند مثلاً در سي دي دومي كه كميته مبارزه با تخلفات آقاي جاسبي به زودي منتشر خواهد كرد يك اموالي است كه متعلق به 500 هزار تا يك ميليون بازنشسته كشوري است. اين بازنشستگان جزء محروم ترين اقشار جامعه هستند. در سال 71 آقاي جاسبي به عنوان رئيس دانشگاه آزاد با سازمان بازرسي كل كشور يك موافقتنامه منعقد كرده است. اين موافقتنامه ضمن اينكه خودش هيچ ارزشي ندارد، اصلاً خلاف قانون است.» «آقاي بادامچيان دكترايش را از دانشگاه آزاد گرفته است ولي مدرك دكترايشان هيچ مشكلي ندارد و ايشان واقعاً مدرك را براساس زحمت و تلاش خودش گرفته است. من زماني يك نامه خصوصي دادم به آقاي عسگراولادي. آقاي عسگراولادي هم از آنجايي كه انسان بسيار سالمي است در ذيل نامه من نوشته بود كه فلاني (آقاي بادامچيان) برادر دلسوز ما نامه يي نوشته كه نكات قابل توجهي دارد... من يك نامه خصوصي نوشتم و عسگراولادي هم يك نامه خصوصي نوشته است... همه اينها را آقاي بادامچيان كپي كرده و براي آقاي جاسبي فرستاده بود... مشخص است كه بعضي ها موتلفه را سكوي پرتاب خودشان قرار دادند. شما نامه من را به كسي ارجاع داديد كه به جاسبي گزارش كار مي دهد. من صحبت از تخلف ايشان نكردم. گفتم جاسبي او را وامدار كرده. وامداري از اين بيشتر كه بنده نامه خصوصي مي نويسم به رئيس حزب موتلفه و آقاي بادامچيان آن را ارجاع مي دهد به آقاي جاسبي.» «آقاي ك معاون قدرتمندي در رسانه ملي بوده، او يك معاون ويژه بوده است. فكر مي كنيد آقاي جاسبي براي چه ايشان را در دانشگاه آزاد استخدام مي كند؟ براي اينكه او را وامدار خودش بكند. چرا آقاي جاسبي مراحل علمي ايشان را تا سطح دانشياري پيش مي برد. چرا؟ مگر اطلاع ندارد مدرك ايشان در حد فوق ديپلم است.»

در اين ميان عباس سليمي نمين در قامت يك روزنامه نگار شجاع به ميدان آمده اند تا تشت رسوايي اين مافيا را يك تنه از بام بيندازند. كاري كه تو گويي نه تنها ساير روزنامه نگاران كه حتي رئيس قوه قضائيه، رئيس مجلس و دولت و مسوولان نهادهاي نظارتي مثل سازمان حسابرسي كل كشور، سازمان بازرسي و... به سبب نفوذ مافيا در بدنه خود ناتوان از انجام آنند. اينجا است كه چند سوال توي ذهن بنده به عنوان يك روزنامه نگار مطرح مي شود؛ سوال هايي كه در هر دو مصاحبه از ايشان پرسيده شده و هرگز جواب روشني به آنها داده نشده است.

1- اگر مافيايي كه جناب سليمي نمين ترسيم مي كنند تا اين حد نفوذ دارد و اينقدر قدرتمند است كه همه نهادهاي نظارتي را خنثي كرده و جاي شاكي و متشاكي را در دادگاه ها عوض مي كند، چرا نمي تواند صداي معترض يك روزنامه نگار- به زعم خود- مستقل را خاموش كند؟ همان طور كه در فيلم ها ديده ايم كه روزنامه نگار بيچاره را از هستي ساقط مي كنند و لااقل شرايطي فراهم مي كنند كه نتواند ديگر در مطبوعه يي بنويسد. نه اينكه روزنامه رسمي دولت، ايران، هر روز يك ستون ثابت در بهترين صفحات خود براي افشاگري هاي او كنار بگذارد. ايشان در پاسخ به اين سوال بنده با لحن احساسي چنين گفتند «آقاي جاسبي مي خواهد مرا چه كار كند؟ مرا دادگاه برده. برخورد توهين آميز با من در دادگاه شده. ديگر چه كار مي خواهد كند؟ يعني قلم مرا بشكند. آن وقت صداي شما درمي آيد؟ يعني شما منتظريد آقاي جاسبي قلم مرا بشكند بعد عكس العمل نشان بدهيد؟ من چيزي ندارم كه آقاي جاسبي بتواند مرا تهديد كند. من يك قلم دارم و يك آپارتماني كه نشستم در آن و دارم كارم را مي كنم. آقاي جاسبي مي خواهد مرا چه كار كند؟»

2- چگونه است آقاي سليمي نمين در جريان افشاگري هاي خود علاوه بر دسترسي به يكسري اسناد محرمانه كه كمتر آنها را ديده ايم، امكان تهيه و پخش فيلم هم دارند، در حالي كه روزنامه نگاران مورد خطاب ايشان هرگز چنين امكاني حتي براي انعكاس نمونه هاي مشابه هم ندارند؟ اگر اظهارات ايشان را در راستاي رقابت ها و دعواهاي سياسي ندانيم، اين همه امكانات از كجا براي ايشان فراهم شده؟ جواب ايشان به اين سوال هم اين است «در كشور ما برخي افترا و تهمت مي زنند و راست راست هم راه مي روند. هيچ كدام از حرف هاي من دروغ نيست و براي همه آنها سند و مدرك دارم... عجيب زماني است كه سليمي نمين بتواند دروغ بگويد و امنيت هم داشته باشد. من راست مي گويم ولي راست گفتن هم براي شما عجيب است.»

3- چطور فعاليت هاي گسترده و پيچيده اين مافيا كه تقريباً همه قوا را زير نفوذ خود دارد، زير سوال بردن كليت نظام نيست، در حالي شبهه وارد كردن به برخي مسائل- نظير آنچه در جريان پاليزدار اتفاق افتاد- اقدام عليه امنيت ملي از طريق زير سوال بردن كليت نظام محسوب مي شود. پاسخ سليمي نمين به اين سوال هم اين است «شما يك طرف قضيه را مي بينيد. چرا نمي فرماييد كه اين طرف به دليل حضور طولاني در ژست رياست قدرتمند است يعني رئيس جمهور حداكثر چهار سال مي تواند رئيس جمهور باشد. خب اين رئيس جمهور بر اساس قانون اساسي يك حدود اختياراتي دارد. چرا اين طرفش را نمي گوييد. اگر كسي 30 سال در راس يك قدرتي بود شايد توانمندي اش از رئيس جمهور به مراتب بالاتر شود. آقاي جاسبي نزديك به 30 سال در راس يك قدرت و يكسري امكاناتي بوده است كه نه محاسبه شده، نه نظارت شده، نه پاسخگو بوده و اصلاً شفاف سازي نكرده است. من توانسته ام از طريق كميته مردمي كه تشكيل داده ام فقط يكي از تخلفات را منتشر كنم. اميدواريم امكاني فراهم شود تا بتوانيم همه تخلفات مالي و تخلفات مختلف را در قالب مستنداتي كه مردم بتوانند ببينند، ارائه بدهيم. قطعاً آنجا مسائل جور ديگري رقم خواهد خورد.»

---

به رغم همه اين حرف ها، آنچه كسي در آن ترديد ندارد، ضعف هاي مجموعه دانشگاه هاي آزاد تحت مديريت عبدالله جاسبي است. همواره ايرادات و شبهات بسياري درباره ضعف هاي كيفي دانشگاه آزاد در زمينه هاي آموزشي و فرهنگي مطرح بوده و بسياري از دانشجويان از فاصله نسبتاً زياد اين دانشگاه - به خصوص در واحدهاي شهرستان- با دانشگاه هاي دولتي شكايت داشته اند. به نظر بنده به عنوان يك روزنامه نگار آنچه براي مردمي كه به واسطه دانشجويي با دانشگاه آزاد در ارتباطند، بيش از ادعاي مفسده مديريتي عبدالله جاسبي مطرح است كمبود اين امكانات و فقر فضاي فرهنگي اين دانشگاه است. براي دانشجويي كه نمي تواند مثل همتايان خود در دانشگاه هاي دولتي تشكل هاي نسبتاً آزاد داشته باشد و فعاليت فرهنگي انجام دهد، قطعاً اين كمبودها اهميت بيشتري دارد تا اينكه زمين مركز علوم تحقيقات در پونك متعلق به آقاي هادوي بوده است. اصلاً حرف و حديث درباره اين زمين و موارد مشابه آن آنقدر زياد است كه آدم در هياهوي اسناد و مدارك و فيلم هايي كه اين طرف و آن طرف رو مي شود، درمانده مي شود كه اين زمين از اول مصادره يي بوده و چگونه به آقاي هادوي رسيده است يا ادعاي هادوي و سليمي نمين درست است كه در خانه او سيل راه انداخته اند و به زور زن و بچه اش را آواره خيابان كرده اند. آنچه اهميت دارد نه توافقنامه سوال برانگيز جاسبي و رئيس وقت سازمان بازنشستگي بلكه وضع نامناسب كيفي دانشگاه به خصوص در واحدهايي غير از يكي دو واحد معتبر مركزي است. آنچه اهميت دارد دعواي دانشگاه آزاد و دولت براي تامين اعتبار وام شهريه دانشجويان است، نه دعواي سياسي كه ميان جريان اصولگراي دولت با جريان اصولگراي محافظه كار جاسبي و هم طيفان سنتي او است. شايد به زعم بنده اينها در اولويت اولند و در مرحله بعد اقدامات مافيايي چون زمين خواري و عزل برادر مرحوم آقاي سليمي نمين از دانشگاه اميركبير و اخراج فرزند آقاي منتقد از دانشگاه، در درجه اهميت قرار مي گيرند چراكه در ظاهر همه اين امور به مراتب كمتر از امور مهمي كه به برخي از آنها اشاره شد ملموس و محسوس اند.

كسي چه مي داند. شايد اگر يكي از شعارهاي انتخاباتي محمود احمدي نژاد اقدام انقلابي در دانشگاه آزاد نبود و استقبال دانشجويان ناراضي اين دانشگاه از اين شعار اصلاح طلبانه، امروز قضايا به گونه يي ديگر دنبال مي شد و جنجال بر سر مديريت يكي از موفق ترين نهادهاي غيردولتي اينقدر بالا نمي گرفت و به سرمقاله و گفت وگوهاي جنجالي روزنامه ها تبديل نمي شد.

منبع؛ اعتماد، گفت وگو با عباس سليمي نمين، 26/2/87 و 26/9/87
 سه شنبه 3 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 305]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن