واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - روزنامه کریستین ساینس مانیتور در پروژهای در نظر دارد وضعیت کتابفروشان فعال در آمریکا و چگونگی ادامه حیات آنها را در میان این همه کتاب الکترونیکی بررسی کند، زوج جوانی به نام «کریس ایوانز و پراوین مادن» صاحب کتابفروشی و موسسه «بوک اسمیت به گفتگو با خبرنگار این روزنامه دعوت شدند. محمد جسنلو: در قدیم وقتی می خواستند کتاب یا روزنامه چاپ کنند باید حروفهای سربی آماده شده در کنار هم چیده میشد تا صدها جمله از صدها حرف فلزی کنار هم چیده شده چاپ شود و وقتی قرار بود کتابی چند صد صفحهای منتشر شود باید ماهها وقت صرف میشد تا حداقل یک نسخه از آن چاپ شود که معمولاً هزینه بسیاری داشت. در زمانهای نه چندان قدیم کسانی که شغل کتابفروشی داشتند برای خود کسی بودند ولی امروزه با رشد تکنولوژی کار به جایی رسیده که باید مثل مشاغلی چون چوپانی که حداقل در کشورهای پیشرفته به تاریخ پیوسته است، شغل کتابفروشی را نیز در خطر انقراض دانست. ظهور ابزارهای دیجیتال کتابخوان مثل کیندل، آیپد و ... نشانه ای زودهنگام برای این اتفاق محسوب میشود. امروزه بیشتر کتابخوانها وقت رفتن به کتابفروشی را ندارد و ترجیح میدهند کتابهای خود را از وب سایتهای آمازون و گوگل بخرند و بخوانند. در این میان شغل کتابفروشی که میتوان آن را در زمره مشاغل سنتی جامعه غربی و شرقی دانست با خطر جدی رکود مواجه شده است که یکی از علائم بالینی آن کاهش اعضای فعال انجمن کتابفروشان آمریکا (ABA) است. رکود اقتصادی، رقابت در بازار کتابخوانهای دیجیتال و عوامل دیگری مثل سبک زندگی جدید در کشورهای غربی مثل آمریکا باعث شده از 2700 عضو فعال در این انجمن در سال 2000 در سال جاری تنها 1400 عضو همچنان به شغل خود ادامه دهند و بقیه را به طور حتم باید در مشاغل اقتصادی دیگر جستجو کرد. روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» در پروژهای در نظر دارد وضعیت کتابفروشان فعال در آمریکا و چگونگی ادامه حیات آنها در میان این همه کتاب الکترونیکی را بررسی کند که یکی از اولین کارهای آنها مصاحبه با یکی از کتابفروشان مطرح در شهر سانفرانسیسکو است. مثل خبرنگاران جنگی که بدون ترس و وحشت از آسیب و جراحت خطرات، میادین نبرد را برای تهیه گزارش و تصویر به جان میخرند و در همین حال شاید بسیاری از خبرنگاران دیگر سعی کنند از این میادین به دور باشند، بعضی از افرادی که سعی میکنند مشاغل قدیمی پدران خود را حفظ کنند را نیز باید در رده این خبرنگاران جنگی به حساب آورد که یکی از آنها را باید به طور حتم زوج جوانی به نام «کریس ایوانز و پراوین مادن» صاحب کتابفروشی و موسسه «بوک اسمیت» سانفرانسیسکو نام برد که با وجود مشکلات فراوان در بازار کتاب سنتی آمریکا هنوز هم به این شغل مشغول هستند و برای ادامه آن تصمیم جدی نیز دارند. روزنامه کریستین ساینس مانیتور در مصاحبه با این زوج چند سوال درباره وضعیت بازار کتاب آمریکا و فروش کتاب در این بازار مطرح می کند:
مانیتور: چرا در این زمانه کسی مثل شما اداره یک کتابفروشی را به باز کردن یک شرکت اقتصادی ترجیح میدهد؟ کریس: این سوال درباره همه افراد به یک صورت نمیتواند جواب داده شود ولی در مورد خودمان باید بگویم که من و همسرم در این مورد به نقطه مشترکی رسیده ایم که شغل ما این نقطه مشترک است و همین نقطه مشترک کمک میکند هر شغلی پیشرفت داشته باشد. در ابتدا ما به عنوان یک زوج ایدهها و فکرهای زیادی در سر داشتیم و کتابفروشی در این ایدهها جایی نداشتند ولی وقتی بعد از مشورتهای فراوان و بررسی علایق گذشته به این نتیجه رسیدیم که ما هر دو زمان زیادی را در کتابفروشیها سپری کردهایم و چرا نباید شغلی را ادامه دهیم که بتواند با علاقه کودکی یعنی کتابخوانی هماهنگ باشد. در ابتدا این شغل در رقابت با کتاب فروشیهای آنلاین مثل آمازون سخت و طاقت فرسا به نظر می رسید ولی وقتی شما تمام جوانب را در نظر داشته باشید و به این مسئله اعتقاد داشته باشید که هنوز هم کسانی وجود دارند که کتاب را بیشتر از کامپیوتر دوست دارند، می توانید در شغلتان موفق شوید. فکر میکنم بودن در میان کتابها یکی از بهترین گزینههایی است که هر انسان کتاب دوستی میتواند تجربه کند و ما فکر میکنیم در غرب وحشی در مسیری قرار گرفتهایم که خط مقدم فرهنگ محسوب میشود چرا که به سادگی میتوانید با نویسندههای محلی که معمولاً در گمنامی به سر میبرند آشنا شوید و چیزهای جدیدی یاد بگیرید. ازدواج و مشارکت در اداره کتابفروشی چه ارتباطی می تواند با یکدیگر داشته باشد؟ مردمی که ما را میشناسند، میدانند که ما تیمی موفق هستیم. قبل از ازدواج علایق مشترکی داشتیم ولی بعد از ازدواج این علایق بیشتر شده است و هر دو وقتی میبینیم کتاب میتواند باعث هماهنگی بیشتر ما شود چرا این شغل را ادامه ندهیم؟ با وضعیتی اقتصادی زمان حال چگونه کارمندان خود را راضی نگه می دارید؟ به طور کلی ما در اینجا برای فروش و چاپ کتاب همیشه از افرادی استفاده میکنیم که خودشان نیز به کتاب علاقه داشته باشند. کسی که انگیزه معنوی برای فروش کتاب نداشته باشد نمیتواند در این شغل دوام بیاورد. ما همیشه با همکاران در مراسم مختلف مثل جشنهای تولد یکدیگر از زندگی و وضعیت مادی همکاران اطلاع کسب میکنیم ولی اگر این جمله کلیشهای هم شده باشد باید بگوییم که ما یک خانواده هستیم. چه پیشنهاد و توصیهای برای افرادی دارید که میخواهند شغل کتاب فروشی را انتخاب کنند؟ در این شغل ارتباط با افراد مختلف از نویسندههای محلی گرفته تا توزیع کنندههای کاغذ و کتاب یکی از رمزهای موفقیت در این شغل محسوب میشود. همیشه باید به یاد داشت که در تجارت هر کالایی مصاحبت و روابط عمومی خوبی باید داشته باشیم ولی در کتابفروشی موضوع کمی فرق دارد چرا که با کالایی سر و کار داریم که محتوای آن برای مردم عادی ناشناخته است و برای شناساندن و معرفی این کالا به مردم باید مشکلات آینده در پیش رو را سه برابر معمول در نظر گرفت. بهترین چیزی که درباره این شغل میتوان گفت؟ بهترین جملهای که میتوان درباره مالکیت کتابفروشی در سانفرانسیسکو گفت این است که شما عضوی از جمعیت دوستداران کتاب و اهالی کتاب هستید. در گذشته من یک دوستدار معمولی کتاب بودم و نمی توانستم با نویسندههای مورد علاقهام ارتباط داشته باشم ولی حالا علاوه بر نویسندهها با خوانندگان و دوستداران کتاب نیز در ارتباط هستم به طوری که این شغل فرصتی ایجاد کرده با انسانهایی آشنا شوم که هر کدامشان صدها کتاب در درون خود دارند. ساینس مانیتور/ 12جولای
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]