واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: فرهاد توحيدي از «رابطه متن و بازيگر» گفت «بازيگران مهمترين ابزار سينما براي انتقال دلالتهاي متن هستند»
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - سينما
فرهاد توحيدي گفت: سينما از ترفندهاي بسياري چون صداونور و غيره بهره ميبرد، اما بازيگران مهمترين ابزار سينما براي انتقال دلالتهاي متن به شمار ميروند.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، يازدهمين نشست تخصصي انجمن بازيگران سينماي ايران با سخنراني فرهاد توحيدي فيلمنامهنويس و مدرس سينما با موضوع «رابطه متن و بازيگر» شامگاه دوشنبه 25 آذر در سالن اجتماعات خانه سينما برگزار شد.
داوود رشيدي در ابتداي اين نشست درگذشت ارحام صدر را به جامعه هنري كشور تسليت گفت.
او از صدر به عنوان يك هنرمند بزرگ ياد كرد و فقدان اين هنرمند را يك ضايعه بزرگ برشمرد.
فرهاد توحيدي نيز در ابتداي سخناني درگذشت ارحام صدر را به اهالي هنر و جامعه بازيگري تسليت گفت و مطرح كرد: ايشان از ابتداي دهه 40 كه تلويزيون وارد ايران شده بود، با تلويزيون همكاري ميكرد و تئاترهاي ارحام پخش ميشد و او طرفداران بسياري داشت.
توحيدي صدر را يكي از شمايلهاي بازيگري ايران دانست و افزود: در خصوص مقوله «رابطه متن و بازيگر» سعي داشتم در ابتداي كار با پژوهش آغاز كنم اما با ورودم به اين مقوله با كمبود منابع مكتوب مواجهه شدم.
وي افزود: مصاحبههاي بسياري در اين خصوص با بازيگران و با هنرمندان به چاپ رسيده و حتي كتابهايي از جمله «آقاي بازيگر» توسط «هوشنگ گلمكاني» به چاپ رسيدهاند اما در تمام اين مكتوبات پيش از آنكه به رابطه بين متن و بازيگر پرداخته شود، درواقع به مباحث در حوزه اجرا و به تجربيات اجرايي بازيگر پرداخته شده است كه البته اين جنبه از امر هم به شكل دقيقي به ثبت نرسيده است.
توحيدي تصريح كرد: رابطه متن و بازيگر رابطهاي است كه به هنگام آفرينش نقش يا بازآفريني نقش به وجود ميآيد. در مدتي كه من براي تحقيق در اين خصوص وقت گذاشتم مطلب مكتوبي به دست نياوردم و به اين نتيجه رسيدم كه رابطه كار هنرپيشه و نقش؛ نويسنده و فيلمنامهنويس در سينماي ايران رابطه كمابيش مسكوتي است.
نويسنده فيلمنامه «گاهي به آسمان نگاه كن» با ذكر مثال از كارگرداني چون علي حاتمي و كيانوش عياري و عدم وجود فيلمنامه در كارهاي اين هنرمندان افزود: در چنين آثاري بازيگر مثل يك نابازيگر وارد كار ميشود و اين پرسش مطرح ميشود كه ملاك و معيار بازيگر براي انتخاباش چيست؟ كوتاهي و بلندي نقش، مثبت يا منفيبودن آن، آيا بازيگر تنها به خود نقش فكر ميكند، چند بعدي بودن، شبيه نبودن آن به ديگر نقشهايش يا اصلي و فرعي بودن نقش؟
توحيدي با اشاره به كارهاي نخستاش در حيطه نگارش متن براي سينما گفت: در نگارش آثاري چون سريال «آقاي دلار» بنا به خواست بازيگران نقشهايشان را در بازنويسيها حجيم ميكردم و درواقع جايي براي تأويل و كشف مخاطبان باقي نميگذاشتم و او را با انبوه اطلاعات ميانباشتم.
توحيدي در ادامه گفت: اگر سينما چون هر رسانه ديگري وسيله ابلاغ پيام باشد، بازيگران مهمترين ابزار ابلاغ پيام هستند.
وي يادآور شد: دلالتهاهي متن از طريق نور، صدا، اجراي صحنه و ترفندهاي ديگر نيز منتقل ميشوند اما بازيگران مهمترين ابزار سينما براي انتقال دلالتهاي متن هستند و بازيگر با فرورفتن در قالب شخصيتها در باورپذيركردن آن به تماشاگر تلاش ميكند.
نويسنده فيلمنامه «دنيا» مطرح كرد: متن با فراهم كردن زمينههاي لازم و گذاشتن يكسري «آشكارسازها» سعي در آشكاركردن بطن شخصيتها دارد و بازيگر به اين طريق مجال جلوهگري مييابد و با ساختن شناسنامهاي براي هر شخصيت راحتتر در قالب نقش فرو ميرود.
توحيدي در ادامه با مطرحكردن اصطلاح «بازيگر مولف» گفت: «بازيگر مولف» كسي است كه پرسوناي خود را به سينما تحميل كرده است و اين بازيگر پرسوناي خود را از شاه نقشها در فيلمنامهها كسب كردهاند و پشتكار آنها در جان بخشيدن به شاه نقشها كمك كرده است ودر كل پرسوناها ميتوانند بر روند نگارش فيلمنامه كمك موثري داشته باشند.
توحيدي با اشاره به نگارش فيلمنامهاي براساس رمان «مرشد و مارگريتا» با عنوان «گاهي به آسمان نگاه كن» گفت: بازيگراني مولفي چون رضا كيانيان در بازنويسي فيلمنامه طي جلساتي به من كمك كردند و نقش او در شكلگيري نهايي فيلمنامه انكارناپذير است.
وي افزود: فيلمنامهنويس بايد صحنهها را طوري بنويسد كه بازيگر مجبور به بازي در صحنه نباشد و تا نيروهاي خلاقه بازيگر به سمت طبيعيتر جلوهكردن نقش صرف شود.
توحيدي در ادامه گفت: سينما صنعتي است كه با خود مفروضاتي چون «شمايل» بازيگران را به همراه دارد. در سينماي صنعتي مجموعه شمايلها در نظام ستارهسازي خلاصه ميشود و اين راهي است كه به بازتوليد ارزشها و شمايلهاي تثبيتشده ميانجامد.
وي مطرح كرد: سينماي صنعتي از شمايلهاي صنعتي خود سود ميبرد، اما سينماي پيشاصنعتي ما در غياب بخش خصوصي و كمپانيهاي فيلمسازي از معدود شمايلهاي خود بهرهبرداري نميكند. هرچند نوشتن فيلمنامه براساس ويژگيهاي شمايلي يك بازيگر متداول است اما نظاممند نيست و براساس قابليتهاي فرانقشي بازيگر بنا نميشود.
انتهاي پيام
چهارشنبه 27 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]