واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - گابریل گارسیا مارکز اخبار منتشرشده مبنی بر خداحافظیاش از دنیای نویسندگی را تکذیب کرد. من بالسلز - مدیر برنامههای مارکز - در گفتوگو با یک روزنامهی شیلیایی اعلام کرد، خالق رمان «صد سال تنهایی» نویسندگی را کنار گذاشته است و دیگر کتابی نخواهد نوشت. اما مارکز در گفتگو با یک روزنامه کلمبیایی این اظهارات را بیاساس دانست و در اینباره گفت: «خداحافظی من از دنیای نویسندگی بههیچ عنوان صحت ندارد و تنها کاری که انجام میدهم، همین نویسندگی است.» به گزارش روزنامه گاردین، او در پاسخ به اینکه آیا کتابهای بیشتری منتشر خواهد کرد، گفت: «حرفه من نویسندگی است؛ نه چاپ کتاب.» سال گذشته، پلینیو مندوزا - نویسنده کلمبیایی و از دوستان نزدیک مارکز - اعلام کرده بود، او در حال نگارش یک اثر عاشقانه است. مارکز نویسنده 82ساله اهل کلمبیا، برنده نوبل ادبیات و از بزرگان ادبیات آمریکای لاتین است که از پیشگامان مکتب رئالیسم جادویی و الهامبخش نسل جدیدی از نویسندگان محسوب میشود. او که در میان مردم آمریکای لاتین به «گابو» مشهور است، در سال 1982 برنده جایزه نوبل ادبیات شد و از مشهورترین آثارش به «پاییز پدرسالار»، «کسی به سرهنگ نامه نمینویسد»، «زیستن برای بازگفتن»، «از عشق و دیگر شیاطین» و «عشق سالهای وبا» میتوان اشاره کرد. گابریل گارسیا مارکز متولد ۶ مارس ۱۹۲۷ در در دهکده آرکاتاکا درمنطقه سانتامارا در کلمبیا، رماننویس، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی میکند. در سال ۱۹۴۱ اولین نوشتههایش را در روزنامهای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشته حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت. در سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن رمان صد سال تنهایی کرد و آن را در سال ۱۹۶۸ به پایان رساند که به عقیده اکثر منتقدان شاهکار او به شمار میرود. او در سال ۱۹۹۹ رسماً مرد سال آمریکای لاتین شناخته شد و در سال ۲۰۰۰ مردم کلمبیا با ارسال طومارهایی خواستار پذیرش ریاست جمهوری کلمبیا توسط مارکز بودند که وی نپذیرفت. مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی است، اگرچه تمام آثارش را نمیتوان در این سبک طبقهبندی کرد.آثار مارکز خوانندگان بسیاری در سراسر جهان دارد و رئالیسم جادویی در آثار او چنان واقعیت و خیال را با هم درمی آمیزد که مرزی برای تشخیص آن باقی نمیگذارد. بی سبب نبود که مارکز شهری خیالی با نام ماکوندو را در آثارش خلق کرد؛ شهری که تا حد زیادی الهام گرفته از دهکده آرکاتاکا یعنی محل گذران دوران کودکی او در شمال کلمبیا بود. ماکوندو در صد سال تنهایی و آثار دیگر مارکز، شهری از "تخیلات واقعی و واقعیات تخیلی" است و مارکز در این رمان چنان جزییات دقیقی از آن به دست میدهد که نمیتوان باور کرد چنین شهری وجود ندارد. مارکز با این ترتیب در "شکستن خطوط مشخص بین واقعیت و خیال" کاملاً موفق عمل کرده است. او خود نیز اذعان میکند که این روش روایت داستان، الهام گرفته از نحوه قصهگویی مادربزرگ مادریاش است: "مادربزرگ چیزهایی تعریف میکرد که فراطبیعی و فانتزی به نظر میرسیدند اما او آنها را با لحنی کاملاً طبیعی تعریف میکرد."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 319]