واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - «سمیر قنطار» قدیمی ترین آزاده مقاومت لبنان، ناگفتهها و سرگذشت کامل 30 سال اسارت خود در زندانهای مخوف رژیم صهیونیستی را با کمک «احسان الزین» نویسنده لبنانی درکتابی به رشته تحریر درآورده که این اثر شنبه شب در نمایشگاه کتاب بیروت در مراسم با شکوهی رونمایی شد. به گزارش ایرنا، سمیر قنطار در کتابی 500 صفحه ای با نام «قصتی» (سرگذشتم) به بازگویی سرگذشت اسارت خود در زندانهای رژیم صهیونیستی پرداخته است. این کتاب حاصل کار مشترک سمیر قنطار و حسان الزین طی 9 ماه است. نویسنده کتاب دوران جوانی سمیرقنطار را به طور دقیق و به صورت ماهرانه همچون یک داستان بلند دنبال کرده و مطلع روایت خود را آزادی سمیر قنطار از زندان رژیم صهیونیستی در 12 ژوئن سال 2006 میلادی و حضور در مراسم استقبال در ورزشگاه «الرایه» در کنار سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان قرار داده است. سمیر قنظار در بخشی از این کتاب به شرح لحظات اولین روز ورود خود به لبنان و شرکت در مراسم استقبال پرشور از اسرای آزاده با حضور سید حسن نصرالله می پردازد: «از هنگام حضور در مراسم ورود به ورزشگاه خود را در میان شور و شعف مردم و شرکت کنندگان مراسم می دیدم. در همان لحظه مجری برنامه از حضور سید حسن نصرالله در مراسم خبر داد. من هیچ اطلاع قبلی از حضور شخصی وی نداشتم. وقتی به پشت سرم نگاه کردم دیدم سید حسن نصرالله به سویم می آید. هیچ باورم نمیشد.این دیدار به طورکلی برای من غیرمنتظره بود. فقط این نکته را می دانستم که بعد از جنگ سال 2006 میلادی و پیروزی حزب الله بر رژیم صهیونیستی شرایط امنیتی مانع حضور سیدحسن نصرالله در ملأ عام شده است.» سمیر قنطار ادامه می دهد: «ندانستم چگونه به سوی او روانه شدم. وقتی به سید حسن نزدیک شدم گفت: خدا را شکر که سالم شما را می بینم. من در آن لحظه قدرت کلام را از دست داده بودم و تنها کاری که توانستم انجام دهم این بود که او را به مدت طولانی در آغوش بگیرم. سپس در کنار او ایستادم ولی پس از مدتی محافظان، من را از وی دور کردند و مجبور شدم با فاصله زیادی از سید حسن نصرالله قرار بگیرم. در آن هنگام سیدحسن نصرالله دنبال من گشت و پشت میکروفون خطاب به من گفت: کجا رفتی سمیر؟ ما جنگ را به خاطر تو انجام دادیم؛ بیا کنارمن باش... این لحظه برای من معادل سی سال زمانی بود که در زندان سپری کرده بودم؛ براستی سیدحسن نصرالله با حضور خود در این مراسم تمام سی سال زندگی اسیری مرا مزین کرد. در همان لحظه بود که واقعا دریافتم به لبنان بازگشتم.» سمیر قنطار پیرامون سخنان خود در مراسم می نویسد: «وقتی پشت میکروفون قرار گرفتم نمی دانستم از کجا شروع کنم .خودم را برای چنین لحظاتی آماده نکرده بودم. در آن زمان تنها اندیشه ای که در فکرم خطور می کرد را به زبان آوردم: دوستان باور کنید من اینجا نیامده ام تا مگر به فلسطین بازگردم. به لبنان بازگشتم تا دوباره به فلسطین باز گردم.» «احسان الزین» درباره این کتاب می گوید: سمیر قنطار در این کتاب فرصتی را به دست آورد تا به ثبت و یادآوری آنچه که قابل فراموشی نیست بپردازد، وی دارای سطح ادبی عالی و ذوق هنری و ادبی در قصه گویی است. قصه کتاب ابتدا به شرح مسایل شخصی یک اسیر می پردازد و سپس به شرح حرکت همگانی اسرا که سمیر قنطار یکی از جلوداران آن بود، می پردازد. قنطار به این بخش از قصه اهمیت خاصی می دهد چرا که این حرکت باعث ظهور نوعی بیداری در میان هزاران اسیر عرب در بند زندان های رژیم صهیونیستی که بخش اعظم آنها فلسطینی اند شده است. سمیر قنطار درباره شروع «حرکت همگانی اسرا» می گوید: این حرکت در تاریخ بلند خود هیچ وقت به انزوا کشیده نشد بلکه علی رغم فراز و فرود و شکست ها و پیروزی ها همچنان نقش بارزی را در جریان مبازرات اعراب با اسراییل ایفا می کرد. قهرمان این قصه، جوان پرحماسهای است که تمامی لحظات زندگی خود را به اندیشیدن به فلسطین سپری کرده است. این جوان مبارز دوران سخت و مشقت باری را در راه فلسطین طی کرده است. مبازرات او در راه فلسطین جدای از عشق و علاقه او به مقاومت اسلامی لبنان نیست. از نظر وی میان سازمان آزادی بخش فلسطین و حزب الله فاصله چندانی وجود ندارد. سمیر قنطار که دوران جوانی خود را در راه فلسطین فدا کرد، اینک به یک فلسطینی اصیل تبدیل شده است. او دارای یک نامادری فلسطینی است که وی را بیشتر از پسر واقعی خود دوست می دارد. سمیر قنطار این کتاب را به تشویق مرحوم علامه سید محمد حسین فضل الله که به وی گفته بود «این خاطرات زنده نباید به فراموشی شود»، نوشته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]