واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: زندگي روي دو چرخ
چه كسي در اينكه پيك هاي موتوري بيش از هر كجاي پايتخت در محله ما ريشه دوانده اند، ترديد دارد. در ترافيك در هم تنيده تهران و براي عبور از ترافيك بازارچه چه چيزي بهتر از نشستن ترك موتوري كه زود مي رسد. حالا گيرم چراغ قرمز را رد كند، ورود ممنوع برود، پياده رو و خيابان برايش فرقي نداشته باشد، مهم اين است كه از ترافيك فرار كنيم. پيك هاي موتوري با اينكه ميانبر فرار از شلوغي بازارند، اما بيشترشان دردسر سازند. امنيت پياده ها را به خطر مي اندازند، براي سواره ها دردسر درست مي كنند و به گواه اخبار حوادث منطقه گاهي هم قاتل هاي بي رحمي مي شوند. عادت كرده ايم كه موتورسوارها را قانون گريز ببينيم. رئيس مركز معاينه فني تهران مي گويد تنها يك درصد موتورسواران حاضرند به اين مراكر مراجعه كنند. رئيس راهنمايي و رانندگي هم علي الدوام از اجراي طرح مبارزه با موتورسواران متخلف خبر مي دهد. هر روز يكي از آن ماشين هاي بزرگ را در پيچ شميران مي بينيم كه كلي موتور توقيف شده را قرار است به پاركينگ ببرد. دست آخر هم خبر مي رسد چند هزار موتور توقيف شده در پاركينگ هاي حاشيه شهر مدت هاست رها شده و صاحبانشان سراغي از آنها نمي گيرند. پيك هاي موتوري و دردسرهايشان محصول شرايط كنوني شهرند، آنها در ضعف سيستم حمل و نقل عمومي قوت مي گيرند. شرايط نامطلوب اقتصادي باعث مي شود در چنين شرايطي با هر 300 هزار تومان يك پيك موتوري به شهر اضافه مي شود. پيك موتوري ها زياد تخلف مي كنند، اما اين روزها چنان نقش پررنگي در پايتخت و مخصوصا محدوده مركزي شهر دارند كه گاهي تردد در شهر بدون آنها دشوار و يا حتي غيرممكن مي نمايد. مگر مي شود يك روز پليس در سبزه ميدان مستقر شود و هر موتورسواري كه مسافر جا به جا مي كند را توقيف كند، هر چند كه مردم هشدار بدهند اين كار بر خلاف استانداردهاست و جان شهروندان را به خطر مي اندازد. ساماندهي پيك هاي موتوري شايد تنها گزينه منطقي باشد. راستي آيا هيچ نهادي در تهران آماري از تعداد پيك هاي موتوري كه در شهر فعالند دارد؟ اگر اداره اي براي نظم دادن موتورهايي كه مسافركشي مي كنند وجود داشته باشد، مي توان به بهتر شدن اوضاع اميدوار بود. تلاش هاي شهرداري در اين زمينه اگرچه شايسته توجه است اما بي شك كافي نيست. پيك بادپا به عنوان تنها مركز رسمي براي اين نوع فعاليت، پس از چند سال تجربه، حالا خدمات خوبي به شهروندان مي دهد. بار و مسافر را بيمه مي كند، ايمن است، قيمت هاي رسمي و منطقي دارد. اين روزها هم كه مي شود با فرستادن پيامك پيك موتوري گرفت. اما سهم قابل توجهي در اين كار ندارد. اين بار كه سري به بازار يا ميدان امام خميني زديد، دقت كنيد، هر چند قدم يك موتور زهوار در رفته با راننده اي تكيده و رنگ و رو رفته ايستاده كه مدام مي گويد: «موتور، فوري» تا وقتي اين دسته از پيك موتورها در دسترس تر باشند، نمي توان به حل اين معضل اميدوار بود. همكاري همه نهادهاي مسئول با شهرداري كليد حل اين مشكل است. جا مانده اين نوشته آنهايي هستند كه زير تيغ گراني مسكن و هزينه هاي اوليه زندگي، يك لقمه نان حلال را از كاركردن روي موتورهاشان جست وجو مي كنند. زندگي براي آنها روي دوچرخ موتورشان مي چرخد، حالا گيرم گاهي چراغ قرمز را رد كنند...
روح الله رجايي
يکشنبه 17 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]