واضح آرشیو وب فارسی:فارس: از افخمي و حاتميكيا تا مجيدي، راعي و ديگران؛ بازخواني همه انتقادات فيلمسازان از مديريت «سيفالله داد»
خبرگزاري فارس: بررسي تاريخي واكنشهاي سينماگران ايراني به مديريت سينما در سالهاي 76 تا 84، ثابت ميكند اعتراضها به سيف الله داد، فقط محدود به «مجيدي» نبوده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، سيفالله داد كارگردان سينماي ايران روز گذشته جوابيهاي در واكنش به اظهارات مجيدي منتشر كرد كه دراين واكنش از اظهارات اخير مجيدي بهشدت انتقاد كرده بود. مجيدي در سخناني كه هفته گذشته منتشر شد، گفته بود: «يكي ازگلههاي من به آقاي خاتمي هم همين مساله بود، چرا كه عليرغم علاقهاي كه به شخصيت ايشان دارم، بايد بگويم كه در دورهي ايشان هم عليرغم فضاي آزادي كه وجود داشت چيزي جز ابتذال نصيب سينما ما نشد.»
«سيفالله داد» در حالي اين واكنش را در قبال اظهار نظر مجيدي ابراز كرد كه در زمان مديريت خود در معاونت سينمايي وپس از استعفاي خود با انتقاداتي از سوي كارگردانان همفكر خود مواجه شده بود ولي او در مقاطع مختلف هيچگاه در صدد جواب دادن به اين انتقادات ودفاع از خود برنيامد.
فيلمسازاني چون حاتميكيا و راعي انتقاداتي به شدت تندتر و صريحتر از انتقادات فعلي «مجيد مجيدي» از دوران مديريت داد در زمان سيدمحمدخاتمي مطرح كرده بودند كه آقاي داد هيچگاه پاسخ آنها را نداد.
/بهروز افخمي؛چوب مماشات/
بهروز افخمي فيلمسازي كه هم اكنون سيف الله داد تدوين آخرين فيلم او «فرزند صبح» را انجام داده از نخستين افرادي بود كه پس از استعفاي او، بهشدت از داد انتقاد كرد.
افخمي زماني كه نماينده مجلس ششم بود در بيست وچهارم تيرماه سال هشتاد، يك روز پس از استعفاي داد گفت: آقاي داد در به هم ريختن نظام فعلي سوءاستفاده از يارانهها و امتيازات دولتي به اندازهي كافي قاطعيت نداشت و چوب مماشات خود را خورد.
اين كارگردان سينما همچنين ادامه داده بود: سينماي ايران در دو سه سال اول رياست جمهوري خاتمي رشد و رونق نسبي داشت اما بعد از هر دوره رشد يك دوره ركود به طور طبيعي پيش ميآيد.
وي يادآور شده بود: آقاي داد روي برداشته شدن يا كم شدن سانسور و فشار و نتايج مفيد آن بيش از حد حساب كرده بود در حالي كه اين تنها مشكل سينماي ايران نيست و اصلا سانسور نميتواند به طور كلي حذف شود.
او ادامه داده بود: تساهل و تسامحي كه در اين زمينه اعمال شد بايد با سياستگذاري در زمينههاي اقتصادي و فراهم كردن تسهيلات در صنعت سينما همراه ميشد و به دليل عدم انجام اين همراهي سينماي ايران كه ظاهرا از آزادي بيشتري برخوردار شده بود، تحت فشار و تنگناي اقتصادي و فرسودگي زيرساخت صنعتي بيش از پيش گرفتار و محدود شده بود. افخمي اضافه كرده بود: فيلمهاي حالا مثل فيلمهاي فرمايشي شبيه به هم شده و ارزش ديدن ندارد.
/مجتبي راعي ؛ آفرينش ابتذال از دل فرهنگ/
«مجتبي راعي» كارگردان ديگري بود كه همزمان با مديريت «سيفالله داد» در سال 80 به انتقاد از مديريت او پرداخته بود.
وي در گفت وگويي با انتقاد از وضع موجود سينما با صراحت از سيفالله داد نام برده و عنوان ميكند: آقاي داد منتظر نشسته است كه اين ابتذال از خودش فرهنگ بيافريند و من معتقدم كه اين هيچ وقت صورت نميگيرد؛ از اين سينماي مبتذل سينماي فرهنگي به وجود نميآيد. راعي در ادامه اين گفتوگو ادامه ميدهد: اين بحث سادهانگارانه است كه بالاخره مردم زماني از دست ابتذال خسته ميشوند و ميخواهند فيلم فرهنگي ببينند و خواهش ميكنند فيلم فرهنگي ساخته شود و عرضه و تقاضا باعث ميشود كه فيلم فرهنگي ساخته شود؟!
وي در آن مصاحبه تاكيد ميكند: ما كشور افراط و تفريط هستيم؛ يك زمان دولت به شدت سينما را كنترل ميكند و يك زمان مثل الان آقاي سيفالله داد چنان سينما را رها ميكند كه مثل گرسنهها و قحطيزدهها همه به جان هم ميافتند؛ وقتي در سينما همه چيز رها شود يك دسته از زير ميز با همديگر سعي ميكنند سينما را كنترل كنند و يك باند بازي بسيار جدي در سينماي ايران چون امروز بوجود ميآورند.
/حاتميكيا ؛ داد هديهاي جز ابتذال نداشت/
«ابراهيم حاتميكيا» نيز در جلسه بررسي فيلم «موج مرده» در دانشگاه فردوسي مشهد كه در بيستم تيرماه سال هشتاد برگزار شد با اشاره به عملكرد ضعيف آقاي «سيفالله داد» عنوان ميكند: آقاي داد با حذف سيستم نظارتي از سينما عملا آن را در اختيار سرمايه قرار دادند و اين باعث سوق دادن سينما به سمت ابتذال گرديد. عملكرد آقاي داد سينماي ايران را به دو بخش داخلي و خارجي تقسيم نمود كه در بخش خارجي عدهاي مانند جاسوسك فقط براي جشنوارههاي خارجي فيلم ميسازند و بالا بردن پرچم ايران در آن جا به افتخار ملي تبديل شده است؛ حتي اگر به قيمت خراب كردن وجهه ايران تمام شود و در بخش داخلي نيز عنان سينما در كف سرمايهداران قرار گرفته است و فيلمها به سمت مسايل سطحي و ابتذال جامعه پيش ميرود؛ حتي در اين فيلمها، تحليلي نيز در مورد مسايل مطرح شده صورت نميپذيرد.
بر اساس گزارش، رسانههاي گروهي در آن زمان، وي همچنين با اظهار تاسف از عملكرد آقاي داد، ادامه ميدهد: با آمدن آقاي داد ما منتظر دوران طلايي سينما بوديم، ولي با عملكرد ايشان به بدترين دوران تبديل شد و اي كاش ايشان به ساخت فيلمهاي زيباي خود ادامه ميدادند؛ دوران چهار ساله آقاي داد جز ابتذال چيزي به سينماي ايران هديه نداد و رشد ابتذال را سريعتر كرد.
/درويش، گيتار و صيغه/
احمدرضا درويش كارگردان سينما از جمله كارگرداناني است كه در سال 79 در حاشيه جلسه نقد و بررسي فيلم متولد ماه مهر در دانشگاه گيلان در مصاحبهاي با خبرنگاران با انتقاد از وضعيت فعلي سينما ميگويد: وقتي ميگوئيم دموكراسي و آزادي در عرصه فرهنگ، پس تعاريف متنوعي نيز پيدا ميشود. قطعا معناي آزادي مشروع در چارچوب قانون اساسي، معنايش گيتار نيست، معنايش بحث صيغه نيست كه الان در اكثر فيلمها باب شده است.
وي كه در مورد انحراف يا عدم انحراف سينماي كنوني ايران سخن ميگفت، ادامه مي دهد: قطعا پيام دوم خرداد اين چيزيهاي كليشهاي نيست. بلكه اينها هزينههاي دوم خرداد است. ما بايد بپذيريم كه براي فعاليت در عرصهي فرهنگي بعد از دوم خرداد بايد هزينه بدهيم، بايد بپذيريم كه خطا وجود دارد. اما قطعا نفع بسياري در آن است.
/ملاقليپور و بسترهاي ابتذال/
رسول ملاقليپور در سال 79 در سخناني در دانشگاه فردوسي مشهد ميگويد: بستر ابتذال را صدا و سيما و نيز بعضي از مجلات و نشريات سينمايي آماده ميكنند.
او درسخنان خود در مورد ابتذال سينماي امروزي ايران عنوان مي كند: بستر اين ابتذال را صدا و سيما و نيز بعضي از مجلات و نشريات سينمايي آماده ميكنند؛ تعدادي از كارگردانهاي امروزي كه بعضي از آنها فرصت طلب نيز هستند، با توجه به گرايش اجتماع به ساختن بعضي از فيلمهاي آن چناني ميپردازند كه متاسفانه فروش بسيار بالايي را نيز دارند.
اما درسالهاي ابتدايي دهه هشتاد مرحوم ملاقلي پور در نخستين يادوارهي فيلم مقاومت و پايداري، در مراسمي، كه با حضور رييس بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس و برخي مسؤولين برگزار شد، سينماي ايران را در حال فروپاشي عنوان كرد وگفت: پيدايش فيلمهاي مبتذل در سطح جامعه هشداري براي جوانان است.
/ شمقدري وطالبي و سيفالله داد /
البته فيلمسازاني چون شمقدري و ابوالقاسم طالبي در سخنان با لحن تندتري از مديريت داد انتقاد كردند.
جواد شمقدري در دوره بعد از استعفاي داد، در گفت وگويي ميگويد: داد به جاي مديريت دلسوزانه و متعهدانه و پيگيري اوضاع سينما بيشتر در پي سلطنت بود، در حقيقت ايشان مديريت نكرد بلكه سلطنت كرد.
وي ادامه ميدهد: روزي كه سيفالله داد به عنوان معاونت سينمايي انتخاب شد، با توجه به اين كه ايشان خودش سينماگر بود، انتظار ميرفت اتفاق مثبت و موثري در صحنه سينما بيافتد، اما متاسفانه اين بار چاقو دسته خودش را بريد.
ابوالقاسم طالبي، نيز در گفت وگويي ميگويد: عمدهترين مشكل مديريتي سيفالله داد اين بود كه وي حكومت مردمي و مردم سالاري را با دادن اختيارات به عدهاي محدود اشتباه گرفت و نبض كار را به دست اين عده داد؛ با اين فرض كه كار را به دست مردم سپرده است. وي ادامه مي دهد : سيفالله داد به قول خودش تدبير انديشيد و كار علمي صورت داد، ولي از نظر من كار او فاقد علم و تدبير بود؛ مثلا: اگر كسي بخواهد فيلم بسازد، بايد اتحاديه و يا كانون كارگردانان او را تاييد كند و اگر كسي به آن جا مراجعه نميكرد مشكلات زيادي پيشرو داشت.
طالبي در ادامه مي افزايد : به نظر ميرسد سيفالله داد خودش به دام افتاده بود و براي اين كه از اين قفس فرار كند استعفا داد. البته ايشان با حسن نيت كار كرد و به صنف اهميت ميداد و ميخواست اقتدار صنف به دست خود صنف باشد؛ نظر ايشان خير بود ولي خير اتفاق نيفتاد و شر شد.
/مهرجويي كيارستمي و.../
قابل ذكر است كه فيلمسازان چون مهرجويي و كيارستمي نيز در آن سالها در اظهاراتي به انتقاد شديد از فضاي آن زمان سينما پرداخته بودند.
انتهاي پيام/ا
يکشنبه 17 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]