واضح آرشیو وب فارسی:مهر: شور حج- 216/پرده دهم؛ از رفتن حج تا ركن يماني، سفري براي آسماني شدن
وقتي لباس احرام بر تن وارد شهر مكه مي شوي و در نيمه هاي شب سوار بر مركب از خيابانهاي شلوغ شهر خدا مي گذري اگر اولين بار در اين سفر روحاني توفيق باطني دلشوريدگي و اضطراب گذران اولين ديدار خانه كعبه و هزاران موضوع ديگر امان تو را مي گيرد و نمي گذارد با خيالي راحت در اين لحظات زمان بگذراني و براي همين است كه تشويش و هيجانات اين لحظات هيچ موقع از ياد نمي رود و فراموش شدني نيست .
خبرنگار مهر كه در شب اول ذي الحجه همراه با كاروان عاشقان معبود براي ديدار كعبه دلها سفيد پوش گشت و از خدايش به رحمت واسعه خواست تا تمامي طالبان رداي سفيد را حاجت روا كند با وجود تجربه سفر قبلي در حج عمره خوشبختانه برخلاف تصور اوليه نتوانست شب راحتي را به انتها برساند و الحمدالله تمامي دقايق اين سفر روحاني با دغدغه ها و هيجانات لحظه لحظه گردش زمانه همراه گشت.
- هنگام حضور در حريم حرم الهي در جلوي چشمانت رژه هزاران مرد و زن يك شكل و سفيد پوش كه به ديدار رفته يا مي روند را مي تواني دريابي كه هر يك در اين ملاقات با دستان و قلبهايي رنگارنگ و برخي مواقع بي رنگ در درگاه الهي تشرف حضور يافته و در اين مواقع انسان مي ماند كه او چه دارد و چه به درگاه الهي آورده تا در اين ملاقات بي نظير از صاحب جميع صفات اعلي، درخواست حاجتي بنمايد و او اجابت نكند،هيهات!
-در نگاه از بيرون به سمت كعبه الهي اگر از سوي مروه و صفا بخواهي ورود كني، دربهاي زيادي براي ورود تعبيه شده كه اكنون به سه طبقه رسيده است و آنچه بيش از همه براي يك زائر بسيار ديدني است اينكه هنوز در حال و هواي كوه صفا و مروه هستي كه ناگاه مربعي زيبا و مخملين و با پارچه اي سياه و نوراني آذين شده چشم تو را مي ربايد و اين همان لحظه اي است كه مي گويند در اولين نگاه هنگام استجابت دعاست و اما چه كند كسي كه هزاران خواسته و تقاضا را به دوش مي كشد و وقرار است پيك پيام بندگان به محضر حق باشد.
- اگر با حضور قلب از ميان راهروي صفا و مروه مي گذري درحالي كه لابلاي ستونهاي اطراف خانه خدا در حركت به سوي كانون جذبه نور و سرورهستي، به ناگاه چشمانت به ديواري بلند و روشن مي افتد كه عظمت آن هر عبدي را به تعظيم و خشوع مي اندازد و اينجا است لحظه زيباي به خاك افتادن وجود در برابر حضرت باريتعالي كه در اين خاك بناي توصيه و يگانه پرستي بنا نهاده شده واز ابراهيم تا تمامي مسلمانان اين قرن چنين بر مي آيد.
- سر بالايي راهروي صفا و مروه دقايقي محور صحنه هاي زيباي حركت خداپرستي اهل ايماني هستي كه چگونه چون شمع به دور خانه عشق حلقه زده و براي جلاي جان به دورش مي گردند و تسبيح مي گويند و مي كوشند تا حضرت حق آنها را اجابت كند ولي تو در اين فكر كه چگونه به اين درياي خروشان يگان پرستي وارد شوي كه ناگاه خود را در ميان ازدحام مردان و زناني مي بيني كه هركب بر لب ذكري را نجوا مي كنند.
- در چرخش به دور كعبه دلها كه تمامي آحاد بشري با عشق وافر سر و جان نشناخته دل به درياي محبت مي زنند آنقدر صدا، نجوا، ذكر، مناجات و استغاثه و نغمه اي رحماني بگوش مي آيد كه تمام وجودت را لبريز مي كند و تو يكپارچه خود ذكر و ثنايي و غير از او چيزي را نمي بيني و هيچ عنصري نمي تواند تو را چنين بربايد و اينك تو در حلقه بندگان خالص در آمدي و لباس سفيدت براي روشنايي قلبت گواهي مي دهد.
- دسته دسته و فوج فوج مردان و زنان قبيله ايمان به دور يار مي چرخند و هلهله مي كنند و تو گويي در محشر كبرايي كه چنين مات و مبهوت و هركس در حال و احوالي است كه فقط خدا را مي بيند و كسي را با تو كاري نيست و تو را نيز هم با كسي ارتباطي. و چه زيباست كه دلهاي اهل ايمان تمرين ديدار يار براي يوم الدين كنند كه به يقين چنين باشد.
- از ركن حجر كه نقطه آغاز دلدادگي است حركت براي آسماني شدن شروع مي شود و تو قدم به قدم همچنان كه چشمانت به سوي يارمي چرخد، دلهره وتشويش اكنون به آرامش و سكوتي وصف ناشدني تبديل شده و احساس سبكي مي كند كه در محضر پروردگاري و در حلقه مقربين، اكنون او تو را به دعوت پذيرفته و ضيافتش را براي دلهاي مشتاقان گسترانيده تا ظرف وجودت را در سرشت ربويي سيراب كند و تو را عطرآگين سازد.
- ركن عراقي و شامي هر يك از تو استقبال مي كنند و تو را بشارت مي دهند كه در حلقه برگزيدگاني هستي كه در طول تاريخ برايت برپا ساختند و برگرد خانه نگين توحيد چرخ زدند تا نداي حق پرستي زمزمه شود و طنين بانك توحيد گوش عالم خاكي را بنوازد و چه غوغايي است گذر از حجر اسماعيل كه ميعادگاه پيامبران الهي است.
- حلقه توحيد تو را به جلو مي برد و ناگهان ركن يماني وعلامتي به بلنداي ايمان مولود كعبه تو را در انتظاراست و چه زيباست آناني كه اول نزد يگانه پرستي، پيروي محمد امين را در انديشه و ارادت به محكمي عقيده ندارند هنگام مواجه شدن با اين ركن بي اختيار صورت به ديوار مي سايند و جان تطهير مي كنند و نداي توحيد سر مي دهند و چه ديدني است وقتي دايره كمال كامل مي شود وتو در حلقه وصال به نقطه پايان رسيده اي و اين نقطه آغاز بر مداري است كه ايمان بر آن مفخر است و جان بر آن مفتخر انشاءالله .
ادامه دارد.....
جمعه 15 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]