واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: گوانتانامو محل ملاقات كاسترو و اوباما
يكى از ويژگى هاى منحصر به فرد رئيس جمهور تحول خواه آمريكا، ايجاد تغيير زودهنگام در رفتارها و سياست هاى مخالفان اين كشور بوده است. حالا رئيس جمهور كوبا نيز اعلام كرده كه علاقمند به ملاقات با اوباما در بندر گوانتانامو است. به گزارش ديپلماسى ايران دشمنان آمريكا زبان اوباما را بهتر مى فهمند. او توانسته در مدتى كوتاه طرفداران داخلى و خارجى بسيارى را به خود جلب كند و حتى دشمنان ايالات متحده را نيز به منتقد تبديل كند. با اين حال كاستروها زبان هنرمندان را بهتر مى فهمند. بعد از توليد و پخش فيلم مستند فيدل (درباره رهبر انقلابى كوبا) به كارگردانى اليور استون فيلمساز معترض آمريكايى كه به جريان سينماى مستقل اين كشور تعلق دارد، اكنون شان پن يكى ديگر از چهره هاى منتقد سياست هاى بين المللى آمريكا به ديدار رائول رفته و روزه سكوت او را در برابر خبرنگاران گشوده است. شان پن به ايران هم آمده بود؛ در روزهايى كه تهران حال و هواى انتخاباتى داشت. كم حرف بود و نگاهى كاوشگر داشت. مشاهداتش را كه نوشت، تازه فهميديم چه چيزهايى را ديده و اگر بخواهد فيلمى بسازد، بيشتر روى مردم و جامعه تمركز خواهد داشت تا سياستمداران. اين بازيگر چند بارهم با چاوز ديدار كرد و سرانجام در قامت يك ديپلمات سينماگر و فيلمساز سياسى خبرى مهم را در راس اخبار جهان نشاند. رائول كاسترو زمان را مناسب ديده و به او گفته كه حاضر است با اوباما ملاقات كند؛ ولى در بندر گوانتانامو، منطقه اى استراتژيك و نمادين براى كوبايى ها. رائول گفته كه اين تصميم نشانه نوعى عدالت شايد منظورش مساوات است خواهد بود؛ چرا كه براى هيچ يك از طرفين عادلانه نخواهد بود كه به قلمرو ديگرى برود. مگر گوانتانامو كجاست؟ چرا اين خليج مفهوم عدالت را براى كوبايى ها با خود دارد؟ خليج گوانتانامو در ايالت گوانتانامو و در منتهى اليه جنوب شرقى كوبا قرار دارد. يكى از پايگاه هاى دريايى ايالات متحده كه در اين خليج واقع شده، محبس بازداشت شدگان تروريست در نبردهاى نظامى اين كشور با افغانستان و عراق است. نام گوانتانامو بعد از رسوايى هاى مربوط به شكنجه و آزار زندانيان بود كه بر سر زبان ها افتاد و دستاويز منتقدان حقوق بشر براى زير سوال بردن مدافع حقوق بشر شد. حضور نيروهاى آمريكايى در اين منطقه بر خلاف ميل دولت كوبا بوده است. اين موضوع ارتباطى با رسوايى هاى برشمرده ندارد. آنها حضور آمريكا را در خليج به معنى اشغال منطقه مى دانند. از سوى ديگر دولت آمريكا معتقد است كه حضورش در اين خليج، مبنايى قانونى دارد و بر اساس عهدنامه اى است كه پيشتر توسط هر دو دولت به امضا رسيده است. دولت كوبا همواره اين قرارداد را محكوم كرده و معتقد است بنا بر ماده ۵۲ عهدنامه وين در سال ،۱۹۶۹ هر توافقى كه با اعمال زور يا تهديد و ارعاب به دست بيايد باطل خواهد بود. ايستگاه دريايى آمريكا در خليج گوانتانامو كه ۱۱۶ كيلومتر مربع را پوشش داده است در سال ۱۸۹۸ برپا شد و اين زمانى بود كه كوبا توسط نيروهاى آمريكايى از اسپانيا گرفته شده بود. دولت آمريكا از طريق توماس استرادا پالما كه يك شهروند آمريكايى و اولين رئيس جمهور كوبا بود، توانست اين منطقه را از ۲۳ فوريه ۱۹۰۳ به طور مادام العمر تحت اجاره خود در آورد. در سال ۱۹۰۵ به دليل وجود ضمايم يك طرفه در قرارداد، شورشى عمومى در كوبا به راه افتاد و به دنبال آن، آمريكا به مدت سه سال كوبا را به اشغال خود درآورد. در سال ۱۹۳۴ عهدنامه اجاره مادام العمر خليج مجدداً احيا شد و در آن به كوبا و شركاى بازرگانى اش اجازه داده شد تا به خليج دسترسى آزاد داشته باشند و ميزان اجاره را نيز از ۲۰۰۰ دلار سكه طلا، به معادل آن در سال ،۱۹۳۴ يعنى ۴۰۸۵ دلار وجه رايج تبديل كردند. آنها همچنين شرطى را ضميمه كردند كه بنا بر آن، فسخ اجاره بايد با موافقت هر دو دولت باشد يا اينكه به دليل متروك گذاشته شدن منطقه توسط ايالات متحده، اجاره از بين برود. خليج گوانتانامو تنها مقر نظامى فعال آمريكا در خاك كمونيست ها به شمار مى رود و كنترل آمريكا بر اين منطقه هيچ گاه مورد تاييد دولت و مردم كوبا نبوده و آن را مصداق بى عدالتى دانسته اند. حال و با اين تاريخچه، كلام رائول كمى دوپهلو و تأويل پذير جلوه مى كند. او در پاسخ به شان پن كه از او پرسيده بود آيا تمايلى به ديدار با اوباما در واشنگتن دارد يا خير؟ توضيح داد: «شايد چندان جالب نباشد كه رهبران دو كشور براى ديدار يكديگر به كشور طرف مقابل سفر كنند.» او خليج گوانتانامو را محلى مناسب براى ديدار احتمالى شان پيشنهاد داد. به تعبير ديگر، جايى نه متعلق به كوبا و نه از آن آمريكا. و اين شايد به معنى پذيرش حضور آمريكا در گوانتانامو باشد. با اين توصيف رائول گام رو به جلويى براى آغاز مذاكره و حل معضلات چندين ساله كشورش از طريق دوستى با آمريكا برداشته است. او به ستاره هاليوود گفته است: «ما بايد يكديگر را ملاقات و شروع به حل مشكلات مان بكنيم. در پايان اين ديدار هم مى توانيم هديه اى به رئيس جمهور بدهيم.» رائول از فرصت گفتگو با اين هنرمند استفاده كرده و گفته است: «موضوع اصلى چنين ملاقاتى مى تواند عادى سازى روابط تجارى دو كشور باشد.» بديهى است عادى سازى روابط تجارى دو كشور پيش شرطى فراتر از ملاقات با اوباما را مى طلبد. كوبا بايد سياست هاى سوسياليستى و انحصارى خود را با فرمول هاى آزاد اقتصاد جهانى همسان و همساز كند تا امكان برقرارى روابطى در اين سطح ميسر باشد. به بيان ديگر، نه تنها كوبا كه ساير منتقدان نظام بين الملل نيز براى ورود به تجارت جهانى حداقل مى بايست ساختار اقتصادى خود را دستخوش تغيير سازند. اين كشورها اگر مثل چين همچنان به محدوديت آزادى هاى مدنى و سياسى پايبندند، بايد در گشايش هاى اقتصادى نيز از اين كشور تبعيت كنند. تغييرات مدنظر باراك اوباما متوجه اصول نظام بين الملل نيست. شايد او مذاكره با همسايه هاى جنوبى چون چاوز و كاسترو و همسايگان خاورميانه اى نظير احمدى نژاد و خالد مشعل را بپذيرد اما اين تغيير رفتار، با پيش شرط تغيير رفتار از سوى مخالفان روند جهانى همراه است.
سه شنبه 12 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 700]