واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: نگاهي به ابعاد سياسي زندگي جوادالائمه(ع)
گروه سياسي: امام جواد(ع) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بنيعباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون «احمدبن حمزه قمي» اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد تا جايي كه افرادي چون «نوح بن دراج» كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(ع) به شمار ميرفتند.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) امروز آخرين روز از ماه ذيالقعده مصادف است با شهادت نهمين اختر تابناك امامت و ولايت، حضرت امام محمد تقي (ع). بدين مناسبت نگاهي داريم به برخي از ابعاد سياسي زندگي اين امام همام.
امام جواد(ع)، در 10 رجب سال 195 هـ.ق. در مدينه متولد شد، آن حضرت در 7 يا 8 سالگي و به نقلي در 9 تا 10 سالگي به امامت رسيد و در سال 220 هـ.ق. در سن 25 سالگي پس از هفده سال امامت در بغداد، در آخرين روزماه ذيقعدهالحرام، به دستور معتصم از خلفاي عباسي برادر مامون مسموم و به درجه عاليه شهادت نائل آمد و در كاظمين در جوار مرقد مطهر جدش، امام هفتم موسيبن جعفر(ع) مدفون شده است.
امامت حضرت در خردسالي ـ7 يا 8 سالگي ـ موضوع بحث شيعيان و انديشمندان قرار گرفته و گفتهاند در امامت و امام اعلم بودن، واثقي بودن و تدبير و مسئوليتپذيري و اخلاق والا ملاك اصلي ميباشد، بنابراين حضرت امام محمد بن علي، بيشك امام است و جايگاه والاي امامت شايسته اوست چون اين صفات را به صورت واضح و شفاف دارا بود.
ازدواج اجباري حضرت رضا(ع) و امام جواد(ع) با دختران مامون ازدواجي سياسي از ناحيه خليفه در معرفي جايگاه اين دو امام معصوم(ع) ميباشد.
مامون اين دو بزرگوار را به مرو و بغداد فرا خواند و دختران خود را به خانه آنان فرستاد تا از هر جهت آنان را كنترل نمايد و از سوي ديگر امام جواد(ع) را سرگرم زندگي خلافتي پرزرق و برق نمايند تا از قداست و پارسايي و معنويت ايشان بكاهد.
امام (ع) به دو دليل تن به ازدواج با دختر مامون داد: اول آنكه با قبول اين ازدواج مامون را از كشتن خود منصرف كرد. و دوم، تواناييهاي حكومت را تحتالشعاع جنبش مكتبي قرار داد واين خودموجب آن شد كه مامون از نابودي افراد و گروههاي مكتبي چشم بپوشد.
كارنامه علمي امام (ع)؛ آموزش بيش از صد نفر راوي و محدث و انديشمند و نقل 250 حديث گوناگون و مكتوبهاي حضرت و حضور در جلسات علمي مخصوص شيعيان در مدينه و پاسخ دادن به پرسشهاي آنان و نيز حضور در جلسه مامون و معتصم در دو مقطع در بغداد گواه روشن بر انجام وظيفه امام(ع) در همه شرايط سياسي واجتماعي ميباشد.
موضعگيريها و شبههافكنيهاي فرقههايي چون زيديه، واقفيه و غلات مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ تشيع در برابر آنان موضعي شفاف اتخاذ كند. امام در موضعگيري در برابر فرقه «زيديه» كه امامت را پس از علي بن حسين زينالعابدين(ع) از آن زيد ميپنداشتند... در تفسير آيه «وجوه يومئذ خاشعه عامله ناصبه» آنها را در رديف ناصبيها خواندند.
حضرت در برابر فرقه «واقفيه» كه قائل به غيبت امام موسيكاظم(ع) بوده و بدين بهانه وجوهات بسياري را مصادره كرده بودند، آنان را نيز مصداق آيه «وجوه يومئذخاشعه عامله ناصبه» به شمار آورده و در بياني فرمودند: شيعيان نبايد پشت سر آنها نماز بخوانند.
حضرت در برابر «غلات» زمان خويش به رهبري «ابوالخطاب» كه حضرت علي(ع) را تا مرز الوهيت و ربوبيت بالا برده بودند، فرمودند: لغت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و كساني كه درباره لعن او توقف كرده يا ترديد كنند.
موضعگيري تند حضرت درباره اين فرقه تا بدانجا بود كه حضرت در روايتي به اسحاق انباري ميفرمايند: «ابوالمهدي و ابن ابي الرزقاء به هر طريقي بايد كشته شوند.
امام جواد(ع) در راستاي نفوذ نيروهاي شيعي در ساختار حكومتي بنيعباس براي ياري شيعيان در مناطق گوناگون به افرادي چون «احمدبن حمزه قمي» اجازه پذيرفتن مناصب دولتي داد تا جايي كه افرادي چون «نوح بن دراج» كه چندي قاضي بغداد و سپس قاضي كوفه بود، از ياران حضرت(ع) به شمار ميرفتند.
حركت امام جواد(ع) در چينش نيروهاي فكري و سياسي، خود حركتي كاملا محرمانه بود تا جايي كه وقتي به «ابراهيم بن محمد» نامه مينويسد به او امر ميكند كه تا وقتي «يحيي بن ابي عمران» (از اصحاب حضرت) زنده است نامه را نگشايد. پس از چند سال كه يحيي از دنيا ميرود، «ابراهيم بن محمد» نامه را ميگشايد كه حضرت در آن به او خطاب كرده: مسئوليتها و كارهايي كه به عهده «يحيي بن ابي عمران» بوده از اين پس برعهده توست.
اين روش امام(ع)، نشانگر آنست كه حضرت در جواختناق حكومت بنيعباس، مواظبت و عنايت داشت، تا كسي از جانشيني نمايندگان وي اطلاعي حاصل ننمايد. در تعليمات امام جواد(ع)، تمركز و تاكيد برجنبه داخلي و دروني انسان و توجه به باورها و خصلتهاي روحي است.
حضرت(ع) كه به خوبي از سياستها و نقشههاي مامون در بهره برداري از جايگاه ديني و اجتماعي خود باخبر بود، پس از ازدواج اقامت در بغداد را رد و به مدينه بازگشت و تا سال شهادت خويش در آنجا مقيم شد.
شنبه 9 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]