واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: بدرود صداي هميشه مشكوك
گروه فرهنگي- احمد آقالو درگذشت؛ مردي كه بازي و صداش انتخاب اول بود در ميان بازيگرانريز و درشت. سالها بود سرطان داشت و خيليها هم ميدانستند. در سالهاي اخير به دليل شدت بيماري، د ديگر در برنامههاي تلويزيون شركت نميكرد و بيشتر در اجراي برنامههاي راديويي فعاليت ميكرد.
بازياش در، تلهتئاتري به كارگرداني حسن فتحي، و كمال تبريزي هنوز بي نظير است. چندي پيش، بازي وي در تلهتئاتر در كنار مهديهاشمي، براي تماشاگران تلويزيون يادآور نقشآفرينيهاي جذاب سالهاي گذشته شد؛ بازي در نمايشهاي تلويزيوني چون با كارگرداني محمد رحمانيان، با كارگرداني رضا بابك و است با كارگرداني خسرو شايسته.
آقا لو كارهايي راهم براي كودكان انجام داده بود. ولي همه او رابه واسطه صدايش و نقشهايي كه اينهمه سال در تئاتر و ادارهء نمايش راديو اجرا ميكرد ميشناختند.بايد راديوباز باشي تا بفهمي كه بعد از اين نمايشهاي راديويي، ديگر صداي آن مرد مشكوك را ندارند، ديگر نميشود به اشتباه حدس زد كه واقعا بايد راديوباز باشي تا بفهمي، صداي احمد آقالو يعني چي. شايد هم بشود به ذهن رجوع كرد. راستي اين روزها داشتم فكر ميكردم گفته بودي كه مرگ دوره افتاده.
خاموشي مردي كه قداست صحنه را با خود همراه داشت
رئيس مركز هنرهاي نمايشي و دبير بيستوهفتمين جشنواره بينالمللي تئاترفجر براي درگذشت احمد آقالو پيام دادند.
حسين پارسايي رئيس مركز هنرهاي نمايشي كه اين روزها در سفر حج واجب به سر ميبرد، در متن پيام خود نوشته است: خاموشي احمد آقالو يعني خاوشي صدا؛ خاموشي خاطره و خاموشي مردي كه همواره قداست صحنه را با خود همراه داشت؛ چه آن زمان كه بر صحنه تلويزيون ظاهر شد و چه آن زمان كه تنها صدايش را از راديو ميشنيديم، همان صداي گرم و گوشنواز كه سالها با آن خو كرده بوديم. خبر درگذشت هنرمند ارجمند؛ احمد آقالو را درحالي شنيدم كه در جوار پاك و مقدس سرزمين وحي و در شهر مدينه منوره هستم؛ پس از همينجا و در اين فضاي روحاني براي ايشان از درگاه خداوند منان تقاضاي علو درجات و براي خانواده محترماو و جامعه تئاتر ايران آرزوي صبر و شكيبايي دارم. روحش شاد و يادش گراميباد.
حسين مسافر آستانه نيز در پيام ديگري آورده است: باورش سخت است؛ اصولا باور پذيرش خبر درگذشت هر هنرمندي سخت است؛ خاصه آنكه موضوع خبر، عروج احمد آقالو باشد. خدايش رحمت كند و به خانواده محترماش صبر عطا فرمايد. بر اين باورم كه خانواده تئاتر ايران، يكي از بهترين بازيگراناش را از دست داد؛ اينكه كسي بتواند جاي چون او را زين پس پر كند، محل ترديد است. روابط عموميمركز هنرهاي نمايشي نيز از طرف بدنه اداري تئاتر كشور و تالارهاي تابعه اين مركز، فقدان درگذشت هنرمند ارزشمند كشورمان را به خانواده محترم وي و جامعه هنري كشور تسليت گفته و از درگاه خداوند متعال برايشان تقاضاي علو درجات و براي بازماندگان صبر عاجل دارد.
برگزاري فستيوال نمايشهاي راديويي احمد آقالو
مدير مركز هنرهاي نمايش راديو از برگزاري فستيوال نمايشهاي راديويي احمدآقالو در هفته آينده خبر داد و گفت: حدود 20 نمايش راديويي از مرحوم آقالو در بخشهاي مختلف راديو پخش ميشود.
شهرام گيلآبادي، مدير مركز هنرهاي نمايش راديو در گفتوگو با فارس گفت: حدود 20 اثر از كارهاي مرحوم آقالو را جمعآوري كرديم كه طي يك فستيوال راديويي، نمايشها از باكسهاي مختلف صداي جمهوري اسلاميايران پخش ميشود. وي در ادامه گفت: احمد آقالو كار خود را بعد از پيروزي انقلاب در راديو آغاز كرد و از آن زمان بيش از 1000نمايش راديويي متعلق به آقالو است و او در اين نمايشها بازي كرده. وي بيان داشت: آقالو در كارنامه هنري خود كارهاي شاخص و درخشاني داشته كه همه آنها ماندگار شدهاند. وي هميشه خود را متعلق به راديو ميدانست و ميگفت من هنرپيشه راديو هستم و هر كاري را به آساني قبول نميكرد.
گيل آبادي يادآور شد ارتباط مرحوم آقالو با جوانان بسيار نزديك بود و به همه آنها براي كار ميدان ميداد. نمايشهاي راديويي مديون كار و زحمت مرحوم آقالو بودند و هستند. آقالو از نظر اخلاقي منحصر به فرد بود و هنرمندي بود كه اخلاق را در ابعاد مختلف زندگي خود داشت و حفظ ميكرد. وي در ادامه گفت: مرحوم آقالو و عزتالله مقبلي دو هنرمندي بودند كه ديگر نظير آنها در كشور پيدا نميشود، آنها هنرمنداني منحصر به فرد بودند و براي هميشه به عنوان يك چهره ماندگار ميتوان از آنها ياد كرد.
بازيگري تكرارنشدني را از دست داديم
بهزاد فراهاني با اظهار تأسف از درگذشت احمد آقالو، اين بازيگر را هنرمندي بزرگ توصيف كرد كه ويژگيهاي منحصربهفردي داشت. اين بازيگر سينما و تئاتر به ايسنا گفت: هنرمند بزرگي را از دست داديم، هنرمندي كه ويژگيهاي فردي خاص خود را داشت و همچون پرويز فنيزاده،مهين اسكويي و... تكرارنشدني است. فراهاني ادامه داد: احمد آقالو صافترين هنرمند ما بود، هرگز پنهانكاري نميكرد و از نظر اخلاق يكه بود، منش او رايج، مرسوم، دستماليشده و از پيش تعيينشده نبود چراكه او سلوك ويژه خود را داشت هرگز دروغ نميگفت و به هيچكس باج نميداد.
فراهاني بزرگترين موضوع كه آقالو را آزار ميداد، مميزي دانست و گفت: كساني كه او را آزردند بايد غصه بخورند، چراكه هنرمند بزرگي را از دست داديم، بازيگري كه درك بسيار بالايي از موقعيتشناسي و فضاشناسي در هنر را داشت. او در ادامه با تقدير از صبوري همسر آقالو اضافه كرد: اين زن نازنين كه محقق بزرگ موسيقي فولكلور است، همراه با همسرش صبر و شكيبايي به خرج داد و در سكوت بيماري مهلك او را تحمل كرد.
آرزو داشت ليرشاه را بازي كند
محمد يعقوبي كارگرداني كه احمد آقالو آخرين حضورش را در تئاتر تلويزيوني با او تجربه كرد، ميگويد: وقتي خبر درگذشت او را شنيدم مهمترين نكتهاي كه به ذهنم رسيد، آخرين صحبتي بود كه هنگام ضبط تلهتئاتر با هم داشتيم و او گفت نمايشي هست كه حتما بايد در آن كار كنم، نمايش و من هم گفتم باور كنيد به نظر من بهترين متن شكسپير است و او هم گفت پس ديگر مشكلي نيست كار ميكنيم! و بياختيار ياد آن لحظه ميافتم كه نشان ميداد او چهقدر اميدوار بود و با اينكه سخت بيمار بود، هرگز بيمارياش را منتقل نميكرد و اميدوار بود كه حتما بر مشكلش فائق ميشود. يعقوبي در ادامه مطرح ميكند: احمد آقالو از آن دست افرادي است كه هميشه دوست داشتيم با او كار كنيم و برخلاف برخي از چهرهها كه تنها از دور بزرگ هستند، وقتي به او نزديك ميشديم همان اندازه بزرگ و دوستداشتني بود.
يعقوبي سپس با يادآوري بازي درخشان آقالو در نمايش نوشته و كار محمد رحمانيان ميگويد: نميتوان تصور كرد كسي اين نمايش را ديده باشد و حضور و بازي او را به ياد نداشته باشد و نميتوانم ته قلبم اين خوشبختي را حس نكنم كه در نمايش راديويي و نمايش تلويزيوني با او همكاري كردم. او در نمايش كه من نقش راوي را به آن اضافه كرده بودم، راوي بود و با آن صداي اثرگذار و زيبايش، اين نقش را جاودانه كرد.
آقالو مرگ را شرمنده خود كرد
كارگردان مجموعه تلويزيوني "افسانه سلطان و شبان" در پي درگذشت احمد آقالو وي را هنرمندي دانست كه مرگ را شرمنده خود كرد. داريوش فرهنگ در پيام تسليت خود آورده است: حدود يكماه پيش با گلاب آدينه و مهديهاشمي شبانه رفتيم منزل احمد و همسرش براي ديدار و احوالپرسي. در نهايت تعجب با كسي رو به رو شدم كه ذهني شاداب و سرزنده داشت. از هر دري حرف زديم جز بيماري او. آنقدر خاطرات با هم مرور كرديم و گفتيم و خنديديم كه باورم نميشد به عيادت دوستي رفتهايم كه چندين سال مهربانانه با مريضياش كنار آمده است.
در ادامه اين پيام ميخوانيم: همكاري ما به سالهاي دوري برميگردد كه در دانشكده هنرهاي زيبا داشتيم، سال 1347. يعني تأسيس گروه تئاتر "پياده" و احمد آقالو جوان در اوايل كار مسئول نور و صداي تئاترهاي ما بود. هوش و سرعت انتقال مثال زدنياش به سرعت از وي يك بازيگر مستعد ساخت.وي نوشته است: چندين و چند كار با او در تئاتر و تلويزيون داشتهام كه هنوز خاطره "افسانه سلطان و شبان" و آن نقش كاتب با وقار با بازي زيباي او در ذهنم است. احمد مردي بود با روحيهاي مستقل و عارفمسلك. مردي بينياز كه آن وجه طنازش ما را به ياد عبيد زاكاني ميانداخت.
از هر چيز و هر كس يك نگاه طنزگونه و ظريف بيرون ميكشيد كه همه را وادار به خنده ميكرد بيآنكه خود بخندد.فرهنگ ادامه داده است: احمد به شكلي آشكار از هر نوع سودجويي كاسبكارانه هنر در طنز پرهيز ميكرد. هرگز در طول فعاليت هنرياش نه خودش نه كارش به لودگههاي رايج به اسم كمدي كشانده نشد. ما دوستي ديرينه و پرباري با او داشتيم. هميشه يك نجابت پنهان داشت كه تو را وادار به احترام ميكرد، بيآنكه قصد خريد احترام را داشته باشد.دوست و همكار ديرين آقالو ادامه داده است: وارسته و عميق با زندگي و مرگ روبرو ميشد. چند سال جلوي مرگ ايستاد و به آن لبخند زد و بيماريش را پذيرفت.
يكجور اعتقادات مذهبي عميق داشت كه يكسره از دروغ و تظاهر و تزوير به دور بود. هرگز نان را به نرخ روز نميخورد، چون نه حرص نان داشت و نه طمع نام. در پايان پيام ميخوانيم: دمدمههاي صبح كه از پيش او رفتيم، توي راه و اتوبان كردستان در اين انديشه بودم كه يك آدم چطور ميتواند اين همه با شكيبايي مرگ را شرمنده خودش بكند. به همه همكاران و جامعه هنري، به همه علاقمندان به هنر، مرگ او را تسليت ميگويم و از خداوند يكتا برايش طلب آرامش ميكنم. براي همسر پرحوصله و فداكارش (فرخ)، آرزوي صبر بيشتر دارم. به ياد نازنين دوست از دست رفتهام "احمد آقالو." با احترام: داريوش فرهنگ.
آخرين گفتههاي احمد آقالو
شادروان احمد آقالو در آخرين و كوتاهترين مصاحبهاش گفته است: ما بايد بتوانيم رابطه خود را با مخاطب مسحكمتر كنيم. توجه به نمايش راديويي كه هنري مردمياست بايد در راس حركت سازمان صداوسيما باشد. اين بازيگر نمايش صحنه و راديو كشورمان در گفتوگوي كه با نشريه داخلي مركز هنرهاي نمايشي راديو داشته، همچنين اضافه كرده است: راديو نمايش ميتواند در شكلدادن به ادبيات، فرهنگ عامه، موسيقي و سنتهاي هنري جامعه تاثير بگذارد. وي با اين اعتقاد كه ما بهعنوان بازيگر چيزي را از خودمان بازي نميكنيم و براساس مجموعهاي از باورها اطلاعات و كنشها و واكنشها عمل ميكنيم.
در پايان گفته است: ما بايد جامعه خود را بهطور دقيق زير ذرهبين بگذاريم. بازتاب كار ما حتما روي جامعه تاثير خواهد گذاشت. آقالو به دليل بيماري از حضور در چند فيلم سينمايي، تله تئاتر تلويزيوني و تئاتر انصراف داد و تنها در سال 86 در نمايش "آنتيگونه در نيويورك" به كارگرداني هما روستا به صورت تصويري حضور داشت. حال بعد از حدود 40 سال علاقمندان با چهره و صداي احمد آقالو خداحافظي كردند ولي همواره ياد و نقشآفرينيهاي وي در خاطرهها باقي خواهد ماند.روحش شاد و يادش گرامي.
سه شنبه 5 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]