واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: با رسانههاي اجتماعي اينترنتي، حوادث روزمره به آساني در دسترس قرار ميگيرند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
تاريخ تمايل دارد كه تنها حوادث و رويدادهاي مهم را به خاطر بياورد و از بازگويي كشمكشهاي روزانه سر باز زند. حتي اگر گاهي خاطرات روزانه، به ياد آورده شوند، اين حوادث فقط بيانگر كارها و اعمال شخصي هستند و بازتابي از تعاملات يك فرد با جامعه نيستند. ولي با رسانههاي اجتماعي اينترنتي، حوادث روزمره به آساني در دسترس قرار ميگيرند و اين اطلاعات آرشيو شده، نشاندهنده تعاملات ما باهم، خواهند بود.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "يك پزشك" به نشاني http://1pezeshk.com در ادامه آورده است: به ياري رسانههاي اجتماعي براي نخستينبار در تاريخ، تعاملات روزانه بين مردم به صورت دائمي ضبط ميشود و به صورت اطلاعات قسمتبندي شده و سازمانيافته، قالببندي ميشوند. همين موضوع پيآمدهاي گستردهاي در شيوه ضبط تاريخ پديد خواهد آورد.
هر كسي ميتواند بفهمد كه شما در يك روز به خصوص چه كار ميكرديد و چگونه بوديد: شايد تا به حال دقت نكرده باشيم كه توييتهاي ما در توييتر يا كوتاهنوشتهاي ما در ديگر سرويسهاي «ميكروبلاگينگ» با گذشت زمان چه كاربردهاي جالبي ميتوانند پيدا كنند. تصور كنيد كه 20 سال بعد همين كوتاه نوشتها چه ارزشي پيدا خواهند كرد.
شما ميتوانيد به 20 سال قبل برگرديد و خاطرات دو دهه قبل را مرور كنيد و از به يادآوري لحظات خوش گذشته لذت ببريد: در آن هنگام، در اين دفترچه خاطرات آنلاين باارزش، چيزهاي جالبي ميتوان پيدا كرد: غذايي كه خوردهايد، اشخاصي كه دوستشان داشتهايد يا از آنها متنفر بودهايد، گل زيبايي كه ديدهايد يا احتملا تيمتان خورده! و برداشت لحظهايتان از يك حادثه روزانه و …
اين دفترچه خاطرات آنلاين همچنين ميتواند ابزاري در دست پژوهشگران علمي و تاريخي براي تحقيقاتشان باشد يا وسيلهاي براي شيطنت و يادآوري كارهاي احمقانه شخصي كه 20 سال بعد به شخصيت مهمي تبديل شده است!
بنابراين توييتهايي كه خطاب به يك شخص خاص مينويسيد، صرفا پاسخهايي خطاب به يك شخص نيستند، بلكه با گذر زمان بخشي از تاريخ به حساب خواهند آمد.
رسانههاي اجتماعي ابزاري براي تحليل اجتماعي تاريخ هستند. فهم درست از پديدههاي تاريخي، چيز سادهاي نيست. آدم يا بايد يك دوره تاريخي را شخصا تجربه كند يا مثلا براي ارزيابي درست دوره زمامداري يك رئيس جمهور، دنيايي از كتابها و اسناد و سخنرانيهاي آن رئيسجمهور را مطالعه كند. به علاوه دست آخر پيدا نيست كه با مطالعه همه اين اسناد، درك درستي از علايق و سليقهها و برداشتها و انگيزههاي توده مردم، در يك بازه زماني خاص به دست آورد.
ولي به ياري توييتر، فيسبوك، وبلاگها و انجمنهاي اينترنتي و همچنين بررسي موضوعات جستجو شده توسط مردم در موتورهاي جستجوي اينترنتي، تاريخنويسان آينده مجهز به ابزار متفاوتي خواهند شد كه اين روند را تغيير خواهد داد. اين اطلاعات به صورت آرشيوشده و سازمانيافته در دسترس اين محققان خواهند بود.
اما چنين كاربرد بديعي در آينده، محدود به پيشبيني همهگيري آنفلوآنزا نخواهد ماند. در آينده و يا اصلا همين امروز، ديگر لازم نيست، سياستمداران براي پي بردن به دغدغههاي مردم باواسطه يا بيواسطه در بين مردم حضور يابند. كافي است رسانههاي اجتماعي را مطالعه كنند، توييتهايشان را تحليل كنند و يا با بررسي محور غالب جستجوهاي اينترنتي آنها پي به خواستهها و انتقادات آنها ببرند.
چنين كاربردي، حقيقت را برهنه و نه به صورت تغييرداده شده يا لعابكاري شده، در دسترس كساني قرار خواهد كه «ميخواهند» بفهمند!
رسانههاي اجتماعي، جايي براي مخفي شدن باقي نخواهند گذاشت: فرض كنيد كه كسي الان دوره نوجواني خود را طي ميكند و فعالانه وبلاگ مينويسد، توييت ميكند، با دوستانش در فيسبوك يا ديگر شبكههاي اجتماعي تعامل ميكند، اظهار نظرهاي گاه تند و تيزي ميكند و در مورد عادات و برداشتهاي لحظهاياش مينويسد، آيا چنين اطلاعاتي چند دهه بعد كه او به مقام مهميرسيده است، نميتواند اسلحهاي عليه خود او باشد؟!
دههها بعد، هر رندي ميتواند عادات مضحك كنوني او را پيدا كند، برداشتهاي نادرستش را به عموم مردم گوشزد كند، خطاهاي كوچكش را جمعآوري كند. چند دهه بعد معلوم نيست كه دوستان صميميآنلاين كنوني ما چه كساني خواهند شد!
جنگ اخلاقي در مورد نحوه بهكارگيري اطلاعات به دست آمده از رسانههاي اجتماعي؛ پيداست كه اطلاعاتي كه در آينده با تحليل رسانههاي اجتماعي به دست خواهند آمد، كاربردي دوگانه خواهند داشت. در عين حال كه اين اطلاعات ميتوانند با گوشزد كردن اشتباهات تاريخي، وسيلهاي پيشگيريكننده براي عوام و خواص باشند و با وجود اينكه تاريخنگاري را متحول خواهند كرد، ميتوانند اسلحهاي براي تضعيف اشخاص باشند.
جمله قصاري در مورد تاريخ هست كه ميگويد: «تاريخ به وسيله فاتحان نوشته ميشود»، اما فناوري نحوه نگاشته شدن تاريخ را سالهاست كه تغيير داده است، تاريخ ديگر به وسيله رايانهها و كاربران عادي اينترنت نوشته ميشود. به عبارت ديگر، همانگونه كه نشريات چاپي و نوشتاري، روند ثبت تاريخ و تاريخپژوهي را متحول كردند، رسانههاي اجتماعي هم روند ثبت و ضبط تاريخ را متحول كردهاند و خواهند كرد.
انتهاي پيام
دوشنبه 4 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 259]