تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838009593




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مامور پليس به اتهام شليك مرگبار به قصاص محكوم شد


واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: مامور پليس به اتهام شليك مرگبار به قصاص محكوم شد
افسر پليس كه با شليك به سوي يك راننده فراري باعث مرگ او شده بود با راي اكثريت قضات دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد
گروه حوادث؛ افسر پليس كه با شليك به سوي يك راننده فراري باعث مرگ او شده بود با راي اكثريت قضات دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد.به گزارش خبرنگار ما محمد شادابي نماينده دادستان تهران روز گذشته در جلسه محاكمه اين افسر پليس كه در شعبه 71 برگزار شد، در خصوص كيفرخواست صادره گفت؛ شامگاه 14 دي ماه سال 84 ماموران پليس گشت اداره آگاهي تهران حين ماموريت به يك دستگاه خودرو سمند مشكوك شدند و آن را تحت تعقيب قرار دادند. با توجه به اينكه راننده سمند به دستور ايست پليس توجهي نكرد و قصد داشت فرار كند افسر پليس بدون رعايت قانون استفاده از سلاح وي را هدف قرار داد و او را به قتل رساند.شادابي ادامه داد؛ به عنوان نماينده دادستان تهران با توجه به ماده 206 قانون مجازات اسلامي و تقاضاي اولياي دم درخواست صدور مجازات براي محراب متهم حاضر در دادگاه را دارم.در ادامه پدر و مادر مقتول خطاب به هيات قضات گفتند؛ متهم حتي يك بار هم براي عذرخواهي پيش ما نيامده است. او فرزندمان را به عمد كشته و بايد كشته شود. ما براي افسر پليس تقاضاي قصاص داريم.

اظهارات شهود

سپس قاضي عزيز محمدي رئيس شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران مردي را كه زمان حادثه همراه مقتول بود به عنوان اولين مطلع به جايگاه دعوت كرد و اين مرد گفت؛ من و جعفر تعداد زيادي رسيور ماهواره با خودمان از غرب كشور آورده بوديم. وقتي ماموران با آژير گردان به دنبال ما افتادند، فرار كرديم و اين تعقيب و گريز ادامه داشت تا اينكه سر پيچ چون سرعت ما زياد بود با جدول برخورد كرديم.

وي ادامه داد؛ قصد داشتيم از ماشين خارج شويم و پياده فرار كنيم اما در سمت شاگرد بر اثر تصادف قفل شده بود و من نتوانستم پياده شوم. يكي از ماموران بازداشتم كرد اما جعفر گريخت. لحظاتي بعد صداي شليك گلوله را شنيدم و بعد از چند دقيقه بدن خون آلود جعفر توسط دو مامور به ماشين انتقال يافت و او را به بيمارستان بردند.

بعد از گفته هاي اولين شاهد، رئيس دادگاه از دو مامور پليس كه براي شهادت آمده بودند خواست دادگاه را ترك كنند و مرد رهگذري كه شاهد ماجرا بود را به جايگاه فرا خواند.وي گفت؛ من ديدم دو خودرو كه يكي سمند و ديگري ماشين پليس بود با سرعت در حركت هستند، سر پيچ راننده سمند كنترل خودرو را از دست داد و به جدول برخورد كرد و راننده آن پياده شد و شروع به دويدن كرد. يكباره صداي ايست ايست مامور پليس را شنيدم بعد چند تير هوايي شليك شد، اما راننده فراري كه همچنان مي دويد در يك لحظه سرش را به پشت چرخاند تا ببيند چند نفر دنبالش هستند. بعد دوباره به فرارش ادامه داد. در همين حال مامور پليس به حالت نشسته دستش را زير سلاح گرفت و شليك كرد و مردي كه در حال فرار بود روي زمين افتاد.

گفته هاي اولين پليس

سومين شخصي كه به جايگاه دعوت شد حميد يكي از دو ماموري بود كه لحظاتي قبل به دستور قاضي جلسه محاكمه را ترك كرده بود. با ورود اين مامور، قاضي اين بار دو متهم را به خارج از دادگاه فرستاد و سپس از حميد خواست آنچه را ديده است، توضيح دهد.

وي گفت؛ شب حادثه من، متهم و يكي ديگر از همكارانم براي گشت زني در اتوبان آزادگان از سمت غرب به شرق در حركت بوديم كه به ماشين سمند مشكوك شديم. محراب كه افسر اكيپ بود دستور ايست داد. راننده سمند توجهي نكرد، ما چراغ گردان را بيرون آورديم و آژيركشان خودرو را تعقيب كرديم. محراب چند بار ديگر پشت بلندگو از راننده سمند خواست توقف كند اما او توجهي نكرد بنابراين به مركز بي سيم زديم و گفتيم چه اتفاقي افتاده است. از آنجا به ما دستور تعقيب دادند و گفتند سرنشينان را دستگير كنيم.

وي ادامه داد؛ سمند همچنان با سرعت حركت مي كرد.يكدفعه سرنشين سمت شاگرد، بدنش را از پنجره تا نيمه بيرون آورد. ما فكر كرديم سلاح دارد و مي خواهد شليك كند.او يك مشت ميخ ريز وسط اتوبان ريخت و دوباره دستش را داخل برد. محراب در اين هنگام چند تير هوايي شليك كرد و بعد از آن دوباره آنها ميخ در اتوبان ريختند تا خودرو ما پنچر شود. ما ميخ ها را رد كرديم و همچنان به تعقيب سمند ادامه داديم. لحظاتي بعد راننده سمند در يك دوربرگردان به جدول برخورد كرد البته افسر اكيپ در طول اين مدت همچنان تيراندازي مي كرد. وقتي مرد راننده تصادف كرد از خودرو پياده شد. او با سرعت بسيار زيادي مي دويد، من به او نرسيدم. محراب همچنان تعقيبش مي كرد و من ديگر به دويدن ادامه ندادم و لحظاتي بعد صداي شليك گلوله را شنيدم. خودم را كه به محل رساندم ديدم مرد راننده مجروح شده. بلافاصله او را به خودرو انتقال داديم و به بيمارستان رسانديم اما آن مرد متاسفانه جان باخت. قاضي عزيزمحمدي سپس از اين شاهد پرسيد؛ اگر شما در تعقيب سمند بوديد پس چطور دو گلوله از جلو به شيشه سمند شليك شده است. حميد جواب داد؛ ما در تمام مدت در تعقيب آن خودرو بوديم و هيچ لحظه از سمند جلو نزديم. احتمال دارد سر پيچ اين اتفاق افتاده باشد چون در تمام مدت افسر اكيپ شليك مي كرد. سپس قاضي پرسيد در گزارشي كه نوشتيد آمده است 9 ميخ در ماشين پيدا كرديد حال آنكه در عكس هاي تهيه شده از صحنه جرم بيش از صد ميخ وجود دارد،علت اين تفاوت چيست؟

حميد در پاسخ گفت؛ من گزارش را فقط امضا كردم و نويسنده آن نبودم.

اظهارات دومين مامور

وقتي دومين مامور برابر قضات قرار گرفت اظهارات همكارش را تكرار كرد و گفت؛ وقتي سمند به دستور ايست افسر اكيپ توجهي نكرد ما چراغ گردان و آژير را روشن كرديم. سمند سرعتش را بيشتر كرد، بعد هم چند بار ميخ بيرون ريخت.ديگر مطمئن شده بوديم سرنشينان اسلحه يا يك ماده قاچاق خطرناك دارند. محراب تير هوايي زد. آنها باز هم توجهي نكردند بعد لاستيك را هدف گرفت، چند تير به چرخ سمند زد اما آنها همچنان با سرعت مي رفتند. يك بار ديگر افسر اكيپ دستور ايست صادر كرد و باز هم با بي توجهي مواجه شد، اين بار شيشه عقب را هدف گرفت و چند تير شليك كرد.

رضا مامور پليس ادامه داد؛ در دوربرگردان آنها باز هم ميخ ريختند و محراب باز هم شليك كرد و مرد راننده همچنان به فرارش ادامه داد. لحظاتي بعد با جدول برخورد و با پاي پياده فرار كرد اما همدستش نتوانست در را باز كند. من همان جا توقف كردم. محراب و همكار ديگرمان مرد راننده را تعقيب كردند. من هم سرنشين سمت شاگرد را دستگير كردم. به سمت ماشين كه مي رفتم، صداي تير شنيدم و متوجه شدم مرد راننده مجروح شده است.بلافاصله او را سوار ماشين كرديم و به سمت بيمارستان به راه افتاديم.

قاضي دادگاه از اين مامور پليس پرسيد؛ شما در گزارشي كه زير آن را امضا كرديد نوشتيد چهار تير به لاستيك سمند برخورد كرده در صورتي كه عكس هاي پرونده چنين چيزي را نشان نمي دهد، ضمن اينكه اگر چهار تير برخورد كرده پس چطور لاستيك نتركيده است. رضا جواب داد؛ حادثه سه سال پيش اتفاق افتاده و من درست به ياد ندارم كه چه نوشته ام يا چه اتفاقي افتاده است.

دفاعيات متهم

پس از دو مامور نوبت به محراب رسيد.وي زماني كه در جايگاه حاضر شد اتهام قتل عمد را رد كرد و گفت؛ من تمام موازين استفاده از سلاح را رعايت كردم. البته به اولياي دم تسليت مي گويم و متاسفم كه چنين اتفاقي افتاده اما در حيطه وظايفم به سمت مقتول شليك كردم.

وي ادامه داد؛ شب حادثه وقتي به سمند مشكوك شديم و دستور ايست داديم راننده سمند توجهي نكرد. ما از مركز دستور گرفتيم كه سمند را تعقيب كنيم. آن طور كه راننده سمند فرار مي كرد نشان مي داد احتمالاً چيزي همراهش دارد كه در صورت دستگيري مجازات سنگيني در انتظارش خواهد بود. از آنجايي كه پلاك ماشين متعلق به غرب كشور بود ما مشكوك به حمل سلاح توسط سمند شديم. به هر حال راننده سمند به دستور ايست و تير هوايي توجهي نكرد، من از همكارم كه راننده خودروي گشت بود خواستم سرعتش را بيشتر كند، همين كه نزديك شديم مردي كه سمت شاگرد نشسته بود نيم تنه اش را از ماشين بيرون آورد.اين كار زماني اتفاق مي افتد كه فردي بخواهد از داخل خودرو شليك كند، ما از ترس اينكه مبادا مورد اصابت گلوله قرار بگيريم از سمند فاصله گرفتيم اما متوجه شديم او قصد دارد ميخ پرت كند تا ماشين ما پنچر شود. به هر حال تعقيب ادامه داشت و من در تمام طول مدت شليك مي كردم.

متهم افزود؛ وقتي تير هوايي راننده سمند را متوقف نكرد من ابتدا لاستيك را هدف گرفتم، از چند تير كه شليك كردم يكي به لاستيك برخورد كرد، سمند باز هم متوقف نشد، سپس شيشه عقب را هدف گرفتم، به ما ياد داده اند در اين گونه موارد به وسط شيشه بزنيم كه به سرنشينان آسيبي نرسد، البته من هدف ديگري هم از شليك به سمت شيشه داشتم.چون صداي خرد شدن شيشه بسيار مهيب است مي خواستم مرد راننده را بترسانم تا متوقف شود. باز هم اين اتفاق نيفتاد، سر دوربرگردان كه رسيديم دوباره سمند سواران به سمت ما ميخ پرتاب كردند، يكي از ميخ ها به صورتم برخورد كرد، اما اهميتي ندادم و براي متوقف كردن سمند دوباره به سمت صندوق عقب شليك كردم اما چون آنها در حال دور زدن بودند، گلوله به صندلي راننده برخورد كرد. زماني كه مرد راننده با جدول برخورد كرد و متوقف شد، از ماشين پياده شده و به سرعت دويد. من هم او را تعقيب مي كردم.

آن مرد چندين بار برگشت و پشت سرش را نگاه كرد. با اينكه من همچنان دستور ايست مي دادم وي مي دويد، دو تير هوايي شليك كردم توجهي نكرد، به حالت نيمه نشسته به سمت مرد راننده شليك كردم يكدفعه به زمين افتاد، بالاي سرش كه رسيدم دستش را روي شكمش گذاشته بود و خونريزي داشت، من او را تحويل همكارانم دادم كه به بيمارستان ببرند، بعد خودم به سمت متهم بازداشت شده رفتم، پرسيدم چقدر سلاح داريد، گفت؛ هيچ، گفتم پس مواد داريد. جواب داد؛ نه، گفتم پس چه داريد كه اين طور فرار مي كرديد، جواب داد رسيور داريم كه در اين هنگام به وي گفتم، يعني به خاطر رسيور اين طور فرار مي كرديد؟ در اين لحظه قاضي دادگاه از متهم پرسيد چند تير شليك كردي؟ متهم جواب داد؛ما سه سلاح داشتيم و حدود 40 فشنگ كه 35 گلوله آن را من شليك كردم، چند تير هم نگه داشتم تا در صورت مواجهه با متهمان اگر لازم شد استفاده كنم.

متهم سپس در پاسخ به اين سوال كه اگر چهار تير به لاستيك شليك شده، چرا لاستيك نتركيده،گفت؛ يك تير به لاستيك اصابت كرد، ضمن اينكه وقتي ماشين در حال حركت است تير داخل آن گير و كم كم باد لاستيك را خالي مي كند، ضمن اينكه من زير آن گزارش را فقط امضا كردم و خودم ننوشتم كه چهار تير به لاستيك اصابت كرده اگر اين طور بود كه حتماً مي تركيد. قاضي دادگاه سپس سوالي را كه از شاهد اول پرسيده بود تكرار كرد و گفت؛ اگر در تمام مدت پشت سر سمند بوديد چرا دو تير از جلو آن هم سمت راننده به شيشه برخورد كرده؟ متهم جواب داد؛ من دو تير به شيشه عقب زدم، حتماً گلوله ها منحرف و از شيشه جلو خارج شده است. قاضي عزيزمحمدي سوال بعدي خود را به اين شكل پرسيد كه؛ اگر در حال فرار به جعفر شليك كرديد قطعاً بايد تير از پشت سر به او اصابت مي كرد در حالي كه تير به شكم وي برخورد كرده است. متهم در پاسخ گفت؛ زمان تعقيب و گريز ساعت 11 شب بود و ما در تاريكي مطلق بوديم، احتمالاً تير زماني به او برخورد كرده كه مرتب برمي گشت و پشتش را نگاه مي كرد.

پاسخ مامور پليس قاضي را قانع نكرد و وي خطاب به متهم گفت؛ در اين صورت هم نبايد گلوله به شكمش برخورد مي كرد چون در حين دويدن سر را به عقب برمي گردانند نه تمام بدن را، به نظر مي رسد شما عصباني شديد و به او از نزديك شليك كرديد.

متهم اين فرضيه را رد كرد و گفت؛ من عصباني نبودم، ضمن اينكه زماني كه فردي مي خواهد در حال دويدن به عقب نگاه كند، تقريباً نيم تنه اش به سمت پشت مي چرخد. دفاعيات متهم و پرسش و پاسخ ها كه تمام شد، منصور ياورزاده وكيل مدافع او در برابر هيات قضات حاضر شد و در دفاع از موكلش گفت؛ در اين جلسه محاكمه متهمي در برابر قضات ايستاده كه نه براي پول يا انتقام گيري بلكه براي انجام وظيفه اش كه همان برقراري امنيت است به سمت جعفر شليك كرده است. ماموران امين دستگاه قضايي هستند، قانون به آنها وظيفه داده كه امنيت را برقرار كنند، پس بايد اصل را بر اين قرار داد كه آنها خلاف نمي كنند بلكه به دنبال خلافكاران هستند. اگر ماموران امين دستگاه قضايي هستند و به آنها اجازه مي دهيم در مواقع لزوم شليك كنند و به قتل برسانند چطور بعد آنها را به جرم قتل پاي ميز محاكمه مي كشيم.

وي افزود؛ كارشناسان نحوه به كارگيري سلاح در بررسي پرونده اعلام كرده اند محراب دقيقاً قانون را رعايت كرده است. ضمن اينكه محراب با مقتول خصومتي نداشته است. البته بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه اولياي دم هنگامي كه بازپرس محراب را مجرم نشناخت به قرار اعتراض كردند و به صورت كتبي نوشتند تقاضاي ديه دارند، پس چطور دادستان به ماده 206 قانون كه در مورد قصاص است استناد كرده است.

ياورزاده ادامه داد؛ محراب در مورد مشابهي در جريان يك تعقيب و گريز خودرويي را با تير هوايي متوقف و از آن 40 كيلو ترياك كشف كرد. پس بايد به وي حق داد وقتي راننده يي از دست پليس فرار مي كند و با ترفندهاي عجيب و غريب و بدون توجه به شليك 35 گلوله همچنان اصرار بر فرار دارد تصور كند او حتماً 40 كيلو كراك همراه دارد و نه رسيور ماهواره. محراب به طور دقيق قوانين استفاده از سلاح را رعايت كرده و حتي در اين مورد وسواس نيز به خرج داده است. بعد از پايان جلسه دادگاه به رغم اينكه افسر پليس و همراهانش سعي كردند رضايت اولياي دم را جلب كنند، پدر و مادر جعفر حاضر به گذشت نشدند و در نهايت هيات قضات با راي اكثريت (سه موافق و دو مخالف) محراب افسر پليس را به قصاص محكوم كردند.
 چهارشنبه 29 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[مشاهده در: www.baztabonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن