تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838152302
ماجراي انتخاب بازيگر نقش كودكي يوسف و ابري شدن هوا در مردادماه
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: ماجراي انتخاب بازيگر نقش كودكي يوسف و ابري شدن هوا در مردادماه
كارگردان سريال يوسف پيامبر تشريح كرد:
فرج الله سلحشور كارگردان سريال يوسف پيامبر در گفتگويي با روزنامه وطن امروز ضمن تشريح نوع نگاه خود به سينماي ديني و پاسخ به برخي انتقادها، از شبه معجزاتي خبر داد كه در جريان ساخت اين سريال آنها را به عينه ديده است.
به گزارش رجانيوز، متن كامل اين گفتگو در ادامه آمده است:
پيشبيني شما از بازتاب و آثار سريال يوسف پس از پخش تمامي قسمتهاي آن چيست؟
من خيلي اميد دارم كه سريال حضرت يوسف(ع) منشأ خير شود، به اين معنا كه ببينيد تصميم گيرنده در ايران مذهب است و ارباب مذاهب. اگر بتوانيم اينها را متوجه سازيم كه از سينما ميشود به عنوام يك منبر توانمند و گسترده براي ترويج اسلام استفاده كرد، اين موفقيت بزرگي براي ما محسوب ميشود كه متأسفانه تاكنون به دست نيامده است. من گمان ميكنم اين پروسه را سريال حضرت يوسف تكميل كند. سريال حضرت يوسف خيلي به قرآن و تفاسير خود ما نزديك شده و خيلي سعي كرده كه معيارهاي شرعي را رعايت كند و قصه، قصه خوبي شده است و تأثير گذار. به همه اين دلايل من اميدوارم كه علما به اين فيلم توجه كنند و لااقل در بخش نگارشش كه مهمترين بخش است، ورود كنند. چون عالمان ديني آنها هستند و سناريوي ديني هم علم ميخواهد، چون كار هنري هم هست، عرفان ميخواهد. يعني هم بايستي عالم باشند و هم بايد عامل باشند و عارف. اگر ما بتوانيم اينها را به بخش نگارش سناريونويسيمان بياوريم تحولي در سينماي ما رخ خواهد داد.
مشكل ما كه مقام معظم رهبري دهها بار به آن اشاره فرمودند، سناريو است. فيلمهاي بسيار ابتدايي ما در كشورهاي مختلف دنيا با جان و دل استقبال ميشود. در زمان پخش فيلم مريم مقدس(س) يكي از دوستانمان از لبنان نقل ميكرد كه تراكتهاي تبليغات اين فيلم به طور گسترده در اماكن عمومي و در و ديوارهاي اين كشور مشاهد ميشد و در زمان پخش اين فيلم، خيابانها خالي از جمعيت بود و همه مشتاق ديدن اين سريال بودند. در حالي كه ما فيلم مريم مقدس(س) را خيلي ساده ساختيم. فيلمهاي معمولي ما اينچنين مورد استقبال قرار ميگيرند حال اگر ما اين فيلمها را عميق ميساختيم ببينيد، چه ميشد.
من خاطرم هست سال هفدهم پيروزي انقلاب، امريكاييها يك تحليل داده بودند مبني بر اينكه ما تا الآن سعي كردهايم سينماي ايران را خنثي كنيم و از اين ابزار انقلاب، ايران را محكوم كنيم. چند وقت پيش شنيدهام كه گفتهاند كه سينماي ايران الآن بر ضد ايران كار ميكند و ما توانستهايم اين كار را انجام دهيم. اگر سينماي ما همانطور كه از اول انقلاب شروع كرده بود، با توبه نصوح، پرواز در شب و فيلمهايي از اين دست جلو آمده بوديم، يقين بدانيد ما الان جاي هاليوود را گرفته بوديم، جاي باليوود را هم گرفته بوديم به اين دليل كه ما حرفي فراتر از حرف انسان ميزديم و قابل قياس با آن تراوشات فكري انسان نبود، به همين لحاظ سينماي ما دنيا را ميگرفت و تا الان بايد ميگرفت اما اينها را دشمن آگاه بود و دوست در خواب، مسئولان ما نسبت به سينما و تلويزيون غافل و دشمن آگاه و بيدار ولي ما هم نبايد بنشينيم و بايد تلاش خود را انجام دهيم.
به عقيده شما فيلمهايي كه بر اساس بينات قرآن ساخته ميشوند تا چه اندازه ميتوانند در فرهنگسازي ديني مؤثر باشند؟ آيا ما توانستهايم از اين ابزار به نيكي استفاده كنيم؟
سينما ابزار خوبي بود و ما ميتوانستيم از آن خوب استفاده كنيم. سينما هم هنر است، هم تكنيك و تخصص است. البته در ايران، تكنيك و تخصص و هنر و مذهب و اينها با هم آميخته ميشود. جمع كردن اينها به اين سادگي نيست اينكه بياييم تكنيك و تخصص را با مذهب آميختهاش كنيم، تجربه ميخواهد. هاليوود 100 سال و بيش، اين راه را طي كرده تا به اينجا رسيده است. اگر شما فيلمهاي اوليه هاليوود را ملاحظه كنيد، فيلمهاي بسيار ضعيفي است. اين مرحله را طي كرده، قدم به قدم جلو آمده تا به اينجا و به اين توانمندي رسيده است. سينمايش را مدام وارد كشور ما كرده و مغز سينماگر ما در اختيارش است. مغز سينماگر ما در اختيار مسئولان ما و علماي ما و مذهب ما نيست. در آنجا خدا محور نيست، ما الآن براي انجام هر كاري به دين و دستوراتش مراجعه ميكنيم. ولي سينما به خدا كاري ندارد و ميگويد من بهعنوان سينماگر چه ميگويم، من شيطان را چه جوري ميبينم، من انسان را چه جوري ميبينم، جامعهشناسي از نظر من چيست... روانشناسي از نظرمن چيست... تربيت چيست، همه و همه را ميگويد، آنچه من ميگويم نه خدا... حالا وقتي سينماگر نظريات خودش را به فيلم درميآورد، همينها را هم در قالب كتاب درسي تدوين ميكند و به ايران ميفرستد. ايران هم آن را ترجمه ميكند و همينها را به دانشجو درس ميدهد، (رشتههاي هنر بازيگري، كارگرداني، فيلمنامهنويسي و...) يعني دانشجو هنوز دارد فرهنگ غربي را در سينما ياد ميگيرد نه فرهنگ اسلامي... و ما متأسفانه كتاب و دستورالعملي غير از كتابهايي كه براي ما ميآيد، نداريم... ما بايد اول تلاش كنيم، خودمان يكسري فيلمهايي مانند مريم مقدس(س) و حضرت يوسف(ع) و امثالش را بسازيم، بعد يك سري راهكار پيدا بكنيم، بعد كتاب درسي بنويسيم و به دانشگاههايمان بگوييم كه حاالا اينها را تدريس كنيد... ما به اين مرحله نرسيدهايم و آنها از ما در اين زمينه جلوترند.
متأسفانه وقتي كه مسئولان ما سينماگر را «بد فكر» ميبينند آن را مهار نميكنند... به آن پشت ميكنند و سينماگر هم در تفكرات بد خود ميماند و كار خودش را ميكند. به همين دليل ميبينيم كه سينماي ما شده يك چيزي جدا از اين مملكت و اين مملكت هم شده، بيبهره از اين ابزار وسيع و قدرتمند. راه حل چيست؟ اين كه ما يك سري از بچهها را تجهيز و تربيت كنيم كه سالم فكر كنند، سالم بسازند و ابتدا مسئولان را تحت تأثير قرار دهند و كم كم اين جو را تغيير بدهند.
زماني كه مقام معظم رهبري فيلم اصحاب كهف را ديدند، اين جمله را فرمودند كه شما حجت را بر بنده و مسئولان تلويزيون تمام كرديد، ما حالا هيچ بهانهاي نداريم كه از شما حمايت نكنيم. من سريال حضرت يوسف را براي اين نساختم كه كار توليدي كرده باشم يا شغلي ايجاد كرده باشم اما اگر اين بتواند مسئولان را بيدار كند و جريانسازي نمايد، براي من بسيار ارزشمند است. سينماگر ما به اين نتيجه برسد كه قصههاي قرآني چقدر ميتواند جذاب باشد. كشش مردم ما هم به فيلمهاي تاريخي و ديني به لحاظ ارتباطش با فطرت مردم زياد است و مردم هم بسيار به اين مضامين علاقهمند هستند.
فيلم اصحاب كهف طبق آمار بيش از 2 ميليارد بيننده در جهان داشته است و در حال حاضر هم در كشورهاي مختلف در حال پخش است، بهعنوان نمونه در كشور تركيه اين فيلم در حال پخش است. در كشورهاي اروپايي، حوزه خليجفارس، آسياي ميانه و ديگر كشورهاي اسلامي. حال ما يك قصهاي را از تفاسير قرآني برگرفتهايم، تبديل به عنصر تصوير و فيلم كردهايم و به عبارتي، آن را به تفسير تصويري قرآن تبديل كردهايم... حال اگر بخواهيد 2 ميليارد انسان را 18 ساعت پاي تفسير قرآن بنشانيد، چقدر انرژي بايد صرف كنيد؟ اگر 40 هزار طلبه مفسر و آشنا به زبانهاي زنده دنيا داشته باشيم و اينها هر هفته هيأتهاي 100 نفري داشته باشند، اين 40 هزار نفر بايد 160 سال منبر بروند تا بتوانند 2 ميليارد انسان را 18 ساعت با تفسير قرآن آشنا كنند.
از آثار معنوي ساخت اين سريال و رويدادهايي كه در حاشيه تهيه آن اتفاق افتاد، چه خاطراتي داريد؟
ببينيد بعضي وقتها انسان چيزهايي در ذهن دارد كه نسبت به آن ترديد ميكند كه آيا درست ميگويد يا خير؟ يك زمان است كه دليلي دال بر صحت آن فكر پيدا ميكند، آيهاي، روايتي، عالم بزرگي مطلبي در تأييد مطلب شما ميگويد و آنگاه شما به يقين ميرسيد. حال اگر بدون داشتن ابزاري به راهي كه يقين داريد رهسپار شويد و ببينيد كسي اين ابزار را سر راه شما قرار داده است، طبيعتاً ترديد نميكنيد كه راهتان درست است و ما اين را در يوسف ديديم، به اشكال مختلف كه خدا دارد حمايت ميكند. مثلاً يك روز براي فيلمبرداري ابر ميخواستيم، باور بفرماييد هوا ابري ميشد. 10 روز براي يك صحنه به آفتاب نيازمند بوديم، اين در حالي بود كه تمام اطراف ما توفان، برف و باران بود... باور كنيد در چنين شرايطي جايي كه صحنه در آن قرار بود فيلمبرداري شود، به قطر يك كيلومتر آفتاب بود. شبي كه ميخواستيم صحنه سجده خورشيد و ماه و 11 ستاره را فيلمبرداري كنيم، از جايي تماس گرفتند كه خواب ديدهايم كه شما و همسرتان از جايي داريد عبور ميكنيد، در لباس انبيا و ستارهها از آسمان سر راهتان ميريزند يا مثلاً در شب نيمهشعبان برنامه فيلمبرداري را به ما دادند كه مربوط به صحنهاي است كه بايد حرف امام زمان(عج) گفته ميشد... و يا بازيگر نقش عزيز مصردر اين سريال در زماني كه صحنههاي خريدن حضرت يوسف و بردن او به مصر فيلمبرداري ميشد، خواب ديده بود كه خدا فرزندي به وي عطا كرده بود بسيار زيبا و نامش را يوسف گذاشته است. اين بازيگر تعريف ميكند: در خواب فرزندم را به صحنه فيلمبرداري آوردم و گفتم براي كودكي يوسف بچه نياز داشتيد، اين هم بچه... و به من گفت در آخر شما تكبير گفتيد و به ما گفتيد كه نگاه كنيد پيشاني بچه را روي پيشانيش سوره يوسف نوشته شده است. شما هم شروع به خواندن سوره يوسف از روي پيشاني بچه كرديد و بعد از آن بچه را برديد سر صحنه فيلمبرداري و ما هم به دنبال شما...به نظر من اين خواب علامتي بود براي ما كه راه را درست ميرويد.
مهمتر از اين به يقيين ميرسيم كه خواست خدا بر اين است كه براي ترويج دين من اين راه وجود دارد، اگر ميخواهيد دين را در جهان ترويج دهيد، الآن وقت اين زبان است، با اين زبان ميتوانيد و من هم پشتتان هستم به شرط رعايت مضامين شرعي. نه در اين سينمايي كه ما شاهد آن هستيم زن و مرد و حلال و حرام، گناه و.. رعايت نميشود. اگر ما سينمايي درست بكنيم كه در آن ارزشهاي مكتبي و معيارها و شرعيات درآن حاكم باشد، اين سينما را خدا حمايت ميكند و ما در يوسف به عينه ديديم. اين حمايت را دهها بار اتفاق افتاد كه بچهها از تهران حركت ميكردند كه سر صحنه حاضر شوند، برف و باران بود و بچهها گمان ميكردند كه كار تعطيل است ولي آماده ميشدند و گريم ميكردند سر صحنه كه ميآمدند، هوا آفتابي ميشد.
من يقين دارم كه خدا عنايات ويژهاي نسبت به اينگونه كارها دارد يا مثلاً صحنهاي كه 7 سال فراواني را ميخواستيم، بگيريم در گرماي 45 درجه مرداد ماه به هواي ابري نياز داشتيم، عوامل گفتند كه ما باران مصنوعي داريم، ابر مصنوعي كه نميتوانيم بسازيم، پس كار تعطيل است و من گفتم خير اين كارها به ما مربوط نيست ما سركار حاضر ميشويم، ابر به ما دادند كار ميكنيم، ابر نداند كار نميكنيم... ما كارگر هستيم و بايد سر كارمان حاضر شويم... رفتيم سر صحنه و چشممان به افق بود، دكورها را كه آماده ميكرديم، جلوي چشم ما لحظه به لحظه ابرها بالا ميآمدند، كار دكور و.... تمام شد ابر هم جلوي خورشيد را گرفت. حال فكر كنيد در مردادماه و در آن هواي گرم تابستاني، ابر از كجا آمده... هواي ابري در مردادماه آن هم زماني كه ما ميخواستيم براي فيلم حضرت يوسف كاركنيم، جاي تأمل ندارد...هواي ابري بي سابقه بود... و تمام بچهها بغض كرده بودند و چشمها از اشك پر شده بود و من خطاب به آنها گفتم كه شما داريد كتاب خدا را براي بندگانش توضيح ميدهيد و خداوند هم كتابش را دوست دارد و هم بندگانش را، چرا بايد فكر كنيد كه همان عنايتي كه به انبيا شد به شما نميشود... فقط كافي است خدا ببيند كاري كه شما ميكنيد، سودش بيشتر از زيانش است، كمكتان خواهد كرد. خاطرم هست شبي كه قرار بود اولين قسمت سريال اصحاب كهف پخش شود، در خواب ديدم كه به من گفتند برو پشت تريبون و براي مردم قرآن بخوان و من رفتم براي جماعت عظيمي از مردم كه انتهايش در تاريكي محو شده بود، قرآن بخوانم. ديدم كه جمعي هم از قاريان هستند، با خودم گفتم من براي اين قاريان چگونه قرآن بخوانم؟ اينها استاد هستند... اما با خود گفتم ميخوانم و خواندم... ازديگر ويژگيهاي اين كار اين بود كه ما در اين پروژه مرتباً نماز جماعت داشتيم، با صلوات و قرآن فيلمبرداري شروع ميشد و با دعاي فرج تمام ميشد و اين كارها بركت كار را زياد ميكند و قطعاً تاثير خود را روي كار خواهد گذاشت.
نظرات كاربران:
خداوند خيرتان دهد هنرمند متعهد
عليرضا آزادمنش
آقاي سلحشور! كاش اين مطالب را در رسانه هاي عمومي مطرح نمي كرديد چون بعضي ها احتمالا شما را به «متوسل شدن به مقدسات براي فرار از انتقادها» متهم خواهندكرد.يكي از دوستداران واقعي شما
بايدبه اين ايمان واراده شماافرين گفت من پيشنهاد ساخت فيلم چهره هايانقلاب و جنگ بمنظوراسطوره سازي براي نسل جديددارم .شخصيتهايي مثل طيب و...
سجاد نوروزيان
با رسانهاي شدن اين حرفها مخالم، هرچند كه انتقاداتي به مجموعه دارم اما در نهايت كار بزرگي كرديد آقاي سلحشور! خدا قوت!
آقاي سلحشور شما و بازيگران اين فيلم يك زبان زنده تبليغ دين در اين دنياي وانفسا هستيد خدا قوت به يك يا علي ديگر براي ساختن چنين فيلمهاي ديگر بگوييد يا علي(ع)
رها
داستان يوسف پيامبر زيبا است چون داستان قرآن است و همه نيز دوست ت دارند داستان هاي قرآن را به روايت تصوير درك كنند. داستان به دليل قرآني بودن زيبا و جذاب است اما در بسياري از صحنه ها بازيگران نقش خود را آنطور كه بايد جدي حس نكردند. بعضي بازيگران و رئايت داستان بسيار كودكانه و تصنعي است آنطور كه در كتاب هاي درسي و داستان ها نقل شده. داستان مريم مقدس و اصحاب كهف در عين سادگي حقيقي مي نمود كه متاسفانه يوسف پيامبر از اين حسن برخوردار نيست.
صادق
با سلام اقا بخدا حالا هم دير است تا مي توانيد قصه هاي قراني فيلم كنيد كه مردم تشنه حقيقت اند و يا احاديثي از امامان كه به شام ميروند و با مرشدي مناظره ميكنند و يا تيري را 3 دفعه به يك نشان ميزنند.و يا شيري تعظيم ميكند. ما خبلي داستان ها داريم اما دريغ.
لطف علي لطيفي
بسمه تعالي از هنرمند متعهد كشورمان جناب آقاي سلحشور تشكر مي كنم و برايشان موفقيت هاي بيشتر در عرصه ترويج معارف توحيدي آرزو مي كنم.
ميثم
جناب آقاي سلحشور شما در جايي از مطلبتان گفته ايد:"الآن وقت اين زبان است، با اين زبان ميتوانيد و من هم پشتتان هستم به شرط رعايت مضامين شرعي. نه در اين سينمايي كه ما شاهد آن هستيم زن و مرد و حلال و حرام، گناه و.. رعايت نميشود." آيا نشان دادن سر و گردن زنان با آن آرايش غليظ حلال است؟ مگر هدف داستان حضرت يوسف تقويت تقوي در مردم ومخصوصاَ جوانها نيست آيا با ديدن بعضي از قسمتهاي اين فيلم تقواي جوانان زياد ميشود يا شهوتشان تحريك؟ كسي مخالف ساختن فيلم مذهبي نيست كه جاي آن بسيار خاليست اما آيا ما حجت شرعي داريم كه هر گونه داستاني را بسازيم؟ من بسيار عذر خواهي ميكنم اما داستان قوم لوط هم در قرآن آمده شما حاضر به ساختن آن هستيد. قطعاَ پاسختان منفي است بنابراين صرف وجود يك داستان حتي در قرآن نميتوان آن را به تصوير كشيد بايد معيارها به دستمان باشد هر چند منكر نكات مثبت فيلم نيستم اما به نظر ميرسد 6ميليارد هزينه براي يك فيلم!!! سخن در اين مورد زياد است كه اگر كارگرداني ارزشي و مذهبي نبوديد سخني با شما نداشتيم كه بسياري از تفكرات و اعمال شما درست و اسلامي است اما ظاهراَ در عمل نتوانسته ايد از دامهايي كه هنر فيلم سازي دارد رها شويد.
پ - فتاحي از شيراز
برادر بزرگوار و هنرمند مسلمان سلام و درود خداوند و انبيا و اوصياي الهي بر شما باد. خداوند فكر شما را منور و بازوانتان را قدرتمند تر كند تا به دين خدا خدمت كنيد. من شخصا همه آثار شما را ديده ام و واقعا هنر شما مصداق همان ضرب المثل معروف كه هرآنچه از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند ؛ ميباشد. عزت عالي مستدام از دست اندركاران رجانيوز نيز ممنونيم كه به هنرمندان متعهد ارج و منزلت مي دهند و آنها را گرامي ميدارند. فتاحي- شيراز
bidari
چه خوابهاي قشنگي آقاي سلحشور! لطفا بيدار شويد سال 2008 است!
فريدالدين
سلام و درود خداوند بر هنرمندان مخلص و دلسوز باد . نظرات اقاي سلحشور كارشناسانه و با دليل و ومنطق همراه است . نمي دانيد وقتي فيلم مريم مقدس را يك مسيحي مي بيند تاثير ات مثبت أن جقدر است بنده در كشوري زندكي مي كنم كه بخشي از جمعيت ان را مسيحيان تشكيل مي دهند(لبنان) و فيلم مريم مقدس كه توسط تلوزيون حزب الله (شبكه المنار) به عربي بركردان شده و سي دي آن در همه جا يافت مي شود با استقبال شديدي ماجه شده و مسيحيان از اين فيلم بيش از مسلمانان استقبال كردند و وسيله اي شده برا يتقريب بين مسيحيت و شيعه در لبنان و ما شاهد هستيم كه بين طوايف مختلفي كه در لبنان زدكي مي كنند شيعه و مسيحيت با هم ائتلاف دارند و و 70% مسيحيان با حزب الله همراه هستند و اين فيلم يكي از عوامل اين موضوع بوده است .
داودي
سلام .هرچند داستان خوب است و تلاشهابسيار . ولي بي ديثني(بي حجابي ارايش زنندهو...)در اين فيلم بيداد ميكنه
ابوالفضل ياري
يوسف زيباست اما يوسف آفرين زيباتر... بايد سعي بشه كه در اين مسير نهايتاً عامل يك نسيم رحمت باشيم و دلها رو درآخر به سمت خداي محبوب سوق بديم... البته هميشه كاستي هايي هم هست اما ابتداي هر كار بايد جرأت داشت و كار رو انجام داد. با آرزوي توفيق روزافزون، ياعلي
امين قوچاني ازاهواز
ازكارگردان وتمام دست اندركاران فيلم يوسف و.... كمال تشكر رادارم بحق ما خوزستانِيهامي دانيم در مرداد ماه ابري شدن هوا يعني چه اميد است ساخت اين فيلم ها ادامه يابد
دهقان
كاش جلوه هاي ويژه فيلم را بيشتر ميكرديد
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2105]
-
گوناگون
پربازدیدترینها