محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828208000
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:بازتاب آنلاین: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
خبرگزاري فارس: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
* كيهان
روزنامه كيهان در يادداشت روز خود با عنوان «فتنه افراسياب» به قلم حسين شريعتمداري آورده است:1- رستم همه در اين انديشه بود كه فرزند گمشده خويش «سهراب» را بيابد و با اين دغدغه كه پدر را آرام نمي گذاشت، كوه و دشت را زير پا مي گذاشت. آن سوي ديگر، سهراب نيز در فراق پدر بي تاب بود و در جستجوي او كه به چهره نمي شناخت، اين سوي و آن سوي مي رفت و به هرجا كه اندك اميدي به يافتن پدر داشت با پاي سر مي شتافت. سرانجام، پدر و پسر به هم رسيدند و با نقطه وصل فاصله اي كمتر از يك تار مو داشتند. اما در اين ميان، افراسياب كه بدخواه هر دو بود، سهراب را گفت؛ آن پهلوان سپيدموي مانع ديدار تو با پدر است، آن يل سپيدموي رستم بود و در ديگرسوي، رستم را نهيب زد كه آن پهلوان جوان، رخصت ديدار تو با پسر نمي دهد، آن پهلوان جوان سهراب بود. هر يك را جداگانه وسوسه كرد كه مانع ديدار از ميان بردارد و چنين بود كه رستم و سهراب به هم آويختند بي آنكه بدانند هر يك گمشده ديگري است و آمده اند تا بهم آميزند و دمار از تورانيان برآورند. افراسياب از توران بود. ماجرا زياد به درازا نكشيد و پدر و پسر يكديگر را شناختند. رستم بازوبند سهراب را ديد كه مادرش تهمينه بر بازوي او بسته بود. اما ديگر دير شده بود و اين شناسايي هنگامي دست داد كه خنجر رستم پهلوي سهراب را شكافته بود. سراسيمه نوشدارو طلبيد، ولي نوشداروي بعد از مرگ سهراب را چه سود؟! ديگر، كار از كار گذشته بود.
2- ديروز فراكسيون اصولگرايان مجلس به منظور تصميم گيري درباره وزير كشور پيشنهادي دولت، جلسه اي داشته اند كه اقدامي پسنديده با هدف اتخاذ تصميم هاي مناسب و سنجيده است. اما گزارش هاي رسيده حاكي از آن است كه در اين نشست، نمايندگان موافق و مخالف بيشتر از آن كه درباره صلاحيت وزير پيشنهادي بحث و تبادل نظر كنند از گلايه ها و دغدغه هاي خود نسبت به برخي از عملكردهاي دولت سخن گفته اند كه شماري از اين گلايه ها نه فقط قابل ملامت نيست بلكه از سر دلسوزي براي نظام و برخاسته از دغدغه و نگراني نمايندگان محترم براي جبهه اصولگرايان و تداوم خدمت آنان به مردم بوده و هست. گلايه هايي نظير آن كه چرا علي رغم مواضع و عملكرد ناپسند و پرآسيب فلان معاون رئيس جمهور و در حالي كه بسياري از دلسوزان با ارائه دلايل منطقي بركناري او را به مصلحت دولت و نظام مي دانند، آقاي احمدي نژاد حاضر به عزل وي نيست. و يا، چرا بعد از رأي اكثريت اصولگرايان مجلس به استيضاح آقاي كردان، دولت در يك اقدام غيرمنتظره كه رنگ و بوي- خداي نخواسته- لجبازي دارد، معاونان پارلماني وزرا و مديران كل مربوطه را از حضور در مجلس و تعامل با نمايندگان منع كرده است و يا...
البته دولت نيز در سوي ديگر اين ماجرا، گلايه هايي از مجلس دارد كه نمي توان تمامي آنها را بي مورد تلقي كرد. اما، فارغ از قضاوت نهايي درباره اين گلايه ها و ميزان صحت و سقم آنها، بايد گفت كه فرصت براي گله گذاري از دست نرفته و امروزه مسئله بسيار بااهميت تري در ميان است و آن، مصالح نظام و جبهه اصولگرايان است. يعني جبهه اي به وسعت توده هاي عظيم مردم و ترجمان ديگري از خط امام و رهبري كه ملت طي چند سال اخير طعم شيرين خدمتگزاري، مردم دوستي، پاكدستي و اقتدار و عزتمندي آن را در چهره دولت نهم و اكثريت دو مجلس هفتم و هشتم چشيده اند.
بنابراين اگر اين گلايه ها ملاك و معيار تعيين كننده در رأي نمايندگان مجلس به وزير پيشنهادي باشد- كه نيست ولي بيم آن مي رود- نتيجه به يقين با مصلحت نظام، دولت، مجلس و مردم فاصله خواهد داشت. چرا كه روال قانوني و پسنديده آن است كه ملاك و معيار موافقت و مخالفت نمايندگان با وزير پيشنهادي دولت، صلاحيت شخص پيشنهاد شده باشد. در اين حالت نتيجه هر چه باشد به يقين مصلحت نظام و مردم در آن جاي دارد.
3-برخي از شواهد و قرائن موجود از حضور احتمالي «افراسياب» يا «افراسياب»ها در جبهه اصولگرايان حكايت مي كند. كساني كه كارشان نه فقط به دلسوزي نمي ماند، بلكه به نفوذي ها شبيه ترند و در خوشبينانه ترين احتمال، منافع شخصي خود را بر منافع نظام، مردم و اصولگرايان ترجيح مي دهند. مأموريت اين افراسياب يا افراسياب ها، دشمن نمايي دوستان و دوست نمايي دشمنان است. امام راحل ما(ره) در پاسخ به نامه آقاي محمدعلي انصاري كه منشور برادري نام با مسمايي براي آن است، از اين عده با عنوان «واسطه ها» ياد مي كرده و مي فرمودند؛«بايد از واسطه هايي كه فقط كارشان القاي بدبيني نسبت به جناح مقابل- در اينجا بخوانيد طرف مقابل از يك جناح-است، پرهيز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترك داريد كه بايد با همه توان در برابر آنان بايستيد.»
به عنوان مثال، چند هفته قبل مديركل پارلماني دولت در مقابل تحويل چك 5ميليون توماني كمك رياست محترم جمهوري به نمايندگان كه به آباداني مساجد اختصاص داشت از آنان با ترفند- و در پوشش نسخه دوم رسيد چك- نامه اي با مضمون انصراف از استيضاح وزيركشور مي گرفت! در پي اين ماجرا، آقاي احمدي نژاد كه از اين رخداد به شدت برآشفته بود-و حق داشت- براي پيشگيري از اينگونه سوءاستفاده ها، در جلسه هيئت دولت اعلام مي دارد كه از اين پس تعامل دولت و نمايندگان فقط در روال قانوني آن صورت بپذيرد تا اگر مثلاً كمكي به مساجد مي شود، كساني آن را دستاويز سوءاستفاده قرار ندهند. اين پيشنهاد رئيس جمهور محترم ريشه در قانونگرايي ايشان دارد. اما، آقاي دكتراحمدي نژاد از جلسه چند روز قبل از آن باخبر نبود. جلسه 15نفره در منزل... در آن جلسه كه بعد از رأي مثبت مجلس به استيضاح و دور از چشم رياست محترم جمهوري تشكيل شده بود، خبر رسيد آقاي... توانسته است موافقت آقاي... را براي مخالفت با اعزام معاونان پارلماني وزرا و مديران كل آنها به مجلس كسب كند! و... به بيان ديگر، يك واسطه - كه از مسئولان رده پائين هم نيست- براي آن كه از مجلس به خاطر استيضاح يارغار خود انتقام بگيرد، از يكسو طرح مخالفت با اعزام معاونان پارلماني وزرا به مجلس را در جلسه 15نفره مورد اشاره كليد مي زند و از سوي ديگر همين اقدام را براي رئيس جمهور محترم با عنوان يك حركت قانون گرايانه و با هدف پيشگيري از رخدادهايي نظير آنچه مديركل پارلماني دولت انجام داده بود، قلمداد كرده و جا مي زند!
و اين در حالي است كه رد پاي «واسطه» ياد شده در ماجراي چك هاي 5ميليون توماني و گرفتن امضاي انصراف از استيضاح به وضوع ديده مي شود و نتيجه آن كه «رستم و سهراب» ما در ميداني كه افراسياب طراحي كرده است به هم مي آويزند و از حق نگذريم، هر دو حق دارند!
و يا هنگامي كه فلان مشاور رئيس جمهور بدون اطلاع وي يادداشتي عليه استيضاح كنندگان مي نويسد و آنان را با بي نزاكتي مخاطب قرار مي دهد، بديهي است كه نمي توان از نمايندگان مردم انتظار سكوت و تماشا داشت.
4- ماجراي مورد اشاره در بند 3 اين نوشته، فقط يك «نمونه» است و بايد اذعان كرد كه متاسفانه اين نمونه ها كم نيستند و مجموعه آنها با نگاهي هرچند گذرا نيز طبيعي به نظر نمي رسند و بوي فتنه مي دهند و در فضاي فتنه گام زدن به احتياط اولين و عاقلانه ترين گام است. گام به احتياط زدن نه اين كه گام نزدن! بيانات اخير رهبر معظم انقلاب كه به هر دو حجت عقل و نقل، لازم الاتباع است بي گمان نگاهي حكيمانه به همين ميدان است. ميداني كه اگر دشمن طراحي نكرده باشد، به يقين مطلوب دشمنان است. در اين ميدان با احساس اندك شبهه بايد به احتياط گام برداشت.
5- اظهارات نمايندگان اصولگراي مجلس و سوابق آنان كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه در گلايه هاي گاه و بيگاه خود از دولت، مصلحت نظام و حفظ اقتدار و كارآمدي دولت را در دل دارند و از سوي ديگر دولت نيز بارها نشان داده است كه شيفته خدمت است نه تشنه قدرت. اين سخن از روي تعارف نيست، همه شواهد و قرائن و اسناد غيرقابل ترديد بر آن گواه است. آيا تركيب اصولگراي مجلس هشتم شور و نشاط مردم و شكر و سپاس آنان به خداي سبحان را درپي نداشت؟ داشت. آيا دولت نهم، گفتمان امام و انقلاب را از سال هاي اوليه انقلاب به دهه سوم نياورد؟ آورد. آيا مصوبات مجلس هاي هفتم و هشتم، نااميدي همراه با خشم دشمنان را رقم نزد؟ و آ يا امروزه تمامي دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها در حذف احمدي نژاد و تضعيف دولتي كه با اقتدار و با تاكيد بر آموزه هاي اصيل اسلام و انقلاب در مقابل قدرت هاي استكباري ايستاده است و مجلسي كه بر همين آموزه ها تكيه دارد، اتفاق نظر ندارند؟ اگر چنين است كه چنين است حمايت دولت از مجلس و پشتيباني مجلس از دولت نه فقط يك توصيه اخلاقي- كه در قد و قواره نگارنده نيست- بلكه يك واجب عيني و ضروري است و خواست قطعي و بي ترديد همه اصولگرايان.
6- بديهي است كه قبول يا رد وزير پيشنهادي دولت از اختيارات مجلس است و اين اختيار با مصلحت انديشي براي مردم و نظام به نمايندگان ملت واگذار شده است. اما در شرايط كنوني دو نكته با اهميت نيز در ميان است اول؛ موقعيت حساس دولت و ضرورت تقويت آن كه مورد هجوم بي امان همه دشمنان است و دوم؛ تعيين نقطه ايده آل با محاسبه شرايط زماني و مصلحت هاي كنوني، توضيح آن كه به مصداق يك اصل عقلايي، اگر همه آنچه مي خواهيم را به دست نمي آوريم نبايد آنچه را كه مي توانيم به دست آوريم نيز از دست بدهيم.
7- و بالاخره اميد است، دولت محترم و همه مسئولان مراقب افراسياب ها باشند تا رستم و سهراب به جاي آن كه به هم آميزند و به قول امام راحل(ره) «يد واحده» باشند، درهم نياويزند و باز هم به قول حضرت امام- به نقل از كلام خدا- فشل نشوند و ابهت و اقتدار آنان آسيب نبيند.
* جمهوري اسلامي
روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود با عنوان «سازشكاران عرب چه توجيهي دارند»آورده است: تعداد قربانيان محاصره غزه كه نتوانسته اند امكانات داروئي ـ درماني دريافت كنند و درگذشته اند به 260 نفر رسيده است . اين درحاليست كه حملات برنامه ريزي شده توسط هواپيماهاي رژيم صهيونيستي عليه ساكنان غزه با تشديد محاصره نظامي اين منطقه همراه شده است . از يكطرف حملات هوائي از مردم غزه قرباني مي گيرد و از سوي ديگر كمبود سوخت دارو غذا و كاهش سطح بهداشت و درمان باعث رنج و سختي فلسطيني ها شده و گاه به مرگ آنها مي انجامد. منابع سوختي غزه پايان يافته امكان پخت نان به صفر رسيده و در غزه « حالت فوق العاده » اعلام شده است .
پايگاه اينترنتي « دبكا » از وجود انگيزه هاي سياسي نزد مقامات صهيونيستي براي ايجاد بحران در غزه خبري مي دهد و مي افزايد رهبران اسرائيل به نتايج احتمالي ناشي از بحراني كردن اوضاع غزه اميد بسته اند. در واقع صهيونيستها اكنون با بزرگترين « بحران سياسي » تاريخ موجوديت اين رژيم اشغالگر مواجهند و تلاشهاي « تزيپي ليوني » براي تشكيل كابينه با شكست مواجه شده است . هيچ يك از احزاب رقيب حاضر نشده اند به دعوتها و درخواستهاي ليوني براي « ائتلاف » پاسخ مثبت بدهند. همين امر باعث تشديد اختلافات داخلي شده و قرار است براي خروج از بن بست كنوني انتخابات زود هنگام برپا شود. بدين ترتيب صهيونيستها با اعمال فشار بر غزه درصدد « انتقال كانون بحران » هستند تا بلكه بتوانند نظرها را به سمت و سوي ديگري منحرف كنند و رژيم صهيونيستي از اين فرصت براي سرپوش گذاشتن بر بحران داخلي خود بهره گيري كند.
با اينهمه جاي تعجب است كه چرا محمود عباس جناح خائن فتح تشكيلات خودگردان و طيف ارتجاع عرب نيز در اين ماجرا نه تنها در قبال جنايات اسرائيل و رنج فلسطيني ها سكوت كرده اند بلكه بطور آشكار و نهان به تاييد عملكرد صهيونيستها و حمايت از اسرائيل سرگرمند
ملك عبدالله پادشاه عربستان در روزهاي گذشته در ميهماني شام دبيركل سازمان ملل با شركت « شيمون پرز » رئيس رژيم صهيونيستي حضور يافت . اين ميهماني جزئي از اجلاس باصطلاح گفت وگوي اديان بود كه تماما با هزينه عربستان در نيويورك برپا گرديده بود. در واقع پادشاه عربستان ميزبان رئيس رژيم صهيونيستي بوده و در نيويورك با دشمنان ملت فلسطين دشمنان امت اسلام و دشمنان امت عرب نرد عشق باخته است .
رژيم مفلوك اردن و تشكيلات خودگردان هم كه جزو خط دهندگان اصلي در محاصره غزه هستند به نتايج دلخواه خود اميد فراوان بسته اند كه شايد فلسطيني ها عليه مقاومت اسلامي و عليه حماس شورش كنند و دست به اقداماتي بزنند كه شكست و ناكامي اسرائيل و سازشكاران عرب و فلسطيني را جبران كند و بر آن سرپوش بگذارد.
با اينحال خشم صهيونيستها و سازشكاران عرب از اينست كه اين جنايات اسرائيل به نتايج معكوسي منجر شده و بجاي شورش فلسطيني ها در غزه به فرار صهيونيستها از شهركهاي صهيونيست نشين ختم شده است . مسئله اينست كه نيروهاي مقاومت اسلامي به حملات هوائي رژيم صهيونيستي پاسخ داده و با توسل به اقدامات تلافي جويانه دستكم 50 فروند موشك به سوي اشغالگران شليك نموده اند.
« ايهود اولمرت » اين حملات تلافي جويانه موشكي فلسطيني ها را « نقض آتش بس » تلقي كرده است ولي اين ارتش صهيونيستي بود كه باحملات هوائي به غزه آتش بس را نقض نمود و فلسطيني ها را به اقدامات تلافي جويانه وادار كرد.
صرفنظر از اين مسائل كه در جايگاه خود از اهميت فراواني برخوردارند محدوديت هاي ايجاد شده بر اثر محاصره نظامي غزه توسط صهيونيستها فضاي تاسف باري را به وجود آورده كه فلسطيني ها را با يك « فاجعه انساني » مواجه ساخته است . شدت و دامنه اين فجايع به حدي است كه علاوه بر « بان كي مون » دبيركل سازمان ملل اعتراض گروههاي مختلفي از فعالان اروپائي حقوق بشر را نيز به همراه داشته كه در هفته هاي اخير با دو فروند كشتي از اروپا به سواحل غزه رفته اند تا مراتب همدردي و حمايت از فلسطيني ها را اعلام دارند. اين عده مرتبا توسط رزمناوها و ناوچه هاي نظامي اسرائيل تهديد شده اند و حتي به سوي آنها شليك شده تا باعث رعب و وحشت آنها شود ولي عليرغم اين تهديدات صهيونيستي اين عده توانسته اند وارد غزه شوند و مقاديري دارو وسايل پزشكي و كمكهاي انسان دوستانه را تحويل فلسطيني ها و دولت حماس بدهند.
طبعا سئوال جدي اينست كه وقتي بيگانگان با شنيدن اخبار فجايع غزه چنين واكنشهائي از خود نشان مي دهند چرا دنياي اسلام و دنياي عرب در اين مقوله ساكتند و چرا سازشكاران عرب و بويژه محمود عباس و جناح خائن فتح با دشمن اشغالگر همراهي مي كنند تا فشار عليه فلسطيني ها را بيشتر و موثرتر كنند هر چند سازشكاران به آخر خط رسيده اند و با تلخكامي احساس مي كنند كه هرچه بيشتر به صهيونيستها خوش خدمتي كرده اند بيشتر زيان ديده اند ولي اين رفتار شرم آور آنها در تاريخ به ثبت خواهد رسيد كه در لحظات بحراني عليه مردم مظلوم فلسطين وارد عمل گرديده و با همدستي اشغالگران باعث رنج و سختي ملتي شدند كه راه نجات خود را در استقامت و ايستادگي جستجو مي كرد و سرانجام دشمن اشغالگر و خيانتكاران را نيز به زانو در آورد و خود پيروز شد.
* رسالت
روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان «ملك عبدالله به كجا ميرود؟ »به قلم محمدكاظم انبارلويي آورده است:رسانههاي ديداري جهان در پايان نشست گروه 20 در نيويورك صحنهاي را واتاب دادند كه واقعا شرمآور و حيرتانگيز است .
اين صحنه نشان ميدهد ملك عبدالله پادشاه عربستان در حالي كه جام شراب خود را به جام شراب بوش ميزند آن را مينوشد. هر يك از رهبران 20 كشور ثروتمند جهان در اين نشست همزمان همين عمل را انجام ميدهند .
به ياد دارم وقتي كارتر در آخرين سالهاي سلطنت شاه خائن به تهران آمد در حالي كه زندانها مملو از مجاهدان راه خدا بود و مردم از گرسنگي رنج ميبردند،در سيماي آن زمان نشان دادند در ضيافت شام، كارتر و شاه جامهاي شراب خود را به هم زدند و نوشيدند!
همان وقت خانوادههايي كه اندك ترديدي در مبارزه عليه مفاسدو مظالم شاه داشتند، به اين نتيجه رسيدند كه نميشود مملكتي مسلمان باشد اما شاه آن شرابخوار باشد لذا اين وقاحت و بيشرمي، مردم را در مبارزه مصممتر كرد .
اكنون بيش از سه دهه است زنگ بيداري جوامع مسلمان به صدا درآمده است. تب اسلامگرايي همه جهان اسلام را گرفته است . چطور ملك عبدالله نميداند كه حضور در مجلس شراب و آن هم زدن جام شراب خود به جام شراب بوش كه منفورترين رئيس جمهور تاريخ آمريكا است بازتاب نفرت انگيزي در كشور خودش و كشورهاي اسلامي دارد ؟!
مردم مسلمان عربستان و مردم مسلمان كشورهاي اسلامي چه طور ميتوانند بپذيرند كه خادمالحرمين و كليددار حرمين شرفين شرابخوار باشد! و علنا در محضر يك ميليارد و اندي مسلمان تظاهر به شرابخواري بكند. خبرگزاريهاي معتبر جهاني عكس اين شرابخواري را به سراسر جهان مخابره كردند تا چه چيزي را ثابت كنند؟!
آيا در قرآني كه سعوديها صدها هزار آن را هر ساله چاپ و به سراسر جهان اسلام ارسال ميدارند شراب حرام نشده است؟
علماي اسلامي در كشور عربستان چه پاسخي براي اين رفتار ضد اسلامي پادشاه كشورشان دارند؟ علماي اسلام در جهان اسلام و بزرگان الازهر چه توجيهي دارند و چگونه ميخواهند به اين پرسش مقدر در جهان اسلام پاسخ دهند كه ؛”آيا كليددار كعبه در نيمه اول قرن پانزدهم هجري بايد يك شرابخوار باشد”؟!
واقعا ملك عبدالله به كجا ميرود ؟ آيا در جهان اسلام بويژه در ميان علماي اهل سنت كسي هست در برابر ملك عبدالله آن هم در آستانه برگزاري مراسم حج امسال چنين پرسش تاريخي را مطرح كند؟
من نميدانم اين چه عقلانيتي است ؟آيا در تمام دربار آل سعود يك نفر عاقل هم وجود ندارد كه آثار وجودي اين عكس را در جهان اسلام تحليل كند و به پادشاه عربستان هشدار دهد شرابخواري اودر يك جمعي كه همگي از كفارند و نيز زدن جام شراب خود به جام شراب خونخوارترين و ستمكارترين آنها چه آثار شومي در ريخت به ظاهر اسلامي دولت عربستان سعودي دارد؟!
* آفتاب يزد
روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله خود با عنوان «دولتمردان عالِم سياستپيشگان ساحِر» آورده است: نگاهي گذرا به گفتگوهاي تلويزيوني و سخنرانيهاي عمومي كه در دو دهه گذشته توسط روساي جمهور وقت ايراد گرديده است نشان ميدهد كه همه آنها اصرار زيادي بر موفق نشان دادن عملكرد دولت خود داشتهاند. در بسياري از موارد نيز احساس عمومي جامعهبا ادعاهاي مطرح شده توسط روساي جمهور، فاصله زياد داشتهاست. البته اين احساس عمومي و انعكاس آن در روزنامههاي منتقد، هيچگاه موجب عقبنشيني دولتمردان از آماردهيهاي خود نشده و آنها در هر مصاحبه و سخنراني، پيشرفت و موفقيتهاي بيشتر نسبت به اظهارنظر قبلي خود را مورد تاكيد قرار ميدادند.
در عين حال هيچيك از روساي جمهور، تا سه سال قبل خود را يكي از نخبههاي كشور و دولت خويش را »علميترين« دولتنميناميدند. اين ادعا كه نسبت به دورههاي پيشين، بيسابقه بود ميتوانست شوق ا~فرين باشد و مردم را به قرار گرفتن همه فعاليتها در مسير علمي و كارشناسي، اميدوار سازد. اما دوره اين اميدواري بسيار كوتاهتر از آن بود كه تصور ميرفت. در روزهاي پاياني از نخستين سال فعاليت دولت نهم، رئيس سازمان مديريت ناچار به جدايي از دولت شد تا مردم بدانند رئيس »كارشناسيترين سازمان دولت« نميتواند برخي برنامههاي اقتصادي را در »علميترين دولت ايران« تحمل كند.جداسازيهاي الزامي يا جداييهاي اختياري از دولت، آن قدر تداوم يافت تا مشخص شود حدود نيمي از اعضاي دولت در عرصههاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي حاضر به پذيرش يا همراهي با برنامههايي نيستند كه ظاهرا توسط حلقهاي خاص از مشاوران »رئيسجمهور نخبه« طراحي و پيگيري ميشود. از سوي ديگر، اعتراض و انتقادهايي كه توسط كارشناسان اصولگرا و اصلاح طلب نسبت به برخي راهبردها و راهكارهاي دولت نهم ابراز ميگرديد به تدريج به مجلس اصولگرا رسيد و توسط قوهقضائيه نيز پيگيري شد.
اين اعتراضها و انتقادها در عباراتي خلاصه ميشد كه توسط سرشناسترين اصولگرايان مجلس بيان گرديده و ميگردد: »فقدان استراتژي اقتصادي در دولت، عجولانه بودن برخي تصميمات دولتي، عدم توجه به ديدگاههاي كارشناسي در بعضي تصميمگيريهاي دولت و ....« . همه اين عبارات در تعارض با ادعاهايي بود كه دولت نهم را »علميترين دولت ايران« ميناميد. زيرا فقدان استراتژي و روزمرگي، بزرگترين نشانه دور شدن از اداره علمي كشور است و عجول بودن و اقدامات غيركارشناسي نيز همچون سمي مهلك، تاثير برنامههاي علمي را خنثي ميسازد.
اكنون با نگاهي گذرا به آنچه كه در سه سال و سه ماه از فعاليت دولت نهم به وقوع پيوسته است، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه علاوه بر ضعف كارشناسي در دولتي كه خود را »علميترين« ميداند اين دولت از يك ضعف ديگر نيز رنج ميبرد. اين ضعف، احساس تسلط علمي اعضاي دولت بر كليه امور شرعي، قانوني، اقتصادي، فرهنگي، سياسي و ديپلماسي خارجي است. همين احساس، تاكنون واكنشهاي عجيب برخي دولتمردان و حاميان ويژه آنها در برابر هشدارهاي دلسوزانه يا انتقادات طرفداران و مخالفان را به دنبال داشته است. مثلا هنگامي كه تعدادي از نمايندگان مجلس، حضور رئيسجمهور در جلسه شوراي همكاري خليج فارس را مورد اعتراض قرار دادند، به جاي دريافت پاسخ علمي و كارشناسي، اين جواب را گرفتند كه »عدهاي به موفقيتهاي دولت حسادت ميكنند و همه چيز را با عينك بدبيني مينگرند«!
همچنين زماني كه عدم بهرهگيري دستگاه ديپلماسي ايران از فرصت» اجلاس تهران« براي پيگيري حقوق ايران در درياي خزر، اعتراض نمايندگان اصولگرا و اصلاحطلب را برانگيخت »پاسخ علمي« به آنها اين بود كه »مدعيان سهم 50 درصدي ايران در درياي خزر، دشمنان كشور هستند«! در عرصه اقتصادي، پاسخگويي علمي به انتقادات كارشناسي دو عضو بركنار شده كابينه- كه تطابق زيادي با اعتراضات عدهاي از اقتصاددانان مستقل داشت- به يك »مشاور متخصص« رئيسجمهور سپرده شد تا علت بركناري اين دو عضو كابينه در سه سال اول فعاليت دولت را »جلوگيري از واريز ميلياردها دلار درآمد نفتي به جيب عدهاي خاص« بداند. اين وضعيت در عرصه حقوقي نيز به وضوح قابل مشاهده است. چندي قبل، قوه قضائيه لايحه موسوم به خانواده را به هيئت دولت فرستاد تا براساس سنت موجود، بدون دخل و تصرف به مجلس ارسال شود. اما دولت با گنجاندن دو ماده چالشبرانگيز، اعتراضات بسياري را برانگيخت. اين اعتراضها نيز با نوعي »پاسخ علمي« مواجه شد كه ويژه دولت نهم ميباشد. يك مقام عاليرتبه در واكنش به اعتراضات گسترده در اين مورد، ترجيح داد كه از كنار هشدار رئيس و نمايندگان مجلس، برخي از علما و عده زيادي از حقوقدانان عبور كند. وي تنها انتقادات بعضي از بانوان به مواد پيشنهادي دولت را مورد اشاره قرار داد و در عين حال براي آنكه اين معترضان را فريب خورده نشان دهد در گفتگوي تلويزيوني، داستان كسي را نقل كرد كه به تعبير او »مَركب او به فروش رفته بود و اظهار خوشحالي ميكرد«. داستاني كه مقام عالي رتبه دولتي آن را نقل كرد همان قصه خودماني »خر برفت و خر برفت و خر برفت« است. يعني در اين مورد نيز به جاي پاسخگويي علمي به اعتراضات، پاسخ همراه با طنازي و تحقير منتقدان بر زبان رئيس و اعضاي دولت جاري شد.
مسئولان دولت نهم كه اعتماد به نفس آنها در همه زمينهها از جمله تلقي دولت خود به عنوان »علميترين دولت ايران« قابل ستايش است، حتي به خود اجازه ميدهند در حوزهاي وارد شوند كه در سالهاي پس از انقلاب، از تعرض سياستمداران غيرروحاني، مصون مانده بود. به عبارت ديگر، در علميترين دولت ايران، تخصصيترين موضوعات فقهي و ديني نيز مورد اظهارنظر مسئولان دولتي قرار ميگيرد و به نظر ميرسد اين گروه از دولتمردان، خود را براي اظهارنظر در اين موارد، اگر بالاتر از علما و مراجع ندانند حداقل همطراز آنها ميپندارند! پس از حوادثي كه در حاشيه يك همايش مرتبط با سازمان ميراث فرهنگي به وقوع پيوست، دو تن از مراجع تقليد به صراحت اين حادثه را اهانت به قرآن دانستند و از وقوع آن ابراز تاسف كردند. اما يك مقام بلندمرتبه دولت كه به »رئيس علميترين دولت ايران« بسيار نزديك است در واكنش به اظهارنظر صريح دو تن از مراجع تقليد اظهار داشت: »آئينهايي هستند كه برخي افراد از نظر شرعي آن را داراي مشكل ميدانند و برخي ديگر نه. يعني در واقع، برخي از افراد آن را مبتني بر اصول ميدانند و برخي آن را مبتني بر اصول نميدانند.« اين پاسخ علمي به اعتراض كارشناسي دو تن از مراجع تقليد،با اين توصيه ديني به پايان رسيد كه »اين دولت، دولت اسلامي است و مشروعيت آن بر مبناي قرآن كريم است و اينكه خداي ناكرده متهم به اين مسئله - بي توجهي به حرمت قرآن - شود بايد با احتياط با آن برخورد كرد«.
البته قضاوت منصفانه ايجاب ميكند كه اگر ادعاهاي دولتمردان در خصوص »علميترين كابينه ايران« مورد تشكيك واقع ميشود نسبت به يك ويژگي بعضي از سياستپيشگان و رسانههاي حامي دولت نهم اعتراف شود. اين ويژگي، قدرت »سحر و جادو« ي آنهاست به طوري كه در سه سال اخير توانستهاند عدهاي از كفن پوشان را آنچنان مجذوب سحر خويش نمايند كه هيچ حادثهاي در دولت - حتي ابراز دوستي با اسرائيل، اهانت به قرآن كريم و بي مهري به مراجع تقليد- موجب تحريك و تحرك اين غيرت پيشگان سابق نميشود.* قدرت جادوي اين حاميان در حدي است كه برخي از تريبونداران نيز به جاي اعتراض شديد به دولت به خاطر نابسامانيهاي فراوان اقتصادي و برخي اقدامات و اظهارات شائبه برانگيز، به تذكراتي نرم و غيرگزنده اكتفا ميكنند. در اثر همين جادو، بعضي از رسانهها كه سه سال قبل از معترضان جدي نامزدي محصولي براي تصدي وزارت نفت بودند نيز اكنون به طرفداران دو آتشه براي انتخاب او به عنوان وزير كشور تبديل شدهاند!
سخن آخر آنكه اكنون بيش از 200 روز فرصت لازم نيست تا مشخص شود اين »سياست پيشگان ساحر« خواهند توانست اذهان مردم را نيز از ادعاي علمي بودن كابينه منحرف و آنها را به تثبيت اين دولت براي يك دوره چهار ساله ديگر قانع كنند يا نه؟
اميدواريم اين يادداشت، باطل السحر براي كفن پوشان نباشد و آنها براي اثبات غيرتمندي خود، نقشهاي بر عليه آفتاب يزد نكشند!
انتهاي پيام/
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بازتاب آنلاین]
[مشاهده در: www.baztabonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]
-
گوناگون
پربازدیدترینها