واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش خبري - تحليلي فارس از اجلاس اديان سنگلاخ نيويورك، راه مستقيم رياض به تل آويو
خبرگزاري فارس: آنچه در روزهاي چهارشنبه تا جمعه گذشته در نيويورك گذشت در تداوم برنامه سياسي اجلاس آناپوليس به حساب ميآيد هرچند ملك عبدالله پادشاه عربستان سعودي كه گردهمايي نيويورك به نام او تمام شد تلاش كرد آن را در ادامه نشست سال قبل مادريد و تحت عنوان «گفتگوي اديان و تمدنها» معرفي كند.
به گزارش خبرگزاري فارس ، برنامه سياسي هيئتهاي شركت كننده در گردهمايي نيويورك روي يك نكته كليدي تمركز داشت و آن عادي و علني سازي رابطه سياسي رژيم صهيونيستي با كشورهاي عربي بود در عين حال در اين رويداد چند نكته اساسي ديگر هم به چشم ميخورد:
1_ كنفرانس گفتگوي اديان و تمدنها در نيويورك در شرايطي برگزار شد كه مقابله نظامي آمريكا عليه جريان اسلامگرايي در خاورميانه به شكست كامل انجاميده است. شكست فاحش رژيم صهيونيستي از حزبالله لبنان در جريان جنگ تابستان 1385، شكست صهيونيستها در برابر حماس در رويارويي سه سال اخير آنان با مقاومت اسلامي فلسطين، شكست آمريكا از جريان اسلامي در عراق و مقاومت افغانها و پاكستانيها در برابر طرحهاي آمريكا ، آشكارا بيانگر آن است كه نتيجه رويارويي نظامي آمريكا و ناتو با اسلامگرايي جز شكست فاحش غرب را در پي ندارد از اين رو اجلاس نيويورك در واقع از يك سو اعتراف به شكست در مقابل روند اسلام گرايي است و در همين راستا شيمون پرز رئيس جمهور رژيم غاصب اسرائيل در نطق خود در اين اجلاس اعتراف كرد: «ابتكار عربستان اعتمادي را به كشورهاي خاورميانه بر ميگرداند كه به علت كشمكش از دست دادهاند.» از سوي ديگر يافتن راه حل براي خروج مشترك رژيم صهيونيستي، آمريكا و سران وابسته عربي از بحران ناشي از رويارويي با اسلام و مسلمين محسوب ميشود.
2_ بانيان برنامه سياسي نيويورك تلاش كردنداقدامات جمعي خود را در ذيل نام «دين» مخفي كنند ولي در عين حال محور بودن شخصيتهاي سياسي نظير بوش، ملك عبدالله پادشاه عربستان، شيمون پرز، بان كي مون، آلن ژوپه، ملك عبدالله پادشاه اردن و شيخ جابرالاحمدالصباح و فاصله بنيادي آنان و حكومت هايشان با دين آن را به يك نشست كاملا سياسي و سكولار تبديل كرد. تلاش اين دولتها براي استفاده از دين اعتراف صريح به بياعتباري سياسي حكومتها و برنامههاي آنان به حساب ميآيد در عين حال بايد از سوءاستفاده از نام دين از سوي اين حكومتها هشدار داد و اقدامات بعدي آنان را با حساسيت زير نظر گرفت.
3_ عربستان سعودي در حالي شايسته رهبري يك كنفرانس بينالمللي پيرامون گفت و گوي اديان و تمدنها معرفي شده كه در سرزمين خود يك اقليت شبه مذهبي_ وهابيت _ را بر همه مذاهب اسلامي مسلط كرده و به نحو خفقان آوري هر نوع حركت پيروان مذاهب اسلامي را كنترل ميكند و اجازه انجام مناسك مذهبي را به آنان نميدهد. اعمال محدوديت عليه شيعيان كه بيش از 30 درصد از جمعيت 12 ميليوني اين كشور را شامل ميشوند، بخشي از اقدامات ضد مذهبي و ضد ديني مقامات سعودي به حساب ميآيد. شيعيان در اين كشور اجازه زيارت قبول مطهر ائمه خود را ندارند و به نام مبارزه با شرك، مومنين را با سلاحهاي گرم و سرد از حضور در اماكن مقدس باز ميدارند.
4_ گردهمايي سياسي نيويورك كه شباهتهايي هم به گردهمايي پاييز سال 1357 در كمپ ديويد آمريكا دارد كه در آن بگين، كارتر و سادات به نام صلح و امنيت پيماني را با هدف حفظ بقاي رژيم صهيونيستي به امضا رساندند اما در عين حال اين گردهمايي تفاوتهاي اساسي با آنچه كه در كمپ ديويد گذشت، دارد. اولا آن كنفرانس در شرايطي برگزار شد كه رژيم ها و ملتهاي عربي منطقه در حالت ضعف به سر ميبردند و رژيم صهيونيستي از نظر داخلي منسجم بود و از نظر بينالمللي اقتدار داشتند و لذا بسياري از مردم در منطقه آن را محصول شكست پي در پي اعراب از اسرائيل قلمداد ميكردند و تا حدي آن را طبيعي ميدانستند. اين در حالي است كه اجلاس نيويورك و شركت سران عربي در آن و قبول دعوت از رژيم صهيونيستي براي حضور در آن در شرايطي برگزار ميشود كه رژيم صهيونيستي در موضع ضعف است و سران آن با صراحت از شرايط تاريك داخلي و منطقهاي اسرائيل خبر ميدهند و ملتهاي عربي منطقه كاملا به پيروزي نزديك خود بر اين رژيم و محو آن اعتقاد دارند. بنابراين به فرض كه اين اجلاس آنگونه كه پرز گفت به ابتكار ملك عبدالله برپا شده باشد، اقدام عربستان سعودي تنها يك تفسير دارد: «تلاش براي حفظ رژيم صهيونيستي» و اين البته به سرانجام نميرسد چرا كه فروپاشي دولت تلآويو محصول مقاومت پايتختهاي عربي نيست كه حالا كليد بقاي آن در دستان ملك عبداللهها و احمد الصباحها باشد.
5_ نتيجه اجلاس نيويورك در فلسطين كاملا قابل پيشبيني است، اسرائيليها در سايه اعلام حمايتي كه از سران بعضي از دول عرب منطقه دريافت كردهاند، بر فشار خود عليه فلسطينيها خواهند افزود. از اين رو هرچند تاكنون هم نقش كمكي ملك عبدالله عربستان، ملك عبدالله اردن، حسني مبارك و شيخ جابر در جنايات صهيونيستها عيان بوده است ولي از اين پس مسئوليت مستقيم اين سران در هر جنايتي كه عليه فلسطينيها اعمال ميشود كاملا روشن است و بدين جهت بايد پاسخگوي اين جنايات باشند. اسرائيليها از همراهي ملك عبدالله پادشاه فرتوت عربستان آنقدر به وجد آمدند كه «يديعوت آحارانوت» به نقل از بان كي مون دبيركل سازمان ملل نوشت: اين اجلاس كاملا منحصر به فرد بود چرا كه در ضيافت شام آن پرز به عنوان رئيس جمهور اسرائيل در كنار پادشاه و سران عرب نشست و آنان در كنار هم و با يكديگر غذا خوردند.
آحارانوت به نقش اين كنفرانس در وضع آينده اسرائيل اشاره كرد و نوشت: «اين كنفرانس مبدا جديدي را در تاريخ رژيم اسرائيل ثبت خواهد كرد.»
6_ در اجلاس نيويورك يك نكته كليدي كه بيش از همه به چشم ميآيد بسترسازي براي سلطه غيرنظامي رژيم صهيونيستي بر خاورميانه است. اسرائيليها سالهاست كه توسعهطلبي از طريق نظامي و اسلحه را غيرممكن ارزيابي ميكنند و اولمرت به صراحت اعلام كرده استراتژي تشكيل حكومت از نيل تا فرات بايد فراموش شود چرا كه عملي نيست و شيمون پرز نيز در توضيح نظريه «خاورميانه جديد» اعلام كرد ما بايد به برتري اقتصادي به جاي سلطه نظامي بر خاورميانه بيانديشيم و براي رسيدن به مقصود به شعار صلح در برابر زمين وفادار بمانيم. سخن از موضع دين براي همكاري منطقهاي با دولت اسرائيل زمينه ساز همكاريهاي آنان و قراردادهاي مشترك صهيونيستها و سران عربي در منطقه خواهد بود. بر همين اساس بايد گفت آنچه در روزهاي پاياني هفته پيش در نيويورك گذشت مقدمه اعلام رسمي روابط عربستان، كويت و اردن با دولت اسرائيل و انعقاد قراردادهاي سنگين اقتصادي خواهد بود.
* سعدالله زارعي
انتهاي پيام/
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]