واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: بزرگداشت 13 آبان و نگاهي به سير استحاله دفتر تحكيم
وبلاگ بيم موج
وبلاگ بيم موج
قريب به سه دهه از اقدام انقلابي دانشجويان مسلمان در تسخير سفارتخانه آمريكا در تهران - كه معلوم گرديد مركز جاسوسي آن كشور در ايران بوده است - ميگذرد. دانشجويان -كه بعدها براي اثبات استقلال خود از گروههاي سياسي و پيروي بيچون و چرا از امام، عنوان «دانشجويان مسلمانپيرو خط امام» را براي خود برگزيدند - اغلب از اعضاي انجمنهاي اسلامي دانشگاههاي تهران بودند كه در روز 13 آبانماه سال 1358 به سفارتخانه آمريكا يورش برده و توانستند آن مجموعه را به تسخير خويش درآورند. اين اقدام هرچند با هماهنگي اوليه با حضرت امام صورت نپذيرفته بود وليكن با بخشهايي از بيانات امام در آستانه روز دانشآموز همان سال همخوان بود. ايشان فرموده بودند: «بر دانشآموزان، دانشگاهيان و محصلين علوم دينيه است كه با قدرت تمام حملات خود را عليه آمريكا و اسرائيل گسترش داده تا آمريكا را وادار به استرداد اين شاه مخلوع جنايتكار نمايند.»
با استقرار دانشجويان در سفارتخانه، اسناد و مدارك مهم محرمانهاي بدست آمد كه خبر از توطئه هاي متعددي در اين بظاهر سفارتخانه ميداد. با بررسي اسناد و مدارك باقي مانده مشخص گرديد كه اين پايگاه جاسوسي امريكا براي براندازي نظام نوپاي انقلاب اسلامي برنامه ريزي ميكرده و در اين زمينه اقدامات متعددي از جمله طراحي كودتاهاي مختلف، حمايت از جريانهاي معاند، حمايت مالي از افراد و جريانهاي ضد انقلاب و نفوذ در صفوف انقلابيون و ... را برعهده داشته است. دانشجويان با تلاشهاي شبانه روزي خود توانستند بخشي از اين اسناد و مدارك را تنظيم و تدوين نمايند كه در مجموعهاي چند جلدي منتشر شده است.
عدم استرداد شاه و بلوكه كردن اموال ايران و ديگر تهديدات امريكا از يك سو و از سويي ديگر حمايت ملت و امام از اين اقدام دانشجويان و بدست آمدن اسناد محرمانه مبني بر دخالتهاي متعدد سفارتخانه امريكا در بحرانهاي مختلف بعد از پيروزي انقلاب اسلامي موجب گرديد كه ماجراي تصرف جاسوسخانه و اسارت جاسوسان امريكايي تا 444 روز تداوم يابد و به يكي از بزرگترين رسواييهاي حيات سياسي امريكا در قرن بيستم مبدل گردد.
از آن روز به بعد بزرگداشت 13 آبان به عنوان نماد استكبارستيزي جنبش دانشجويي در دستور كار فعاليتهاي تشكلهاي دانشجويي قرار گرفت. در اين ميان انجمنهاي اسلامي دانشجويان كه تحت عنوان "دفتر تحكيم وحدت" فعاليت مينمودند به عنوان مهمترين تشكل دانشجويي در دهه 60، خود را ميراثدار اقدام "دانشجويان پيرو خط امام" دانسته و سردمدار برگزاري اين مراسم تا سال 1370 بود.
اختلاف نظر دفتر تحكيم با شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي در چگونگي برگزاري مراسم بزرگداشت روز 13 آبان، در سال 1370، كه ريشه آن در اختلافات جناحهاي سياسي كشور در اين ايام داشت، موجب گرديد كه در آن سال دفتر تحكيم وحدت از مراسم راهپيمايي عمومي روز 13 آبان كه متولي برگزاري آن شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي بود جدا گرديده و مراسم جداگانه اي را در روزي ديگر برگزار نمايد.
در اين اختلافات دفتر تحكيم وحدت مديريت شوراي هماهنگي را به جرياني منسوب مينمود كه آن را طرفدار امريكا دانسته و مدعي بود اين جريان شايستگي رهبري و برنامهريزي براي روز ملي مبارزه با استكبار جهاني را ندارد!؟ بلكه اين دفتر تحكيم است كه به عنوان جريان پيشرو در مبارزه با امريكا بايد برگزاركننده اين مراسم باشد!
مراسم سالهاي ابتدايي دهه 70 دفتر تحكيم وحدت با سخنراني اعضاي مجمع روحانيون مبارز چون آقايان محتشمي، هادي خامنهاي، كروبي، و ... توسط دفتر تحكيم برگزار شد. ادعاهاي تحكيم مبني بر پيشگامي در مبارزه با امريكا و متهم نمودن ديگر جريانات سياسي و تشكلهاي دانشجويي به "گرايش به امريكا"، از دفتر تحكيم تافته جدا بافتهاي ساخته بود كه كسي را ياراي رقابت با آن در اعلام مواضع ضد استكباري نبود!
در همين ايام ادعاي ضد استكباري دفتر تحكيم تا بدانجا بود كه طرح برخي نظرات در مورد ارتباط با امريكا توسط يكي از نمايندگان مجلس و يكي از اصحاب مطبوعات چنان خشم اعضاي تحكيم را به همراه داشت كه شعارهاي متعددي در راهپيمايي 13 آبان آن دوران عليه اين افراد داده شد.
با مرور زمان سايه استحاله و دگرديسي و نفوذ جريانهاي ليبرال بر اين تشكل دانشجويي سايه افكند و با گذر چيزي قريب به 4 سال، گفتمان حاكم بر اين تشكل تغيير نمود، به نحوي كه نشانههاي تغيير هويت و استحاله خود را در مراسم بزرگداشت 13 آبان نشان داد.
مقاله مندرج در يكي از سايتهاي جريان استحاله شده دفتر تحكيم درباره اين تغيير و تحول مينويسد: «در سالهاي اوايل دهه 70، اندك اندك انجمنهاي اسلامي دانشجويان بويژه انجمن پليتكنيك به بازبيني در ديدگاههاي خود پرداخت و با آغاز نقد از وضع موجود و پرسشگري از باورهاي عمومي و فرهنگ مسلط، و به چالش كشيدن فضاي مسموم و ايدئولوژيك جامعه، به موضع منتقد حاكميت تغيير مكان دادند و از آن فاصله گرفتند.»(1)
اولين اقدام برخاسته از اين تغيير نگرش در ماجراي بزرگداشت 13 آبان، دعوت از شخصيتهايي براي سخنراني در اين مراسم بود كه روزگاري خود از رهبران تسخير لانه جاسوسي بودند وليكن با تجديد نظر طلبي از راه رفته خود اظهار ندامت كرده و آن را اقدامي متعلق به دوران پرآشوب اول انقلاب ميدانستند. اين ماجرا در سال 1375 اتفاق افتاد.
اقدام دوم در سال 1376، بعد از روي كار آمدن دولت اصلاحات صورت گرفت و آن اين بود كه حركت نمادين "به آتش كشيدن پرچم امريكا" به بهانه اينكه اين اقدام در عرف بينالمللي بياحترامي به ملت امريكا محسوب ميشود، از مراسم بزرگداشت 13 آبان حذف گرديد!
اقدام سوم دفتر تحكيم در سال 1377، حذف كلي مراسم راهپيمايي 13 آبان و تبديل نمودن آن به تجمعي محدود در درون دانشگاه تهران بود. در سالهاي قبل از آن مراسم راهپيمايي 13 آبان دفتر تحكيم با تجمع دانشجويان در دانشگاه تهران آغاز ميشد و با راهپيمايي تا لانه جاسوسي و برگزاري سخنراني و قرائت قطعنامه در مقابل درب سفارتخانه به اتمام ميرسيد. در اين ايام افراد معلوم الحالي چون علي افشاري رهبران تحكيم را تشكيل ميدهند و ديگر از دانشجويان معتقد به خط امام وآرمانهاي ايشان در اين جمع خبري نيست.
اقدام نهايي، با توجه به مسير ترسيم شده امري قابل پيش بيني بود و آن تعطيل شدن مراسم بزرگداشت 13 آبان در سال 1378 توسط اين جريان دانشجويي مدعي بود. اقدامي كه بايد آن را به عنوان نشانه آشكار استحاله كامل "تحكيم" از اهداف بنيانگذاران آن دانست. اين اقدام نماد گسست كامل تشكل انجمنهاي اسلامي دانشجويان از اهداف نظام اسلامي بودند و دفتر تحكيم وحدت در چنين شرايطي به استقبال سال 1378 رفت، سالي كه در آن حوادث تلخ كوي دانشگاه در 18 تيرماه بوقوع پيوست و نقش دفتر تحكيم وحدت در آن فتنه غير قابل انكار بود!؟
سياسي راد، عضو سابق شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت و يكي از ليدران پروسه دگرديسي تحكيم درباره وضعيت امروز تحكيم ميگويد: «امروز هيچ دانشجويي تصورش از دفتر تحكيم وحدت فاتحان لانه جاسوسي نيست و بسياري از فاتحان لانه جاسوسي نيز امروز موافق آن حركت خود نيستند.»(2)
چنين سير دگرگوني در مسير دفتر تحكيم وحدت تا بدانجا ادامه يافته كه امروزه لاشه باقي مانده از اين دفتر را به «دفتر تحكيم دموكراسي!» تبديل ساخته است، مجموعهاي كه ديگر در آن طرح شعار "استكبارستيزي" محلي از اعراب ندارد و خود را به ظاهر مدافع حقوق بشر و آزادي معرفي ميكند.
مرور اجمالي مذكور بر سير استحاله دفتر تحكيم وحدت ميتواند داستان عبرتآموزي براي ديگر جريانهاي دانشجويي باشد و از سويي ديگر ملاك "استكبار ستيزي" را ميتوان معيار و شاخص آشكار و دقيقي براي سنجش صحت و سلامت وضعيت جريانهاي سياسي دانست كه هنوز نسبت به آرمانهاي انقلاب و آراء و نظرات حضرت امام(ره) پايبندند.
********** پاورقي:
1- پيشينه انجمن اسلامي پلي تكنيك، خبرنامه اميركبير، 11/8/87
2- مناظره بلوكات، حجتي و سياسي راد، خبرگزاري فارس، 12/9/86
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]