واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: مقايسه مفاهيم قرآن و كتاب مقدس/ 4عضو هيأت علمي دانشگاه اديان:سنت در مسيحيت، كليسا و در اسلام سخنان و اعمال پيامبر اسلام(ص) است
گروه انديشه: در مسيحيت، سخن از سنت كليسا در ميان است؛ يعني كليسا حجيت دارد، اما در اسلام مقصود از سنت، سخنان و اعمال پيامبر اسلام(ص) است.
به گزارش خبر گزاري قرآني ايران (ايكنا)، حجتالاسلام و المسلمين «عبدالرحيم سليماني اردستاني»، عضو هيأت علمي دانشگاه اديان، در مورد مقايسه مقام انسان در قرآن و كتاب مقدس گفت: در تعريف پولسي از انسان، انسان داراي شخصيتي گناهكار، ضعيف و داراي عدم درك صحيح، ميل به فسق و گناه است و لذا طبيعي است كه اين انسان نيازمند قيم است، بنابراين مسئله «حجت غير» مطرح ميشود.
وي افزود: كليسا در سدههاي نخست، قيم انسان شده بود، چرا كه انسان را هيچكاره ميپنداشت و در سرنوشتش؛ يعني در رسيدن به سعادت، انسان را داراي اختيار نميدانست و همچنين او را در فهم و برداشت از متون مقدس ناتوان ميپنداشت، لذا از اين منظر، تنها بايد «غيري غير از خودش» براي انسان تصميمگيري كند.
مؤلف «مسيحيت و بدعتها» اظهار كرد: در اين تعريف پولسي از انسان به قدري جايگاه انسان كوچك و پست ميشود كه نيازمند به غيري كه قيم او باشد، ميشود و در مقابل اين ضعف انسان، كليسا همهكاره و قيم انسان ميشود.
مؤلف «الهيات تطبيقي» گفت: اصل پست و ضعيف و تمايل به فسق و فجور بودن انسان كه توسط پولس مطرح شد و در عهد جديد مطرح و ثبت شده كه اين تبيين قبل از قرون وسطي شكل گرفت و در سدههاي بعدي اين تبيين مقبوليت يافت.
وي افزود: در قرن دوم ميلادي، حجيت كليسا مطرح و تبيين شد، لذا كليسا قيم انسان پست و ضعيف و ناكارآمد شد و به تدريج اين تبيين در قرن 4 و 5 كاملا مقبوليت يافت. مطابق اين تعريف از انسان، انسان فردي است كه داراي اختيار نيست و كليسا همهكاره انسان ميشود كه در قرون وسطي از اين اصل سوء استفاده ميشود.
سليماني تأكيد كرد: قبل از قرون وسطي كليسا در مسائل ديني قيوميت داشت، ولي در مسائل ديگر دخالت نميكرد، اما در قرون وسطي در دايره قيوميت افزوده شد. مثلا در مسائل سياسي، اجتماعي، اقتصاد و علمي هم كليسا قيم انسان شده بود، در حالي كه در قبل از قرون وسطي، فقط در مسائل ديني و فهم كتاب مقدس انسان مسيحي نيازمند كليسا بود.
وي افزود: در قرون وسطي به تدريج كار به جايي رسيد كه حتي در مسائل جهانشناختي و كيهانشناختي هم بايد به كليسا و به فهم كليسا مراجعه ميشد. اين رويكرد بدين علت بود كه در قرون وسطي كليسا اصلي غلطي را مسلم گرفت؛ يعني از پيش فرض گرفتند كه انسان در تعيين سرنوشت و فهم متون ديني و حتي طبيعت كارهاي نيست و در مقابل، كليسا همهكاره شد و همه شئون سياسي، اجتماعي و علمي براي كليسا شد.
مدرس دانشگاه مفيد با اشاره به بحث حجيت در تاريخ كلام اسلامي گفت: اين بحث، تحت عنوان شيوههاي كلامي مطرح شده و در فرقههاي اسلامي از ديرباز در باب مسئله حجيت آراي گوناگوني وجود داشته و كتاب و سنت و عقل و اجماع از منابع حجيت بوده است، ولي هيچگاه حجيت غيري كه براي مسيحيت مطرح شده، در اسلام مطرح نبوده است.
مدرس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در باب مقايسه نظر اسلام و مسيحيت در مورد حجيت گفت: در مسيحيت و اسلام، همه گروهها متن مقدس خود را يعني عهدين و قرآن را حجت ميدانند، با اين تفاوت كه در مسيحيت، بسياري قائلند كه كتاب مقدس براي مردم عادي قابل فهم نيست و حتما به يك مفسر نيازمند است، در حالي كه در اسلام مسئله مفسر رسمي وجود ندارد و همه ميتوانند به قرآن مراجعه كرده و از آن استفاده كنند. البته در قرآن موارد مشكلي وجود دارد كه افراد خاصي ميتوانند آن را درك كنند، اما بخش عمدهاي از قرآن اينگونه نيست. همين مقدار براي انسانها كافي است.
وي در مورد تفاوت ديگر ميان اين دو دين اظهار كرد: در باب سنت نيز ميان اسلام و مسيحيت تفاوت وجود دارد. در مسيحيت سخن از سنت كليسا در ميان است؛ يعني كليسا حجيت دارد، اما در اسلام مقصود از سنت، سخنان و اعمال پيامبر است.
مؤلف «فلسفه در مسيحيت» با تأكيد بر اين مطلب كه ظاهرا در باب حجيت، بيشترين اختلاف اسلام و مسيحيت، اختلاف بر سر حجيت عقل و ميزان اعتبار آن است، يادآور شد: در تاريخ انديشه مسيحي، عقل را چندان ارج ندادند و در ميان عالمان الهيات مسيحي، گرايش نافي عقل وجود داشته است.
مدرس كلام در حوزه علميه قم خاطرنشان كرد: در تاريخ كلام اسلامي اما عقل و عقلگرايي حكايت ديگري دارد، بدينگونه كه در عقايد معتزله و شيعه، عقل مقدم بر ايمان است، لذا در اسلام تقدم انديشه بر ايمان و مقدمه بودن عقل، گرايش غالب متفكران اسلامي است كه آيات متعددي از قرآن بر تعقل و تدبر تأكيد ميورزند.
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 405]