واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: هشداري كه در غوغاي انتخابات آمريكا گم شد
خبرگزاري انتخاب : شهير شهيد ثالث: آنچه كه در ميان هياهوي كر كننده انتخابات گم شد مقاله اي بود كه در شب انتخابات در نيويورك تايمز منتشر گرديد. مقاله نيويورك تايمز هشداري بود در خصوص اجماع دو حزبي در واشنگتن و اينكه از اين پس بايد منتظر يك سياست بسيار تهاجمي در ارتباط با ايران بود. مقاله از اين سخن مي گفت كه در حاليكه مردم در غوغاي مبارزات انتخابات و اخبار مربوط به آن غرق شده بودند، در پشت صحنه، برجسته ترين مشاوران مك كين و اوباما با يكديگر به توافق رسيدند كه رئيس جمهور بعدي خط مشي فشار و آماده شدن براي حمله نظامي را پي گيري كند.
در حاليكه مبارزات انتخاباتي در آمريكا در جريان بود و به روزهاي اوج خود نزديك مي شد گروهي از برترين مغزهاي متفكر سياسي آمريكا از هر دو حزب جمهوريخواه و دموكرات در فكرانباره اي بنام "مركز سياست هاي دو حزبي" (Bipartisan Policy Center) گرد هم آمدند تا در خصوص خطر ايران و نحوه برخورد با اين كشور برنامه اي براي رئيس جمهور بعدي، هر كس كه مي خواهد باشد، تهيه كنند.
گزارش مزبور با عنوان "مواجهه با يك چالش، سياست آمريكا در ارتباط با برنامه هسته اي ايران" در ميان سكوتي حيرت انگيز تهيه و تدوين گرديد و به اتفاق آراء توسط تمامي اعضاء مركز مورد تصويب قرار گرفت. مغز متفكري كه هدايت تهيه گزارش را بر عهده داشت كسي نبود مگر يك سوپرعقاب حامي اسرائيل يعني آقاي دنيس راس كه من در اين مقاله به تفصيل در مورد او سخن گفتم. دنيس راس از طراحان حمله به عراق و از ياران نزديك يك نئوكان نه چندان خوشنام يعني پال ولفوويتس است كه در كابينه ريگان نيز زير دست او انجام وظيفه مي كرده است.
روح گزارش كمترين تفاوتي با سياست هاي جورج بوش از خود نشان نمي دهد و شايد بتوان گفت كه شديدتر و تهاجمي تر هم هست. گزارش براي مقابله با فعاليت هاي هسته اي ايران پيشنهاد مي كند كه مي بايست "مجموعه اي از سياست هاي جديد، منضم شده به يكديگر، شامل تمهيدات ديپلماتيك، اقتصادي و نظامي" بطور همزمان بكار گرفته شود. "مواجهه با يك چالش" كه توسط مايكل روبين (Michael Rubin) يك نئوكان افراطي فعال، و عضو فكرانباره انستيتوي آمريكن اينترپرايز (AEI) انشاء شده و توسط تمامي مشاوران رده بالاي آقاي اوباما از جمله دنيس راس، چارلز راب (Charles Robb) و اشتون كارتر (Ashton Carter) بدون كم و كاست مورد تائيد و تصويب قرار گرفته است با لحني كه كاملا موازي و همسو با سياست هاي جورج بوش بنظر مي رسد مي گويد: "باور ما اين است كه حمله نظامي گزينه ايست عملي و بايد به عنوان آخرين راه حل براي متوقف نمودن فعاليت هسته اي ايران (در دستور كار) باقي بماند."
"مركز سياست هاي دو حزبي" در گزارش خود مي افزايد، "پيشرفت تهران (در زمينه هسته اي) به اين مفهوم است كه حكومت بعدي آمريكا وقت كم و گزينه هاي كمتري براي برخورد با اين تهديد در اختيار دارد." يكي از مواردي كه صراحتا بعنوان حربه اي براي مقابله با ايران از آن نام برده شده، تحريم و جلوگيري از ورود بنزين به ايران است.
مسئله بسيار درخور اهميت اينست كه در اين گزارش آشكارا كمترين اشاره اي به گزارش NIE كه توسط ١۶ مركز اطلاعاتي آمريكا تهيه گرديده و طي آن اعلام شده بود كه ايران درگير فعاليت هاي مربوط به ساخت سلاح هاي اتمي نيست، نشده است. اين امر مي تواند نمايانگر آغاز دوراني باشد كه پرونده گزارش مذكور بسته شده اعلام مي شود.
ظهور اين "گروه توافق" و انحراف بارز آن از پيشنهادات و راه حل هاي گروه بيكر- هميلتون بار ديگر يادآور اين واقعيت تلخ است كه احتمالا تفاوت عمده اوباما با مك كين مي تواند در روش رسيدن به نقطه نهائي و به عبارت ديگر "تاكتيك محض" بوده باشد. در حاليكه ميليون ها آمريكائي با آرزوي رسيدن به جهاني متفاوت در پشت كانديداي دموكرات گرد آمدند اليت قدرتمند آمريكائي در صدد است كه از اين موقعيت چشمگير براي رسيدن به هدف نهائي يعني دست زدن به يك تهاجم نظامي عليه ايران استفاده كند.
گزارش مواجهه با يك چالش با تكرار پي در پي خطر دستيابي ايران به سلاح اتمي، پيشنهاد مي كند كه رئيس جمهور جديد آمريكا بايد بلافاصله و بدون فوت وقت، حضور نظامي آمريكا در خليج فارس را تقويت كند. چشمهاي انسان با خواندن يك بخش از گزارش از شدت حيرت گرد مي شود چرا كه كمترين همخواني با شعارهاي انتخاباتي اوباما ندارد. گزارش مي گويد: "اين امر (تقويت حضور نظامي در خليج فارس) بايد همان روز اولي كه رئيس جمهور وارد كاخ سفيد مي شود آغاز گردد بخصوص كه احتمالا جمهوري اسلامي و نيروها و جريانات وابسته به آن در تلاش خواهند بود كه (عزم) حكومت جديد را محك بزنند. اتخاذ مواضع (نظامي) در خليج فارس بايد توسط آمريكا و متحدان آن و با فرستادن ناوگان و گروه هاي ضربت جديد و هم چنين مين روبها و ادوات ديگر جنگي شكل گيرد."
اما آنچه كه در ميان هياهوي كر كننده انتخابات گم شد مقاله اي بود كه در شب انتخابات در نيويورك تايمز منتشر گرديد. مقاله نيويورك تايمز هشداري بود در خصوص اين اجماع دو حزبي در واشنگتن و اينكه از اين پس بايد منتظر يك سياست بسيار تهاجمي در ارتباط با ايران بود. مقاله از اين سخن مي گفت كه در حاليكه مردم در غوغاي مبارزات انتخابات و اخبار مربوط به آن غرق شده بودند، در پشت صحنه، برجسته ترين مشاوران مك كين و اوباما با يكديگر به توافق رسيدند كه رئيس جمهور بعدي خط مشي فشار و آماده شدن براي حمله نظامي را پي گيري كند.
در بخش آغازين مقاله مزبور كه توسط خانم كارول گياكومو (Carol Giacomo) و به عنوان نگاه سردبير منتشر گرديد مي خوانيم: "آنچه كه اين روزها در واشنگتن مشهود است اينست كه مطالعات، تحليل ها و تفسيرها، ملاقاتها و جلسات، كنفرانس ها و بحث هاي داخل كنگره از سوي افرادي منطقي از هر دو حزب حول محور گزينه نظامي همراه با اقدامات جديد ديپلماتيك عليه ايران دور مي زند."
مقاله نيويورك تايمز ما را از سخنان يكي از نزديكترين مشاوران اوباما يعني ريچارد دنزيگ (Richard Danzig) آگاه مي كند كه گفته است "حمله به ايران گزينه وحشتناكي است اما چه بسا كه در يك جهان وحشتناك ما ناچار به انتخاب يك گزينه وحشتناك شويم."
خانم گيا كومو نويسنده طراز اول نيويورك تايمز اضافه مي كند، آنچه كه مرا نگران مي كند اينست كه ما درست در همان مسير پيش از جنگ عراق گام برمي داريم. آنروزها در حاليكه همه ما در شوك حوادث ١١ سپتامبر بسر مي برديم در واشنگتن برنامه حمله به عراق ريخته مي شد. پيش از آنكه آمريكائيها بدانند كه چه چيزي در حال وقوع است حلقه هاي سياسي به نتيجه رسيده بودند كه بايد صدام از ميان برداشته شود. من كه آنروزها خبرنگار سياسي رويترز بودم امروز احساس مسئوليت مي كنم كه چرا هيچ كاري براي توقف اين تجاوز فاجعه آميز انجام ندادم.
بحران عظيم و بي سابقه اقتصادي امروز در آمريكا ممكن است كه رنج و محنت ميليون ها انسان را رقم بزند اما براي گروهي كه در واشنگتن نيروي تعيين كننده اي در تعيين سياست آمريكا در امور خاورميانه به شمار مي روند موقعيتي است استثنائي كه از شوك موجود در جامعه استفاده كرده و در ميان سرسام ناشي از بحران موجود تكليف خود را با حكومت ايران يكسره كنند، بي توجه به اينكه چگونه ميليون ها انسان در ايران و سپس در منطقه و حتي در خود اسرائيل آماج جنگي بي انتها و خونبار قرار مي گيرند.
اين جنگ، جنگ بر سر تصاحب زمين نيست كه بتوان به سادگي با توافق و سازش آنرا به پايان آورد. جنگي است كه نيروي محركه آنرا ايدئولوژي تامين مي كند و لذا در صورت آغاز، پاياني بر آن متصور نيست. بيهوده نبود كه رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا هشدار داد كه حمله به ايران باعث خواهد شد كه ما نسل جديدي از جهادي ها را خلق كنيم تا آنجا كه نوادگان ما نيز در همين آمريكا خود را درگير جنگ با دشمن خواهند ديد.
فراموش نكنيم كه نائومي كلاين در "دكترين شوك" با دقتي خيره كننده به ما در خصوص پديده شوم شوك درماني هشدار داده است. فضائي كه امروز در آمريكا حاكم است زمينه دست زدن به يك شوك درماني را مهيا كرده است.
مقاله جالب دكترين شوك را مي توانيد در اينجا مطالعه كنيد.
شهير شهيد ثالث
[email protected]
جمعه 24 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 527]