واضح آرشیو وب فارسی:قدس: فرهنگ واژه ؛ پروپاگاندا (Propaganda)
«پروپاگاندا» در لغت به معناي تبليغات است و در اصطلاح عبارت است از: كوشش براي ترويج نظرات خاص سياسي از طريق بيان واقعيات با گزارشهاي غيرواقعي به قصد تأثير گذاشتن بر ذهن مخاطب و ترغيب به رفتار خاص. اين عمل به وسيله دولتها و احزاب و گروهها صورت مي گيرد و هدف اصلي آن جهت دهي افكار عمومي و القاي انديشه ها و افكار خاص و مقبوليت بخشي عملكردها در نزد توده هاي مردم و افكار جهانيان است.
پروپاگاندا در اشكال گوناگون، همواره در جوامع بشري وجود داشته است. اين واژه در كليساي كاتوليك كه مسؤوليت تبليغ دين را داشت، ريشه دارد. در اين زمان پروپاگاندا به معناي ترويج اعتقاد به نيروهاي فوق طبيعت به كار رفته است. اولين تلاشها براي ارايه تعريفي از پروپاگاندا از سوي «هارولد لاسول» صورت گرفت. «لاسول» پروپاگاندا را چنين تعريف مي كند: پروپاگاندا كنترل افكار به وسيله نمادهايي خاص و يا به عبارت بهتر داستان، شايعه، گزارش، تصوير و ديگر اشكال ارتباطي است. لاسول 4 هدف عمده را براي پروپاگاندا در نظر مي گيرد كه عبارتند از: الف) ايجاد نفرت نسبت به دشمن، ب) حفظ دوستي با متحدان، ج) حفظ دوستي با بي طرف ها و در صورت امكان جلب مشاركت آنها، د) تضعيف روحيه دشمن. 10 سال بعد لاسول تعريف خود از مفهوم پروپاگاندا را چنين اصلاح كرد: پروپاگاندا فني است براي تأثيرگذاري بر اعمال انسان از طريق دستكاري بازنمايي ها. اين بازنمايي ها ممكن است صوتي، تصويري، مكتوب و يا حتي موسيقيايي باشند. راونسلي در سال 1945 در مقاله اي در مجله جامعه شناسي آمريكا تأكيد مي كند كه هر فرايند ارتباطي مي تواند پروپاگاندا باشد. بدين معنا كه اگر در فرايند ارتباط مخاطب با ايده مطرح شده در پيام موافق باشد، آن را پروپاگاندا فرض نمي كند، اما اگر با آن مخالف باشد آن را نوعي پروپاگاندا مي بيند. مارتين، پروپاگاندا را از كاركردهاي دولتها مي داند. از نظر او پروپاگاندا عملي ارتباطي و اقناعي از سوي دولتهاست كه مخاطبان خارجي را هدف قرار مي دهد.
«راونسلي» در تحقيقي كه درباره پروپاگاندا در شبكه هاي راديويي بي بي سي و صداي آمريكا انجام داده آن اين گونه تعريف مي كند: پروپاگاندا اقدامي است از سوي دولت يك كشور براي تأثيرگذاري بر كشوري ديگر به گونه اي كه اعمال و افكار كشور هدف در خدمت منافع منبع پروپاگاندا باشد. «استيونسون» در سال 1994 در كتاب خود با نام ارتباطات جهاني در قرن بيست و يكم اشاره مي كند كه از آن جا كه كلمه پروپاگاندا بار معنايي منفي دارد، امروزه به جاي آن از واژه سياست عمومي استفاده مي شود. برنامه هاي راديويي موج كوتاه، كتابخانه ها، مراكز فرهنگي، تبادلات علمي و آموزشي و حتي تورهاي مسافرتي همگي جزيي از اين سياست عمومي هستند.
«كول» در سال 1998 در كتابي با نام دايرةالمعارف پروپاگاندا، پروپاگاندا را به دو گروه پروپاگانداي سياسي و پروپاگانداي اجتماعي تقسيم مي كند. در پروپاگانداي سياسي دولتها، احزاب سياسي و گروه هاي فشار سعي مي كنند بر رفتار و باورهاي سياسي مردم تأثير بگذارند. در پروپاگانداي اجتماعي سازمانها و نهادها مي كوشند بر رفتار اجتماعي مردم تأثير بگذارند. در نيمه اول قرن بيستم، نازيها و فاشيستها از اين واژه در تبيين كنترل اجتماعي و مشروعيت سازي حكومت بهره بردند. در دوران جنگ جهاني دوم نيز، دولتهاي درگير جنگ با بكارگيري ابزارهاي مختلف تبليغي در جهت نيل به اهداف سياسي خود همچون تقويت روحيه مردم و بسيج نيروها و تضعيف روحيه دشمن تلاش كرده اند. از همين دوران بود كه پروپاگاندا به معناي تبليغات سياسي رواج يافت. در دوران جنگ سرد نيز، دو بلوك شرق و غرب به طور بسيار گسترده و پيشرفته از تبليغات در جهت گسترش حوزه نفوذ خود عليه جبهه مقابل استفاده كرده اند.
پروپاگاندا در جهان كنوني در سياست جايگاه ويژه اي دارد. گسترش وسايل ارتباط جمعي و رسانه هاي گوناگون، تبليغات سياسي را پيچيده و روزافزون كرده است. از همين رو همه دولتها و گروهها و احزاب سياسي در تلاش هستند با بكارگيري همه ابزارهاي تبليغي همچون: مطبوعات، فرستنده هاي قوي، ماهواره، سايتهاي اينترنت، سخنراني ها، سينما و... ايده ها و انديشه هاي خويش را به مخاطبان انتقال دهند و در دستيابي به قدرت بيشتر به وسيله جلب رضايت مردم تمام همت خود را به كار بسته اند.
امروزه پروپاگاندا بخش پايداري از كوشش هر دولت و حزب سياسي را تشكيل مي دهد، دولتها با تأسيس ارگان هايي با نامهاي گوناگون مانند: وزارت تبليغات، اداره نشر و توسعه ارزشها و انديشه ها، سازمان انتشارات و تبليغات و... فعاليتها و تلاشهاي تبليغي خود را در جهت دهي افكار عمومي و مشروعيت بخشي اعمال دولت نهادينه كرده اند.
تبليغات سياسي به دو دسته تقسيم مي شود:
الف) تبليغ سفيد: در اين شيوه با استفاده از رسانه هاي جمعي، سياستها و عملكردهاي دولت و يا حزب خاصي تشريح و تبيين مي گردد و نگرش مثبت نسبت به آن القا مي گردد.
ب) تبليغ سياه: در اين شيوه دولت و يا گروهي كه وسايل ارتباط جمعي را در اختيار دارند، در تلاشند رقيب خويش را در عرصه سياسي تضعيف كرده و ناكارآمد جلوه دهند و نسبت به آن نگرش منفي ايجاد نمايند؛ به اين شيوه از پروپاگاندا «جنگ رواني» و يا «جنگ تبليغاتي» نيز اطلاق مي گردد.
جنگ تبليغاتي امروزه بيش از گذشته با پيشرفت رسانه هاي جمعي و ارتباطي در عرصه رقابتهاي سياسي نمودار شده است. در دوران جنگ سرد ميان دو ابرقدرت شرق و غرب، جنگ تبليغاتي بيش از گذشته نمايان شد و در عرصه داخلي كشورها هميشه گروههاي چپ و راست از اين شيوه تبليغي عليه هم استفاده كرده اند.
چهارشنبه 22 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]