واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: نگراني كارگران از بيكاري ناشي از انتقال شركت آيا داروسازي ابوريحان كيانتاير ديگري ميشود؟
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: كار و اشتغال
شعار«پيشگيري بهتر از درمان است»، شعاري تكراري است كه معمولا كمتر در عمل به آن تاكيد ميشود اما وقتي در وضعيت بحران كه قرار ميگيريم ديگر اين شعار ميشود تنها راه پيشرفت! آن زمان كه كارگران واحدهاي لاستيك البرز (كيان تاير سابق) يا نيشكر هفتتپه اعتراضهاي خود را نسبت به وضعيت شركتهاشان با انحاء مختلف نشان ميدادند، از مسوولان شنيده ميشد كه ايكاش قبل از وقوع اين بحران، براي پيشگيري كاري انجام ميشد.
اما امروز يك شركت بزرگ ديگر در آستانه چنين اتفاقهايي قرار گرفته است و ممكن است بزودي شنيده شود كه اي كاش...
« كمتر مسوولي حاضر به پاسخگويي پيگيريهاي نمايندگان كارگري شركت ما ميشود.» اين انتقاد نمايندههاي كارگري شركت داروسازي ابوريحان است. پذيرفتن اين انتقاد زماني آسانتر ميشود كه بعد از وقوع اتفاق و تجمع كارگران اين شركت، نمايندههاي كارگري شركت به مسوولان تذكرات لازم را دادهاند. تذكراتي در اين مورد كه با انتقال شركت داروسازي ابوريحان از شهر تهران به رشت، حداقل هزار و 388 نفر محل درآمد سرپرست خود را از دست خواهند داد و...
به گزارش خبرنگار كار و اشتغال خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درددلهاي كارگران شركت داروسازي ابوريحان از سخنان اكبر سرداشتاني، مسوول انجمن اسلامي اين واحد شروع ميشود.
او ميگويد:« بحث انتقال واحد داروسازي ابوريحان 10 سال قبل مطرح شده بود كه در آن زمان مسوولان مكان خاصي را مدنظر نداشتند. از سوي ديگر در اين شرايط ، هشت ميليارد تومان نيز صرف ساخت يك ساختمان در اين شركت كردهاند كه شامل بخشهاي آمپول و قرص و شياف ميشود اما از آن استفادهاي نميشود و با وجود اين چنين امكاناتي، قصد انتقال اين شركت دارند.»
سرداشتاني شركت داروسازي ابوريحان را جزو چهار شركت برتر داروسازي كشور عنوان و اظهار ميكند: « وجود اين شركت در تهرانپارس براي هيچ شخص و سازماني مزاحمتي ندارد ولي با وجود اين، اكنون قصد انتقال آن دارند و بهانهشان نيز ايراد گرفتن سازمان محيط زيست است كه با دادن كارت سبز صنعت به اين شركت، ديگر اين ايراد نيز وارد نيست.»
او علت انتقال اين شركت را خواست شركت شستا ميداند و ميگويد:« آنها قصد دارند شركت ابوريحان را از تهران پارس به شهر رشت و به جاي كاسپين دارو ببرند.»
* 16 ميليارد تومان براي اين انتقال نياز است
مشكل ديگر اين طرح را شوكتي مربوط به نيروي كار مورد نياز ميداند و اضافه ميكند:« معمولا كارگران استان گيلان فصلي هستند و نيروي كار دائمي در آنجا وجود ندارد.»
علاوه بر اين مشكلات مبلغي كه صرف اين انتقال ميشود نيز قابل توجه است، مسوول انجمن اسلامي اين واحد مبلغي را كه براي انتقال اين واحد صرف خواهد شد، 16 ميليارد تومان عنوان ميكند و يادآور ميشود:« منتقلكنندگان اين شركت قصد دارند طلا را به مس تبديل كنند!»
اما با اين انتقال آن وقت نحوه فعاليت دو شركت داروسازي ابوريحان و كاسپين دارو چگونه خواهد شد؟ كه شوكتي در اين مورد نيز اذعان ميكند:« يا اين دو شركت با هم ادغام خواهند شد و يا اينكه بخشي از فضاي كاسپين دارو را به شركت ابوريحان خواهند داد.»
وي در مورد انتقال اين واحد خاطرنشان ميكند: « اگر اين كار قرار بر شروع باشد بعد از مرحلههاي اولي كه اكنون در حين عقد قرارداد با پيمانكار هستند از اول اسفند ماه كار انتقال شروع خواهد شد و اگر اينگونه شود كارگران نيز از فروردين ماه اعتراضهاي خود را شروع و بيان ميكنند.»
* طبق قانون، فعلا انتقال بيانتقال
جدي بودن طرح انتقال داروسازي ابوريحان از تهران به رشت كاملا از حرفهاي نمايندگان كارگري اين شركت مشهود است. تا جايي كه رييس شوراي اسلامي كار اين واحد در اين مورد عنوان ميكند:« آن قدر اين طرح جدي است كه حتي انگار موجب بركناري مديرعامل شركت كاسپين نيز شده است و او را كه مخالف اين طرح بود بركنار كردند.»
در مورد انتقال اين شركت به رشت هرچند سرداشتاني علت اين انتقال را خواست شركت شستا عنوان كرد اما شوكتي به موضوع ديگري اشاره ميكند:« زمين حال حاضر شركت ابوريحان يك هكتار با ارزش ريالي بيش از 50 ميليارد تومان است و در مقابل كاسپين دارو داراي 10 هكتار و با ارزش ريالي كمتر از زمين تهرانپارس شركت ابوريحان است كه با خريد زمين رشت مبلغي براي سهامداران شركت ابوريحان باقي ميماند.»
وي به اين موضوع كه حتي شهرداري تهران نيز از فروش زمين شركت ابوريحان بيبهره نخواهد ماند اشاره ميكند و متذكر ميشود:« در حين انتقال اين شركت مسوولان در قبال كارگران هيچ تعهدي نخواهند داشت.»
سرداشتاني در ادامه حرفهاي شوكتي به ماده 26 قانون كار نيز اشاره ميكند و ميگويد:« طبق اين ماده هرگونه انتقالي بايد با توافق نهايي كارگران و هماهنگي شوراي اسلامي كار آن واحد صورت بگيرد.»
اين در حاليست كه ماده 26 قانون كار ميگويد:« هر نوع تغيير عمده در شرايط كار بر خلاف عرف معمول كارگاه و يا محل كار باشد، پس از اعلام موافقت كتبي اداره كل و امور اجتماعي محل، قابل اجراست. در صورت بروز اختلاف، نظر هيات حل اختلاف قطعي و لازمالاجراست».
بنابراين اين انتقال نياز به موافقت سازمان كار استان تهران دارد كه سرداشتاني به نامههايي كه به اين سازمان و سازمانهاي ديگر ارسال كردهاند نيز اشاره و تصريح ميكند:« ما نامههايي به وزارت كار، رياست جمهوري، سازمان تامين اجتماعي و سازمان كار تهران ارسال كرديم كه همه نيز اين حرف ما را مبني بر منتقل نشدن اين واحد تاييد كردند.»
به گزارش ايسنا بر اساس اسناد موجود، در تاريخ نهم شهريور ماه امسال نامهاي از سوي رييس اداره كار و امور اجتماعي شرق تهران براي مديرعامل شركت داروسازي ابوريحان ارسال شده كه متن كامل آن بدين شرح است:
«عطف به نامه شماره 6934/402 مورخ 6/6/87 در خصوص انتقال شركت به استان گيلان بدينوسيله اعلام ميدارد مستند به ماده 26 قانون كار از آنجا كه قانونگذار هرگونه تغيير عمده در شرايط كار را پس از اعلام موافقت كتبي اداره كل و امور اجتماعي محل ميسر دانسته لذا مقتضي است با توجه به مراتب فوق دستور فرماييد كليه اسناد و مدارك مربوطه در اين خصوص را به اداره ارسال فرمايند. بديهي است در صورت عدم هماهنگي و ايجاد تنش در كارگروه عواقب آن متوجه مديريت شركت است.»
بنابراين هنوز موافقتي از سازمان كار استان تهران در مورد انتقال شركت داروسازي ابوريحان اعلام نشده است اما با وجود اين انگار مسوولان اين شركت همچنان بر انتقال اين شركت پافشاري ميكنند.
* تجربه هم ميگويد: اين كار اشتباه است
به گزارش ايسنا، موضوع ديگري كه در انتقال اين واحد به شهر رشت و مشكلات و پيامدهاي آن بعد از اين اقدام بايد مدنظر قرار بگيرد، تعداد كارگران اين واحد است كه ولي طاراني ـ عضو شوراي اسلامي كار اين واحد ـ تعداد كارگران اين واحد را 347 نفر اعلام كرد كه با محاسبه شاغلاني كه به صورت غيرمستقيم با اين واحد در ارتباط اند، اين تعداد به حدود 500 نفر ميرسد و اين در حالي است كه در نامهاي كه نمايندگان كارگران اين شركت به يكي از نمايندههاي مجلس دادهاند تعداد افرادي كه با اين انتقال موقعيت شغلي سرپرستشان به خطر ميافتد را هزار و 388 نفر ذكر شدهاند. به هر حال آنچه مهم است اين است كه با اين انتقال زندگي حداقل هزار و 300 ايراني در معرض پيامدهاي بعد از بيكاري سرپرستشان قرار ميگيرد.
تجربه انتقال شركتها نيز موضوع ديگري است كه اين نمايندگان كارگري به آن اشاره ميكنند. طاراني در اين مورد اذعان ميكند: « در شرق تهران واحدهاي ديگري نيز بودند كه منتقل شدند اما هيچكدام از آنها سرنوشت خوبي نداشتند.»
اين موضوع در نامه كارگران به يكي از نمايندههاي مجلس نيز اينگونه بيان شده است:« تا به حال هر شركتي از تهران منتقل شده ديگر توانايي توليد قبلي را نداشته است و در كنار انتقال، عدهاي از شاغلان نيز به جرگه بيكاران جامعه پيوستهاند. نمونه بارز اين شركتهاي منتقل شده و مشكلدار شركت آزمايش، شركت گيوار و شركت پيام در محور شرق تهران است.»
* نامهنگاري به مجلس روزنه اميدي براي 500 خانواده
به گزارش ايسنا، از سوي ديگر نمايندگان كارگران شركت ابوريحان در نامهاي به مخبر كميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي مشكلات خود را مطرح كردند. در اين نامه خطاب به لاله افتخاري عنوان شده است:« از آنجايي كه بيشترين سهام اين واحد متعلق به شركت تامين و دارو پخش است مدتي است كه خبر از انتقال شركت ابوريحان به رشت و ادغام در شركت كاسپين دارو يا در كنار آن بر سر زبانها افتاده و سفرهاي كاري براي بررسي نحوه انتقال از اوايل امسال آغاز شده و آنطور كه مطرح است واحد آمپولسازي اين شركت در اسفند ماه منتقل خواهد شد.»
در ادامه اين نامه با اشاره به شركت كاسپين دارو در مورد اين شركت ذكر شده است:« شركت كاسپين دارو با حدود 10 هكتار زمين در رشت از چند سال پيش به عنوان واحد توليد محصول آمپول و شياف با توجه به رطوبت بالاي اين شهر شروع به كار كرده و نتوانسته توليد ديگري را به اين دو قلم اضافه كند. در حاليكه شركت داروسازي ابوريحان با حجم سريع توليد قرص و دراژه كه احتياج به جاي خشك دارد در تهران بالاترين راندمان دارد و در صورت انتقال بايد يك هزينه زيادي را براي كنترل رطوبت و حفظ محصولات در رطوبت بالاي شهر رشت كند كه از نظر اقتصادي و مشكلات پيشروي شركتهاي توليدي اصلا به صلاح هيچ واحد توليدي نيست.»
در اين نامه يكي از مشكلات انتقال، پروسه ساختمانسازي و وقتگير و هزينهبر بودن آن عنوان و بيان شده: « در چند سال اخير پروژه توليد دو اين شركت با هزينهاي بالغ بر 8 ميليارد تومان ساخته و به بهرهبرداري80 درصدي رسيده و از نظر اقتصادي در اين چند سال پولي كه هزينه شده به شركت برنگشته و هنوز ظرفيت توليد اين پروژه تكميل نشده است كه براي توليد بيشتر بهاجبار به رشت منتقل شود و با توجه به اخذ انواع گواهينامههاي بينالمللي و گواهي صنعت سبز و نمونه شدن در سال 86 براي شركت، اين شركت ميتواند در جاي فعلي خود به فعاليت پرداخته و مرهمي باشد بر درد بيماران كه با انتقال شركت وقفهاي در توليدات اين شركت پيش خواهد آمد كه باعث سردرگمي بيماران و تشنج دارويي ميشود.»
كارگران شركت داروسازي ابوريحان در اين نامه ذكر كردهاند: « با توجه به برآورد هزينه اوليه نقل و انتقال به مبلغ 16 ميليارد تومان و وضعيت شركت ابوريحان كه بايد مبلغ فوق به عنوان وام دريافت شود و با توجه به هزينه هشت ميليارد توماني كه عنوان شد، هزينه هنگفتي تنها براي سود وامهاي دريافتي بايد از طريق شركت داروسازي ابوريحان پرداخت شود و با توجه به وضعيت اقتصادي دنيا در حال حاضر كمتر شركتي چنين ريسكي را خواهد كرد و متاسفانه ما شاهد بودهايم تا به حال هر شركتي از تهران منتقل شده ديگر تواناي توليد قبلي را نداشته است و در كنار انتقال عدهاي از شاغلان نيز به جرگه بيكاران جامعه پيوستهاند كه براي كلانشهري مانند تهران باعث مشكلات بيش از پيش خواهد شد. نمونه بارز شركتهاي منتقل شده و مشكلدار شركت آزمايش، شركت گيوار و شركت پيام در محور شرق تهران است و از سوي ديگر در محدوده شركت ابوريحان، شركتهاي پارس دارو و كيميادارو نيز به فعاليت مشغول هستند و هيچگونه مشكلي از جهت توليد و آلودگي محيطي ندارند.»
كارگران در اين نامه خود به يكي از نمايندههاي مجلس، مشكل ديگر اين انتقال را اين گونه عنوان كردند:« يكي ديگر از مشكلات اين است كه با توجه به انبار شدن مواد اوليه تا هنگام توليد محصول و پودر بودن مواد اوليه، با توجه به رطوبت بالاي شهر رشت هزينه انبارداري زيادي براي تهيه امكانات تهويهاي به اين شركت تحميل خواهد شد.»
در پايان اين نامه عنوان شده است:« با انتقال اين شركت حداقل هزار و 388 نفر دچار استرسهاي روحي و رواني ميشوند، زيرا محل درآمد سرپرست خود را از دست داده و بايد ماهها و شايد سالها به دنبال كار جديد باشند.»
به گزارش ايسنا، آنچه ميتواند يك واحد را هميشه زنده نگه دارد نيروي كار از هر نظر زنده است كه با امنيت شغلي بيشتري بتواند مشغول به فعاليت باشد اما وقتي شاغلي با ترس از دست دادن موقعيت شغلي خود هر روز كار خود را شروع كند طبيعي است كه نميتوان از او انتظار كار شايسته داشت. شركت داروسازي ابوريحان نيز واحدي است كه اكنون كاركنان آن با ترس از دست دادن شغل خود كار خود را شروع ميكنند.
در اين شرايط اين مسوولان واحد مربوطه هستند كه بايد با بهترين تصميم شرايط كار شايسته در واحد را دوباره مهيا كنند و نگذارند كه شركت سالمي همچون واحدهاي بحرانزاي ديگر كشور كه گاهي توليدشان نيز كاملا قطع ميشود شود.
اما بهترين تصميم چيست؟ ادامه فعاليت شركت داروسازي ابوريحان طبق روال سالهاي گذشته و حال و يا انتقال اين شركت به شهر ديگر پيامدهاي احتمالي آن؟
انتهاي پيام
چهارشنبه 22 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]